کلمه جو
صفحه اصلی

رامهرمز

فارسی به انگلیسی

ram-hormoz

فرهنگ فارسی

بخشی از شهرستان اهواز ( ه.م. ) مرکز آن رامهرمز .در منطقه کوهستان بختیاری سر راه بهبهان بمنطقه نفت خیز هفتگل و سر راه بهبهان باهواز حدود ۱۱۱۳۸ تن جمعیت دارد.
نام شهری است از بناهای هرمز پادشاه در اهواز .

لغت نامه دهخدا

رامهرمز. [ م ِ هَُ م ُ ] (اِخ ) نام طاق نصرتی در خرابه هایی از عهد ساسانیان که در سینه ٔ کوه درخوزستان باقی است . (از جغرافیای غرب ایران ص 227).


رامهرمز. [ م ِ هَُ م ُ ] ( اِخ ) نام طاق نصرتی در خرابه هایی از عهد ساسانیان که در سینه کوه درخوزستان باقی است. ( از جغرافیای غرب ایران ص 227 ).

رامهرمز. [ م ِ هَُ م ُ ] ( اِخ ) نام شهری است از بناهای هرمز پادشاه در اهواز در حوالی شوشتر و آن را تخفیف داده رامز گویند و منسوب بدانجا را رامزی و رامی گویند همانا ابریق در آنجا نیکومیساخته اند. ( از آنندراج ) ( انجمن آرا ). شهری در خوزستان. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( برهان ). شهری است از مضافات خوزستان میانه شوشتر و بهبهان و چون هرمز پادشاه وقت را آشفتگی در دماغ پدید آمد او را از مقر سلطنتی خود استخر بآن شهر آوردند و در آنجا شفا یافت آنجا را رام هرمز گفتند. ( از لغت محلی شوشتر، نسخه خطی متعلق بکتابخانه مؤلف ). نام شهری است ازاهواز و آنرا در قدیم سمنگان میگفته اند. ( از شعوری ج 2 ورق 6 ) ( از فرهنگ جهانگیری ). رام در فارسی بمعنی مراد است. شهر معروفیست در نواحی خوزستان ، در میان مردم به رامز مشهور شده که مختصرش کرده اند. ( از معجم البلدان ج 4 ). رامهرمز بین بهبهان و شوشتر واقع شده ، در قدیم بسیار آباد بوده ولی اکنون به اهمیت سابق خودنمیباشد و عنوان قصبه دارد. شاخه ای از رودخانه جراحی آنرا مشروب میسازد. از شوشتر تا رامهرمز 96هزار گز است و عبور و مرور از این راه کم است. ماشین ها از محل مزبور به اهواز آمده و از آنجا بشوشتر میروند. رامهرمز دارای 8 بلوک و 150 قریه است. ( از جغرافیای غرب ایران ص 91 ). در فرهنگ جغرافیایی چنین آمده : قصبه ٔمرکز بخش رام هرمز شهرستان اهواز است طول جغرافیایی آن 49 درجه و 37 دقیقه و عرض جغرافیایی آن 31 درجه و16 دقیقه و 30 ثانیه میباشد. این قصبه در 150هزارگزی جنوب خاوری اهواز، سرراه اتومبیل هفت گل به خلف آبادواقعست. هوای آن گرمسیر مالاریایی و سکنه آن 7000 تن میباشد. آب قصبه از رودخانه رام هرمز تأمین میشودو محصول عمده آن غلات ، مرکبات و سبزی است. پیشه مردم آن کشاورزی است و کارهای دستی آنان عبا و جاجیم بافی و دباغی است. این قصبه دارای معدن نفت و گچ است و سه دبستان دارد. آبادی معروف به جوی آسیاب که متصل بدان میباشد جزء رام هرمز منظور گردیده است. ادارات دولتی رامهرمز عبارت است از: بخشداری ، دارایی ، بهداری ، پست و تلگراف ، بانک ملی ، ثبت اسناد، آمار و ثبت احوال ، شهربانی ، فرهنگ و ژاندارمری. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 3 و فارسنامه ابن البلخی ص 64 و کامل ابن اثیر ج 2 ص 269 و المعرب جوالیقی ص 23 و 35 و الوزراء و الکتاب ص 41 و عقدالفرید ج 2 ص 229 و ایران باستان ج 2 ص 1413 و تاریخ عصرحافظ ج 1 ص 426 و 437 و مجمل التواریخ و القصص ص 62 و 63 و 66 و 242 و 402 و حبیب السیر چ تهران ج 1 ص 165 و فهرست جغرافیای غرب ایران و تاریخ سیستان ص 75 و 228 و 240 و درةالغواص حریری و تاریخ صنایع ایران شود.

