مترادف راجل : پیاده، سست، ضعیف، عاجز، کم مایه، مسکین، کم سواد
متضاد راجل : سواره
۱. پیاده
۲. سست، ضعیف، عاجز، کممایه، مسکین
۳. کمسواد ≠ سواره
راجل . [ ج ِ ] (اِخ ) نام یک رودباری است در نجد و گفته شده است که حره راجل بین سرّو مشارف حوران است و راجل رودباری است که از حره راجل سرازیر و در سر دفع میگردد. (از معجم البلدان ).
منوچهری .
سعدی .