کلمه جو
صفحه اصلی

وبا

فارسی به انگلیسی

murrain, cholera

cholera


murrain


فارسی به عربی

کولیرا

مترادف و متضاد

cholera (اسم)
وبا

فرهنگ فارسی

( اسم ) مرضی است عفونی و همه گیر و مسری که کانون اصلی آن در هندوستان است و بطور بومی دراین سرزمین وجود دارد میکرب وبا در سال ۱۸۸۳ میلادی بوسیله ربرت کخ دانشمند آلمانی کشف شد. میکرب این مرض جزئ باکتریهای ویرگولی شکل است و بنابراین از دسته و یبریون ها است و در انتهای بدنش دارای دنبال. باریکی است که بوسیل. آن حرکت میکند و بینهایت متحرک است و رنگ گرم را بخود نمیگیرد ( گرم منفی است ) و کاملا هوازی است . مرض وبا از امراض بسیار خطرناکی است که بطور مستقیم و غیر مستقیم سرایت و انتشار می یابد عامل مهم در سرایت مستقیم محققا خود بیمار است میکرب وبا بمقدار زیاد در مدفوع بیمار یافت میشود بنابراین اگر پرستاری جزیی بی احتیاطی کند چه بسا که باین بیماری مبتلا میشود . وسیله دیگر انتقال مرض مرده است شست و شوی مرده قبل از دفن طریق. دیگری برای سرایت مستقیم است . در هنگام اشاعه این بیماری آب مهمترین عامل میکرب است و یکی از طرق خطرناک سرایت غیر مستقیم است لباسها و ملافه بیمار نیز مرض را منتقل میسازند بهمین جهت رختشوی ها زیاد مبتلا میشوند غذا در صورتیکه بوسیله دست آشپز و غیره آلوده شوند از عوامل انتقال بیماریند مگس نیز ازحشرات خطرناک انتقال میکرب این بیماری است که بوسیل. پاها و خرطوم خود میکرب این مرض را انتشار میدهد علل مساعد کنند. این بیماری عبارتند از : ۱ - فصل بیشتر همه گیری ها در تابستان اتفاق می افتد. ۲ - کار پزشکان و رختشویها بیشتر مبتلا میشوند. ۳ - فقر بی غذائی و خستگی از علل بسیار مستعد کننده میباشد در فقیرخانه ها مرگ و میر همیشه خیلی زیاد است . در زندانها گاهی بقدری مرگ و میر فراوان است که مجبور میشوند زندان را تخلیه کنند و الا همگی از بین میروند. ۴ - بیماری از بیماریهایی که بیشتر مستعد کننده است یکی بیماریهای گوارشی است خصوصا انواع اسهالها و اسهال خونی الکلیسم نیز از عوامل مسعد کننده است سل حصبه حاملگی و خصوصا بیماریهای روحی و عصبی بیمار را برای وبا مسعد میکنند. ۵ - جمعیت زیاد در میان زواران مکه اگر وبا شیوع یابد مرگ و میر خیلی زیاد خواهد بود. ۶ - عدم رعایت بهداشت محلات کثیف و پایین شهر و تاریک و کوچه های تنگ و خانه های پر جمعیت مهمترین کانونهای وبا میباشند . میکرب وبا در محیط روده باقی میماند و هیچوقت وارد خون نمیشود و سمی ترشح میکند که علائم وبا را بوجود می آورد. دروه کمون این مرض معمولا کوتاهاست و بین ۴ ساعت تا ۴ روز میباشد مدتی که برای قرنطینه معین شده بین ۵ روز تا یکهفته است . شرح بیماری : بیماری وبا سه مرحله دارد : ۱ - مرحله اسهال مقدماتی - معمولا در وسط شب یا پس از یک غذای سنگین عارض میشود این اسهال ابتدا مدفوعی و سپس صفرایی یا برنگ شیر قهوه میباشد و دفعش به سهولت و بی درد و بدون پیچش انجام میشود مانند آب سرنگ خارج میشود علایم عمومی بدن تغییر میکند بدینجهت در ابتدا غیر محسوس است فقط دراشکال سنگین این اسهال با خستگی و ناراحتی توام است ادرار کم میشود و فشار نبض پایین می آید این مرحله از نظر انتشار بیماری بسیار خطرناک است زیرا مدفوع مقدار فراوانی ویریون وبا دارد و چون بیمار هنوز بستری نشده با مدفوع خود میکرب را در هر جائی پخش میکند تشخیص بیماری در این مرحله از نظر درمان اهمیت دارد زیرا درمان صحیح تقریبا همیشه موثر واقع میشود مدت این مرحله چند ساعت تا چند روز است . ۲ - مرحله وبا این مرحله توام بااسهال و سردی یا خفقان میباشد دراین مرحله اسهال نیز فراوان است اگر مرحله مقدماتی وجود نداشته باشد اولین اجابت همیشه در شب اتفاق می افتد و مدفوعی است و پس از دو سه اجابت مزاج مریض در خود احساس راحتی میکند ولی بزودی درد شدیدی در ناحیه اپیگاستر و فشار در قاعده قفسه صدری احساس میکند و احتیاج شدیدی به اجابت مزاج پیدامیکند بیمارخستگی خیلی شدیدی دارد بزودی تمام محتویات رودهها خارج میشود سپس اسهالی مایع کدر سفید رنگ شبیه آب برنج دفع می شود که محتوی دانه هایی شبیه به دانه های برنج و بوی آن شبیه بوی منی است کم کم بواسطه زیادی اجابت مزاج بیمار ضعیف میشود و بسر لنگن نمیتواند برود و تخت خود را کثیف میکند و یا اگر به سرلگن برود از جای خود نمیتواند برخیزد ادرار کم میشود و یا کاملا بند می آید و ادرار کردن بوضع دردناکی صورت میگیرد پس از اسهال استفراغ روی میدهد که ابتدا غذایی یا صفرایی است ولی بزودی مانند اسهال مایعی میشود و بی فشار دفع میگردد حل بیمار بترتیب بوخامت میگراید زبان خشک تشنگی شدید میشود و شکم تو میرود در داپیگاستر و فشار قفسه صدری افزونتر میشود آواز ضعیف و نبض سریع و کوچک میشود و بیمار چرت میزند از سرگیجه و صدا کردن گوش انقباضات شدید عضلانی شکایت دارد دراین موقع بیمار بسرعت لاغر میشود و مرحله سردی فرا میرسد اسهال و استفراغ کم میشود یا بند می آید ولی حالت تهوع همچنان با شدت باقی است پوست خشک و از عرق سرد و چسبنده ای پوشیده میشود از رنگ پریدگی برنگ بنفش و کبود ( سیانوزه ) تبدیل میشود رخسار منظره مشخص بخود میگیرد خطوط چهره کشیده و دماغ تیغ میکشد و لبها آبی رنگ و نازک و نیم باز است چشم ها درکاسه چشم فرو میروند و اطراف آنها سیاه و پلکها نیم بازاست و شقیقه و گونه ها تو رفته اند و مردمک بحال میوزیس است ناخن ها آبی رنگ و انساج انگشتان چین خوردگی پیدا میکنند (منظره لاشه ) حرارت پوستی کمتراز حد معمول میباشد در حالیکه حرارت رکتوم بالا میرود هوش بیمار که تاکنون بجا بود کم میشود و گوش نمیشنود و ضعف بی نهایت است و نبض خیلی نامنظم است و خلاصه نمیتوان آنرا حس کرد آوازهای قلب کر میشود و شمارش تنفس که در آغاز تند و مضطرب است رفته رفته کند و مشوش میشود و یکباره می ایستد گاهی پیش از مرگ تشنج پدید می آید ولی معمولا بیمار بحالت آرامی میمیرد این مرحله از چند ساعت تا ۲ یا ۳ روز طول میکشد و هر قدر بیشتر بطول انجامد خطر عوارض بیشتراست . ۳ - مرحله واکنش - خوشبختانه مرحله سردی که انتهای مرحله دوم است همیشه منتهی بمرگ نمیشود و در مواقع مساعد نبض بهتر میشود و قلب شدیدتر میزند و حرارت پوستی بالا میرود و اجابات مزاج کم میشود و علایم سردی از بین میرود و بیمار گاهی عرق فراوان میکند و ادرار دو مرتبه برقرار میشود قوا و همچنین اشتها بر میگردد و بیمار وارد مرحله نقاهت میشود برای پیش گیری مرض وبا بیمار را باید از سایرین جدا کرد و بیماری را فورا بادارات بهداری اطلاع داد یعنی اظهار کردن بیماری اجباری است ضد عفونی کردن مدفوعات بیمار با کرزول یا لیزول و یا آب آهک تازه ضروری است ملافه و لباسهای زیر بیمار را باید مدت ۲ ساعت در یک محلول ضد عفونی کننده فرو برد و سپس برختشخویخانه فرستاد آب و شیر را باید خوب جوشانید و بعد مصرف کرد مایه کوبی اجباری است و معمولا از واکسن حرارت داده شده استفاده میکنند اولین تزریق یکسانتی متر مکعب و نیم است و ۵ روز بعد ۲ سانتی متر مکعب تزریق میشود مصونیت از روز دهم حاصل میشود و در حدود یکسال طول میکشد سرم ضد وبا نیز مصونیت فوری میدهد ولی بیش از ۵ تا ۶ روز طول نمی کشد هیضه بلد یه هیضه مستولیه. یا وبای التور. وبایی که عاملش ویبریون التوراست این ویبریون اول دفعه در مدفوع یکی از حاجی هایی که از مکه برمیگشت و در ایستگاه قرنطینه الطور ( التور ) واقع در مصر در ساحل بحر احمر در گذشته بود در سال ۱۹٠۵ میلادی کشف شد این ویبریون دارای همان ساختمان آنتی آژنی ویبریون وبای معمولی است و از مشخصات مهم آن اینست که گلبولهای سرخ گوسفند و بز را همولیز میکند ( گلبولهای سرخ گوسفنند و بز را همولیز نمیکند ) ویبریون الطور در حالت معمولی ناخوشی زانیست ولی ممکنست گاهی ایجاد اپیدمی های خطرناک و کشنده را بنماید شبه وبا. یا وبای پاییزی . هیضه . یا وبای گاوی . گاو مرگی
بیماری ناک گردیدن یا بیماری عام و مرگا مرگی طاعون

فرهنگ معین

(وَ ) [ ع . وباء ] (اِ. ) نوعی بیماری عفونی و همه گیر و مسری .

لغت نامه دهخدا

وبا. [ وَ ] ( ع اِ ) بیماری عام که آن را مرگامرگی گویند. ( دهار ) ( صراح ) ( کشاف اصطلاحات الفنون ). مرگ عام که به سبب فساد هوا به هم رسد. ( آنندراج ). پزشکان گفته اند: وبا تباهی باشد که عارض جوهر هوا گردد و آن یا به واسطه عوارض آسمانی است و یا بر اثر حوادث زمینی مانند آبی که کیفیت آن دگرگون شده و یا وجود مردار و امثال آن و مراد از تباهی هوا آن است که حقیقت هوا صلاحیتی راکه برای اصلاح جوهر روح باید داشته باشد از دست داده باشد و دفع بخارات و تغذیه ابدان از آن ساخته نشودو هوای فاسد را تعفنی عارض شود مانند تعفن آب راکد مردابها و چنین هوایی البته بسیط نباشد و در اینصورت اینکه گویند هوای بسیط متعفن نشود بی اصل است. برخی گفته اند وبا طاعون است. ( کشاف اصطلاحات الفنون از آقسرایی و بحر الجواهر ). ج ، اوباء، اوبئة. ( منتهی الارب ). مرضی است عمومی و مسری که حیوانات و آدمیان بدان گرفتار میشوند و خداوند وبا را برای تنبیه قوم اسرائیل میفرستاد. ( قاموس کتاب مقدس ). حاجی خلیفه کتابی رابه نام فنون المنون فی الوبا و الطاعون به یوسف بن حسن متوفی به سال 880 هَ. ق. نسبت می کند، ظاهراً کلمه وبا در نام این کتاب به معنی امروزی [ کلرا ] آمده باشد و اگر چنین است معلوم میشود که اقلاً در اواخر مائة هفتم و اوایل مائة هشتم این کلمه به این بیماری اطلاق میشده است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) :
ترسم ز آرزو به وجودت وبا رسد
زیرا که آرزو خرد خلق را وباست.
ناصرخسرو.
دیدم سحرگهی ملک الموت را که پای
بی کفش میگریخت ز دست وبای ری.
خاقانی.
دل راست کن از بلا میندیش
یاقوت خور از وبا میندیش.
نظامی.
- وبا افتادن ؛ وبا گرفتن. شیوع وبا و مرگامرگی :
ابر برناید پی منع زکات
وز زنا افتد وبا اندر جهات.
مولوی.
در ملک فضل بی تو وبا اوفتاده شد
دارالکتاب ، مقبره ، اوراق ، مردگان.
درویش واله هروی.
از بسکه با مزاج عدو سازگار نیست
افتاده ز آب تیغ تو در ملک او وبا.
شفیع اثر ( از آنندراج ).
- وباخانه . نقطه و محلی که در آنجا وبا شیوع دارد :
چه نشینم به وباخانه ری
به خراسان شوم انشأاﷲ.
خاقانی.
- وبا گرفتن ؛ مبتلا به بیماری وبا شدن.

فرهنگ عمید

۱. بیماری عفونی واگیردار با علائمی چون اسهال و استفراغ شدید، کند شدن نبض، و دردهای عضلانی که معمولاً از طریق آب و سبزیجات آلوده سرایت می کند، کلرا.
۲. [قدیمی] هر نوع بیماری واگیردار.

دانشنامه عمومی

وَبا بیماری ای است که از طریق آب توسط باکتری وایبریو کلرا ایجاد می شود. این بیماری در گذشته در ایران به نام مرگامرگی خوانده می شد . این باکتری با نوشیدن آب آلوده یا خوردن ماهی نپخته و یا خوردن صدف ها وارد بدن می شود. در ایران بیشترین راه انتقال وبا، سبزی های آلوده است. سبزی هایی که در هنگام کاشته شدن با کود انسانی تغذیه می شوند دارای بیشترین آلودگی هستند. وبا در طول تاریخ هفت بار همه گیری جهان گستر داشته است. در قرن نوزدهم چندین بار در اروپا همه گیر شد، اما امروزه وبا بیشتر در کشورهای جهان سوم به علت وضعیت ناسالم و غیرب های آشامیدنی دیده می شود. این باکتری در میوه ها، سبزیجات خام، آب های ساکن(راکد)، محصولات دریایی وغذاهای آلوده وجود دارد. در دورهٔ این بیماری از مصرف لبنیات غیر پاستوریزه باید خودداری کرد.
روبرت کخ، دانشمند آلمانی، کاشف بیماری وبا است.
بیماری وبا نخستین بار به شکل علمی توسط پزشک پرتغالی، گارسیا ده اورتا (Garcia de Orta) در هندوستان در سال ۱۵۶۳ توصیف شد.
جان اسنو پزشک مخصوص ملکه انگلستان، ارتباط میان وبا و آشامیدن آب را در سال ۱۸۵۴ کشف کرد.
روبرت کخ، پزشک آلمانی، برای اولین بار در سال ۱۸۸۳ باکتری وبا را جداسازی و شناسایی کرد. این باکتری، سی سال پیش از آن، به دست کالبدشناس ایتالیایی، فیلیپو پاچینی (Filippo Pacini)، جدا و شناسایی شده بود، ولی نتایج کارهای او ناشناخته بود. جان اسنو و روبرت کخ نتیجهٔ آزمایش های پیشین پاچینی را نمی دانستند و برای این کشف سرشناس شدند.
آغاز ناگهانی اسهال رقیق شدید و بدون درد و تب از نشانه های بیماری وبا است. اسهال وبایی به اسهال آب برنجی معروف است و فرد بیمار گاه روزانه بیش از ۳۰لیتر آب دفع می کند که این مقدار دفع آب باعث اسیدوز و نهایتاً می تواند منجر به مرگ فرد شود. کمتر از ۵٪ بیماران وبایی تب دارند. گاهی در آغاز بیماری استفراغ دیده می شود. بیمار احساس تشنگی دارد و بی قرار است از درد پشت ساق پا شاکی است، زبان خشک، چشم ها گودرفته، نبض ناتوان است.
البته باید توجه داشته باشید که هر کدام از این موارد بالا به تنهایی نشان گر وبا نیستند یک فرد ممکن است همه نشانه های بالا را نداشته باشد. مدت زمان بروز بیماری از ۲ تا ۵ روز متغیر است.
اگرچه بیماری وبا می تواند مرگ آور باشد، اما می توان به آسانی از آن پیشگیری کرد. در ایالات متحده آمریکا و اروپای غربی به علت استفاده از سیستم های آب و دفع بسار پیشرفته، مرگامرگی تهدید مهمی نمی باشد.مهمترین روش

دانشنامه آزاد فارسی

وَبا (cholera)
بیماری ناشی از ابتلا به دسته های مختلفی از باسیل های ویبریون وبا که از طریق آب آلوده منتقل می شود، با علامت مشخصۀ اسهال و استفراغ شدید. این بیماری در بسیاری از مناطق استوایی شایع است. میزان بالای مرگ و میر طی زمان بروز همه گیر وبا، با انجام معالجاتی برای جلوگیری از هدر رفتن آب و نمک های بدن و استفاده از آنتی بیوتیک ها، کاهش یافته است. برای کسانی که در معرض خطر مداوم ابتلا به این بیماری قرار دارند، واکسن مؤثری وجود دارد که باید با فواصل معیّن تزریق شود. بدترین همه گیری وبا در نیم کرۀ غربی طی ۷۰ سال گذشته در ۱۹۹۱ در پرو به وقوع پیوست که طی آن ۵۵هزار مبتلا به این بیماری تأیید شد و ۲۵۸ تن جان باختند. تصور می شود علت بروز این همه گیری مصرف غذاهای دریایی آلوده به فاضلاب تصفیه نشده بود. همچنین سال ۱۹۹۱ بدترین سال ثبت شده برای ابتلا به وبا در افریقا بود که ۱۳هزار قربانی گرفت. زنجیرۀ ژنوم کامل وبا در اوت سال ۲۰۰۰ کامل شد و نشان داد که بسیاری از ژن هایی که وبا را قادر به حمله به انسان می کنند بر روی یک کروموزوم یافت می شوند. این کشف به پیدایش واکسنی مؤثرتر و داروهای دیگر برای مبارزه با این بیماری کمک می کند.

گویش اصفهانی

تکیه ای: vabâ
طاری: vabâ
طامه ای: vabâ
طرقی: vabâ
کشه ای: vabâ
نطنزی: vabâ


واژه نامه بختیاریکا

وَوا

جدول کلمات

کلرا

پیشنهاد کاربران

در پهلوی " ریتاک " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.

کلرا، مرگامرگی

بیماری ها :
وَبا : Cholera
طاعون : Plague
کُزاز : Tetanus
سِل : Tuberculosis
سیاه سرفه : Whooping Cough
مالاریا : Malaria
مننژیت ( سرسام ) : Meningitis
سرخک : Measles
آنفولانزا : Flu
تب : Fever
تیفوس : Typhus
آبله : Smallpox
ابولا : Ebola
هاری : Rabies
دیفتری یا خُنّاق : Diphtheria
فلج اطفال : Polio
اوریون : Mumps
سُرخجه : Rubella
تب زرد : Yellow Fever


کلمات دیگر: