کلمه جو
صفحه اصلی

امتاع

فرهنگ فارسی

برخور داری دادن . نفع رسانیدن

لغت نامه دهخدا

امتاع. [ اِ ] ( ع مص ) برخورداری دادن. ( مصادرزوزنی ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). نفع رسانیدن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || برخورداری گرفتن. ( مصادر زوزنی ). برخورداری یافتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) است. ( از منتهی الارب ). || بی نیاز شدن از کسی. ( از قطر المحیط ) ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). بی نیاز شدن از چیزی. ( آنندراج ). || باقی داشتن. ( منتهی الارب ). باقی گذاشتن. ( ناظم الاطباء ). || بکمال رسانیدن ، گویند: امتعه اﷲ بکذا یعنی ؛ ابقاه و انشأه الی ان ینتهی شبابه. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] امتاع به معنی اباحه تصرف در مالی بدون عوض اطلاق می شود. از این عنوان در باب نکاح سخن رفته است.
امتاع مقابل تملیک است. بنابراین، در صورت امتاع مالی، تصرفات مالکانه در آن همچون فروختن، جایز نیست و تنها، استفاده از آن مباح است.

امتاع نفقه
۱. ↑ جواهر الکلام ج۳۱، ص۳۴۶-۳۵۰.
...


کلمات دیگر: