چهل چشمه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چهل چشمه . [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چنارود بخش آخوره ٔ شهرستان فریدن . در 45هزارگزی جنوب خاور آخوره و 6هزار گزی راه کوهرنگ واقع است ، 447 تن سکنه دارد. از رودخانه و چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات و شغل اهالی کشاورزی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
چهل چشمه . [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش مینودشت شهرستان گرگان . در 12 هزارگزی جنوب خاوری مینودشت واقع است ، 50 تن سکنه دارد. محصولش غلات و ابریشم ، شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
چهل چشمه . [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] (اِخ ) کوهی است در مغرب کردستان به ارتفاع 4000متر. (یادداشت مؤلف ).
چهل چشمه . [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] (اِخ ) اسم یکی از قرای حومه ٔ شیراز است . (مرآت البلدان ج 4 ص 303).
چهل چشمه . [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] (اِخ ) ازدهات دیلارستاق از آبادیهای دره ٔ لار به لاریجان است . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 154).
چهل چشمه . [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] (اِخ ) در تویسرکان چشمه ساری است که در دامنه ٔ کوه کوبره و بالای کشانی واقع است . از این چشمه ها آب سرازیر میشود و رود بسیار عظیمی تشکیل میدهد که از زیر آبادی کشانی جاری میشود و اراضی این آبادی را مشروب میکند و از آنجا سرازیر میشود بسنجوران و از آنجا به آرزوج و کم کم زیادتی آن بجائی میرسد که عبور از آن رود دشوار میگردد. این کوه از حیث آب و هوا بسیار خوب است و متصل به کوه الوند میباشد. رود حاصل از این کوه که موسوم به کرزان است بعد از آنکه چند آبادی را مشروب کرد به صحرای خزل رسیده به رود گاماسب میریزد. (مرآت البلدان ج 3044).
چهل چشمه. [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] ( اِخ ) کوهی است در مغرب کردستان به ارتفاع 4000متر. ( یادداشت مؤلف ).
چهل چشمه. [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] ( اِخ ) در تویسرکان چشمه ساری است که در دامنه کوه کوبره و بالای کشانی واقع است. از این چشمه ها آب سرازیر میشود و رود بسیار عظیمی تشکیل میدهد که از زیر آبادی کشانی جاری میشود و اراضی این آبادی را مشروب میکند و از آنجا سرازیر میشود بسنجوران و از آنجا به آرزوج و کم کم زیادتی آن بجائی میرسد که عبور از آن رود دشوار میگردد. این کوه از حیث آب و هوا بسیار خوب است و متصل به کوه الوند میباشد. رود حاصل از این کوه که موسوم به کرزان است بعد از آنکه چند آبادی را مشروب کرد به صحرای خزل رسیده به رود گاماسب میریزد. ( مرآت البلدان ج 3044 ).
چهل چشمه. [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] ( اِخ ) اسم یکی از قرای حومه شیراز است. ( مرآت البلدان ج 4 ص 303 ).
چهل چشمه. [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش مینودشت شهرستان گرگان. در 12 هزارگزی جنوب خاوری مینودشت واقع است ، 50 تن سکنه دارد. محصولش غلات و ابریشم ، شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
چهل چشمه. [ چ ِ هَِ چ َم َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جاوید بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون. در 64هزارگزی خاور فهلیان و خاور کوه طویله واقع است ، 191 تن سکنه دارد، از چشمه آبیاری میشود محصولش غلات و حبوبات و شغل اهالی کشاورزی و قالی بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
چهل چشمه. [ چ ِ هَِ چ َ م َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چنارود بخش آخوره شهرستان فریدن. در 45هزارگزی جنوب خاور آخوره و 6هزار گزی راه کوهرنگ واقع است ، 447 تن سکنه دارد. از رودخانه و چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات و شغل اهالی کشاورزی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).
دانشنامه عمومی
چهل چشمه (به کردی چل چه مه)نام مجموعه کوه هایی (با بیشترین ارتفاع 3٬373 متر از سطح آب های آزاد )است که در شهرستان دیواندره در استان کردستان قرار گرفته است.
مجموعه کوه های چهل چشمه شامل حدود بیست قلهٔ دیگر می باشد از جمله کوه شاه نشین،کوه دالاش، کوه دوبرا، کوه سلطان ئه خزه ر توو، کوه باینچوب، کوه افراسیاب، کوه کانی میران، کوه مزگت و میرزا (مسجد و میرزا)، باشورتی و کوه کل کوژ با ارتفاعات گوناگون می باشد. خود قلهٔ چهل چشمه یا شاه نشین دارای یال های متعددی می باشد، ازجمله: کل با، یا یال مله که وه، یال کانی زلیخا یا قولی زلیخا، یال گاوه لال، یال برده قبله، یال شاه نشین، یال کال کالی، یال دلو، یال ئه ستیره ره ش (ستاره سیاه).
این منطقه از برف گیرترین و سردسیرترین مناطق کردستان به حساب می آید و در تمام طول سال از برف پوشیده شده است. همچنین جز بزرگترین یخچال های طبیعی ایران نیز به شمار می آید.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان بهمن قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.