کلمه جو
صفحه اصلی

زاگرس

فرهنگ اسم ها

(تلفظ: zāgros) نام رشته کوهی که از مغرب ایران تا شرق ترکیه و شمال عراق ادامه دارد که همان کوههای پشتکوه کنونی یا پاطاق است و یونانیان آن را زاگرس گفته‌اند .


اسم: زاگرس (پسر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: zāgros) (فارسی: زاگرس) (انگلیسی: zagros)
معنی: نام رشته کوهی که از مغرب ایران تا شرق ترکیه و شمال عراق ادامه دارد، ( اَعلام ) نام رشته کوهی که از مغرب ایران تا شرق ترکیه و شمال عراق ادامه دارد که همان کوههای پشتکوه کنونی یا پاطاق است و یونانیان آن را زاگرس گفته اند، رشته کوهی که از جنوب غربی ایران شروع می شود و تا شرق ترکیه و شمال عراق ادامه دارد، پشتکوه

فرهنگ فارسی

یونانیان کوههای پشت کوه کنونی ( کرد - ستان ) را - که امروزه بنام پاطاق موسوم است - زاگرس مینامیدند . این کوهها از شمال غربی بجنوب شرقی کشیده شده و متجاوز از ۱٠٠٠ کیلومتر طول و تا ۲٠٠ کیلومتر عرض دارد . ارتفاع این کوهها به ۱٠٠٠ تا ۱۷٠٠ متر میرسد و شامل چینهای متوازی متعدد میباشد . در دامنه مرتفع کوهها بقایای جنگلهای انبوه بلوط گردو بادام وحشی و پسته بوده است . در این مناطق کوهستانی در هر جا که جلگه ای یافت میشود گندم جو پنبه تنباکو بسیار کاشته میشود .
سلسله طوایفی هستند که در ادوار قبل از تاریخ و پیش از ظهور آریاییهایی که ما می شناسیم از یکی از نقاط آسیا مهاجرت کرده به کوهستان زاگرس آمده اند

لغت نامه دهخدا

زاگرس. [ رُ ] ( اِخ ) یونانیان کوههای پشتکوه کنونی را زاگرس می نامیده اند. ( فرهنگ ایران باستان ص 53، 152، 1243 ). اگر قله آرارات را رأس مثلث فلات ایران فرض کنیم یک ضلع آن جبال زاگرس و قسمتی از کوه های جنوب تا بندر گواتر است. ( جغرافیای کیهان ج 1 ص 3 ). و در ص 48 آمده : تمام این کوه ها ( پیشکوه ) را یونانی ها زاگرس نامیده اند و ایرانیها آن را پاطاق میگویند - انتهی. دامنه جبال زاگرس از حوزه های مهم معدن زغال سنگ و مرکز قسمت عمده معادن نفت خیز قسمت جنوب غربی ایران است. ( جغرافیای کیهان ج 3 ص 236 و 239 و 234 ). مرحوم رشید یاسمی آرد: زاگرس که امروزدر مغرب ایران و مشرق ترکیه و شمال عراق واقع است ، بواسطه تماسی که با ممالک بسیار متمدن عهد عتیق مثل خوزستان ( ایلام ) و سومر و آکّاد و بابل داشته است ازاعصار بسیار کهن مشهور بوده و ساکنان آنجا در آثار قدمای آن ممالک به نامهای گوناگون خوانده شده اند....آذوقه این بلاد و آب مزارع آنها از این کوهستانها می آید و خط ارتباط قسمتی از ایلام و نواحی شمالی بین النهرین از میان یا حاشیه این کوهستانها بوده است. و نیز در نتیجه همین پیوستگی و ارتباط است که نام اقوام بسیاری از ساکنین این کوهستان در الواح و کتیبه های بابل و آشور و ایلام مسطور است. ( تاریخ کرد ص 20 ).
گیرشمن در کتاب ایران از آغاز تا اسلام آرد:کوههای مغرب یا سلسله زاگرس از شمال غربی به جنوب شرقی ممتد است و متجاوز از 1000کیلومتر طول و 200کیلومتر عرض دارد، ارتفاع این سلسله جبال به 1000 تا 1700 متر میرسد و شامل چینهای متوازی متعدد و دره هائی که 50 تا 100 کیلومتر طول و 10 تا 20 کیلومتر عرض دارند ، میباشد. زیر مراتع واقع در دامنه های مرتفع کوههای فوق بقایای جنگلهای انبوه سابق که دارای بلوط، گردو، سندیان ، بادام وحشی و پسته بوده ، گسترده شده است. پایینتردر دره های مرتفع مو، انجیر و انار میروید. در این مناطق گندم ، جو، خشخاش ، پنبه و تنباکو بسیار کاشته میشود. گرمای تابستان در دره های پست مردمی را که بتربیت بز، میش و اسب اشتغال دارند مجبور میکندکه به مراتع مرتفع صعود نمایند بدین وجه بخش بزرگی از سکنه بزندگانی چادرنشینی که طبیعت و آب و هوا بدانان تحمیل کرده است ادامه میدهند. در قسمت مرکزی زاگرس برآمدگی تیزی مجزّا میشود که بسوی مغرب میرود و داخل دشت بین النهرین میشود و پیچی در رود دجله که در این نقطه به فرات نزدیک میشود ایجاد میکند. برآمدگی مذکور شکل کاردی را دارد که گوئی دشت را از بالا تهدید میکند. از همین جا یعنی لرستان کنونی بود که کاسیان در هزاره دوم ق. م. به بابل حمله بردند و مدتی متجاوز از پنج قرن بر آنجا تسلط داشتند. ( ایران از آغاز تا اسلام ترجمه دکتر معین ص 2 و 3 ). و رجوع به التدوین ، تاریخ اسلام فیاض ص 128 و 145 و تاریخ ادبیات ادوارد براون و ایران باستان ج 1 ص 116 و ج 2 ص 1907 و ج 3 ص 2515 و 2500 و 2482 و 2209 و پاطاق ، جبل الطاق ، پشتکوه و پیشکوه در این لغت نامه شود.

زاگرس . [ رُ ] (اِخ )سلسله ٔ طوائفی هستند که در ادوار قبل از تاریخ و پیش از ظهور آریائی هائی که ما میشناسیم از یکی از نقاط آسیا مهاجرت کرده بکوهستان زاگرس آمده اند. این اقوام که بنام لولوبی ، گوتی ، کاسی ، منائی (مانائی )، نایری ، آمادا، پارسوا و غیره خوانده میشوند و ازهزاره ٔ سوم پیش از میلاد بلکه قبل از آن در سراسر این کوهستان میزیسته اند. زبان و دین غریبی داشته اند و کسی از منشاء آنها آگاه نیست ، فقط از روی لغات موجوده ثابت شده است که سامی نژاد نبوده اند اما کی و در نتیجه ٔ چه حوادثی از نقاط دوردست آسیا به این کوهستان آمده اند، معلوم نیست . جمعی از فضلاء آنان را آزیانیک خوانده اند و برخی از نژادآریایی دانسته اند و چون هنوز سند مثبتی بدست نیامده است اسمی بر آنها اطلاق کرده و آنها را قفقازی نام نهاده اند یعنی ساکنان سلسله ٔ جبالی که منتهی بقفقاز میشود. این تسمیه از روی ناچاری است و از آن بهتر عنوان زاگرس است که بمعنی بومیان این جبال باشد... از تحقیق احوال آنها معلوم شد که اکثر مخلوطی از یک نژادبومی بوده اند و مسلم آن است که در قرن 7 ق . م . اکثریت با ایرانیان بوده و زاگرس جزء سائر نقاط آریائی نشین فلات ایران درآمده و بر طبق تصویری که در قصر سارگن نشان داده شده بومیان ساکن زاگروس گیسوانی کوتاه ومجعد دارند که با نواری سرخ آن را بسته اند و برخی نیز کلاه کوتاهی با دستار باریکی بر سر نهاده اند و دارای ریش مجعد و کوتاه و قبای آستین کوتاه تا زانو و پای برهنه میباشند. (ملخص از تاریخ کرد رشید یاسمی ).


دانشنامه عمومی

زاگرُس رشته کوهی است که از غرب تا جنوب غربی ایران کشیده شده است. این رشته کوه از کرانه های دریاچه وان در جنوب شرقی ترکیه آغاز شده و پس از گذشتن از استان های آذربایجان غربی، لرستان، همدان، مرکزی، اصفهان، فارس، کردستان، کرمانشاه، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و تا استان های کرمان، بوشهر و هرمزگان ادامه می یابد. دامنهٔ این رشته کوه به شمال عراق نیز امتداد دارد.
توروس
البرز
سیلاخور
مأموریت مکان نگاری شاتل رادار
در حدود ۱۰۰٬۰۰۰ سال پیش از میلاد آثار بر جای مانده از غارنشینی در کوه های زاگرس در غرب ایران بیانگر سکونت انسان در این مناطق در دوره پارینه سنگی میانی (۳۰۰٬۰۰۰ تا ۳۰٬۰۰۰ سال پیش) است.
نام باستانی رشته کوه زاگرس کُر یا کور است: بر طبق اسطوره شناسی سومری کور (کر) اساساً نام یک کوه یا کوه هایی بوده، و معمولاً به کوه های زاگرس واقع در شرق سومر اطلاق می گردیده است.
کور همچنین نام دیگر امپراتوری اکد است که از سه هزار سال پیش و قبل از آن بر کل نواحی زاگرس گسترده شده بود.

پیشنهاد کاربران

زاگرُس رشته کوهی است در غرب و جنوب ایران. این رشته کوه از کرانه های دریاچه وان در کردستان ترکیه آغاز شده و پس از گذشتن از استان های آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، همدان، ایلام، اصفهان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و لرستان تا استان های فارس، کرمان و هرمزگان ادامه می یابد. دامنه این رشته کوه به شمال عراق نیز امتداد دارد.
در حدود ۱۰۰٬۰۰۰ پیش از میلاد آثار بر جای مانده از غارنشینی در کوه های زاگرس در غرب ایران بیانگر سکونت انسان در این مناطق در دوره پارینه سنگی میانی ( ۳۰۰٬۰۰۰ تا ۳۰٬۰۰۰ سال پیش ) است.
https://upload. wikimedia. org/wikipedia/commons/thumb/6/6c/Dena1. jpg/380px - Dena1. jpg
دنا، کهگیلویه و بویراحمد، بلندترین کوه زاگرس
نام باستانی رشته کوه زاگرس کُر یا کور است: بر طبق اسطوره شناسی سومری کور ( کر ) اساساً نام یک کوه یا کوه هایی بوده، و معمولاً به کوه های زاگرس واقع در شرق سومر اطلاق می گردیده است. [۲] کور همچنین نام دیگر امپراطوری اکد است که از سه هزار سال پیش و قبل از آن بر کل نواحی زاگرس گسترده شده بود. .
بعضی معتقدند ریشه این نام اوستایی است. در زبان اوستایی زاگر Za - G'R' به معنای کوه بزرگ است. اما نظری نیز هست این است که این کلمه از نام مهاجران هندواروپایی ساکن در این منطقه معروف به ساگارتی گرفته شده.
نام قدیمی این رشته کوه در زبان فارسی «پاتاق» که نام رشته کوهی معروف در استان کرمانشاه نیز هست بوده و پیش از آن «کهستان» ( در عربی «جبال» ) و «پهله» بود.
واژه «زاگرس» یا «زاگروس» از بیش از هشت دهه پیش و از اواخر دوره قاجار از طریق ترجمه آثار نویسندگان اروپایی ( و بعضاً از زبان یونانی ) وارد زبان فارسی شده و سپس بر روی نقشه ایران نیز گذاشته شد.
ظاهراً حسن پیرنیا اولین کسی است که واژه زاگرس را در حاشیه صفحه ۲ کتاب خود بنام «تاریخ ایران از آغاز تا انقراض ساسانیان» آورده است. او خود تأکید نموده که اروپایی ها چنین ( یعنی زاگرس ) نامند.
بعد از نوشته پیرنیا بارها به اشتباه از زاگرس به نام کوه یا دره نام برده شد که برداشت نادرستی بوده است زیرا واژه زاگرس بخش گسترده ای از شمال غربی تا جنوب شرقی ایران را با بیش از ۲۴۰ نام ازرشته کوه، دشت، دره، رود و شهر و بخش و روستا در استان های آذربایجان غربی، کردستان، ایلام، کرمانشاه و اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری و خوزستان و بالاخره لرستان را شامل می شود.
واژه زاگرس در هیچ یک از کتاب های تاریخی و جغرافیایی یا مسالک و الممالک و نوشته های دوره اسلامی نوشته نشده است. در لغت نامه دهخدا یا دائرةالمعارف مصاحب نیز نکته ای مهم و اساسی درباره ریشه و اصل واژه زاگرس بیان نشده است.
محمد قزوینی در صفحه ۴۸ از جلد ۵ کتاب خود می نویسد: «زاگرس نام یونانی سلسله جبال غربی ایران به خصوص منطقه بختیاری در غرب ایران است. »
در دانشنامه لاروس از زاگرس به کوتاهی به عنوان نام دره ای که نفت خیز است ذکر شده است.
در واژه نامه یونانی به آلمانی که سال م۱۸۸۶ در لایپزیگ به چاپ رسیده واژه Zagrio یا Zagros را به عنوان «کوهی در دوران ماد» به نقل از نوشته های استرابون و پولیبیوسآورده است.
در لغت نامه جغرافیایی Lexique géographique در زیر واژه و عنوان «زاگرو» ( زاگرس ) آمده است:
"رشته کوهی است در آسیا که از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده".
رومن گیرشمن باستان شناس فرانسوی در کتابش زاگرس را نام قبیله ای دانسته و می نویسد:
«حرکت عمومی قبایل ایرانی هنوز به پایان نرسیده بود که قبیله سومی از قبیله های مهم ایرانی بنام «Zikirtu» یا « ساگارتی» بسوی نواحی شرقی تری رفته و مستقر شدند. »
هرودوت نیز در نوشته هایش از همین قبیله صحراگرد با نام «ساگارتی» یاد کرده و می نویسد:
«قبیله های دیگر که صحراگردند از این قرارند: داین ها، ماردها، دروپیک ها و ساگارتی ها»
دیاکونوف نیز در کتاب تاریخ ماد خود در شرح حمله آشوری ها به پارسوا و به استناد کتیبه های خوانده شده می نویسد:
«بطوری که در متن تصریح شده، آخرین نقطه لشکر کشی ظاهراً زاکروتی بود»
به استناد مطالب ذکر شده ریشه واژه زاگرس از زبان اوستایی است و یونانی ها با افزودن S ( س ) به آخر آن این واژه را به شکل یونانی مبدل نمودند.
لذا واژه زاگرس ( همانند واژه بختیاری ) هم نام کوه و دژ و هم ایل، قوم، قبیله و محلی بوده است.
https://fa. wikipedia. org/wiki/%D8%B2%D8%A7%DA%AF%D8%B1%D8%B3

زاگرُس رشته کوهی در غرب و جنوب ایران است. این رشته کوه از کرانه های دریاچه وان در کردستان ترکیه آغاز شده و پس از گذشتن از استان های آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری و خوزستان و لرستان تا استان های فارس و کرمان و هرمزگان ادامه می یابد. دامنهٔ این رشته کوه به شمال عراق نیز امتداد دارد.
محتویات [نمایش]
نام [ویرایش]
نام باستانی رشته کوه زاگرس کُر یا کور است: بر طبق اسطوره شناسی سومری کور ( کر ) اساسا نام یک کوه یا کوههایی بوده، و معمولا به کوههای زاگرس واقع در شرق سومر اطلاق میگردیده است. [۱] کور همچنین نام دیگر امپراطوری اکد است که از سه هزار سال پیش و قبل از آن بر کل نواحی زاگرس گسترده شده بود. [۲]
بعضی معتقدند ریشه این نام اوستایی است. در زبان اوستایی زاگر Za - G'R' به معنای کوه بزرگ است. اما نظری نیز هست این است که این کلمه از نام مهاجران هندواروپایی ساکن در این منطقه معروف به ساگارتی گرفته شده. [۳]
نام قدیمی این رشته کوه در زبان فارسی «پاطاق» که نام رشته کوهی معروف در استان کرمانشاه نیز هست بوده و پیش از آن «کهستان» ( در عربی «جبال» ) و «پهله» بود.
واژه «زاگرس» یا «زاگروس» از بیش از هشت دهه پیش و از اواخر دوره قاجار از طریق ترجمه آثار نویسندگان اروپایی ( و بعضا از زبان یونانی ) وارد زبان فارسی شده و سپس بر روی نقشه ایران نیز گذاشته شد.
ظاهراً حسن پیرنیا اولین کسی است که واژه زاگرس را در حاشیه صفحه ۲ کتاب خود بنام «تاریخ ایران از آغاز تا انقراض ساسانیان» آورده است. او خود تاکید نموده که اروپایی ها چنین ( یعنی زاگرس ) نامند.
بعد از نوشته پیرنیا بارها به اشتباه از زاگرس به نام کوه یا دره نام برده شد که برداشت نادرستی است زیرا واژه زاگرس بخش گسترده ای از شمال غربی تا جنوب شرقی ایران را با بیش از ۲۴۰ نام از رشته کوه، دشت، دره، رود و شهر و بخش و روستا در استان های آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری و خوزستان و بالاخره لرستان را شامل می شود.
واژه زاگرس در هیچ یک از کتابهای تاریخی و جغرافیایی یا مسالک و الممالک و نوشته های دوره اسلامی نوشته نشده است. در لغت نامه دهخدا یا دایرةالمعارف مصاحب نیز نکته ای مهم و اساسی در باره ریشه و اصل واژه زاگرس بیان نشده است.
محمد قزوینی در صفحه ۴۸ از جلد ۵ کتاب خود می نویسد: «زاگرس نام یونانی سلسله جبال غربی ایران به خصوص منطقه بختیاری در غرب ایران است. »
در دانشنامه لاروس از زاگرس به کوتاهی به عنوان نام دره ای که نفتخیز است ذکر شده است.
در واژه نامه یونانی به آلمانی که سال ۱۸۸۶ در لایپزیگ به چاپ رسیده واژه Zagrio یا Zagros را به عنوان «کوهی در دوران ماد» به نقل از نوشته های استرابون و پولی بیوس آورده است.
در لغت نامه جغرافیایی Lexique géographique در زیر واژه و عنوان «زاگرو» ( زاگرس ) آمده است :
«رشته کوهی است در آسیا که از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده و ماد را از آشور جدا می کند. » [۴]
رومن گیرشمن باستان شناس فرانسوی در کتابش [۵] زاگرس را نام قبیله ای دانسته و می نویسد :
«حرکت عمومی قبایل ایرانی هنوز به پایان نرسیده بود که قبیله سومی از قبیله های مهم ایرانی بنام «Zikirtu» یا «ساگارتی» بسوی نواحی شرقی تری رفته و مستقر شدند. »
هرودوت نیز در نوشته هایش [۶] از همین قبیله مادی صحراگرد با نام «ساگارتی» یاد کرده و می نویسد :
«قبیله های دیگر که صحراگردند از این قرارند: داین ها، ماردها، دروپیک ها و ساگارتی ها»
دیاکونوف نیز در کتاب تاریخ ماد خود [۷] در شرح حمله آشوری ها به پارسوا و نفوذ در خاک ماد به استناد کتیبه های خوانده شده می نویسد :
«بطوری که در متن تصریح شده، آخرین نقطه لشکر کشی ظاهراً دژ مادی زاکروتی بود»
به استناد مطالب ذکر شده ریشه واژه زاگرس از زبان مادی یا اوستایی است و یونانی ها با افزودن S ( س ) به آخر آن این واژه را به شکل یونانی مبدل نمودند.
لذا واژه زاگرس ( همانند واژه بختیاری ) هم نام کوه و دژ و هم ایل، قوم، قبیله و محلی از مادها بوده است.
نمای اشتران کوه ازالیگودرز
زمین شناسی [ویرایش]
رشته کوه های زاگرس حاصل یک فعالیت تکتونیکی یعنی برخورد دو صفحه تکتونیکی اوراسیا و عربستان هستند. این چین خوردگی متوقف نشده و دگرگونی زمین در غرب ایران و منطقه زاگرس همچنان ادامه دارد. چین خوردگی های متعدد و وجود گنبدهای نمکی فراوان، زاگرس را به منطقه ای نفت خیز تبدیل کرده است.
از نظر زمین شناسی، زاگرس به دو و یا سه بخش مجزا قابل تفکیک است: زاگرس شمالی، زاگرس میانی و زاگرس جنوبی. تفاوت زاگرس شمالی و جنوبی در نوع چین خوردگی ها و نیز در نحوه قرارگیری چین ها بر روی گنبدهای نمکی است. استان فارس به طور تقریبی جداکننده دو بخش شمالی و جنوبی زاگرس است. در یک تقسیم بندی دیگر، کوه های زاگرس به دو بخش اصلی قابل تفکیک هستند: زاگرس مرتفع و زاگرس چین خورده.
زاگرس مرتفع [ویرایش]
زاگرس مرتفع بخش شمال شرقی رشته کوه های زاگرس و در واقع اولین ردیف از کوه های زاگرس را تشکیل می دهند و به صورت دیواره ای بلند اما با پهنای نسبتا کم ( حداکثر 80 کیلومتر ) از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده اند. میزان ارتفاع و بارش برف و باران در این بخش از زاگرس زیاد می باشد. مرتفع ترین قلل زاگرس شامل زردکوه، دنا، اشترانکوه و گرین در زاگرس مرتفع قرار دارند [۸].
زاگرس چین خورده [ویرایش]
بخش غربی و جنوبی رشته کوه های زاگرس، با طولی حدود 1375 کیلومتر و عرضی بین 120 تا 250 کیلومتر، زاگرس چین خورده نامیده می شود. این بخش از زاگرس، همراستا با زاگرس مرتفع، تا خلیج فارس و تنگه هرمز ادامه می یابد. تاقدیس های بزرگ و کشیده از مشخصه های زاگرس چین خورده هستند [۹] [۱۰].
کوه ها [ویرایش]
زردکوه، چهارمحال و . . .

باسلام، نام ایرانی زاگرس، دراصل زردکوه بوده که یونانیان با تغییراتی که در آن داده اند ، به تلفظ یونانی زاگرو وسپس به نام زاگروس تلفظ کرده اند، نام قدیم آن هم کر ( کور ) بوده که به معنی پسر در زبان کردی ولکی می باشد. متشکرم

گ َ ر:
1 - واژه گ َ ر در گویش های لری به کوه ها و تپه هایی گفته می شود که خاک کم داشته باشند و سنگ و کمر و صخره درصد بسیار بالاتری نسبت به خاک داشته باشد. و سنگ ها از جنس آبرفتی یا هر جنسی که باشند.
٢ - به کوه های خرم آباد تا اندیمشک
منطقه ( بالاگ َ ر ُ یه ) ( bala garo ya ) و زبانی که مردم این منطقه گفت می کنند لری بالاگرویوه گفته می شود.
٣ - به رشته کوه هایی که از نهاوند تا خرم آباد تا کرمانشاه کشیده شده رشته کوه ( گ َ رو ) یا ( گرین ) می گویند.
۴ - تیره و طایفه های زیاد با نام ( گ َ راوند ) و ( گ َ ری ها ) وجود دارد که در کوهستان ها و دشت های ایلام، کرمانشاه، لرستان و حتی خوزستان تا بوشهر زندگی می کنند.
این واژه در زبان مردم زاگرس دیرینه ای هزاران ساله دارد.

شاید ( زا ) هم یک پیشوند به مَنای زاییده یا زیاد یا بزرگ یا بالا باشد.
زاگ َ رو ، زاگران
زیاد کوه های گ َ ر ، زاییده کوه های گ َ ر ، بزرگ کوه های گ َ ر، بالای کوه ها و تپه ها و زمین های گ َ ر

بیش از ٩٠ درصد کوه های زاگ َ رس از جنس گ َ ر می باشد.

گ َ ر به مَنای بیماری خشکی پوست و جای جای بودن ریزش مو مانند ( بُز گ َ ر ) هم به مَنای که در بالا گفته شد یکی است.
جای پوشش دار و جای بدون پوشش جوری که بی نظم باشد یا جایی خشک و نرم یا جای بدون مو و مو دار.

زاگرس در اصل بدین شکل است زادگاه رود ستا به معنی سرچشمه رودها ، سرچشمه و زادگاه آبها و زندگی


کلمات دیگر: