کلمه جو
صفحه اصلی

حبوبات


برابر پارسی : دانه، بنشن، دانگیها

فارسی به انگلیسی

cereal, grain


grains, cereals, cereal, grain

grains, cereals


فارسی به عربی

حبوب

مترادف و متضاد

grain (اسم)
ذره، جو، خرده، شاخه، حالت، دانه، حبوبات، حبه، حب، غله، چنگال، رنگ، رگه، مشرب، دان، تفاله حبوبات، یک گندم معادل 0/0648 گرم

bean (اسم)
دانه، لوبیا، باقلا، حبوبات، حبه، چیز کم ارزش و جزئی

cereal (اسم)
حبوبات، غله، گیاهان گندمی

frijol (اسم)
حبوبات

فرهنگ فارسی

( اسم ) حبوب

لغت نامه دهخدا

حبوبات. [ ح ُ ] ( ع اِ ) ج ِ حبوب.

دانشنامه عمومی

بُنشن یا حبوبات شامل انواع دانه های خوراکی ماند لوبیا، عدس، ماش، نخود، لپه و غیره می باشد.حبوبات دارای مقدار زیادی پروتین، کربوهیدرات، مواد معدنی مانند:آهن، کلسیم، پتاسیم، منیزیم و ویتامین آ می باشند.

دانشنامه آزاد فارسی

حُبوبات (grain legumes)
حُبوبات
گیاهان یک سالۀ۱ خانوادۀ حبوبات Leguminosae. برای استفاده از دانه هایی با ۲۰ تا ۵۰ درصد پروتئین کشت می شوند. این گیاهان در بسیاری از مناطق جهان، به ویژه در مناطقی که گوشت کمیاب است یا مصرف نمی شود، منبع مهم تولید پروتئین اند. گونه های گوناگون لوبیا۲، ماش، باقلا، نخود۳، نخودفرنگی۴، ماشک، گاودانه۵، و عدس دال۶ جزو حبوب اند. ریشۀ۷ همۀ این گیاهان گره هایی محتوی باکتری ریزوبیوم دارد که برای افزایش عنصر نیتروژن در خاک نقش مهمی دارند. بادام زمینی۸ گاهی در این گروه از گیاهان قرار می گیرد.beanpeacow peapigeon peachickpearootpeanut

فرهنگ فارسی ساره

دانگیها


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حبوبات دانه‏های خوردنی نباتات می باشد. که از آن در بابهای طهارت، صلات، زکات، تجارت، دین، غصب و حدود سخن رفته است.
حبوبات به دانه‏های گیاهانی مانند لوبیا، عدس، نخود و ماش که در پختن غذا از آنها استفاده می‏شود، اطلاق می‏گردد.

حبوبات در طهارت
به گفته برخی، برای تطهیر حبوبات نجس شده، مانند برنج و ماش، آنها را در پارچه‏ای قرار داده و در آب کر فرو می‏برند و در صورت نفوذ نجاست در باطن آنها، آن قدر در آب می‏ماند که آب پاک در باطن آن نفوذ کند.
برخی، تطهیر باطن مثل حبوبات را غیر ممکن دانسته‏اند.

حبوبات در صلات
سجده بر حبوباتِ خوردنی، مانند گندم و برنج صحیح نیست.

حبوبات در زکات
...

جدول کلمات

بنشن

پیشنهاد کاربران

Legume

بنشن به جای حبوبات


کلمات دیگر: