کلمه جو
صفحه اصلی

حاجی آباد

لغت نامه دهخدا

حاجی آباد. (اِخ ) نام عده ٔ کثیر از قراء و از جمله ، قریه ٔ مرکز بلوک میانولایت ولایت مشهد در خراسان .
قریه ای از توابع سمنان که دارای معدن نفت است .
قریه ای بجنوب غربی شاهرود.
قریه ای کنار راه زاهدان به بیرجند میان بژده و شوکت آباد در 450368 گزی زاهدان .
قریه ای کنار راه مشهد به کاریز میان سنگ بست و سعیدآباد در 42800 گزی مشهد.
قریه ای کنار راه طهران بسمنان میان قشلاق و جعفرآباد در 114500 گزی طهران .
قریه ای کنار راه طهران به شمشک میان رودک و اوشان در 39000 گزی طهران .
قریه ای است در خوار.
قریه ای کنار راه سنندج بهمدان میان شکوه آباد و تازآباد در 101700 گزی سنندج .
قریه ای کنار راه ملایر بهمدان میان ملایر و مهرآباد در 4000 گزی ملایر.
قریه ای کنار راه همدان و کرمانشاهان میان بیل وری و رحیم آباد. در 541000 گزی طهران .
قریه ای بچهار فرسنگی کرمانشاهان . (مجمل التواریخ گلستانه صص 165 - 166).
قریه ای کنار راه بروجرد و خرم آباد میان عریان و احمدآباد در 461600 گزی طهران .
قریه ای بجنوب غربی عراق .
قریه ای بمشرق کوه گیلویه .
قریه ای کنار راه قم و اصفهان میان نی زار و دودهک در 201400 گزی طهران .
قریه ای کنار راه اصفهان به خونسار میان ملک آباد و تیران در 38700 گزی اصفهان .
قریه ای در ولایت اصفهان در بلوک برخوار که خربزه ٔ آن بخوبی مشهور است .
قریه ای کنار راه آباده و شیراز میان خانه درویش و امیرآباددر 625700 گزی طهران .
قریه ای به هفت فرسنگی مشرقی ده رم . (فارس نامه ).
قریه ای به یک فرسنگ و نیمی شمال شرقی فتح آباد. (فارس نامه ).
قریه ای در دوفرسنگی جنوب غربی اسپاس . (فارس نامه ).
قریه ای به شمال شرقی طارم . (فارس نامه ).
قریه ای به سه فرسنگی غربی نیریز. (فارس نامه ).
قریه ای به یک فرسنگ و نیمی شمال شرقی تل ّ بیضا. (فارس نامه ).
قریه ای در دو فرسنگی شمال شرقی جهرم . (فارس نامه ).
قریه ای میان کرمان و بندر عباس .
قریه ای بمشرق فارس .
قریه ای بشمال مزایجان نزدیک محمدآباد.
قریه ای کنار راه سیرجان و بندرعباس میان نیزار و گهگان در 1339600 گزی طهران .
ناحیه ای از نواحی آمل . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 113).
ناحیه ای از نواحی استرآباد و قنات بازید، که نصف آنرا، در سنه ٔ 1155 هَ . ق . میرزا محمدباقر نامی وقف مسجد محله ٔ دباغان استرآباد کرده است ، در آنجاست . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 40 ع و ص 75).
ناحیه ای از نواحی کولباد که در دو میلی شمال «اسپ و نیزه » است . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 65).
ناحیه ای از نواحی کتول ، در استرآباد. (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 128).
یکی از قراء شاه کوه استرآباد. (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 126).



کلمات دیگر: