کلمه جو
صفحه اصلی

سرگلان

فرهنگ اسم ها

اسم: سرگلان (دختر) (فارسی) (تلفظ: sargolān) (فارسی: سَرگلان) (انگلیسی: sargolan)
معنی: بهترین از گل ها، ( سَر = ( به مجاز ) برتر، بهتر، با ارزش ترین بخش یا مهمترین فرد، گلان )، ( به مجاز ) با ارزش ترین و مهمترین فرد در میان افراد

(تلفظ: sargolān) (سَر = (به مجاز) برتر ، بهتر ، با ارزش‌ترین بخش یا مهمترین فرد + گُلان) ؛ (به مجاز) بهترین از گل‌ها ؛ (به مجاز) با ارزش‌ترین و مهمترین فرد در میان افراد .


فرهنگ فارسی

ده از دهستان زاوه بخش حوم. شهرستان تربت حیدریه .

لغت نامه دهخدا

سرگلان. [ س َ گ َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان زاوه بخش حومه شهرستان تربت حیدریه. دارای 162 تن سکنه. آب آن از قنات.محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه و چادر بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

سرگلان ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
سرگلان (تربت حیدریه)
سرگلان (حاجی آباد)


کلمات دیگر: