کلمه جو
صفحه اصلی

انتفاع


مترادف انتفاع : بهره بردن، سودبردن، نفع بردن، بهره گیری، بهره وری، سود، فایده، نفع

متضاد انتفاع : اضرار

برابر پارسی : سود جویی، بهره وری

فارسی به انگلیسی

profit, benefit, exploitation, profit(ing), benefit(ing)

profit(ing), benefit(ing)


profit


فارسی به عربی

استغلال ، استثمار

مترادف و متضاد

exploitation (اسم)
استخراج، بهره برداری، استثمار، انتفاع

بهره‌بردن، سودبردن، نفع‌بردن ≠ اضرار


بهره‌گیری، بهره‌وری


سود، فایده، نفع


۱. بهرهبردن، سودبردن، نفعبردن
۲. بهرهگیری، بهرهوری
۳. سود، فایده، نفع ≠ اضرار


فرهنگ فارسی

نفع کردن، نفع گرفتن، سودبردن
۱ - ( مصدر ) سود بردن سود گرفتن سود یافتن نفع کردن نفع بردن. ۲ - ( اسم ) حقی که بموجب آن میتوان از ملک دیگری استفاده کرد اما نمیتوان آنرا بشخص ثالث انتقال داد.جمع :انتفاعات. یا حیز انتفاع . جمع : انتفاعات .

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) سود بردن ، نفع کردن ، نفع بردن . ۲ - (اِ. ) حقی که به موجب آن می توان از ملک دیگری استفاده کرد اما نمی توان آن را به شخص ثالث انتقال داد، ج . انتفاعات .

لغت نامه دهخدا

انتفاع. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) سود یافتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( ازاقرب الموارد ). سود و نفع گرفتن. ( آنندراج ). سود برداشتن. ( مصادر زوزنی ). نفع گرفتن. ( مؤید الفضلاء ) ( غیاث اللغات ). سودمند گشتن. ( تاج المصادر بیهقی ). سودبردن. سود گرفتن. سود یافتن. ( فرهنگ فارسی معین ).
- انتفاع الاخیار باعدائهم ؛ از کتب جالینوس است که بعربی ترجمه شده. ( از تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی ص 118 ).
|| ( اِمص ) منفعت و سود و فایده. ( ناظم الاطباء ). منفعت و سود کرد. برخورداری. ( یادداشت مؤلف ) : حیوانی که در او نفع... باشد چگونه بی انتفاع شاید گذاشت ؟ ( کلیله و دمنه ). چه اگر این معنی بر وی پوشیده بماند انتفاع او از آن صورت نبندد. ( کلیله و دمنه ). خردمند چگونه آرزوی چیزی کند که رنج و تعب آن بسیار باشد و انتفاع و استمتاع از آن اندک ؟ ( کلیله و دمنه ). || حقی که بموجب آن می توان از ملک دیگری استفاده کرد، اما نمی توان آن را بشخص ثالث انتقال داد. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

نفع گرفتن، سود بردن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بهره بردن از منافع چیزی را انتفاع می گویند و احکام انتفاع در بسیاری از بابها، مانند طهارت، صلات، حج، تجارت، ضمان، عاریه، اجاره، وقف، وصیت، اطعمه و اشربه و احیاء موات آمده است.
انتفاع به لحاظ متعلّق انتفاع و شخصی که بهره می‏برد، به احکام پنج گانه تکلیفی تقسیم می‏شود که در ذیل به این موارد پرداخته می شود.

← انتفاع واجب
از اسباب جواز انتفاع، اباحه انتفاع و عقد است که به این موارد اشاره می شود.

← اباحه انتفاع
بهره بردن از چیزی، گاهی با از بین رفتن آن همراه است، مانند بهره بردن از خوردنی و نوشیدنی در مهمانی ها، و گاهی با باقی ماندن آن، مانند بهره بردن از عین عاریه‏ای یا اجاره‏ای یا وقفی که از شرایط صحّت آنها، امکان انتفاع از عین با بقای آن است وگرنه، عاریه، اجاره، و وقف آن صحیح نیست.

حدود انتفاع از اشیاء
...

جدول کلمات

سود بری

پیشنهاد کاربران

استفاده به نفع خود

نفع گرفتن ، حقی است که به موجب آن شخص میتواند از مالی که عین آن مال دیگری است یا مالک خاصی ندارد استفاده کند.

سود بردن - نفع بردن

شخص میتواند از مالی که عین آن ملک دیگری است یا مالک خاصی ندارد استفاده کند
ر. ک ماده ۴۰ قانون مدنی


کلمات دیگر: