کلمه جو
صفحه اصلی

بختیاری


مترادف بختیاری : خوش بختی، روزبهی، سعادت، نیک اختری، نیک بختی

متضاد بختیاری : بخت برگشتگی، شوربختی، ستاره سوختگی، ناکامی

فارسی به انگلیسی

bakhtiari

فرهنگ اسم ها

اسم: بختیاری (پسر) (کردی)
معنی: خوشبختی، کامرانی، یکی از تیرةهای بزرگ کرد لرستان، یکی از لهجةهای زبان کردی ( نگارش کردی

مترادف و متضاد

خوشبختی، روزبهی، سعادت، نیکاختری، نیکبختی ≠ بختبرگشتگی، شوربختی، ستارهسوختگی، ناکامی


فرهنگ فارسی

ایل بختیاری ایلی ساکن چهار محال و بختیاری که به دو دسته هفت لنگ و چهار لنگ تقسیم می شوند و بیشتر به گله داری و استفاده از جنگل قناعت می کنند زیرا که کوهستان این ناحیه تماما از جتگلهای انبوه مستور می باشد . این ایل عموما به ییلاق و قشلاق می روند و بعضی نیز در جنگلها اقامت دایمی دارند . گرمسیر آنها در دشت خوزستان و اراضی بهبهان است و مدت اقامت آنان در سرد سیر چهار ماه و در گرمسیر شش ماه است و دو ماه دیگر سال را در عبور و مرور هستند . حیوانات اهلی آنها از جنس : اسب مادیان الاغ گاو و گوسفند می باشد . بواسطه محصور بودن این ایل در محل های صعب العبور زبانشان از اختلاط زبانهای ترک و عرب محفوظ مانده است . مذهب آنان تشیع است . جمعیت آنان را از چهل تا شصت هزار خانوار نوشته اند . یا چهار محال و بختیاری . کوهستان بختیاری که میان اصفهان و فارس و خوزستان قرار گرفته سر چشمه رود خانه های کارون دزفول کرخه و زاینده رود می باشد و سرزمینی است که بواسطه سکونت طوایف بختیاری زراعت آن توسعه نیافته است .
( صفت اسم ) ۱ - منسوب به بختیار ۲ - ( اسم ) ایلی است . ۳ - گوشه ای در دستگاه همایون
ناحیه ایست بین اسپاهان و خوزستان و لرستان و فارس شامل چندین رشته کوه .

لغت نامه دهخدا

بختیاری. [ ب َ ] ( حامص مرکب ) نیک بختی. اقبال. ( ناظم الاطباء ). خوشبختی. سعادت. همراهی دولت و اقبال :
چشم است بختیاری و در چشم دیده ای
جسم است کامکاری و در جسم جانیا.
ابوالفرج رونی.
به کامکاری بر پیشگاه ملک نشین
به بختیاری اندر سرای عدل خرام.
مسعودسعد سلمان.
زیادت بخت باد از بختیاری
که پشتیوان پشت روزگاری.
نظامی.
گر افکنْد بر کار تو بخت نور
من از بختیاری نیم نیز دور.
نظامی.
|| تمول. دولت. ( ناظم الاطباء ).

بختیاری. [ ب َ ] ( اِ ) نام مقامی در یکی از دستگاههای موسیقی ایران. و رجوع به مجمعالادوار نوبت سوم ص 100 شود.

بختیاری. [ ب َ ] ( اِخ ) اهوازی.از شعرای قدیم فارسی زبان بود. مرحوم نفیسی گوید: شعرای پیش از رودکی و حتی معاصرین او را اغلب بنام اصلی خویش خوانده اند چون شهید بلخی و ابوالمؤید بلخی وابوالمثل و غیرهم تنها از اسلاف رودکی ، بختیاری اهوازی و مسعودی مروزی را میتوان نام برد که به تخلص معروف گشته اند هرچند که مسعودی نیز تخلص واقعی نیست و نام قبیله و نسبت اوست. ( آثار و احوال رودکی ص 467 ).

بختیاری. [ ب َ ] ( اِخ ) نام ایلی است در ایران که میان اصفهان و شوشتر مسکن دارند. ایل بختیاری در ابتدای مشروطه خدمت به آزادی ایران کردند. ( فرهنگ نظام ). نام طایفه ای که در پائین اصفهان و خوزستان منزل دارند و بیشتر آنها صحرانشینند. ( ناظم الاطباء ). قوم بختیاری محل و مکان معینی از قدیم الایام تا چند سال اخیر نداشتند و ییلاق و قشلاق میکردند و در مکانهای مختلف مانند فارس و خوزستان رفت وآمد داشتند، اکنون در همان محلهای سابق خود خانه ساخته و منزل نموده و زراعت می کنند. دو ایل در بختیاری موجود بوده است : چهارلنگ و هفت لنگ. این اقوام بیشتر در چهارمحال اصفهان و رامهرمز و شوشتر و دزفول وقلعه تل مال امیر ( ایذه ) و باغ ملک و مسجدسلیمان سکنی دارند. ( جغرافیای غرب ایران ص 83 ). هفت لنگ شامل 55 تیره و چهارلنگ دارای 24 تیره است و در حدود 400 هزارتن جمعیت دارد و برخی آنانرا منسوب به طوایف باکتریال و باختریان دانسته اند. و رجوع به سردار اسعد و کرد و پیوستگی نژادی او ص 8 و 58 و تذکرةالملوک شود.

بختیاری. [ ب َ ] ( اِخ ) از ایلات اطراف تهران ، ساوه ، زرند و قزوین که مرکب از 50 خانوار است. ییلاقشان کوههای البرز و قشلاقشان جاجرود است. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ).

بختیاری . [ ب َ ] (اِخ ) از ایلات اطراف تهران ، ساوه ، زرند و قزوین که مرکب از 50 خانوار است . ییلاقشان کوههای البرز و قشلاقشان جاجرود است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ).


بختیاری . [ ب َ ] (اِ) نام مقامی در یکی از دستگاههای موسیقی ایران . و رجوع به مجمعالادوار نوبت سوم ص 100 شود.


بختیاری . [ ب َ ] (حامص مرکب ) نیک بختی . اقبال . (ناظم الاطباء). خوشبختی . سعادت . همراهی دولت و اقبال :
چشم است بختیاری و در چشم دیده ای
جسم است کامکاری و در جسم جانیا.

ابوالفرج رونی .


به کامکاری بر پیشگاه ملک نشین
به بختیاری اندر سرای عدل خرام .

مسعودسعد سلمان .


زیادت بخت باد از بختیاری
که پشتیوان پشت روزگاری .

نظامی .


گر افکنْد بر کار تو بخت نور
من از بختیاری نیم نیز دور.

نظامی .


|| تمول . دولت . (ناظم الاطباء).

بختیاری . [ ب َ ] (اِخ ) اهوازی .از شعرای قدیم فارسی زبان بود. مرحوم نفیسی گوید: شعرای پیش از رودکی و حتی معاصرین او را اغلب بنام اصلی خویش خوانده اند چون شهید بلخی و ابوالمؤید بلخی وابوالمثل و غیرهم تنها از اسلاف رودکی ، بختیاری اهوازی و مسعودی مروزی را میتوان نام برد که به تخلص معروف گشته اند هرچند که مسعودی نیز تخلص واقعی نیست و نام قبیله و نسبت اوست . (آثار و احوال رودکی ص 467).


بختیاری . [ ب َ ] (اِخ ) ناحیه ای است بین اسپاهان و خوزستان و لرستان و فارس شامل چندین رشته کوه . و از رشته های عمده ٔ آن یکی زردکوه است که از اطراف آن کوههای دیگری به اسامی مختلف جدا میشود که در دامنه ٔ آنها جنگلهای انبوه موجود است .آب و هوا در شمال و مشرق بختیاری سرد و در جنوب گرم است . (از جغرافیای کیهان ). کوههای این ناحیه نیز بنام بختیاری خوانده میشود. جنس کوههای بختیاری غالباًنمکی و گچی و متعلق به عهد سوم معرفةالارضی است و دراغلب آنها چشمه های آبهای گوگردی مخلوط با نمک و گچ دیده میشود و معادن نفت و قیر فراوان دارد. (جغرافیای تاریخ غرب ایران ص 18). کوه بختیاری جزء سلسله ٔ زاگرس و از زردکوه تا کوه کیلویه امتداد دارد. امروز چهار محال و بختیاری یک فرمانداری کل تشکیل میدهد. و رجوع به فهرست اعلام ایران باستان و فهرست مجمل التواریخ گلستانه و فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 و 7 و 10 شود.


بختیاری . [ ب َ ] (اِخ ) نام ایلی است در ایران که میان اصفهان و شوشتر مسکن دارند. ایل بختیاری در ابتدای مشروطه خدمت به آزادی ایران کردند. (فرهنگ نظام ). نام طایفه ای که در پائین اصفهان و خوزستان منزل دارند و بیشتر آنها صحرانشینند. (ناظم الاطباء). قوم بختیاری محل و مکان معینی از قدیم الایام تا چند سال اخیر نداشتند و ییلاق و قشلاق میکردند و در مکانهای مختلف مانند فارس و خوزستان رفت وآمد داشتند، اکنون در همان محلهای سابق خود خانه ساخته و منزل نموده و زراعت می کنند. دو ایل در بختیاری موجود بوده است : چهارلنگ و هفت لنگ . این اقوام بیشتر در چهارمحال اصفهان و رامهرمز و شوشتر و دزفول وقلعه تل مال امیر (ایذه ) و باغ ملک و مسجدسلیمان سکنی دارند. (جغرافیای غرب ایران ص 83). هفت لنگ شامل 55 تیره و چهارلنگ دارای 24 تیره است و در حدود 400 هزارتن جمعیت دارد و برخی آنانرا منسوب به طوایف باکتریال و باختریان دانسته اند. و رجوع به سردار اسعد و کرد و پیوستگی نژادی او ص 8 و 58 و تذکرةالملوک شود.


فرهنگ عمید

۱. نیک بختی، اقبال.
۲. (اسم ) (موسیقی ) گوشه ای در دستگاه همایون.

دانشنامه عمومی

بختیاری می تواند به موارد زیر اشاره کند:
مردم بختیاری: از ایلات قوم لُر
گویش بختیاری: یکی از شاخه های زبان لری
عشایر بختیاری: بزرگترین ایل کوچ نشین ایران
بختیاری (طایفه): از طوایف سیستانی
بختیاری های افغانستان: از اقوام افغانی

ایل بختیاری ایلی ساکن چهار محال و بختیاری که به دو دسته هفت لنگ و چهار لنگ تقسیم می شوند و بیشتر به گله داری و استفاده از جنگل قناعت می کنند زیرا که کوهستان این ناحیه تماما از جتگلهای انبوه مستور می باشد . این ایل عموما به ییلاق و قشلاق می روند و بعضی نیز در جنگلها اقامت دایمی دارند . گرمسیر آنها در دشت خوزستان و اراضی بهبهان است و مدت اقامت آنان در سرد سیر چهار ماه و در گرمسیر شش ماه است و دو ماه دیگر سال را در عبور و مرور هستند . حیوانات اهلی آنها از جنس:اسب مادیان الاغ گاو و گوسفند می باشد . بواسطه محصور بودن این ایل در محل های صعب العبور زبانشان از اختلاط زبانهای ترک و عرب محفوظ مانده است . مذهب آنان تشیع است . جمعیت آنان را از چهل تا شصت هزار خانوار نوشته اند . یا چهار محال و بختیاری . کوهستان بختیاری که میان اصفهان و فارس و خوزستان قرار گرفته سر چشمه رود خانه های کارون دزفول کرخه و زاینده رود می باشد و سرزمینی است که بواسطه سکونت طوایف بختیاری زراعت آن توسعه نیافته است .


دانشنامه آزاد فارسی

بختیاریاز گویش های لری که در قلمرو بختیاری، از غرب اصفهان تا دزفول و شوشتر، رواج دارد. جمعیتی که به این گویش سخن می گویند نزدیک به ۶۰۰ هزار نفرند که شامل طوایف بزرگ چهارلنگ و هفت لنگ می شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بختیاری (ابهام زدایی). بختیاری ممکن است اسم برای اشخاص ذیل بوده و یا در معانی ذیل به کار رفته باشد:• ایل بختیاری، از گروه های ایلی کوچنده و لُر زبان جنوب غربی ایران • تاریخ بختیاری، کتابی به زبان فارسی درباره تاریخ ایل بختیاری و سکونت گاه آنان• ثریا اسفندیاری بختیاری، همسر دوم محمدرضا پهلوی• عبدالحسین احمدی بختیاری، فرزند حاج ابوالفتح خان سیف السلطنه ی بختیاری و نواده ی حسنیقلی خان ایلخانی بختیاری• ابراهیم خان ضرغام السلطنه بختیاری، فرزند رضاقلی خان ایل بیگی بختیاری، از سیاستمداران و عرفای عهد قاجاریّه
...

پیشنهاد کاربران

تنها بیگانگان عرب و بعد انگلیس به تفرقه مردم ایران زمین و حتی انکار ایرانی بودن ماها پرداختند جوری که متاسفانه هستن کسایی که حاظر به افتخار اسم اعراب رو شون باشه ولی کوروش انکار کنند لرها ریشه از آریایی و کلا زاگرس نشین بودن یکم بیشتر مطالعه کنید

ایل بخیتاری به دو دسته بزرگ هفت لنگ و چهارلنگ تقسیم می گردد که محلیان هرکدام را خود "ایل" می نامند. اگر هر کدام از اینها را ایل جداگانه ای بدانیم هر کدام از آنها به چند طایفه بزرگ تقسیم می گردند و سپس هر طایفه خود به تیره های متعدد، هر تیره به چند "تش " و هر تش به چند "کربو" و هر کربو به چند خانوار تقسیم می گردد. ایل – طایفه ( باب ) – تیره – تش – کربو ( اولاد ) – خانوار
هفت لنگ شامل چهار باب دورکی، دینارانی، بابادی و بهداروند است.
دورکی خود به شعب زراسوند، اسیوند، موری، قند علی، بابااحمدی، عرب، آسترکی تقسیم می شود.
دینارانی خود به شعب اورک، و طوایفی که در مال امیر سکنا دارند، تقسیم می شود.
بابادی خود به شعب عالی انور، عکاشه، راکی، کله، ململی تقسیم می شود.
بهاروند خود به شعب بختیاروند، عالی جمالی، جانکی سردسیر تقسیم می شود.
طایفه دینارانی یکی از چهار باب هفت لنگ بختیاری است. گرمسیر طایفه دینارونی باب در شهرستان ایذه و بخشهای تابع آن می باشد و سردسیرشان در دینارون و کوه سفید است. که شامل طایفه های زیر می باشد:
اورک، شالو ، سهید ، گورویی ، سرقلی ، بویری ، نوروزی ، سادات سلطان ابراهیم ، عالی محمودی
طایفه اورک شامل طوایف زیر است:
چهار بنیچه - جلالی - علی صاد - شیران - خواجه - لندی - سادات موسوی - غریبی - سادات حسینی - شهپیری - آل داوودی - گل بامکی - خدابخشی - زندی - قلعه سردی - موزرمی - کیشخالی - عرب - اولاد حاج علی - ممسنی - غلام - ورناصری - گوزلکی - اورک شالو - لجم اورک - هلوسعد ( تیره های لجم اورک بشرح زیر:آر احمدی - سخندری - کری - گپی - جیره - درویش ممون - ) بندونی باب ( تیره های بندونی باب: رفنی - بوگری - بنی سر تنگی - سوتکی - سراوکی - بنی مسن - شیاسی - - قائدان شیاسی - قنبری - شیران. )
مردم طایفه اورک بیشتر در شهرهای ایذه، دهدز، اردل، اهواز، بوشهر، اصفهان و شهرهایش مثل لنجان و شاهین شهر و . . . زندگی می کنند.
طایفه نوروزی شامل تیره های: بامیروند - کمالوند - یارعلی وند - ابراهیم وند - خورشید وند - غلام وند
طایفه اورک یکی از طوایف دینارونی و یکی از بزرگترین طوایف بختیاری چه از نظر تاریخی و ایلیاتی و همینطور از نظر جمعیت و وسعت اراضی ایل است. نیمی از آنها در خوزستان و نیمی در چهار محال زندگی می کنند.
این طایفه در طول تاریخ شامل خان ها و کلانتران زیادی بوده و مردمان مهمان نوازی دارد. طایفه اورک شامل طوایف زیر است:
چهار بنیچه - جلالی - علی صاد - شیران - خواجه - لندی - سادات موسوی - غریبی - سادات حسینی - شهپیری - آل داوودی - گل بامکی - خدابخشی - زندی - قلعه سردی - موزرمی - کیشخالی - عرب - اولاد حاج علی - ممسنی - غلام - ورناصری - گوزلکی - اورک شالو - لجم اورک ( تیره های لجم اورک بشرح زیر: اسیوند ( محمودی بردزردی ) آر احمدی - سخندری - کری - گپی - جیره - درویش ممون - ) بندونی باب ( تیره های بندونی باب:رفنی - بوگری - بنی سر تنگی - سوتکی - سراوکی - بنی مسن - شیاسی - هلوسعد - قائدان شیاسی - قنبری - شیران. )
مردم طایفه اورک بیشتر در شهرهای ایذه، دهدز، مسجدسلیمان، اردل، اهواز، بوشهر، اصفهان و شهرهایش مثل لنجان و شاهین شهر، مینادشت و . . . زندگی می کنند.
طایفه اورک در نزد مردم به اورک ۲۴ تیره مشهور است.
تیره هایی بنام اورک در طایفه بهداروند و جود دارد که قبلا خانواد ه هایی از طایفه اورک بوده اند اما بدلیلی کوچ کرده اند و در کنار طایفه بهداروند زندگی کرده اند و اکنون جزو یکی از تیره های بهداروند محسوب می شوند. همینطور هم چند خانوار از طایفه اورک به کنار طایفه ممصالح چهارلنگ رفتند و اکنون جزو آن طایفه مسوب می شوند. اما اصلیتشان جزو طایفه اورک ۲۴ تیره بوده. و همچنین بعضی از خانواده ها و تیره های این طایفه از طوایف دیگر بختیاری بوده اند که بخاطر دلایل مختلف مانند نزاع ایلی و. . . به درون این طایفه آمده اند و جزو اورک محسوب می شوند اما هنوز هم بع از چند سال بعضی از آنها به طایفه اصلی شان آمد و رفت نیز دارند و فامیل های خود در طایفه قبلی را می شناسند. که این کوچ کردن در میان بختیاری ها بسیار زیاد بوده ( بخاطر منازعات فراوان ایلی ) و امری است طبیعی.
بابادی یکی از ۴ طایفه بزرگ هفت لنگ بختیاری که دارای زیر شاخه های بابادی عالی انوری، آرپناهی، عکاشه، گله، پبدنی، احمد محمدی، راکی، شهنی، نصیر، ململی و ایل گمار تشکیل شده که محل سکونت اصلی آنها در کوهرنگ بختیاری، مسجد سلیمان، ایذه، اردل، لالی و شوشتر می باشد.
ریاست طایفه بابادی به عهده مهدی خان بابادی فرزند بزرگ تقی خان بوده است.
بابادی ها نیز مانند سایر بختیاری ها به ییلاق و قشلاق ( سردسیر و گرمسیر ) کوچ می کردند. ییلاق شان در استان چهار محال بختیاری شامل پردنجان، گوجان و شهرستان کوهرنگ است. ریاست این مکان ها را نیز مهدی خان بر عهده داشت. قشلاقشان در استان خوزستان شامل مهدی آباد، تراز؛ دشت ده، قلعه میدان، جاستون شه، کالک شوران؛دره بوری ؛ در حومه شهرستان لالی می باشند. منطقه مهدی آباد را به نام ایشان نام نهاده اند.
در جریان اصلاحات ارضی در دوره محمدرضا شاه پهلوی اراضی گوجان و پردنجان را از خان ها گرفته و در بین رعیت ها تقسیم نمودند. این واقعه در زمان نوادگان مهدی خان اتفاق افتاد. شیرعلی خان دژی واقع در دشت ده بنام دز قلعه میدان ( استان خوزستان ) داشته اند که آثاری از آن به جا مانده و اکنون محل اقامت اولادمهری بابادی می باشد. شیرهای سنگی بر مزار مهدی خان و پدر او تقی خان در پردنجان به عنوان آثار باستانی ثبت شده اند. بعد از وفات مهدی خان فرزند بزرگش محمدکریم خان و نوه ایشان علیدوست خان زمامداری امور را بر عهده گرفتند در این دوران ایل آرپناهی از دادن مالیات به علیدوست خان سر پیچی نمودند و به دستور علیدوست خان ایل آرپناهی را غارت نمودند و بعد از مدتی فردی ناشناس از این ایل به صورت پنهانی وی را کشت و به دستور محمدک . . .

کلمه بختاری*بختیاری*
از نام ایل بختاروند*بختیاروند *گرفته شده

به معنی
بخت:اقبال. سعید. خوشبختی

آری::آریایی

وقتی یه پانکرد رو میذارین نویسنده اقوام دیگر باشه همینه دیگه نام بختیاری کردی میخونه و لرستان کرد لر لره کرد هم کرده این دو هیچوقت بهم مربوط نبودن از پانکرد های عزیز و ضد میهن میخوام که اینقدر خودشون رو به لرهای لرستان و لرهای بختیاری و بویری نچسبونن

من بختیاری ام و ریشه در قوم کرد دارم و افتخار میکنم که از قوم اولیه ایران یا مادها هستم!

بختیاری=وقت یاری = بخت یوری =وخت یوری

درباره ریشه قومی و نژادی بختیاری‏ها چند نظریه وجود دارد که هر یک از آنها بر افسانه‏ها، روایات شفاهی، حدس و گمان‏ها و البته تحقیقات تاریخی و جامعه‏شناسی استوار شده‏اند. در اینجا به ذکر سه دیدگاه که بیشتر قابل اعتنا هستند، اشاره می‏شود:

دیدگاه اول، منشأ پیدایش بختیاری‏ها را در دوران ورود یونانیان به همراه اسکندر مقدونی و در پی فروپاشی قدرت هخامنشیان جست‏وجو می‏کند. طبق این نظریه، به دنبال تهاجم و لشکرکشی اسکندر مقدونی به قلمرو هخامنشیان و مرگ او و در نتیجه، پراکندگی سپاهیان اسکندر، گروهی از آنها اراضی محل سکونت فعلی بختیاری‏ها را به جهت خوبی آب و هوا برای اسکان انتخاب کردند و به مرور زمان در برخورد با مردمان و سکنه بومی ایران چنین بدانها گفته می‏شد که �شما در فتح ایران هنری نکردید، بلکه بخت یار شما بود� و از آن پس، بختیاری نام گرفتند. وجه اساسی طرح این نظریه، شباهت زیاد رقص بختیاری‏ها با رقص یونانیان عنوان شده است. 1

دیدگاه دوم، بختیاری‏ها را دارای ریشه ایرانی مربوط به دوران‏های قبل از اسلام می‏داند. علی‏قلی بختیاری معروف به سردار اسعد دوم، در کتاب خود موسوم به تاریخ بختیاری می‏نویسد:

بعد از تتبع از کتب تاریخ، این ایل جلیل نسبشان به ملوک بویه که ساسانی‏الاصلند، می‏رسد و سرسلسله ایشان، عزالدوله بختیار است؛ زیرا قبل از عزالدوله بختیار نامی در کتب نیست. ممکن است در قدرت و سلطنت آل‏بویه جماعتی از کسان ایشان که در ایران پراکنده شده‏اند، شعبه‏ای از ایشان به اسم بختیار معروف شده باشند. 2

گارثویت ــ نویسنده آمریکایی ــ می‏نویسد:
دو تن از تاریخ‏نویسان بختیاری معتقدند که تشابه گویش‏های کردی و بختیاری و رابطه نزدیک آنها با زبان فارسی، مؤید آن است که بختیاری‏ها مدت‏های طولانی است که در این سرزمین سکنی گزیده‏اند. آن دو برای اثبات نظریه خود لباس بختیاری‏ها را با تنپوش مجسمه‏هایی که از دوران هخامنشی و ساسانی بر روی صخره‏ها کنده شده و به جای مانده است، مقایسه می‏کنند. 3

دیدگاه سوم، که قوی‏ترین احتمال بوده و در ضمن، دارای قابلیت استناد و استدلال بیشتری نیز هست، از سوی کسانی ارائه شده که معتقدند بختیاری‏ها از منطقه شامات ( سوریه کنونی ) به ایران مهاجرت کرده‏اند. طبق این دیدگاه، کتاب شرفنامه بدلیسی اولین کتابی است که از بختیاری‏ها نام برده و درباره آنها چنین نوشته است:

طوایف کردی که با چهارصد خانوار، در قرن ششم هجری قمری به [ این] سرزمین بزرگ مهاجرت کردند، توسط یکی از رؤسای خود ــ ابوالحسن فَضلَوی ــ سلسله اتابکان فَضْلَویه را تشکیل دادند و برای عمران و آبادی سرزمین لر بزرگ، طوایف ساکن شامات را که به هزار اسب موسوم بودند، به سرزمین خود فراخواندند و متعاقب آن، طوایف بسیاری از جبل‏السماق سوریه به آنها پیوستند که نام یکی از این طوایف، بختیاری بوده است.


ایلات قوم لر ( لهراسب کیانی )
ایل لر لک
ایل لر بختیاری
ایل کلهر*کی لهراسب )
ایل لر گوران
ایل لر کرمانج بختیاری
ایل لر کرمنجزی بختیاروند
ایل لر فیلی
ایل لر شول
ایل لر ممسنی
ایل لر سنجابی ممسنی
ایل لر براهویی ممسنی *براهیمی*
ایل لر لیراوی
ایل لر بالاگریوه
ایل لر منجایی
ایل لر حسنکیفا بختیاروند
ایل لر کوه پنجی
ایل لر شقاقی بختیاروند
ایل لر حیات داوودی
ایل لر اسفندقیه
ایل لر باصری
ایل لر داره شولی
ایل لر کرشولی
ایل لر کمزاری
ایل لر ثلاث
ایل لر اوشار
ایل لر زنگنه
ایل لر کهمره


ایل سورانی حاکم بر کردستان عراق از نسل
قوم آشور *آشورانی. آسورانی*
کشور آسورستان *آشورستان. آسوران*در
زمان هخامنشیان فتح شد و زبان فارسی به آنجا راه یافت

مردم کشور سوریه نژاد خود را از قوم آشور
می دانند ( آسوریه. آشوریه )

در زمان جنگ های صلیبی بسیاری از طوایف
لر به کمک صلاح الدین ایوبی لر همدان
شتافتند و فلسطین را آزاد کردند و تعدادی از این طوایف به مناطق لرنشین برگشتند و تعدادی نیز در آنجا ساکن شدند

***
کرد::رمه گردان. عشایر
کردین::لباس نمدی قوم لر بختیاری
شهر کرد::شهر کردین، محل درست کردن لباس نمدی
کرمانشاه ::کرمانجاه
باختران ::باختیاران، بختیاری
لرستان پشتکوه ::ایلام
خراسان شمالی ::لر کرمانج

بزرگترین ایل ساکن در کردستان ترکیه
ایل زازکی است و خود را دیلمی می داند

دیلمان استان گیلان
دیلم استان بوشهر ( لرنشین )

یه کم فکر کنید کورش بزرگ از قوم پارس کجا به دنیا اومد ؟
انشان ( ایذه کنونی )
شهر ایذه الان جز قوم بختیاری قوم دیگری نداره

بختیاری =سپیدبختی , . همیاری یک رنگی ومعنی چندین معنی دیگر
بختیاری همانطور که از لباسش پیداست چوغا رگهای سپید وسیاه نماد این است که سپیدی برسیاهی غلبه میکند
چه گویم زشیرمردانی این چنیین
که از نام نیکشان بلرزد زمین
موزایل وتبار بختیارم
پلنگ زرده و کهنه مناروم
هزار سالیه که به کوه ساروم
همش با دشمنو جنگ بیده کاروم
به یاد بزرگ مرد ایل بزرگ خواجه دستگرد آ صفر خان حاجیوند دستگردی که یکی از بزرگان و خوانین طایفه خواجه دستگردی بوده اند
محل زندگی دره تخت . گرجی جاپلق یارعلی دورود لرستان ب

با سلام
بختیار، نام یکی از سرداران اتابکان لر بزرگ بود، که اولاد او طایفه بختیاروند را تشکیل دادند. حمدالله مستوفی، در کتاب تاریخ گزیده؛ به مهاجرت گروهی از طوایف، از جمله بختیاری ها از کردان جبل السماق، در حلب، واقع در غرب شام به لرستان، اشاره می کند و علیقلی خان سردار اسعد، در کتاب تاریخ بختیاری؛ "بهداروندها" را، از این دسته مهاجران دانسته است. بختیاری و نحوه تشکیل نظام ایل بختیاری در قرن نهم هجری : از دو گروه قومی بومی و مهاجر سازمان یافت که گروه بومی پیش از آمدن بختیاران در سرزمین کنونی بختیاری ؛ مردم و تیره ها : دینارانی ( دینیاران یاری کننده دین ) اورکی ، دورکی ، سهید ، شالویی ، مالویی ، خواجه ، قائدها ( کاید ) گورویی ، کور کور ، ایل بابادی ، که مجموعا این تیره ها از نژاد و مردم بومی و با کواراکان پیوند نژادی و قومی داشته ، پس از سازمان یابی قوم بختیاری از پیکره جامعه قومی و ایل باستانی کواراکان جدا شدند و هویت قومی آنان در گذر زمان از میان رفت و فراموش شد .
مهاجرین کردتبار جامعه قومی بختیاری که از جبل السماق شام ( سوریه ) به استناد نوشته ها و منابع تاریخی در سده ۵۵۰ هجری به خاندان اتابکان لر بزرگ که از کردان برزیکانی و قوم لبیکی از تیره جنگرویی بودند و با آنان هم نژاد و همتبار بودند پیوستند قبایلی بودند که تواریخ گزیده ، شرفنامه کرد بدلیسی ، منتخب التواریخ و تاریخ بختیاری سردار اسعد بختیاری از آنان به شرح زیر نام می برد : آسترکی ، مماکویه ، بختیاری طایفه بختیاروند یا بهداروند هست ، جوانکی یا جانکی منظورش طوایف جانکی فعلی نیست ، زاهدیان ، بنیدانیان ، علایی ، گتوند ، ممبینی ، بتوند ، بوازکی ( بورکی ) ، شوند ، راکی ، خاکی ( جاکی ) منظورش طوایف فعلی جاکی نیست ، هارونی ، آشکی ، کمایی ، ( لیراوی ) ممویی ، کمانکشی ، مماسنی ، ارملکی ، پوایی ( نویی ) ، مدیحه ، اکورد ، کولار ، و مردم سادات عقیلی از نسل علی بن ابیطالب و هاشمی از نسل هاشم بن عبدالمناف .

با سلام
بختیار، نام یکی از سران لر بزرگ و نیای بزرگ این طایفه بود، که اولاد او طایفه بختیاروند را تشکیل دادند. حمدالله مستوفی، در کتاب تاریخ گزیده؛ به مهاجرت گروهی از طوایف، از جمله بختیاری ها از جبل السماق، در حلب، واقع در غرب شام به لرستان، اشاره می کند و علیقلی خان سردار اسعد، در کتاب تاریخ بختیاری؛ “بهداروندها” را، از این دسته مهاجران دانسته است.
طوایفی که ذکر کردم از کردان جبل السماقی ، قوم لبیکی و تیره جنگرویی و برزیکانی هستند که به اتحادیه لرستان بزرگ که در قرن ششم هجری تشکیل شد پیوستند و همتبار با اتابکان آل فضلوی مهاجر هستند و امروزه یه عده بنام قلم یا قلم به مزد بگیر هستند که قصد مصادره تاریخ باستان بنام این طوایف را دارند دقیقا اسناد تاریخی رو با حدس و گمان زنی نفی میکنند و به حدسیات خودشان اکتفا میکنند و در فضای مجازی پروپاگاندا نشر میدهند . نام لر و لرستان در قرن ششم هجری تشکیل و بوجود امد از بختیاری کنونی تا فارس که شامل خوزستان ، کهگیلویه ، فارس می شود یعنی شمال شاخاب پارس همه بنام شولستان بوده و مردمان اکاسره ساسانی در این ناحیه مهین داشتند و اتابکان مهاجر از سوریه و شامات به این ناحیه مهاجرت کردند و اتحادیه سیاسی بوجود اوردند و با شولها نبرد کردند و شولها به سمت شیراز رانده شدند و کهگیلویه تا فارس به اتحادیه لر پیوست و هرگز تبار لری ندارند صرفا اتحادیه سیاسی بوده است .



عرض سلام و ادب،
من با افتخار، از ایل و قوم بختیاری هستم که پدران . و پدر بزرگان من در پنجم شمسی به تهران مهاجرت کردند، زادگاه اصلی خانواده ما جنوب استان مرکزی شهر شازند، هندودر و نزدیک به شهر درود از شهرهای استان لرستان می باشد. . مهمترین ویژگی بختیاری ها، صداقت در گفتار و عمل می باشد. ترکیبی از قوم و نژاد آریایی و دین اسلام. یعنی ترکیبی از پاکی، صداقت، نجابت و ملتزم به دین مبین اسلام.

اگرایران درخودنداشتی بختیاری
چه کس درتومیکردمرزداری
چوبیشه تهی گشت زه نره شیر
شغالان درایندبه بیشه دلیر
یک بختیاری به روی صدهزار های های
زنده وجاودان تمام بختیاریای باغیرت

ایل لر بویر احمد از نسل بختیار از نسل ساسانیان
بختیار
پسران
بیژن. بویر. احمد. . . . . . .




سنگ نگادها و الواح بهترین و معتبرترین شواهد هستند .

بختیاری ها ریشه ی عیلامی دارند .

با توجه به کتابهای تاریخی بختیاری ها چندین قرن پیش از کردهای نواحی مدیترانه و سوریه بوده اند که به زاگرس کوچ کرده اند.
هنوز در زبان کردی و بختیاری لغات مشترک زیادی وجود دارد مثل ( بَرد به معنی سنگ ) و . . .

من با افتخار میگم بختیاریم و از نسل کردها . کرد بودن ما ریشه در تاریخ داره . کردهای عزیز حساب ما با پانلرهای بی سواد جداست ما میدونیم هم لر هم بختیاری ریشه در قوم با اصالت کرد داریم . اینو میشه با دیدنه پوشش کرد و لر در عهد قاجار دید که هردو چوقای بلند داشتن که شال را بر آن بسته بودند و همینطور ما بختیاریها بیشترین اشتراک زبانی را با کردها داریم . ما هنوز طایفه ایی به اسمه کرد شامی داریم که خودش یه سنده و در قبرستان قدیمی مورچگان اسم کرد بر سنگ قبرها حک شده

درود. . . بنظرمیرسد واژه بختیاری با بخت یار بودن قوم هخامنشی که هم ساکن انزان یا ایذه کنونی بوده اند و هم در گفته های شاهان هخامنشی که گفته اند من بخت یار بوده ام که اهورامزدا به من توجه خاص داشته و پیروزشدم منافات نداشته باشد وپیروزی های مکرر این قوم پرقدرت نزد دیگر اقوام انزمان بسیارچشمگیر بوده ومیگفتند این قوم بخت یاراست و هرگونه حمله ی احتمالی محکوم به شکست بوده وچنین در اذهان تداعی و تکرارشد که این قوم بخت یارند و بخت یار که بنظر میرسد درطول ایام ممتددوکلمه ی بخت و یار ترکیب و واژه ی ترکیبی بختیارراخلق نموده است و بااضافه شدن ئ در آخر واژه بختیاری رو منتسب به این قوم فرهیخته و پرقدرت و فهیم وبااصالتی به درازای تاریخ شده است. . واین نوشتاربنده شاید نزدیک به درست و یا کاملا غاط باشدولی قابل تامل و ارزش اندیشیدن به آن را داشته باشد . . . با سپاس از همه بویژه فرهیختگان ادب که چنین موضوعات تاریخی ایلی رو پیگیرمیباشند

بعضی از پانکردهای عراق در حال تفرقه افکنی در بین قوم لر هستند
اینها تمام سعی خود را می کنند و سعی درتخریب قوم لر و قوم کرد را دارند
و می خواهند
طایفه ایی از قوم لر را قوم بخوانند


در تاریخ قوم لر و قوم کرد و در تاریخ ایران باستان نام قومی سومی در منطقه غرب و جنوب وجود نداشته

تمدن این قوم خیالی کجاست ؟؟؟

جنگجویان صلیبی به دستور پاپ از تمام کشور های اروپایی جمع شدند و فلسطین را تصرف کردند کشورهای اسلامی نیز جنگجویان مسلمان را به شام فرستادند منطقه شام جزیی از کشور ایران و سلسله سلجوقیان بود اتابک زنگی ترکمن حاکم موصل به همراهی جمالدین اصفهانی وزیرش با اروپاییان جنگیدند بعد از او دو پسرش جانشین شدند صلاح الدین ایوبی لر تویسرکان با متحد کردن طوایف لر به شام رفت و توانست فلسطین را از جنگ صلیبی ها در بیاورد
صلاح الدین ایوبی لر حاکم شام شد و رقیبان حکومتی خود را می کشت
شهاب الدین العمری نویسنده ی معاصر صلاح الدین ایوبی لر از قتل عام طوایف لر توسط حاکم ایوبی در کتاب خود یاد کرده است
طوایف لر به سوی رشته کوه زاگرس و وطن خود بازگشتند

ایل آسترکی از ایل حسنکی ایل بختیاروند لر مستقل شده
ایل حسنکی سر منشأ سلسله لر شبانکاره بود
ایل زلکی *سلکی * از ایل جلکی ایل لر حسنکی بختیاروند مستقل شده است

جلکان محل سکونت سلسله لر شبانکاره
مال امیر یکی از قلعه های لر شبانکاره
دژ ملکان ساسانی لر حسنکی

اتابکان لر بزرگ برادر لر شبانکاره بختیاری هستند

سردار گیلویه پسر مهرگان پسر روزبه لر ساسانی
استان کی گیلویه و بویراحمد
شهر دیلم بوشهر لرنشین

سلسله لر بویه دشمن آل زیار
ایل دشمن زیاری لر کی گیلویه
ایل دشمن زیاری ایل لر ممسنی *شول*
بختیار دیلمی جد اتابکان لر بزرگ و کوچک
او در شهر اهواز به دنیا آمد
کی لهراسب کیانی جد داریوش هخامنشی
لر::لهراسب
آریا من
کی لهراسب
گشتاسب
داریوش هخامنشی *بختیار. بخ دار*
تپه سیلک ( si lek ) از آثار تمدن قوم لر بختیاری است
شهر لرنشین کاشان
در روستاهای اطراف کاشان هنوز شلوار دبیت و گیوه و کلاه خسروی لر بختیاری استفاده می کنند
خوانین ایل لر زلکی بختیاری از دوران صفوی حاکم بر اراک و کمره و کاشان بودند
م
مردان شهر ابیانه کاشان هنوز شلوار دبیت و گیوه و کلاه خسروی لر بختیاری استفاده می کنند
روستای آسترکی شهر جوشقان کاشان

علی خان بختیاری حاکم کاشان قلعه گوگد را به عنوان مهریه به همسر خود بخشید.
مردم طالش نژاد خود را از نسل گشتاسب پسر لهراسب کیانی می دانند
زبان طالشی و گیلانی با زبان لری اشتراکات فراوانی دارد

نام بختیاری از امیر منصور بختیار شاه دیلمی گرفته شده. دیلمی ها ی کاسی نژاد پس از فتح بغداد ( توسط احمد معزالدوله دیلمی ) پایتخت خود از شیراز به بغداد منتقل کردند. از سایر اسامی دیلمی کاسیتی، لومار، سومار، مارگون، سیسخت، لیکی ( لیکک ) ، کاسیون، بویه، و. . .

بختیاری یکی از ایل های لر است. سرزمین های محل سکونت آن ها :
۱ - استان چهار محال و بختیاری
۲ - استان خوزستان
۳ - بخش هایی از استان اصفهان
۴ - بخش هایی از استان لرستان
است.
ایل بختیاری به دو شاخه هفت لنگ و چهار لنگ تقسیم می شود.
بالاترین تقسیمات در ایل بختیاری باب است، لازم به ذکر است که باب از به هم پیوستن چند طایفه تشکیل می شود ولی طایفه های یک باب هیچ هم خونی با یکدیگر ندارند و در گذشته طایفه هایی را که در یک محل جغرافیایی سکونت داشتند باب یا بلوک می گفتند برای مثال: بهداروند ( بختیاروند ) باب یا دورکی باب یا موگویی باب یا محمود صالح ( ممصالح ) باب.

بختیاری یا بغ تی آری=در زبان کردی کرمانجی به معنای خدای چشم آتشین است بختیاری نام طایفه ای از اکراد بوده و گفته میشود خدای چشم آتشین به این قوم نیرو و اراده ی زیادی بخشیده و در همه ی عرصه ها پیروز بودند به همین علت آنها را به این نام میخواندند بعد ها پس از فتح هندوستان توسط بختیاری ها نادر شاه این لقب را دوباره به این قوم برگرداند سردار اسعد بختیاری نیز در کتاب خود بختیاری را طایفه ای از کُرد ها معرفی میکند

یکی از اقوام ایرانی که از نظر فرهنگی دچار ضعف هستند و رسم و رسومات عصر حجری را هنوز برپا میکنند

بزرگترین قوم ایرانی راگویندکه درشجاعت ودلیری درمیان اقوام ایرانی بی مثل ومانندهستند.

بختیاری یعنی انسان با اراده و مصمم وبا اختیار تمام ولی دراصطلاحات فرهنگی واجتماعی بختیاری یعنی فرد ی با خصلت اعراب باستانی که مرتب کوچ می نمود وکوچ نشین بو د بنابراین لفظ بختیاری به خصلت وفرهنگ قومیتی مربوط است وربطی به تاریخ ورجال قدیم وجدید نداردو سنداین حرف این است که بختیاری بودن یک وصفی برای قومیت لُر است ولی تکرار استفاده ازآن باعث شده که صفت براسم غالب شود.

بختیاری _دلیروجنگجو_قوم دلیران کسانیکه ازشانس واقبال بالایی برخورداربودندوهیچ قومی یالشکری توان
جنگ باقوم بختیاری رادرخودنداشت

از معدود مردمانی که اصالت و ایرانی بودنشون رو پس از پذیرش اسلام حفظ کردن
مردمانی جنگجو و با غیرت که همین خصوصیات باعث شد فرهنگ و نژادشو پاک بمونه
اگه چند روزی با این مردم زندگی کنین متوجه این قضایا میشین
زنده باد لر

مردمانی کردتبار که ریشه شون به کردهای سوریه بر می گردد

کلمه بختیاری در زبان گرجی یعنی انسان مهربان ودلسوز ونجیب و صمیمی ودوست داشتنی که در رفاقت وجوانمردی حرف اول وآخر را می زند و گرچه بسیاری کوشیده اند بین این دو قوم اختلاف افکنی سیاسی هدایت شده داشته باشند ولی آمیختگی بسیار زیاد فرهنگی و اجتماعی بین آنها سحر دشمنان راباطل ساخته است و هرکس هرگونه که باشد آینه او را نشان میدهد

بختیاری=پارس ها
�� قوم بختیاری، بزرگترین قوم ایرانی و آریایی در ایران است. این قوم� اگرچه در گذشته بیشتر به دلایل سیاسی و اجتماعی و زندگی عشایری بخشی از آنان، � ایل نامیده می شد اما در واقع با وجود عظمت و گستردگی این قوم، واژه ایل برای آن کافی نیست. بختیاری ها همگام با زندگی عشایری ، یکجا نشینی و شهرنشینی هم داشته اند.
شرح طایفه های بختیاری

هفت لنگ

هفت لنگ بختیاری به چهار طایفه تقسیم می شود
1 - دورکی 2 - دینارونی 3 - بابادی�4 - بختیاروند
دورکی 7طایفه است
1 - زراسیوند��2 - اسیوند 3 - موری 4 - قندعلی 5 - �بابااحمدی 6 - عرب 7�–�آسترکی
1 - 1 - زراسیوند
سهی�–�سزار�–�نورآباد

سهی�:�ایهاوند - کورکور
سزارو و نورآباد شعبی ندارد
ایهاوند:
احمد خسروی�–توشمال - ��عمله جات�–�چقاخورنشین�–ایها - الاسوند - �سهو - میر - زنبور
کورکور:
خدرسرخ�–�خدری - گرگه - باپیر - سیف الدین وند
1 - 2 - اسیوند:�� �بردین�–�پل�–�خواجه�–�گاودوش - سهماروند
1 - 3 - موری:
بابایی - �علی جان وند - بٌوری�–�بَوری
1 - 4 - �قندعلی:
خلیل وند - ورناصری�–�صالح باوری
1 - 5 - �بابااحمدی:
کشکی�–�سراج الدین�–�درویش آدینه

1 - 6 - �عرب:
کنگرپر - اولاد علی بیگ
1 - 7 - �آستریکی:
چاربری�–�گاییوند
دینارونی چهار طایفه دارد:
1 - �اورک 2 - طوایفی که در مال امیر هستند 3 - �بابادی4 - بختیاروند
2 - 1 - �اورک:
موزرمویی�–�خواجه�–�زنگی�–�غلام�–�کشی خالی�–�اولاد حاجی علی�–�غریبی�–�جلالی�–�ممسنی�–�چهار بینی چه
2 - 2 - �طوایفی که در مال میر ( سوسن ) هستند
نوروزی�–�بویری - سرقلی�–�لجمیر اورک�–�گورویی - شیخ عالی وند - �شالومال�–�امیری�–�کورکور - عالی محمودی�–�علی محمد خانی�–�عالی محمودی علی مردان خانی�–�بندونی�–�شالو
2 - 3 - �بابادی:
عالی انور�–�عکاشه�–�راکی�–�کله�–�ململی� - عالی انور:
احمد سمالی - آر پناهی - تقی عبدالهی - لک - حاجیور - اولاد - جلیل - میرکائید

عکاشه:
مراد - عالونی�–�چوی�–�شهرویی�–�کلامویی�–�کله سن�–�سله چین
راکی:
کلاوند - قاسم وند - ارزویی وند - مد ملیل
کله:
گله�–�پبدنی�–�احمد محمدی
ململی:
سله چین�–�کوراوند - لیموچی�–�حلوایی�–�شهنی�–�نصیر�–�گمار

2 - 4 - �بختیاروند:
بختیاروند - عالی جمال�–�جانکی سردسیر
بختیاروند:
منجزی�–�علاءالدین وند - بلیوند - وه ناشی�–�استکی�–�سرو - لروزیی�–�مشهدی مرداسی
عالی جمالی:
یردی - برام عالی
جانکی سردسیر:
جلیلی�–�معموری - اینکی - درویش–�ریگی�–�بارزی�–�بروبرو - هلوسعد - شیاسی�–�سوتک�–�بوگر
�________________________________________
�چهار لنگ بختیاری
مشتمل بر 5 طایفه بزرگ است
1 - �محمد صالح 2 - کنرسی 3 - موکویی 4 - زلقی�5 - �ممی وند
1 - �محمود صالح�به 8 تیره تقسیم می شود
1 - �اورش 2 - مم جلالی 3 - �کاقلی 4 - عادکار 5 - ال داود 6 - قلی 7 - آردپنایی 8 - ممزایی
8 - 1�ممزایی به 16 شعبه تقسیم می شود
1 - �خلیل 2 تساروند 3 - دویروند�–�4 - فرخ وند 5 - جمال وند 6 - خون باوا 7 - چهار بره��8 - دریالایی 9 - بدرقه��10 - گورویی 11 - موزرمینی 12 - اورک 13 - �بادا 14 - هارونی 15 - گشول 16 - دودنگه
2 - �کنرسی�به 24 تیره تقسیم می شود
1 - �محمد جعفری 2 - پاپا جعفری 3 - عالی جعفری 4 - غریب وند 5 - هر کل 6 - گشتیل 7 - سندلی 8 - �ایش گشاس 9 - گریجه 10 - سیلان 11 - جانکی گرمسیر 12 - پوستین بکول 13 - اسفرین 14 - �بوربورون 15 - ورمحمید 16 - استکی 17 - عاشوروند 18 - عالی وند 19 - برون 20 - تمبی 21 - �شیخ 22 - سهونی 23 - زنگنه 24 - گل گیری

2 - 11�جانکی به شش شعبه تقسیم می شود
1 - �مکوند 2 - زنگنه 3 - کردزنگنه 4 - بلواسی�5 - �آل خورشید 6 - ممبینی

2 - 22�سهونی به شش شعبه می شود
1 - �باورساد 2 - حموله 3 - کهیش 4 - مترک 5 - سنگی�6 - �ساد

3 - �موکویی�به 6 تیره تقسیم می شود
1 - �شیخ سعید 2 - پیرگویی 3 - خوی گویی 4 - �دیویسی 5 - شیاس 6 - مهدور
4 - �زلقی�به چهار تیره تقسیم می شود
1 - �دوغ زنی 2 - �جاوند 3 - میمون جایی 4 - سادات احمدی
5 - �ممی وند�به پنج تیره تقسیم می شود
1 - �بسحاق 2 - پولاد وند 3 - عبدال وند 4 - حاجی وند 5 - عیسی وند
5 - 1�بسحاق به 11 شعبه تقسیم می شود
1 - �بری 2 - گرگیوند 3 - جلیل وند 4 - خانه قاید شهر وسوند�5 - �ملک محمودی 6 - آدینه وند 7 - شهر وسوند 8 - خانه صلاتین 9 - میزه وند 10�–�اتابک�11 - �صوفی
5 - 2��پولادوند به 5 شعبه تقسیم می شود
1 - �هیودی 2 - سالاروند 3 - خانه جمالی 4 - خانه قاید 5 - گراوند
5 - 3��عبدال وند�به 8 شعبه تقسیم می شود
1 - �گوشاردی 2 - بیران وند 3 - درویش 4 - زرین چقایی 5 - تونی 6 - ماهرویی 7 - ده قاضی 8 - �چکان

5 - 4�حاجی وند�به چهار شعبه تقسیم می شود
1 - �غالبی 2 - زیدقاید 3 - هیل هیل�4 - �الیاسی
5 - 5�عیسی وند�به هفت شعبه تقسیم می شود
1 - �خانه قاید 2 - گیرویی�3 - �ورکی 4 - �زیبایی 5 - اواوی 6 - گورویی 7 - جعفر وند

باسلام.
قوم بختیاری

شعب دینارانی: :سهید_گورویی_سرقلی_اورک_عالیمحمید_بویری

شالو_لجم اورک_نوروزی_کورکور

بزرگترین طایفه دینارانی اورک است با۲۴تَش بزرگ
که به اورک۲۴تَش معروف است.

طایفه مشایخ هم جزایل دورکی میباشدکه جناب
خسرو. ن به آن اشاره نکردند.

یکی از طایفه های بختیاری دینارون نام دارد
دینارون= دینا آریون = آریایی های مقیم کوه دنا
در واقع از آریایی ها صحبت می کنیم ، نژاد آریایی مربوط به کجا و چه تاریخی هست؟ یکم مطالعه داشته باش
خطاب به کامنت شخصی که نوشته سوریه.

بختیاری= انسانی که بر اختیار واراده خود در طول زندگی مسلط است واین تسلط ، او را به خوشبختی می رساند وغفلت ازآن پیامدها وزیان های غیرقابل جبرانی دارد. و انتخاب کلمه بختیاری بعنوان یک تابلو همراه دائمی روبروی چشم هرانسان یک هشدار دهنده همیشگی برای پیشگیری از اتخاذ هرگونه تصمیمات غافلگیرانه وپرهزینه است.

بختیاری///کوردی عراق///فارسی
دا، دایە///دایە، دایک، دا///مادر
بوه///باوە، باوک، بابە///پدر
ددە، ددو///خوشک، دادە///خواهر
گەگە، کاکا///برا، کاکە///برادر
باوا، پاپا///باپیرە، باوا///پدربزرگ
تاتەزا، عاموزا///آموزا///عموزاده
خورزا///خویزا، خورزا///خواهرزاده
کُر///کُر///پسر
در///کچ، کنیشک///دختر
برد، کُچک///برد، کُچک///سنگ
هرس///فرمِسک، اسرین، هِستر///اشک
اساره، استاره///استیره، هساره///ستاره
ار///اگر، ار///اگر
انگست///انگست، پنجه///انگشت
آلشت///گوُرین، آلشت///عوض کردن
آوریت///آوروت///پرکندن مرغ
تش///آگر///آتش
آوس، آوسن///آوس///حامله
بنگ، دنگ///بانگ، دنگ///صدا
بخَوسین///بخَون///بخوابید
بِل///بِلَ، بهِلَ///بگذار، اجازه بده
بون///بان، سر///بالا، پشت بام
بهیگ///بوک///عروس
پرس///پرسه///عزارداری
پیا///پیاو، مِرد///مرد
جال///گنج، جحِل، جوان///جوان
چول///چول///خراب و خالی از سکنه
دوقات///دوقات///دوبرابر

هرجای برم بازبه یادتم ( ( بختیاری ) )

خطاب به مهران حسنوند
اگر منطور شما بختیاری ها هستن، باید مطالعه کنی، آخه تعداد طوایف بختیاری و جمعیتی که دارند را ببین بعد نظر بده. بختیاری ها از بزرگترن اقوام ایران هستن. تو اینترنت تا میزنی خان اسم بختیاری رو میبینی.
چی میگی ؟؟؟؟

باسلام ، واقعا تا در اینترنت تایپ میکنی خان و طایفه اسامی خوانین و طایفه های بختیاری رو میبینی.
واقعا بزرگترین قوم در ایران هستند.
شاد و سلامت باشید

عشقی که طراوتی بهاری دارد*درسینه خیال ماندگاری دارد*ازدرخشش چشم اوفهمیدم*خورشیدنژادبختیاری دارد

هیچگاه کوردنبودیم ونیستیم، کوردهمان
ایلات کلهر، کورمانج، لَک و. . . هستند

لُرهم نیستیم چون نه زبانمان شبیه لری هست نه لباسمان، ونه اشتراکات فرهنگی باآنهاداریم،

تنهاوتنهابختیاری هستیم واین برایمان
کافیست _زنده بادقوم بزرگ بختیاری

بختیاری ها از نژاد آریایی، پارس و لر بزرگ هستن.
بزرگ ترین ایل ایران بختیاری هست.
و به طور کلی بزرگترین ایل در جهان لر می باشد.

جناب آقای فرزاد کاملا صحیح فرمودن
من اینترنت سرچ کردم و نوشته که بزرگترین ایل جهان لر می باشد.
و بزرگترین ایل ایران از لحاظ طایفه و شاخه بختیاری هست که جمعیت بسیار زیادی در ایران دارند.

ایذه مسکن اولیه ایل بیرانوند بوده و به احتمال قوی بختیاری اونجا از چهارمحال به ایذه کوچ نمودن در حدود اواخر قرن نهم تیموریان ایذه رو ویران میکنن و به گواهی تاریخ دیگه زندگی در اونجا سخت بوده واز اونجایی که ساختار وجودی ایل بختیاری گله دار وکوچ رو بودن در یه بازه زمانی اونجا ساکن میشن، حتی اگه برادرهای بختیاری مال امیر قویا ادعا کنن ایذه زادگاهشون بوده به احتمال قوی اشتباه باشه ومن یه سند معتبر برای این ادعایم دارم ، ، ( ( تیمور وقتی به لرستان لر بزرگ ( ایذه ، مال امیر ) ) حمله میکنه اسمی از طوایف بختیاری نمیبره فقط گفته طایفه بیرانوند با اتابک افراسباب بودن، حتی اگه برادران بختیاری سندی داشته باشن که اثبات کنه از ساکنان قدیم ایذه ان پس در اونصورت بیرانوند با بختیاری ایذه از یه ریشه ان و بیرانوند وبختیاری از نسل ایلامیان ولرهای لرستان کاسی میشن . . هم تباران لر قبل از هر پیشداوری لطف. کنید کتاب منم تیمور جهانگشا مطالعه بفرماید قسمت حمله به لرستان ، در یوتیوپ ا به صورت گویا موجوده قسمت 20تا 22حمله به لرستان، لطفا منتشر کنید،

بختیاری در زبان کوردی به معنی خوشبختی و کامرانی است

اقوام ایرانی اصیل می توان به ایل لر ( لر بزرگ ایل بختیاری و لر کوچک اهالی لرستان ) کرد بلوچ و� نام برد که همگی از زیر شاخه ها یا تیره های پارت و پارس �هستند.
ایل بختیاری با جمعیتی بالغ بر۴ میلیون نفر به تنهایی بزرگ ترین ایل جهان و ایران است البته کرد ها آن قدر زیاد هستند که یک قوم شناخته می شوند. بختیاری ها در استان های خوزستان، چهار محال و بختیاری، کهکیلویه و بویر احمد، پارس ( ممسنی پارس ) شاهین شهر اصفهان، لرستان، بوشهر ( سپید پوستان ) و. . . زندگی می کنند. این ایل یکی از زیر شاخه های تیره�پارس �نژاد آریا و از نزدیکان آن میتوان به پارت های گلستانی و شمال خراسان� اشاره کرد. که روزگاری را در کنار دریای کاسپین ( خزر ) به گذرانده اندو نام خود را بدان دریا دادند. این ایل به همراه لر های کوچک ( اهالی لرستان ) و کرد ها بعد از مهاجرت از جنوب سیبریی ( کوچ معروف و بزرگ هندواروپایی ) در استان کونونی�پارتیانا� ( خراسان� ) �نشین شدند . تا اینجا تیره آنان بسیار کوچک بود و رفته رفته بر جمعین آنان افزوده شد. آنان حکومت�اشکانی را قبل از اسلام� به راه انداختند البته پدران آنان از بزرگان فرمانروایی هخامنشیان بودند ( لباس و پوشاک آنان ) و هم چنین بعد از اسلام�، حکومت زندیه به دست آنان تشکیل یافت، بختیاری ها تا� پیش از زمان حمله �اشکانیان به سلوکیان بیگانه و یونانی در آستر آباد ( گرگان ) بودند �و�برای پاسداری از مرز ها و پیروزی بر جنگ ها به کوه های بختیاری کنونی آورده شدند. پس �از حمله اعراب مسلمان به همراه کرد ها و لر های کوچک و دربار ساسانی ( البته در آن زمان هنوز تقسیم بندی لر ها وجود نداشت ) به کوه های زاگرس ( استان کنونی چهار محال و بختیاری و کهکیلویه ) رفتند و به جنگ چریکی با اعراب پرداختند آنان در کوه ها به جنگ با اعراب می پرداختند تا جایی که به آنان لقب بختیاری دارای شانس و بخت همیار دادند. بختیاری ها آریایی و از نژاد پارس هستند

در پاسخ به کامنت بالا ، لطفا یه توضیح مختصر بده که ما کجایی هستیم!!!! شما میگی بختیاری ها پارس نیستن ، لر نیستن ، آریایی هم نیستن ، پس چی هستن توضیح بده لطفا.

بختیاری ها آریایی و از نسل کوروش کبیر ( هخامنشی ها ) هستند.

بختیاری فقط بختیاریه بزرگترین قوم جهان بختیاریه

قوم بختیاری مدال شجاعتی است برسینه ایران زمین
قوم بختیاری یعنی غرورایران
دیگران هرچه ازتبارخودبگوینداغرارمیکنند
اماازبرتری قوم بختیاری هرچه بگویم کم
گفته ایم__بگویندنژادپرستی میکنیم حرفی نداریم، چون نژادمان پرستیدن دارد.

بختیاری قومی هست که همیشه درمنطقه ایران وآسیابوده اندونمی توان تاریخ مشخصی برایشان
درنظرگرفت نسبت دادن قوم بختیاری به گروه های
قومی دیگرهم تنهایک فرظیه بیش نیست . وهیج
منبع قابل اعتمادی دراین رابطه وجودندارد.


کلمات دیگر: