قومی است از اقوام چادرنشین ایران ساکن کوهستانهای جنوب غربی ایران . مسعودی در فهرست قبایل [ کرد ] از قبیله [ لریه ] ( که محتممل است به لران ساکن اللور ( لر ) مرتبط باشد ) نام میبرد . یاقوت در قرن هفتم ه . نام لور لررا به [ قبیله کردی که در کوهستان بین خوزستان و اصفهان زندگی میکنند ] اطلاق کرده و ناحیه ای را که آنان زندگی میکردند بنام [ بلاداللر یا لرستان ] نام میبرد . مولف تاریخ گزیده نام لران را به موضع [ لر ] در گردنه [ میان رود ] مربوط میسازد . این روایت شاید مبتنی بر خاطره شهر [ اللور ] است که جغرافی دانان قدیم ( اصطخری ص ۱۹۵ و غیره ) نام میبردند و اسم آن در [ صحرای لر ] ( در شمال دزفول ) باقی مانده . تاریخ گزیده ۸ شعبه و دو گروه و ۱۸ قوم که از لران باقی مانده بودند اسم میبرد . اندکی ازین اسما ( مانگره انارکی جودکی امروزه باقی هستند . سپس چهار شعبه اسم برده شده اند ازین قرار : ساهی ( سامی ) ارسان ( اسبان اسان ) ارکی و بیهی که هر چند به لری تکلم میکنند لر نیستند . در حدود ۵٠٠ ه. ( ۱۱٠۶ م . ). صد ( یا چهار صد ) خانواده کرد فضلوی از سوریه وارد شدند . آنان از شمال ( اشتران کوه ) وارد شدند و در سرزمینهای وزرای خورشیدی مستقر شدند . در آغاز قرن هفتم - هشتم ه. قبایل جدیدی زیر درفش هزار اسب ( لر بزرگ ) جمع شدند . طبق روایت شرفنامه همه این قبایل از سوریه آمده بودند . محتمل است که مهاجران کرد بوده اند و بقایای آنها کرد مانده بودند و در آغاز قرن ۸ ه . ابن بطوطه نزدیک بهبهان و رامهرمز آنگاه که بسوی پایتخت لر بزرگ میرفته ازین کردان دیدار کرده . شهاب الدین عمری وجود لران را در شام و مصر تایید میکند . مبنای عمده ای که اجازه می دهد که چهار شعبه عمده لر ( ممسنی کوه گیلوی بختیاری و لران ( خاص ) ) را تحت نام [ لر ] جمع کنند مبنای زبانشناسی است ( مینورسکی . دائره المعارف اسلام : لر ) یا لر بزرگ لرستان بدو بخش لر بزرگ و لر کوچک تقسیم میشد و بین آن دو ناحیه لرنشین سومی نیز وجود داشت که آنرا شولستان میگفتند . امروز بجای شولستان ممسنی بجای لر بزرگ کوه گیلویه و بختیاری و بجای لر بزرگ کوه گیلویه و بختیاری و بجای لر کوچک لرستان قرار دارد . هر دو بخش لر بزرگ و لر کوچک پیش از استیلای مغول تا مدتی بعد از بر افتادن ایلخانان از خود امرای نیمه مستقلی داشته اند . سلسله ای که در لر بزرگ از حدود نیمه قرن ۶ ه . اقتدار یافته و بنام امرای فضلویه یا مسامحه اتابکان لرستان خوانده میشوند اصلا از کردان شامند که از طریق میافارقین و آذربایجان بایران آمده و مقارن ابتدای قرن ۶ ه . در حدود اشتران کوه و جلگه های شمالی آن رحل اقامت افکندند . رئیس این قبیله کرد مهاجر ابو طاهر بن علی بن محمد نام داشت و چون جد نهم او باسم فضلویه مشهور بوده فرزندان او را امرای فضلویه گفته اند. ابوطاهر و برادر او محمد از خلفای عباسی بغداد تبعیت میکردند . ابوطاهر در ریاست برادر مدتی از ایام را در دار الخلافه بسر میبرد و خلیفه مقداری از اراضی بزرگ را باقطاع باو واگذاشته بود . بعد از مراجعت به لر بزرگ ابوطاهر بمناسبت قرب جوار با فارس در خدمت اتابک سنغر سلغوری ( ۵۵۶ - ۵۴۳ ) داخل شد و در لشکر کشیهای او بخاک شبانکاره باو یاری نموده اتابک سنغر بپاداش این خدمت حکومت کوه گیلویه را باو واگذاشت و از طرف او لقب اتابکی یافت و بهمین مناسبت است که فرزندان او را اتابکان لرستان خواندهاند. پس از او فرزندان وی در بلاد لر بزرگ حکومت کردند و اسامی آنان ازین قرار است : ابوطاهر ( جل. حدود ۵۵٠ ه . ) قرار اسب بن ابوطاهر ( تا ۶۲۶ ه. ) عماد الدین پهلوان بن هزار اسب ( جل . ۶۲۶ ه . ) نصره الدین کلجه بن هزار اسب ( جل.۶۵۶ ه. ) تکله بن هزار اسب ( جل. ۶۴۹ ه. ) شمس - الدین الب ارغوبن هزار اسب ( جل. ۶۵۶ ه. ) یوسف شاه بن الب ارغو ( جل. ۶۷۲ ه . ) افراسیاب بن یوسف شاه ( جل. ۶۸۸ ه. ) نصره الدین احمد بن یوسف شاه ( جل . ۶۹۵ ه . ) یوسف شاه دوم بن نصره الدین احمد ( جل. ۷۳٠ ه . ) افراسیاب دوم بن نصره الدین احمد ( جل. ۷۴٠ ) نورالورد بن سلیمان شاه ابن اتابک احمد ( تا ۷۵۷ ه . ) پشنگ بن سلغر شاه بن اتابک احمد ( جل. ۷۵۷ ه . ) پیر احمد بن پشنگ ( جل.۷۹۲ه. ) ابوسعید بن پیر احمد ( تا ۸۲٠ه. ) شاه حسین ابوسعید ( جل. ۸۲٠ تا ۸۲۷ ه. ) غیاث الدین کاوس بن هوشنگ ( ? ) اقبال : تاریخ مغول چا. ۱۳۴۱ ص ۸ - ۴۴۲ ) . یا لر کوچک . لر کوچک شامل قبایلی بود مخلوط از کردان آسیای صغیر و لران ایران که در حدود بین عراق عجم و عراق عرب ییلاق و قشلاق میکردند و خراج خود را بدیوان بغداد میدادند و کمتر اتفاق می افتاد که حاکمی داشته باشند . در سال ۵۸٠ ه. یکی از روسای ایشان که شجاع الدین خورشید نام داشت طوایف لر کوچک را تحت امر خود در آورد و برقلعه معتبر مانرود از قلاع مستحکم لرستان استیلا یافت ولی ناصر خلیفه او و برادرش نورالدین محمد را محبوس ساخت . نورالدین در حبس مرد و شجاع الدین ناگزیر شد که قلعه مانرود را تسلیم کند و در عوض حکومت ولایت [ طرازک ] ( خوزستان ) را بستاند . شجاع الدین قریب سی سال دیگر در آن حدود حکومت میکرد تا وفات یافت . پس از او فرزندانش بحکومت رسیدند . اسامی امرای لر کوچک ازین قرار است : شجاع الدین خورشید بن ابوبکر ( جل. ۵۸٠ تا ۶۲۱ ه. ) سیف الدین رستم برادرزاده او ( ? ) ابوبکر محمد برادر سیف الدین رستم ( ? ) عزالدین گرشاسف بن محمد برادر ابوبکر ( ? ) حسام الدین خلیل بن بدر بن شجاع الدین خورشید ( تا ۶۴٠ ه. ) بدر الدین مسعود بن حسام الدین خلیل ( جل. ۶۴٠ ه . ) تاج الدین شاه بن حسام الدین خلیل ( جل. ۶۵۸ ه. ) فلک الدین حسن و عزالدین حسین دو پسر بدرالدین مسعود ( جل. ۶۷۷ ه . ) جمال الدین خضر بن تاج- الدین شاه ( جل. ۶۹۲ ه. ) حسام الدین عمر و صمصام الدین محمود ( جل. ۶۹۳ ه. ) عزالدین محمد بن عزالدین حسین ( جل. ۶۹۵ ه. ) دولت خاتون زن عزالدین محمد و برادرش عزالدین حسین ( جل. ۷٠۶ ه. ) شجاع الدین محمود بن عزالدین حسین ( جل. ۷۲٠ ه. ) ملک عزالدین بن شجاع الدین محمود بن ( جل. ۷۵٠ ه. ) سیدی احمد بن عزالدین ( جل. ۸٠۴ ه . ) شاه حسین عباسی ( جل. ۸۱۵ ه . ) شاه رستم عباسی ( جل. ۸۷۳ ه. ) اغور بن شاه رستم( ? ) جهانگیر بن اغور ( تا ۹۴۹ ه. ) رستم خان بن جهانگیر ( از ۹۴۹ تا ۹۷۸ ه . حیات داشته ) .
حمد الله مستوفی گوید : ولایت لرستان دو قسم است . لر بزرگ و لر کوچک .
حمد الله مستوفی گوید : ولایت لرستان دو قسم است . لر بزرگ و لر کوچک .