کلمه جو
صفحه اصلی

عشاء


برابر پارسی : شامگاه

فارسی به انگلیسی

supper, evening

عربی به فارسی

ناهار(يعني غذاي عمده روز که بعضي اشخاص هنگام ظهر و بعضي شب مي خورند) , شام , مهماني , عشاي رباني يا شام خداوند


لغت نامه دهخدا

عشاء. [ ع ِ ] (ع اِ) اول تاریکی شبانگاه که مابین مغرب و عتمة باشد.و یا از زوال آفتاب تا طلوع فجر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شبانگاه . (ترجمان القرآن جرجانی ). وقت نماز خفتن ، و از نماز شام تا نماز خفتن . (دهار).
- صلاتاالعشاء ؛ نماز مغرب و نماز عتمة. (از منتهی الارب ).
- صلاةالعشاء ؛ نماز خفتن : و من بعد صلاةالعشاء ثلاث عورات لکم ... (قرآن 58/24)؛ و پس از نماز خفتن سه عورت است مر شما را.
- عشاء آخر (آخرة) ؛ وقت نماز خفتن . (از مهذب الاسماء) (ازدهار).
- عشاء اول (اولی ̍) ؛ وقت نماز شام . (از مهذب الاسماء) (از دهار).
- نماز عشاء ؛ نماز بعد از نماز مغرب ، و آن چهار رکعت است . (یادداشت مرحوم دهخدا). در شرع ، یکی از نمازهای روزانه است ، و آن نمازی است واجب با چهار رکعت که وقت ادای آن پس از نماز مغرب است تا نصف شب شرعی . (فرهنگ فارسی معین ). صلاةالعشاء. نماز خفتن .


عشاء. [ ع َ ] ( ع اِ ) طعام شبانگاهی. ( منتهی الارب ). طعام شبانگاه. ( دهار ). شام ، و غذا که به شب خورند. ( یادداشت مؤلف ). طعام شب ، در مقابل غداء. ( از اقرب الموارد ). ج ، أعشیة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

عشاء. [ ع ِ ] ( ع اِ ) اول تاریکی شبانگاه که مابین مغرب و عتمة باشد.و یا از زوال آفتاب تا طلوع فجر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). شبانگاه. ( ترجمان القرآن جرجانی ). وقت نماز خفتن ، و از نماز شام تا نماز خفتن. ( دهار ).
- صلاتاالعشاء ؛ نماز مغرب و نماز عتمة. ( از منتهی الارب ).
- صلاةالعشاء ؛ نماز خفتن : و من بعد صلاةالعشاء ثلاث عورات لکم... ( قرآن 58/24 )؛ و پس از نماز خفتن سه عورت است مر شما را.
- عشاء آخر ( آخرة ) ؛ وقت نماز خفتن. ( از مهذب الاسماء ) ( ازدهار ).
- عشاء اول ( اولی ̍ ) ؛ وقت نماز شام. ( از مهذب الاسماء ) ( از دهار ).
- نماز عشاء ؛ نماز بعد از نماز مغرب ، و آن چهار رکعت است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). در شرع ، یکی از نمازهای روزانه است ، و آن نمازی است واجب با چهار رکعت که وقت ادای آن پس از نماز مغرب است تا نصف شب شرعی. ( فرهنگ فارسی معین ). صلاةالعشاء. نماز خفتن.

عشاء. [ ع َ ] (ع اِ) طعام شبانگاهی . (منتهی الارب ). طعام شبانگاه . (دهار). شام ، و غذا که به شب خورند. (یادداشت مؤلف ). طعام شب ، در مقابل غداء. (از اقرب الموارد). ج ، أعشیة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عِشاء به معنای غروب آفتاب و نماز عشا می باشد.
عشاء در لغت به آغاز تاریکی شب ، مغرب، فاصله مغرب تا وقت نماز عشا و فاصله زوال خورشید تا طلوع فجر معنا شده است؛ لیکن به تصریح برخی مراد از آن در عرف ، مغرب است؛ از این رو، به نماز عشا، «عشاء آخر» گفته می شود، در مقابل «عشاء اول» که مغرب است.
احکام مرتبط
از آن به معنای نخست در باب اجاره نام برده اند.
← در اجاره
۱. ↑ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، واژه «عشا».
...

[ویکی الکتاب] معنی عِشَاءِ: آخر روز (بعضی هم گفتهاند به معنای مدت زمانی است که میان نماز مغرب و عشاء فاصله میشود )
معنی أَشَاءُ: بخواهم
ریشه کلمه:
عشو (۱۴ بار)

جدول کلمات

شام ، اول تاریکی

پیشنهاد کاربران

شام

اول تاریکی


کلمات دیگر: