کلمه جو
صفحه اصلی

فریم

فرهنگ فارسی

یکی از دهستانهای بخش دودانگه شهرستان ساری ( مازندران ) تقریبا در ۶٠ کیلو- متری جنوب ساری و ۳٠ کیلومتری جنوب شرقی پل سفید محصور بکوههای جنگلی و در دشت واقع است . هوای دهستان مرطوب و معتدل و محصول آن برنج است . حدود۴۸٠٠ تن سکنه دارد . دشت فریم بطول تقریبی ۱۵ و عرض ۳ تا ۶ کیلومتر در ارتفاع ۱٠٠٠ متری واقع است و از رودهای شیرین رود عروس و داماد اشک و چشمه سارهای متعدد مشرب میشود .

فرهنگ معین

(فِ رِ ) [ انگ . ] (اِ. ) ۱ - دسته ای از بیت ها و بایت ها که برای انتقال در قالبی مشخص جمع شوند، قابک . (فره ). ۲ - قاب عینک . ۳ - هر قطعه از تصاویر فیلم یا اسلاید.

لغت نامه دهخدا

فریم. [ ف ِ ] ( اِخ ) جایی در جبال دیلم در یک منزلی ساریه که شهر استواری است. ( از معجم البلدان ). نام یکی از دهستانهای بخش دودانگه شهرستان ساری است. دشت وسیعی است که طول آن 15 و عرض آن سه تا شش هزارگز است. از رودخانه های شیرین رود، عروس و داماد، اشک و چشمه های متعدد مشروب میشود. محصول عمده بخش برنج و غله است. این بخش 33 آبادی و 4800 تن سکنه دارد. قرای مهم آن عبارتند از: رستکت بالا، گرچا، کرسب ، شل دره و اودره. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

دانشنامه عمومی

فریم frame به هر خانه از یک فیلم یا فیلم عکاسی گفته می شود.
فریم به معنای قاب است مانند قاب عکاسی.
فریم شهری است در استان مازندران ایران.

قاب


دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:چارچوب (رایانه)

گویش مازنی

/farim/ معرب پریم

معرب پریم


پیشنهاد کاربران

ازاین گنجینه وازاین منبع که به سهولت نیاز انسانی دراختیار محققین علم وادب قرارمیدهداجری الهی خواهانیم .

کادر


کلمات دیگر: