برابر پارسی : خونآبه
پلاسما
برابر پارسی : خونآبه
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
خونابه، پلاسما، قسمت ابکی خون
خونابه، پلاسما، قسمت ابکی خون
فرهنگ فارسی
( اسم ) ماد. آلبومی نوئیدی سلولها و انساج که محیط حیاتی سلول را تشکیل میدهد . در حقیقت سلولها بواسط. پلاسمای خود عمل تبادل مواد را در محیط خود انجام داده بزندگی ادامه میدهند . در بعضی انساج مقداری پلاسما بصورت مایع حول سلولی در خارجد سلولها قرار دارد مانند خون و لنف . در نسج خونی پلاسما عبارت از مایعی است که سلولهای خون ( گلبولها ) در آن شناورند .
فرهنگ معین
(پِ ) [ انگ . ] (اِ. ) بخش مایع خون یا لنف متشکل از آب ، پروتئین ها و مواد معدنی .
فرهنگ عمید
مایع شفاف خون و لنف که شامل ۹۰ درصد آب و ۶ تا ۸ درصد پروتئین، املاح معدنی، عوامل انعقادی، آنتی کورها، و هورمون ها است و گلبول های قرمز و سفید در آن شناور هستند.
دانشنامه عمومی
پلاسما ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
پلاسما (فیزیک)، یکی از چهار فاز اصلی ماده
پلاسمای خون، قسمت مایع خونِ فاقد سلول های خونی
پلاسما (فیزیک)، یکی از چهار فاز اصلی ماده
پلاسمای خون، قسمت مایع خونِ فاقد سلول های خونی
wiki: چهار حالت اصلی ماده است. (سه حالت دیگر: جامد، مایع، گاز) پلاسما گاز شبه خنثایی از ذرات باردار و خنثی است که رفتار جمعی از خود ارائه می دهد. واژه پلاسما به گاز یونیزه شده ای گفته می شود که همه یا بخش قابل توجهی از اتم های آن یک یا چند الکترون از دست داده و به یونهای مثبت تبدیل شده باشند. یا به گاز به شدت یونیزه شده ای که تعداد الکترون های آزاد آن تقریباً برابر با تعداد یون های مثبت آن باشد، پلاسما گفته می شود.
چاقوی پلاسما
تلویزیون پلاسما
تفنگ الکترونی
لامپ پلاسما(گوی پلاسما)
صنایع پزشکی
رآکتورهای هسته ای
صنایع نظامی
اسپری پلاسما
در سال ۱۸۷۹ (میلادی) فیزیکدان انگلیسی ویلیام کروکس، هنگام بررسی ویژگی های ماده در تخلیهٔ الکتریکی، پیشنهاد کرد که نوع خاص گاز به عنوان حالت چهارم ماده نامگذاری شود.
در حالت های جامد، مایع و گاز، دما را می توان از روی دامنهٔ حرکت (سرعت نوسان) ذرات سازندهٔ ماده تعریف کرد اما در حالت پلاسما، دما از روی میزان جدایش یون های مثبت از الکترون ها تعریف می شود.
در واقع در حالت معمول می توان گفت که اگر جامد را گرم کنیم به مایع و اگر دوباره گرم کنیم به گاز و باز اگر به گرما ادامه دهیم؛ ماده به پلاسما تبدیل می شود که می توان به طور تقریبی در حالت معمول دمای پلاسما را در حدود ۲۰۰۰ درجه سانتی گراد بیان کرد.
چاقوی پلاسما
تلویزیون پلاسما
تفنگ الکترونی
لامپ پلاسما(گوی پلاسما)
صنایع پزشکی
رآکتورهای هسته ای
صنایع نظامی
اسپری پلاسما
در سال ۱۸۷۹ (میلادی) فیزیکدان انگلیسی ویلیام کروکس، هنگام بررسی ویژگی های ماده در تخلیهٔ الکتریکی، پیشنهاد کرد که نوع خاص گاز به عنوان حالت چهارم ماده نامگذاری شود.
در حالت های جامد، مایع و گاز، دما را می توان از روی دامنهٔ حرکت (سرعت نوسان) ذرات سازندهٔ ماده تعریف کرد اما در حالت پلاسما، دما از روی میزان جدایش یون های مثبت از الکترون ها تعریف می شود.
در واقع در حالت معمول می توان گفت که اگر جامد را گرم کنیم به مایع و اگر دوباره گرم کنیم به گاز و باز اگر به گرما ادامه دهیم؛ ماده به پلاسما تبدیل می شود که می توان به طور تقریبی در حالت معمول دمای پلاسما را در حدود ۲۰۰۰ درجه سانتی گراد بیان کرد.
wiki: پلاسما (فیزیک)
دانشنامه آزاد فارسی
پلاسما (زیست شناسی). پلاسْما (زیست شناسی)(plasma)
در زیست شناسی، جزء مایع خون. مایع زردرنگ روشنی است که از مقدار زیادی آب، حدود ۹۰ درصد، تشکیل شده است و در آن بعضی مواد به صورت محلول اند. این مواد عبارت اند از انواع پروتئین ها، حدود ۷۰ درصد، ازجمله فیبرینوژن، با تأثیر بر لخته شدن خون، نمک های معدنی غیرآلی، مثل سدیم و کلسیم، مواد زایدی نظیر اوره، مقادیر بسیار کمی هورمون، و پادتن های لازم برای دفاع از بدن در مقابل بیماری های عفونی.
در زیست شناسی، جزء مایع خون. مایع زردرنگ روشنی است که از مقدار زیادی آب، حدود ۹۰ درصد، تشکیل شده است و در آن بعضی مواد به صورت محلول اند. این مواد عبارت اند از انواع پروتئین ها، حدود ۷۰ درصد، ازجمله فیبرینوژن، با تأثیر بر لخته شدن خون، نمک های معدنی غیرآلی، مثل سدیم و کلسیم، مواد زایدی نظیر اوره، مقادیر بسیار کمی هورمون، و پادتن های لازم برای دفاع از بدن در مقابل بیماری های عفونی.
wikijoo: خورشید و دیگر ستارگان، تولید می شود. پلاسما به تعداد و مقدار یکسان بارهای مثبت و منفی دارد و رسانایی الکتریکی در آن به خوبی صورت می گیرد. پلاسمای تولید شده در واکنش های گرما هسته ای را با میدان های مغناطیسی محصور نگه می دارند.
wikijoo: پلاسما_(فیزیک)
جدول کلمات
خونابه
پیشنهاد کاربران
پلاسما
پیش نهاد های دیگر :
درخشا ( از نگر آوایی هم آوا با پلاسما است ) ، درخشینه ، درخشیده ، درخشیزه ،
درخشَبر ( درخش - اَبر ) ، بَرازا ( از بَرازیدن به مینه درخشیدن، واژه کهن پارسی ) ، برازما
پیش نهاد های دیگر :
درخشا ( از نگر آوایی هم آوا با پلاسما است ) ، درخشینه ، درخشیده ، درخشیزه ،
درخشَبر ( درخش - اَبر ) ، بَرازا ( از بَرازیدن به مینه درخشیدن، واژه کهن پارسی ) ، برازما
پلاسما ( گیتی شناسی = فیزیک )
بَرازا ، دِرَخشا
بَرازا ، دِرَخشا
سرم ، خونابه
شکلی از ماده که شبیه گاز است اما به دلیل غلظت یونی و الکترونی مثل ابر یا بخار درخشان به نظر میاد یعنی بهمنی از یونها و الکترونها
بنام خدا
با سلام، پلاسما در فیزیک به چهارمین حالت ماده گفته میشود که در دما بالای۱۸۰۰۰ درجه سانتی گراد که تمامی اتمها متلاشی شده و الکترون . پروتون ونوترون از هسته مجزا ویک حالت بخار مانند بوجود میاید. با تشکر
با سلام، پلاسما در فیزیک به چهارمین حالت ماده گفته میشود که در دما بالای۱۸۰۰۰ درجه سانتی گراد که تمامی اتمها متلاشی شده و الکترون . پروتون ونوترون از هسته مجزا ویک حالت بخار مانند بوجود میاید. با تشکر
پلاسما
بَرازمای ، بَرازمایه.
روشن سازی : واژه های انگلیسی blood و آلمانی Blut به مینه خون به فرنود رنگ درخشان آن هاست و به همین گونه blue و Blau انگلیسی و آلمانی هم به چِرایی رنگ روشن آسمان آبی نامیده شده اند و وختی به فرهنگ های پارسی بازمی گردیم واژه ی آب دو مینه دارد : آب نوشیدنی و آب به مینه ی : درخشندگی .
این میرساند که plasma از دو بخش plas و ma ساخته شده کهplas همان blood و ma همان مایه که به اربی رفته و مایع شده است میباشد .
براز گویش پارسی پلاس و بلاد و بلوت است و مایه و مایع هم " ما " لاتین میباشد.
که به پارسی نو میشود : مایه درخشنده یا مایع برّاق
بَرازمای ، بَرازمایه.
روشن سازی : واژه های انگلیسی blood و آلمانی Blut به مینه خون به فرنود رنگ درخشان آن هاست و به همین گونه blue و Blau انگلیسی و آلمانی هم به چِرایی رنگ روشن آسمان آبی نامیده شده اند و وختی به فرهنگ های پارسی بازمی گردیم واژه ی آب دو مینه دارد : آب نوشیدنی و آب به مینه ی : درخشندگی .
این میرساند که plasma از دو بخش plas و ma ساخته شده کهplas همان blood و ma همان مایه که به اربی رفته و مایع شده است میباشد .
براز گویش پارسی پلاس و بلاد و بلوت است و مایه و مایع هم " ما " لاتین میباشد.
که به پارسی نو میشود : مایه درخشنده یا مایع برّاق
پلاسما در گیتی شناسی ( فیزیک )
بَرازمای در پزشکی : مایه ای درخشنده در خون
بَراز وای در گیتی شناسی : وایی ( گازی ) درخشنده در هوا
اگر چه این نام گُذاری گرته برداری واژه ی اروپایی است ولی میتوان با نگرش های دیگری هم برای این پدیده واژه ساخت.
بَرازمای در پزشکی : مایه ای درخشنده در خون
بَراز وای در گیتی شناسی : وایی ( گازی ) درخشنده در هوا
اگر چه این نام گُذاری گرته برداری واژه ی اروپایی است ولی میتوان با نگرش های دیگری هم برای این پدیده واژه ساخت.
کلمات دیگر: