کلمه جو
صفحه اصلی

کوهپایه


مترادف کوهپایه : پشته، تپه، رش

فارسی به انگلیسی

foothill, highland, mountainside, foot a mountain, foot of a mountain, kouhpayeh

foothill, highland, mountainside


foot a mountain


مترادف و متضاد

پشته، تپه، رش


فرهنگ فارسی

دهستانی است از بخش بروسکن شهرستان کاشمر کوهستانی و معتدل دارای ۲٠ آبادی و ۸۳۳۴ تن سکنه .
زمین پایین کوه، دامن کوه، کوهستان
( اسم ) ۱ - زمینی که در پایین کوه واقع است دامنه : بروستای گرگان دیهی است در کوهپایه ... ۲ - ناحی. کوهستانی جمع : ( غلط ) کوهپایجات .

فرهنگ معین

(یَ ) (اِمر. ) کوهستان ، دامنة کوه .

لغت نامه دهخدا

کوهپایه . [ ی ِ ] (اِخ ) دهستانی از بخش بردسکن که در شهرستان کاشمر واقع است . این دهستان از 20 آبادی تشکیل شده است و در حدود 8334 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


کوهپایه . [ ی ِ ] (اِخ ) یکی از بخشهای پنجگانه ٔ شهرستان اصفهان است . حدود و مشخصات آن به شرح زیر است : از طرف شمال به شهرستان اردستان ، از جنوب به شهرستان شهرضا، از مشرق به شهرستان نایین و از مغرب به بخش مرکزی اصفهان محدود است . در بخش کوهپایه ، یک رشته کوهستان در شمال بخش وجود دارد که مهمترین قلل آن عبارت است از: کوه سراش ، کوه فشارک و کوه شورغستان . آبادیهای بخش کوهپایه در دامنه های این رشته ارتفاعات واقع شده و هوای آن سردسیر و معتدل است .مرکز بخش (قصبه ٔ کوهپا) در کنار راه شوسه ٔ اصفهان به یزد واقع شده است . این بخش از 79 آبادی تشکیل شده بدین ترتیب : 1- دهستان حومه ٔ کوهپایه ، 36 آبادی و 39639 تن سکنه . 2- دهستان رودشت ، 43 آبادی و 8904 تن سکنه . بنابراین بخش کوهپایه یا مرکز بخش در حدود 48543 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


کوهپایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) دامن کوه را گویند، یعنی زمینی که درپایین کوه واقع است . (برهان ). دامنه ٔ کوه و زمینی که در پایه ٔ کوه واقع باشد. (ناظم الاطباء). زمینی که در پایین کوه واقع است . دامنه ٔ کوه . (از فرهنگ فارسی معین ) : به روستای گرگان دیهی است در کوهپایه ... (قابوسنامه از فرهنگ فارسی معین ). || به معنی کوهستان هم هست . (برهان ). کوهستان . (ناظم الاطباء). ناحیه ٔ کوهستانی . (از فرهنگ فارسی معین ).


کوهپایه. [ ی َ / ی ِ ] ( اِ مرکب ) دامن کوه را گویند، یعنی زمینی که درپایین کوه واقع است. ( برهان ). دامنه کوه و زمینی که در پایه کوه واقع باشد. ( ناظم الاطباء ). زمینی که در پایین کوه واقع است. دامنه کوه. ( از فرهنگ فارسی معین ) : به روستای گرگان دیهی است در کوهپایه... ( قابوسنامه از فرهنگ فارسی معین ). || به معنی کوهستان هم هست. ( برهان ). کوهستان. ( ناظم الاطباء ). ناحیه کوهستانی. ( از فرهنگ فارسی معین ).

کوهپایه. [ ی َ / ی ِ ] ( اِخ ) ناحیه ای است که از شمال محدود است به کوه بنان و کویر لوت ، از جنوب به کرمان ، از مشرق به خبیص و کویر لوت و از مغرب به زرند. این قسمت عبارت از ناحیه کوهستانی وسیعی است که 400 قریه دارد و طول آن 120 و عرضش 90 کیلومتر می باشد و به سه ناحیه تقسیم می شود: درختجان ، حرجندو ده زیار. پارچه های پشمی آن معروف است. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 257 ). و رجوع به همین مأخذ شود.

کوهپایه. [ ی ِ ] ( اِخ ) یکی از بخشهای پنجگانه شهرستان اصفهان است. حدود و مشخصات آن به شرح زیر است : از طرف شمال به شهرستان اردستان ، از جنوب به شهرستان شهرضا، از مشرق به شهرستان نایین و از مغرب به بخش مرکزی اصفهان محدود است. در بخش کوهپایه ، یک رشته کوهستان در شمال بخش وجود دارد که مهمترین قلل آن عبارت است از: کوه سراش ، کوه فشارک و کوه شورغستان. آبادیهای بخش کوهپایه در دامنه های این رشته ارتفاعات واقع شده و هوای آن سردسیر و معتدل است.مرکز بخش ( قصبه کوهپا ) در کنار راه شوسه اصفهان به یزد واقع شده است. این بخش از 79 آبادی تشکیل شده بدین ترتیب : 1- دهستان حومه کوهپایه ، 36 آبادی و 39639 تن سکنه. 2- دهستان رودشت ، 43 آبادی و 8904 تن سکنه. بنابراین بخش کوهپایه یا مرکز بخش در حدود 48543 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

کوهپایه. [ ی ِ ] ( اِخ ) قصبه مرکز بخش کوهپایه که در شهرستان اصفهان و در کنار راه شوسه اصفهان به یزد واقع است و مشخصات جغرافیایی آن بشرح زیر است : طول 52 درجه و 23 دقیقه شرقی از نصف النهار گرینویچ ، عرض 32 درجه و 41 دقیقه و پنج ثانیه شمالی و ارتفاع از سطح دریا 1643 متر و مسافت آن تا اصفهان 68هزار گز و تا نایین 65هزار گز است. در دامنه رشته ارتفاعات کوه فشارک و کوه سراش واقع و در حدود 3330 تن سکنه دارد. نام قصبه در اصطلاح مردم محل کوهپا خوانده می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

کوهپایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِخ ) ناحیه ای است که از شمال محدود است به کوه بنان و کویر لوت ، از جنوب به کرمان ، از مشرق به خبیص و کویر لوت و از مغرب به زرند. این قسمت عبارت از ناحیه ٔ کوهستانی وسیعی است که 400 قریه دارد و طول آن 120 و عرضش 90 کیلومتر می باشد و به سه ناحیه تقسیم می شود: درختجان ، حرجندو ده زیار. پارچه های پشمی آن معروف است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 257). و رجوع به همین مأخذ شود.


کوهپایه . [ ی ِ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش کوهپایه که در شهرستان اصفهان و در کنار راه شوسه ٔ اصفهان به یزد واقع است و مشخصات جغرافیایی آن بشرح زیر است : طول 52 درجه و 23 دقیقه شرقی از نصف النهار گرینویچ ، عرض 32 درجه و 41 دقیقه و پنج ثانیه ٔ شمالی و ارتفاع از سطح دریا 1643 متر و مسافت آن تا اصفهان 68هزار گز و تا نایین 65هزار گز است . در دامنه ٔ رشته ارتفاعات کوه فشارک و کوه سراش واقع و در حدود 3330 تن سکنه دارد. نام قصبه در اصطلاح مردم محل کوهپا خوانده می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


فرهنگ عمید

۱. زمین پایین کوه، دامن کوه.
۲. کوهستان.

دانشنامه عمومی

کوهپایه (اصفهان). کوهپایه شهری است که در٦٥ کیلومتری شرق شهر اصفهان و ۴۵ کیلومتری شمال غربی شهرستان ورزنه واقع شده است. این شهر از طرف شمال با شهرستان اردستان از طرف جنوب با بخش های جلگه، شهرستان ورزنه (بخش بن رود ) از طرف شرق با شهرستان نائین و از طرف غرب با شهرستان اصفهان در ارتباط است.
کوهپایه نام قدیمی آن ویر بوده که اکثراً در اسناد و کتب قدیمی به چشم می خورد، ویر که از لغات زبان محلی کوهپایه نیز می باشد به معنی هوش و ذکاوت است. بعد به قهپایه به معنی محکم و استوار نامیده شده (در اسنادی که در سال ۱۳۱۶ و قبل از آن مشاهده شده و از جمله در کتاب گلچینی از شاهنامه فردوسی و نشریات فنی مهندسی و بازرگانی لغت قهپایه دیده می شود) سپس به دلیل قرار گرفتن در حاشیه ارتفاعات ۳۳۰۰ مارشنان، کوهپایه نامیده شده.بزرگترین طایفه یاریان ها می باشند .
تعدادی آثار شامل ابنیه تاریخی با معماری با هویت شامل:
در کوهپایه وجود دارد که برخی از آنها جزو آثار ملی کشور ثبت گردیده است.

پیشنهاد کاربران

کوهپایه شهری قدیمی از دوره ساسانی ودر ٦٥ کیلومترى شرق اصفهان درنیمه راه اصفهان نائین واقع گردیده است. نام قدیمی آن ویر بوده ودراسنادومکتوبات گذشته بانام قهپایه و کوپا نیز یاد شده است

کوهسار

به پایین کوه گفته می شودتعریف ساده ی دامنه کوه متفاوت


کلمات دیگر: