کلمه جو
صفحه اصلی

کاظمین

فارسی به انگلیسی

kadhimain

فرهنگ فارسی

شهریست در عراق مجاور کشور ایران در یک فرسنگی بغداد که مدفن امام موسی کاظم و امام محمد ( تقی ) است .
فروخورندگان خشم

لغت نامه دهخدا

کاظمین . [ ظِ م َ ] (اِخ ) امام موسی (ع ) و امام محمد تقی (ع ). (فرهنگ نظام ذیل لغت کاظم ). در ائمه ٔ اثنی عشریه لقب جوادین است چون لقب هر دو امام کاظم است .


کاظمین . [ ظِ م َ ] (اِخ ) کاظمیه . شونیزی صغیر. (تاریخ کاظمین ص 16). مدفن امام موسی کاظم (ع ) و امام محمد تقی (ع ) که شهر کوچکی است پهلوی بغداد. (فرهنگ نظام ذیل لغت کاظم ). مقابر قریش است که سپس مدفن حضرت امام موسی الکاظم امام هفتم شیعه ٔ اثناعشریه و حضرت ابوجعفر امام محمدتقی گردیده و به کاظمین یا مشهد کاظمین مشهور شده . در باب موقع کاظمین در کتاب «تاریخ کاظمین » آمده است : «با توجه به اینکه در میانه ٔ مشاهد پنجگانه ٔ عراق مشهد کاظمین از همه زیباتر است و شهر کاظمیه هم از بلاد مستحدثه ٔ اسلامی میباشد و اگر هم یکی دوقرن به علل سیاسی و جهات مذهبی و یا ناامنی تهی از سکنه افتاده و یکی دو قرن هم عمران آنجا محدود و جمعیت آنجا مرکب از خدام مشهد و عمله ٔ موتی و متصدیان سراهای زواری و رباطهای مسافری گشته بوده ، طولی نکشیده که توجه امامیه بدین نقطه منعطف و تدریجاً جمعی ازشیعیان مقیم بغداد بواسطه ٔ ضیق مکان و نداشتن خانه و گرانی ارزاق و اختلافات مذهبی از بغداد به کاظمیه منتقل و بساختن خانه و لانه پرداختند و جمعی از اهالی هم در پرتو عقاید مذهبی از آنجایی که مجاورت بقعه ٔ امامین همامین را خوش داشته ، میمون می پنداشتند برای سکونت خویش در حوالی مشهد کاظمین بناهائی احداث کردند. این جمعیت غالب شب ها را در کاظمیه بیتوته کرده ، روزها جهت کسب معاش به بغداد میرفتند و در نتیجه کاظمیه توسعه یافته احداث راه آهن میانه ٔ محله ٔ کرخ بغداد و کاظمیه برای ایاب و ذهاب واگون اسبی هم بیش از پیش موجب عمران کاظمین شد و غالب تجار شیعه بالخصوص ایرانیان مقیم بغداد را از آنجا بکاظمیه کشانید و هرچندکه از تاریخ حدوث شهر کنونی کاظمین بیش از دو قرن نمیگذرد ولی باید دانست که این شهر بارها از نظر آبادی و عمران و کثرت سکنه واجد اهمیت گردید و پس از چندی بواسطه ٔ برخی سوانح و ایجاد بعض انقلابات و اختلافات مذهبی و مسلکی دیگر باره ویران و تهی از سکنه گردیدو باز هم پس از رفع انقلابات در پرتو عقیده و ایمان از نو آبادان شد و بیش از پیش سکنه یافته است و در هر حال جایگاه فرقه ٔ جعفریه و آشیانه ٔ علویه و مرکز ثقل علمای امامیه بوده است . (از تاریخ کاظمین ص 11).


کاظمین . [ ظِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ کاظم .
- کاظمین غیظ ؛ فروخورندگان خشم . و رجوع به کاظم شود.


کاظمین. [ ظِ م َ ] ( اِخ ) امام موسی ( ع ) و امام محمد تقی ( ع ). ( فرهنگ نظام ذیل لغت کاظم ). در ائمه اثنی عشریه لقب جوادین است چون لقب هر دو امام کاظم است.

کاظمین. [ ظِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ کاظم.
- کاظمین غیظ ؛ فروخورندگان خشم. و رجوع به کاظم شود.

کاظمین. [ ظِ م َ ] ( اِخ ) کاظمیه. شونیزی صغیر. ( تاریخ کاظمین ص 16 ). مدفن امام موسی کاظم ( ع ) و امام محمد تقی ( ع ) که شهر کوچکی است پهلوی بغداد. ( فرهنگ نظام ذیل لغت کاظم ). مقابر قریش است که سپس مدفن حضرت امام موسی الکاظم امام هفتم شیعه اثناعشریه و حضرت ابوجعفر امام محمدتقی گردیده و به کاظمین یا مشهد کاظمین مشهور شده. در باب موقع کاظمین در کتاب «تاریخ کاظمین » آمده است : «با توجه به اینکه در میانه مشاهد پنجگانه عراق مشهد کاظمین از همه زیباتر است و شهر کاظمیه هم از بلاد مستحدثه اسلامی میباشد و اگر هم یکی دوقرن به علل سیاسی و جهات مذهبی و یا ناامنی تهی از سکنه افتاده و یکی دو قرن هم عمران آنجا محدود و جمعیت آنجا مرکب از خدام مشهد و عمله موتی و متصدیان سراهای زواری و رباطهای مسافری گشته بوده ، طولی نکشیده که توجه امامیه بدین نقطه منعطف و تدریجاً جمعی ازشیعیان مقیم بغداد بواسطه ضیق مکان و نداشتن خانه و گرانی ارزاق و اختلافات مذهبی از بغداد به کاظمیه منتقل و بساختن خانه و لانه پرداختند و جمعی از اهالی هم در پرتو عقاید مذهبی از آنجایی که مجاورت بقعه امامین همامین را خوش داشته ، میمون می پنداشتند برای سکونت خویش در حوالی مشهد کاظمین بناهائی احداث کردند. این جمعیت غالب شب ها را در کاظمیه بیتوته کرده ، روزها جهت کسب معاش به بغداد میرفتند و در نتیجه کاظمیه توسعه یافته احداث راه آهن میانه محله کرخ بغداد و کاظمیه برای ایاب و ذهاب واگون اسبی هم بیش از پیش موجب عمران کاظمین شد و غالب تجار شیعه بالخصوص ایرانیان مقیم بغداد را از آنجا بکاظمیه کشانید و هرچندکه از تاریخ حدوث شهر کنونی کاظمین بیش از دو قرن نمیگذرد ولی باید دانست که این شهر بارها از نظر آبادی و عمران و کثرت سکنه واجد اهمیت گردید و پس از چندی بواسطه برخی سوانح و ایجاد بعض انقلابات و اختلافات مذهبی و مسلکی دیگر باره ویران و تهی از سکنه گردیدو باز هم پس از رفع انقلابات در پرتو عقیده و ایمان از نو آبادان شد و بیش از پیش سکنه یافته است و در هر حال جایگاه فرقه جعفریه و آشیانه علویه و مرکز ثقل علمای امامیه بوده است. ( از تاریخ کاظمین ص 11 ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۳°۲۲′۵۹″ شمالی ۴۴°۲۰′۲۴″ شرقی / ۳۳٫۳۸۳۰۶°شمالی ۴۴٫۳۴۰۰۰°شرقی / 33.38306; 44.34000
امام محمد تقی
امام موسی کاظم
خواجه نصیرالدین طوسی
سید رضی
سید مرتضی علم الهدی
شیخ مفید
شیخ کلینی
۳۳°۱۳′۳۳″شمالی ۴۴°۱۲′۰۹″شرقی / ۳۳٫۲۲۵۹°شمالی ۴۴٫۲۰۲۴°شرقی / 33.2259; 44.2024
بغداد
کاظمین یا کاظمیه (به عربی: الکاظمیة) یکی از مناطق مهم شمالی شهر بغداد پایتخت عراق در بخش غربی رود دجله است. مسجد و آرامگاه امام هفتم شیعیان موسی کاظم و امام نهم محمد تقی در این محله قرار دارد و سبب نامگذاری این منطقه به کاظمیه همین است.

دانشنامه آزاد فارسی

کاظِمِین
حرم مطهر امام موسی کاظم (ع) و امام جواد (ع)
حرم مطهر امام موسی کاظم (ع) و امام جواد (ع)
حرم مطهر امام موسی کاظم (ع) و امام جواد (ع)
حرم مطهر امام موسی کاظم (ع) و امام جواد (ع)
حرم مطهر امام موسی کاظم (ع) و امام جواد (ع)
شهری در مرکز عراق، در یک کیلومتری ساحل راست رود دجله. حومۀ شمالی بغداد و از شهرهای مهم مذهبی کشور به شمار می رود. در میان نخلستان واقع شده و از ایستگاه های راه آهن بغداد ـ سامرا است. سامرا در شمال و کربلا و نجف در جنوب آن قرار دارد. اکثر جمعیت آن شیعی مذهب اند. مرقد امام محمدتقی، ملقب به جواد (ع)، و امام موسی کاظم (ع) در این شهر است. مدفن این دو امام شیعه که در یک محل قرار دارد، به آستانۀ کاظمین یا آستانۀ جوادین معروف است. این شهر بارها در جنگ های میان شیعیان و سنی ها، به ویژه در ۴۴۳ و ۶۶۲ق، به آتش کشیده و غارت شد. در زمان فتح بغداد به دست هولاکوخان نیز با خاک یکسان شد (۶۵۶ق). امروزه کاظمین جزئی از بغداد بزرگ است. در مقابل کاظمین، در ساحل چپ رود دجله، حومۀ المعظم قرار دارد که اکثر جمعیت آن سنی اند. قبر ابوحنیفه، مؤسس مذهب حنفی، در این جاست.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کاظمین از شهرهای مهم و زیارتی عراق که مرقد دو امام معصوم امام کاظم(ع) و امام جواد(ع) در آن قرار دارد. این شهر نزد شیعیان پس از شهرهای زیارتی نجف و کربلا اهمیت مذهبی بسیاری دارد. کاظمین در سمت غرب رودخانه دجله و شمال غربی بغداد واقع است. بعضی از دانشمندان دینی شیعه مانند شیخ مفید و خواجه نصیرالدین طوسی در این شهر دفن شده اند.
سبب نامگذاری کاظمین به دلیل وجود دو آرامگاه امام شیعیان یعنی امام کاظم(ع) و امام جواد(ع) است. از دیگر نام های این شهر، « کاظمیه »، « بلدة الکاظمی » و « المشهد الکاظمی » است.
موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی
کاظمین در مجاورت شهر بغداد است که امروزه به علت توسعه شهری به بغداد وصل شده است. این شهر در غرب رود دجله قرار دارد و از این رو دارای آب و هوای نسبتا معتدلی است. بارندگی در بعضی از ایام سال مانند بهار رگباری است. به این دلیل، در عصر عباسیان بغداد و مناطق حاصلخیز حوالی آن به عنوان پایتخت و تفریح گاه حاکمان عباسی قرار گرفت.
قدمت تاریخی
کاظمین به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی از دیرباز مورد توجه بوده است و تاریخ قدمت آن را به قبل از میلاد مسیح(ع) نسبت می دهند. این منطقه در عهد ساسانی باغ یکی از پادشاهان ایرانی به نام « تسوج » بود که به این نام شهرت یافت. در جنگ نهروان به سال ۳۷ و به دستور امام علی(ع) شهیدان جنگ را در این مکان به خاک سپردند که آن را « مقبرة الشهداء » نامیدند. در عصر عباسی، به هنگام توسعه و احیای بغداد و انتخاب آن به عنوان پایتخت، این قبرستان به « شونیزی » معروف بود که خلیفه منصور دوانیقی، آن جا را برای دفن بزرگان و خاندان عباسی در نظر گرفت و از آن پس به نام « مقابر قریش » شهرت یافت. بعدها امام کاظم(ع) به دستور هارون الرشید و به دست سندی بن شاهک به شهادت رسید و جسد امام درگورستان « قریش » به خاک سپرده شد. پس از دفن آن حضرت، مرقد ایشان به نام « مشهد باب التّبَن » معروف شد. در سال ۲۲۰ هـ ق امام جواد(ع) در کنار قبر جدش به خاک سپرده شد.
تخریب ها و بازسازی ها
...
[ویکی الکتاب] معنی کَاظِمِینَ: آنانکه با وجود ناراحتی زیاد سخنی نمی گویند و ناراحتیشان را پنهان می کنند - آنانکه دم نمی زنند(کلمه کاظمین اسم فاعل از کظم است و کظم به معنای شدت اندوه است از طرفی کظم به معنای بیرون آمدن نفس است ، وقتی میگویند کظم خود را گرفت ، یعنی جلو نفس خود را گر...
معنی مَکْظُومٌ: نفس گرفته شده - نفس بند آمده (کلمه کاظمین اسم فاعل از کظم است و کظم به معنای شدت اندوه است از طرفی کظم به معنای بیرون آمدن نفس است ، وقتی میگویند کظم خود را گرفت ، یعنی جلو نفس خود را گرفت ، و کظوم به معنای حبس کردن نفس است ، که خود کنایه از سکوت است...
معنی کَظِیمٌ: آنکه با وجود ناراحتی زیاد سخنی نمی گوید و ناراحتیش را پنهان می کنند - آنکه دم نمی زند(کلمه کاظمین اسم فاعل از کظم است و کظم به معنای شدت اندوه است از طرفی کظم به معنای بیرون آمدن نفس است ، وقتی میگویند کظم خود را گرفت ، یعنی جلو نفس خود را گرفت ، و ک...
ریشه کلمه:
کظم (۶ بار)

«کاظم» از مادّه «کظم» در اصل به معنای «بستن دهان مشکی است که پر از آب باشد» سپس در مورد کسانی که از خشم و غضب پر می شوند، اما به دلائل مختلفی آن را اظهار نمی دارند، اطلاق شده است.


کلمات دیگر: