کلمه جو
صفحه اصلی

بستان افروز

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- تاج خروس ۲- ریحان کوهی

لغت نامه دهخدا

بستان افروز. [ ب ُ اَ ]( اِ مرکب ) بوستان افروز. گلی است سرخ رنگ و بی بوی که آن را تاج خروس و گل یوسف نیز گویند و بعضی اسپرغم را که ضیمران باشد بستان افروز میگویند و بجای فا، بای فارسی هم آمده است. ( برهان ). سرخ مرد یا سرخ مرز یا گل یوسف. ( سروری ). گل تاج خروس که بعضی اهل هند آن را کلغا گویند. ( غیاث ). نام گلی است سرخ رنگ که به تاج خروس اشتهار دارد. ( انجمن آرا ). گلی است سرخ که خوشبو نیست و نام دیگرش تاج خروس است. ( فرهنگ نظام ). نام گلی است سرخ رنگ که به تاج خروس اشتهار دارد و مرادف چمن افروز باشد. ( از آنندراج ). گل تاج خروس. ( رشیدی ).نام گلی است سرخ رنگ به تاج خروسک اشتهار دارد. ( جهانگیری ). تاج خروس گیاهی است که گلش مثل گوشت سر خروس است. عبهر. ( منتهی الارب ). گل حلوا. ( تحفه حکیم مؤمن ). اهل بغداد او را باین اسم خوانند و در میافارقین او را زینةالریاحین گویند و در بعضی مواضع داح نیز گویند. و عرب هر چیزی را که بصورت نیکو بود داح و داحه گویند و او نوعیست از بقله یمانی. ( ترجمه صیدنه ابوریحان ). و رجوع به فهرست مخزن الادویه ص 139 و ابن بیطار ص 94 و ترجمه فرانسوی آن ص 225 شود :
گر نخواهی بدم سرد صبا درگیرد
در شبستان چمن شعله بستان افروز.
سیف اسفرنگ.
خیری و خطمی و نیلوفر و بستان افروز
همچنانست که بر تخته دیبا دینار.
سعدی.
خیری و خطمی و نیلوفر و بستان افروز
نقشهایی که درو خیره بماند ابصار.
سعدی ( قصاید ).
... رخ بستان افروزش سَنا... ( دره نادره چ شهیدی ص 93 ج 9 ). || ریحان کوهی. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

تاج‌خروس#NAME?


= تاج خروس

دانشنامه عمومی

بُستان افروز (نام علمی: Amaranthus caudatus) گونه ای از گیاهان گلدار سالانه است، از تیره تاج خروسیان با گل آذین بلند کشیده و گاهی آویزان.

دانشنامه آزاد فارسی

بُستان اَفروز
نامی که به برخی از گیاهان دارویی در طب قدیم که شامل برخی گیاهان زینتی امروزی از جنس های آمارانتوس و سِلوزیا از تیرۀ تاج خروسیان اطلاق شده است. قدیمی ترین وصفی که در منابع دورۀ اسلامی برای این گیاه آمده است متعلّق به ابن جُلجُل، پزشک قرطبی قرن ۴ق، است که از این گیاه با نام بستان اَبروز نام برده است. در منابع گوناگون نام هایی از قبیل قَطیفَه، دُجُّ الأمیر، داح، دَیْسَم، عُرف الدّیک، مَخملیّه، سالف العروس و ... به عنوان اسامی مترادف بستان افروز آمده است. رازی انواعی از بستان افروز را برای بهبود دمل ها، زخم های دهان و قرمه های بدبو و حکیم مؤمن نیز خیسانده کوبیدۀ آن را برای سوزش مجرای بول مفید دانسته اند. امروزه جز تربت حیدریه که هنوز گاهی دم کردۀ یکی از نژادهای تاج خروس را برای درمان مخملک و حصبه به کار می برند، استفادۀ دارویی این گیاهان ترک شده و در فضاهای سبز و پارک ها به عنوان گل های زینتی زیبایی کاشته می شوند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بُستان اَفروز، نامی مهجور برای گیاهانی زینتی از خانواده تاج خروسیان، که انواعی از آن ها امروزه در ایران به گل تاج خروس معروف اند. و در قدیم، استفاده دارویی از آن می شده است و قدیمترین وصفی که در منابع دوره اسلامی از آن شده است همان عصاره این گیاه پادزهر اَقونیطُن یا همان خانِق النَّمِر است.
بُستان اَفروز، نامی مهجور برای گیاهانی زینتی (و در قدیم، دارویی) از جنسِ آمارانتوس، کِلُزیا/سِلُزیا و غیره (خانواده تاج خروسیان)، که انواعی از آن ها امروزه در ایران بیش تر به «(گُلِ) تاج خروس» معروف اند.
← انواع بستان افروز
قدیمترین وصفی که در منابع دوره اسلامی برای عصاره این گیاه پادزهر اَقونیطُن یا همان خانِق النَّمِر است. (گل تاج خروس به نظر نگارنده رسیده از آنِ ابن جُلجُل، پزشک قُرطُبی (قرن چهارم) است (با نامِ بُستان اَبروز به نقل ابن بیطار در کتاب الجامع لمفردات الادویة و الاغذیة ): «گیاهی است به بلندیِ بیش از یک ذراع، دارای ساقه های بلند و برگ هایی مانند برگ خیار. در بالای ساقه های آن، وَشایع ی (گل های مرکّبی) ارغوانی و خوش منظر ولی بی بو هست.
کشف بستان افروز در اندلس
«نخستین کسی که این گیاه دارویی را در اندلس شناخت یونسِ حَرّانی بود (وی در عهد محمد بن عبدالرحمن (۲۳۸ـ۲۷۳) از بین النهرین به اندلس رفت) وصف ابن جلجل، با معیارهای کنونیِ گیاه شناسی، مُبهم است؛ لذا نمی توان قطعاً گفت که منظورِ او همان گیاه گلی است که امروزه «تاج خروس» نام دارد. در چند منبع قدیم فارسی نیز ذکری از بستان افروز رفته است.رشیدالدین فضل الله (متوفی ۷۱۸) در «ذکر گُلِ مَنثور (گل شب بو) و مرز نجوش و بستان افروز و امثال آن» می گوید که «اکثر آن (مرجع ضمیر در متن چاپیِ حاضر مشخّص نیست) در ولایت گرمسیر می باشد و در بغداد زرع کنند و آن سفیر و بنفش و ارغوانی باشد و در پاییز و تابستان گُل دهد و آن را (بستان افروز را) زیاده بوی نباشد (بلکه) جهت تفرّج گُل کارند.»ابونصریِ هروی در ارشاد الزراعة (تألیف در ۹۲۱) سه گونه آن را با نام هایِ «خوله و تاجِ خروس و دُم روباه («تاج خروس رشته ای» در اصطلاح کنونی)» ذکر کرده و سپس آیین کِشت آن را شرح داده است.
نام های دیگر بستان افروز
...

جدول کلمات

گل تاج خروس


کلمات دیگر: