[ویکی شیعه] موجِبات اِرث؛ مبحثی در فقه و حقوق اسلامی درباره اینکه چه کسانی از فرد فوت شده ارث می برند. بنابر قوانین اسلامی کسانی از متوفی ارث می برند که یا نسبت خونی با وی دارند یا نسبتی که با ازدواج و دیگر سبب ها به وجود آمده باشد. در فقه اسلامی برای هر کدام از این گروه ها سهام یا احکامی برای ارث بردن مشخص شده است.
بنابر فقه اسلامی، کسانی از یک فرد فوت شده ارث می برند که یا به واسطه تولد با وی نسبت داشته و هم خون هستند (نسبی) یا به واسطه ازدواج و مانند آن ارتباط خویشاوندی با متوفی دارند (سببی). به این امور منشا ارث می گویند.
نسب، موجب ارث است. اگر کسی به ولادت شرعی با کس دیگر، ارتباط داشته باشد نسبت میان آن ها نسبی است. نسبیت به ترتیب اولویت در ارث بردن در سه طبقه دسته بندی می شود:
بنابر فقه اسلامی، کسانی از یک فرد فوت شده ارث می برند که یا به واسطه تولد با وی نسبت داشته و هم خون هستند (نسبی) یا به واسطه ازدواج و مانند آن ارتباط خویشاوندی با متوفی دارند (سببی). به این امور منشا ارث می گویند.
نسب، موجب ارث است. اگر کسی به ولادت شرعی با کس دیگر، ارتباط داشته باشد نسبت میان آن ها نسبی است. نسبیت به ترتیب اولویت در ارث بردن در سه طبقه دسته بندی می شود:
wikishia: اسباب و موجبات ارث نسبی یا سببی است.
خویشاوندی از اسباب ارث در اسلام است.للرجال نصیب مما ترک الولدان والاقربون وللنسآء نصیب مما ترک الولدان والاقربون... یوصیکم الله فی اولـدکم للذکر مثل حظ الانثیین فان کن نسآء فوق اثنتین فلهن ثلثا ما ترک وان کانت وحدة فلها النصف ولابویه لکل وحد منهما السدس مما ترک ان کان له ولد فان لم یکن له ولد و ورثه ابواه فلامه الثلث فان کان له اخوة فلامه السدس... و لکم نصف ما ترک ازوجکم ان لم یکن لهن ولد فان کان لهن ولد فلکم الربع مما ترکن من بعد وصیة یوصین بهآ او دین و لهن الربع مما ترکتم ان لم یکن لکم ولد فان کان لکم ولد فلهن الثمن مما ترکتم من بعد وصیة توصون بهآ او دین و ان کان رجل یورث کلـلة او امراة و له اخ او اخت فلکل وحد منهما السدس فان کانوا اکثر من ذلک فهم شرکآء فی الثلث من بعد وصیة یوصی بهآ او دین غیر مضآر وصیة من الله والله علیم حلیم. ولکل جعلنا مولی مما ترک الولدان والاقربون والذین عقدت ایمـنکم فـاتوهم نصیبهم... یستفتونک قل الله یفتیکم فی الکلــلة ان امرؤا هلک لیس له ولد وله اخت فلها نصف ما ترک وهو یرثهآ ان لم یکن لها ولد فان کانتا اثنتین فلهما الثلثان مما ترک وان کانوا اخوة رجالا ونسآء فللذکر مثل حظ الانثیین... والذین ءامنوا من بعد وهاجروا وجـهدوا معکم فاولـئک منکم واولوا الارحام بعضهم اولی ببعض فی کتـب الله.... . .. واولوا الارحام بعضهم اولی ببعض فی کتـب الله من المؤمنین والمهـجرین الا ان تفعلوا الی اولیائکم معروفا کان ذلک فی الکتـب مسطورا. (گفتنی است که با نزول آیات فوق، توارث براساس هجرت و عقد اخوت و پیمان حمایت نسخ شد)
زناشویی
زناشویی، از اسباب ارث است.ولکل جعلنا مولی مما ترک الولدان والاقربون والذین عقدت ایمـنکم فـاتوهم نصیبهم.... («عقدت ایمانکم» می تواند به معنای عقد ازدواج یا پیمان جریره باشد که به رسمیت شناخته شده است)
خویشاوندی از اسباب ارث در اسلام است.للرجال نصیب مما ترک الولدان والاقربون وللنسآء نصیب مما ترک الولدان والاقربون... یوصیکم الله فی اولـدکم للذکر مثل حظ الانثیین فان کن نسآء فوق اثنتین فلهن ثلثا ما ترک وان کانت وحدة فلها النصف ولابویه لکل وحد منهما السدس مما ترک ان کان له ولد فان لم یکن له ولد و ورثه ابواه فلامه الثلث فان کان له اخوة فلامه السدس... و لکم نصف ما ترک ازوجکم ان لم یکن لهن ولد فان کان لهن ولد فلکم الربع مما ترکن من بعد وصیة یوصین بهآ او دین و لهن الربع مما ترکتم ان لم یکن لکم ولد فان کان لکم ولد فلهن الثمن مما ترکتم من بعد وصیة توصون بهآ او دین و ان کان رجل یورث کلـلة او امراة و له اخ او اخت فلکل وحد منهما السدس فان کانوا اکثر من ذلک فهم شرکآء فی الثلث من بعد وصیة یوصی بهآ او دین غیر مضآر وصیة من الله والله علیم حلیم. ولکل جعلنا مولی مما ترک الولدان والاقربون والذین عقدت ایمـنکم فـاتوهم نصیبهم... یستفتونک قل الله یفتیکم فی الکلــلة ان امرؤا هلک لیس له ولد وله اخت فلها نصف ما ترک وهو یرثهآ ان لم یکن لها ولد فان کانتا اثنتین فلهما الثلثان مما ترک وان کانوا اخوة رجالا ونسآء فللذکر مثل حظ الانثیین... والذین ءامنوا من بعد وهاجروا وجـهدوا معکم فاولـئک منکم واولوا الارحام بعضهم اولی ببعض فی کتـب الله.... . .. واولوا الارحام بعضهم اولی ببعض فی کتـب الله من المؤمنین والمهـجرین الا ان تفعلوا الی اولیائکم معروفا کان ذلک فی الکتـب مسطورا. (گفتنی است که با نزول آیات فوق، توارث براساس هجرت و عقد اخوت و پیمان حمایت نسخ شد)
زناشویی
زناشویی، از اسباب ارث است.ولکل جعلنا مولی مما ترک الولدان والاقربون والذین عقدت ایمـنکم فـاتوهم نصیبهم.... («عقدت ایمانکم» می تواند به معنای عقد ازدواج یا پیمان جریره باشد که به رسمیت شناخته شده است)
wikifeqh: موجبات_ارث_(قرآن)