رامهرمز. [ م ِ هَُ م ُ ] (اِخ ) نام شهری است از بناهای هرمز پادشاه در اهواز در حوالی شوشتر و آن را تخفیف داده رامز گویند و منسوب بدانجا را رامزی و رامی گویند همانا ابریق در آنجا نیکومیساخته اند. (از آنندراج ) (انجمن آرا). شهری در خوزستان . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (برهان ). شهری است از مضافات خوزستان میانه ٔ شوشتر و بهبهان و چون هرمز پادشاه وقت را آشفتگی در دماغ پدید آمد او را از مقر سلطنتی خود استخر بآن شهر آوردند و در آنجا شفا یافت آنجا را رام هرمز گفتند. (از لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی متعلق بکتابخانه ٔ مؤلف ). نام شهری است ازاهواز و آنرا در قدیم سمنگان میگفته اند. (از شعوری ج 2 ورق 6) (از فرهنگ جهانگیری ). رام در فارسی بمعنی مراد است . شهر معروفیست در نواحی خوزستان ، در میان مردم به رامز مشهور شده که مختصرش کرده اند. (از معجم البلدان ج 4). رامهرمز بین بهبهان و شوشتر واقع شده ، در قدیم بسیار آباد بوده ولی اکنون به اهمیت سابق خودنمیباشد و عنوان قصبه دارد. شاخه ای از رودخانه ٔ جراحی آنرا مشروب میسازد. از شوشتر تا رامهرمز 96هزار گز است و عبور و مرور از این راه کم است . ماشین ها از محل مزبور به اهواز آمده و از آنجا بشوشتر میروند. رامهرمز دارای 8 بلوک و 150 قریه است . (از جغرافیای غرب ایران ص 91). در فرهنگ جغرافیایی چنین آمده : قصبه ٔمرکز بخش رام هرمز شهرستان اهواز است طول جغرافیایی آن 49 درجه و 37 دقیقه و عرض جغرافیایی آن 31 درجه و16 دقیقه و 30 ثانیه میباشد. این قصبه در 150هزارگزی جنوب خاوری اهواز، سرراه اتومبیل هفت گل به خلف آبادواقعست . هوای آن گرمسیر مالاریایی و سکنه ٔ آن 7000 تن میباشد. آب قصبه از رودخانه ٔ رام هرمز تأمین میشودو محصول عمده ٔ آن غلات ، مرکبات و سبزی است . پیشه ٔ مردم آن کشاورزی است و کارهای دستی آنان عبا و جاجیم بافی و دباغی است . این قصبه دارای معدن نفت و گچ است و سه دبستان دارد. آبادی معروف به جوی آسیاب که متصل بدان میباشد جزء رام هرمز منظور گردیده است . ادارات دولتی رامهرمز عبارت است از: بخشداری ، دارایی ، بهداری ، پست و تلگراف ، بانک ملی ، ثبت اسناد، آمار و ثبت احوال ، شهربانی ، فرهنگ و ژاندارمری . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 3 و فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 64 و کامل ابن اثیر ج 2 ص 269 و المعرب جوالیقی ص 23 و 35 و الوزراء و الکتاب ص 41 و عقدالفرید ج 2 ص 229 و ایران باستان ج 2 ص 1413 و تاریخ عصرحافظ ج 1 ص 426 و 437 و مجمل التواریخ و القصص ص 62 و 63 و 66 و 242 و 402 و حبیب السیر چ تهران ج 1 ص 165 و فهرست جغرافیای غرب ایران و تاریخ سیستان ص 75 و 228 و 240 و درةالغواص حریری و تاریخ صنایع ایران شود.


رامهرمز. [ هَُ م ُ ] (اِخ ) نام یکی از بخش های شهرستان اهواز است . این بخش در شمال خاوری شهرستان اهواز واقع و محدود است از شمال به بخش های باغ ملک و هفت گل ،از خاور بشهرستان بهبهان ، از جنوب به شهرستان خرمشهر و از باختر به بخش مرکزی شهرستان اهواز. قسمت جنوبی بخش جلگه و قسمت شمالی آن کوهستانی است . هوای این بخش گرمسیر است و رودخانه های مهم آن عبارت است از:
1- رود رام هرمز که از خاور رام هرمز گذشته بطرف جنوب سرازیر و داخل رودخانه ٔ مارون شده و بسوی خلف آباد جاری است .
2-رودخانه ٔ کوپال که از کوههای هفت گل سرچشمه گرفته و پس ازعبور از شمال باختری این بخش وارد بخش مرکزی اهواز میگردد، آب آن شور وتلخ است .
3- رودخانه ٔ ابوالعباس که در جنوب خاوری بخش واقع و به رودخانه ٔ مارون میریزد. سازمان اداری این بخش از 9 دهستان تشکیل گردیده که شرح هر یک در محل خود ذکر شده بدینقرار:
دهستان حومه ٔ رامهرمز، دهستان میربچه ، دهستان رستم آباد، دهستان ابوالفارس ، دهستان شهریاری ، دهستان جایزان ، دهستان سلطان آباد، دهستان سرطا، دهستان رغیوه . تعداد قراء بخش 112 و جمعیت آن در حدود 24هزار تن است . نزدیکترین راهی که رامهرمز را به اهواز متصل میسازد راهی است که از خاور اهواز مستقیماً به رام هرمز منتهی میشود. این راه فقط درتابستان و غیر موقع بارندگی اتومبیل روست و در موقع بارندگی از طریق هدام ، نفت سفید، هفت گل ، اتومبیل توان برد. دهستان حومه از هفت قریه ٔ بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 2000 تن است . قراء مهم آن یوسف آباد و پاگچی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).مؤلف فارسنامه ٔ ناصری گوید: معنی رام در عنوان رامجرد گفته شد و هرمز نام روز اول از هر ماه فارسیان میباشد و نام فرشته ای که مصالح آنروز در دست اوست و نام ستاره ٔ مشتری و نام پسر انوشیروان و نام رب الارباب نیز باشد و معنی رامهرمز شاد و خرم آباد هرمز، از گرمسیرات فارس در میانه ٔ شمال و مغرب شیراز افتاده است . درازای آن از معدن نفت سفید تا قریه ٔ جولکی بیست ویک فرسنگ ، پهنای آن از شاروین تا قلعه ٔ شیخ هفت فرسنگ است ، و محدود است از جانب مشرق بنواحی کوه کیلویه و از سمت شمال بنواحی بختیاری و از سوی باختر و جنوب بنواحی بلوک فلاحی ، تابستانش گرم است و درختان سردسیری را جز درخت گردو بخرمی پروراند. خرما و نارنج و لیمو و ترنج و سایر درختانش در ضخامت و بلندی ضرب المثل است . بیشتر درخت صحرا و دامنه ٔ کوهستان رامهرمز درخت کنار است . کشت و زرعش گندم و جو و برنج و پنبه و کنجد و نخود و عدس و ماشک و لوبیای سفید است . آبش از چندین رودخانه است که همه را از میان بلوک رامهرمز گذار است و زمینش چنان شیب دارد که یکنفر بیلدار در همه جا می تواند آب را از رودخانه جدا کند و چون آب رودخانه را بجداول آورند چنان بسرعت میرود که گل و لای در جدول نماند و هر ساله این جدولها نیازمند تنقیه نباشد و شکار صحرای رامهرمز آهو و دراج است که گویا تخم ایندو جانور را پاشیده اند و کهره آهو و جوجه دراج روییده است . مرغ دراج رام هرمز با گنجشک جای دیگر برابری دارد. برف تابستانه ٔ کوهستانش بی محافظت تا سال دیگر میماند. در زمان قدیم آب بی اندازه داشته ولی اکنون از حسن سلوک قبایل عرب و بختیاری ده یک بلکه نیمه ٔده یک آبادی آن باقی نیست ! قبیله ٔ عرب رامهرمز را آل خمیس گویند که نزدیک بده هزار خانوار بود ولی اکنون بسه هزار خانه نمیرسند و تمامی قبیله ٔ آل خمیس در تابستان و زمستان در چادرهای سیاه از صحراهای رامهرمز خارج نشوند و اندیشه ٔ گرما را ندارند. این بلوک مشتمل بر 36 ده آباد است . (از فارسنامه ٔ ناصری ). و رجوع به فهرست جغرافیای غرب ایران شود.


دانشنامه عمومی

رامهرمز از شهرهای استان خوزستان در جنوب غربی ایران است، که با جمعیت ۱۲۰٬۸۲۲ نفر، در خاور استان خوزستان، در شهرستان رامهرمز قرار دارد.
گور هرمز ساسانی
تل برمی
سد جره: بقایای مهم ترین سازه آبی تاریخی رامهرمز بوده که قدمت آن به دوره ساسانیان می رسد.
عمارت صمیمی در منطقه کیمه رامهرمز
غار صیدون کبوتری
قلعه داودختر (واقع در پاچکوه)
قلعه امیر مجاهد
قلعه یزدگرد
شهر مختارک
شهر رامهرمز در استان خوزستان و شهرستان رامهرمز قرار گرفته است. دهخدا آورده است: رامهرمز شهری از بناهای هرمز پادشاه ساسانی است در حوالی شوشتر، که در قدیم به آن «سمنگان» می گفته اند که آن را ساده کرده، 《رامز》"Ramez و «رومز» "roomez «و منسوب به آن جا را «رومزی»»roomezi" می گویند. چون هرمز پادشاه وقت را آشفتگی در دماغ پدید آمد او را از مقر سلطنتی خود استخر بدان شهر آوردند و در آنجا شفا یافت پس آنجا را رام هرمز گفتند.
رامهرمز در کنار شوش و شوشتر، دیگر شهر خوزستان می باشد که طبق نظر تاریخدانان در دوره ای پایتخت ایران بوده است. یاقوت حموی می گوید که رامهرمز متشکل از دو کلمه رام (shahr) و هرمز (نام یکی از خسروان ساسانی) بوده است. برخی می گویند رامهرمز نامی کوتاه شده از رامهرمز اردشیر بوده و برخی نیز گفته اند به دلیل بنا شدن شهر رامهرمز در دوره هرمز ساسانی نام این شهر رامهرمز شده است. در جغرافیای تاریخی قدمت رامهرمز را بیش از ۱۰۰۰۰ سال می دانند و پیدایش قدیمی ترین تمدن بشری در شوش و منطقه (انشان) یا (آنزان) ایذه کنونی مشخص گردیده و در دوران هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان نه تنها بر عظمت منطقه افزوده گشت بلکه شهرهایی نیز در آن دوران ایجاد شده که بدون شک رامهرمز یکی از آن شهرها بوده است. ویرانه های «اسک» بین راه رامهرمز و ارجان در راه بهبهان و ویرانه های طاق نصرت به جای مانده از دوره ساسانی در شهر رامهرمز، گذشته پرشکوه تاریخی آن را نشان می دهد. در قرن ۴ هـ. ق رامهرمز به سبب کرم ابریشمی که در آن به عمل می آمد و به دیگر نقاط صادر می شد شهرت جهانی داشت کتابخانه فرقه معتزله در این شهر بوده است.
اصطخری می گوید: در رامهرمز پارچه های ابریشمی می بافند و به بسیاری از شهرها می برند. می گویند مانی پیشوای دینی نامدار در این شهر کشته و به دار آویخته شده است و نیز گویند وی در این شهر در مجلس بهرام گور به مرگی حتمی در گذشت و سپس سرش را از تن جدا کردند و گفتند او را کشته ایم. ابن البشار می گوید: رامهرمز قصبه بزرگی است و بازارهای بسیار و پر نعمت دارد. مسجد جامع زیبایی دارد که در گرد آن بازارهای آبادی برپا بوده و از عضد الدوله دیلمی است. تمام این بازار سنگ فرش، مسقف، پاکیزه، زیبا و روشن است. او همچنین به وجود کتابخانه ای در این شهر اشاره می کند و اهمیت و بزرگی آن را با کتابخانهٔ بصره مقایسه می کند. مردم رامهرمز از اقوام بختیاری و ایل بهمئی هستند (و طوایفی از اقوام دیگر، و مردمانی که از شهرها و استان های مجاور به این شهر کوچ کرده اند، تشکیل می دهند. شهرستان رامهرمز در سال های اخیر، دوباره اهمیت گذشته خود را به دست آورده و رو به توسعه و ترقی نهاده و امروز از شهرستان های مهم استان خوزستان به شمار می رود.

پیشنهاد کاربران

این چرت و پرتا چیه توروخدا؟ :|

در زمان هرمز ساسانی هرمز مریضی لا علاجی داشت و دکتر ها گفته بودند زیاد زنده نمیمونه گفته منو ببرین یه جای خوش اب و هوای قشنگی برای اخر عمرم و بردنش رامهرمز رامهرمز هواش یه جوری بوده که خوب شده بخواطر همین اسمش رو گزاشتن رام هرمز
یعنی هرمز رام شد


کلمات دیگر: