کلمه جو
صفحه اصلی

رشت

فارسی به انگلیسی

rasht

فارسی به عربی

فظیع

مترادف و متضاد

horrific (صفت)
مخوف، ناگوار، مهیب، سهمگین، موحش، رشت

horrible (صفت)
ژیان، ترس اور، ناگوار، مهیب، سهمگین، موحش، رشت

فرهنگ فارسی

۱- شهرستان رشت در منطقه جلگه یی گیلان (استان اول ) در حوضه سفلای سفید رودقرار دارد و شامل بخشهای :خمام رودبار کوچصفهان لشت نشاست .۲- مرکز آن شهر رشت در میان شاخه های مصبی سفید رود بنام گوهر رود و صیقلان رودبار در جلگه هموار و سبزی که تا کنار مرداب و بحر خزر امتداد دارد واقع است . جمعیت شهر رشت حدود ۱۸۸۹۵۷ تن است .این شهر زیبا و مترقی در قرن اخیر بزرگترین دروازه تجارتی ایران در شمال بود و بوسیله بندر پهلوی (انزلی ) از طریق روسیه با غالب ممالک اروپای شرقی و مرکزی تجارت داشت .از سوی دیگر بوسیله جاده شوسه از طریق قزوین بتهران و از طریق لاهیجان و لنگرود بمازندران و گرگان و از راه بندر پهلوی و طالش باذربایجان شرقی مربوط است .
( اسم ) روشنایی فروغ .
نام شهر حاکم نشین ملک گیلان و گویند این کلمه تاریخ بنای این شهر است چه این شهر در سال نهصد هجری بنا شده و عدد حروف آن بحساب ابجد نیز نهصد می باشد .

فرهنگ معین

(رَ شْ ) (اِ. ) ۱ - آن چه که از جایی فرو می ریزد، آوار. ۲ - خاکروبه ، گرد و غبار. ۳ - مرکز استان گیلان .
(رُ شْ ) (اِ. ) روشنایی ، فروغ .

(رَ شْ) (اِ.) 1 - آن چه که از جایی فرو می ریزد، آوار. 2 - خاکروبه ، گرد و غبار. 3 - مرکز استان گیلان .


(رُ شْ) (اِ.) روشنایی ، فروغ .


لغت نامه دهخدا

رشت. [ رَ ] ( ص ، اِ ) بسیار خشک و شکننده و هر چیز که از هم فروریزد و فروپاشد. ( ناظم الاطباء ). چیزی که از هم فروریزد. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( از لغت فرس اسدی ). هر چیزی که از هم فروریزد و فروپاشد. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی کتابخانه مؤلف ) ( برهان )( از شعوری ج 2 ورق 3 ). || دیوار مشرف برافتادن. ( ناظم الاطباء ) ( از انجمن آرا ) ( از برهان ). هر خانه مشرف به انهدام. ( لغت محلی شوشتر ) :
چون نباشد بنای خانه درست
به گمانم به زیر رشت آیی.
فرالاوی.
کس از روز بد چون تواند گریخت
خصوصاً که بر سر فلک رشت ریخت.
زجاجی.
|| گچ. ( ناظم الاطباء ) ( لغت محلی شوشتر ). در فرهنگ دساتیر به معنی گچ است که بنایان سنگ و آجر را به آن محکم نمایند، و به عربی شید گویند. ( انجمن آرا ). گچ را نیز گویند که بدان خانه سفید کنند. ( برهان ). || لجن و خاکروبه. ( لغت محلی شوشتر ) ( از برهان ). خاکروبه. ( ناظم الاطباء ). خاک و گرد. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( از شعوری ج 2 ورق 3 ). خاک را گویند. ( از جهانگیری ) :
چو برداشتم جام پنجاه وهشت
نگیرم بجز یاد تابوت و رشت.
فردوسی.
|| رنگ کرده. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).

رشت. [ رِ ] ( مص مرخم ) رشتن و ریسیدن. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ). || ( ن مف ) مخفف رشته که معمولاً در اول آن اسم یا کلمه ای بیاید: دست رشت و...
- پای رشت ؛ آنچه با پای رشته شده باشد. ( یادداشت مؤلف ).
- چرخ رشت ؛ که با چرخ رشته شده باشد. ( یادداشت مؤلف ).
- دست رشت ؛ که با دست رشته شده باشد. ( از یادداشت مؤلف ).
|| ( اِ ) وا. || طینت و طبیعت و سرشت. ( ناظم الاطباء ). سرشت و طینت. ( برهان ). سرشت. ( فرهنگ جهانگیری ) ( از شعوری ج 2 ورق 17 ) :
طبع نقاشش به کلک دودرشت
خانه مانی و آزر سوخته.
( از فرهنگ جهانگیری ).
|| ( ص ) کهنه و فرسوده و از هم فروریخته. ( یادداشت مؤلف ) ( از شعوری ج 2 ص 17 ). چیزی که از هم فروریزد چون کوشکی یا جامه ٔکهن شده را گویند رشت شده است. ( لغت فرس اسدی چ عباس اقبال ص 48 ) :
حاکم آمد یکی بغیض و شبشت
ریشکی گنده و پلیدک و رشت.
معروفی بلخی.
روان راست نو حله ای از بهشت
که هرگز نه فرسوده گردد نه رشت.
اسدی.

رشت . [ رَ ] (ص ، اِ) بسیار خشک و شکننده و هر چیز که از هم فروریزد و فروپاشد. (ناظم الاطباء). چیزی که از هم فروریزد. (انجمن آرا) (آنندراج ) (از لغت فرس اسدی ). هر چیزی که از هم فروریزد و فروپاشد. (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ) (برهان )(از شعوری ج 2 ورق 3). || دیوار مشرف برافتادن . (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا) (از برهان ). هر خانه ٔ مشرف به انهدام . (لغت محلی شوشتر) :
چون نباشد بنای خانه درست
به گمانم به زیر رشت آیی .

فرالاوی .


کس از روز بد چون تواند گریخت
خصوصاً که بر سر فلک رشت ریخت .

زجاجی .


|| گچ . (ناظم الاطباء) (لغت محلی شوشتر). در فرهنگ دساتیر به معنی گچ است که بنایان سنگ و آجر را به آن محکم نمایند، و به عربی شید گویند. (انجمن آرا). گچ را نیز گویند که بدان خانه سفید کنند. (برهان ). || لجن و خاکروبه . (لغت محلی شوشتر) (از برهان ). خاکروبه . (ناظم الاطباء). خاک و گرد. (انجمن آرا) (آنندراج ) (از شعوری ج 2 ورق 3). خاک را گویند. (از جهانگیری ) :
چو برداشتم جام پنجاه وهشت
نگیرم بجز یاد تابوت و رشت .

فردوسی .


|| رنگ کرده . (انجمن آرا) (آنندراج ).

رشت . [ رُ ] (اِ) روشنایی و فروغ . (ناظم الاطباء) (از لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ) (از برهان ). || (ص ) روشن و نورانی ودرخشان و تابان . (ناظم الاطباء). روشن را گویند. (انجمن آرا) (فرهنگ جهانگیری ) (از شعوری ج 2 ص 22). || هر چیز که شروع به فنا گذارد از جهت کهنگی و ساییدگی . (ناظم الاطباء). کهنه و ساییده که در آن بیم افتادن باشد. (ناظم الاطباء). جامه ٔ کهنه شده . (لغت فرس اسدی ). || (مص ) بلند شدن سبزه و درختان . || (اِمص ) کاردانی . (لغت محلی شوشتر).


رشت . [ رُ ] (اِخ ) نام مردی است کیمیاگر که زر او خالص بوده ، و از این راه زر خالص را زر رشتی گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ) (از فرهنگ جهانگیری ). نام مردی بوده کیمیاگر. (برهان ) (از شعوری ج 2 ص 22).


رشت . [ رِ ] (مص مرخم ) رشتن و ریسیدن . (ناظم الاطباء) (برهان ). || (ن مف ) مخفف رشته که معمولاً در اول آن اسم یا کلمه ای بیاید: دست رشت و...
- پای رشت ؛ آنچه با پای رشته شده باشد. (یادداشت مؤلف ).
- چرخ رشت ؛ که با چرخ رشته شده باشد. (یادداشت مؤلف ).
- دست رشت ؛ که با دست رشته شده باشد. (از یادداشت مؤلف ).
|| (اِ) وا. || طینت و طبیعت و سرشت . (ناظم الاطباء). سرشت و طینت . (برهان ). سرشت . (فرهنگ جهانگیری ) (از شعوری ج 2 ورق 17) :
طبع نقاشش به کلک دودرشت
خانه ٔ مانی و آزر سوخته .

(از فرهنگ جهانگیری ).


|| (ص ) کهنه و فرسوده و از هم فروریخته . (یادداشت مؤلف ) (از شعوری ج 2 ص 17). چیزی که از هم فروریزد چون کوشکی یا جامه ٔکهن شده را گویند رشت شده است . (لغت فرس اسدی چ عباس اقبال ص 48) :
حاکم آمد یکی بغیض و شبشت
ریشکی گنده و پلیدک و رشت .

معروفی بلخی .


روان راست نو حله ای از بهشت
که هرگز نه فرسوده گردد نه رشت .

اسدی .


کجا خانه ای بد بخوبی بهشت
از آتش دمان دوزخی گشت رشت .

اسدی .


و رجوع به رَشْت شود.

رشت .[ رَ ] (اِخ ) نام شهر حاکم نشین ملک گیلان ، و گویند این کلمه تاریخ بنای این شهر است چه این شهر در سال 900 هَ . ق . بنا شده و عدد حروف آن بحساب ابجد نیز نهصد می باشد. (ناظم الاطباء). شهری است معروف از ولایت گیلان . بیه پس ، که ابریشم خوب در آنجا بعمل آید و بند زیر جامه و شلوار نیکو بافند. مخفی رشتی در صفت دخترانی که بند تنبان می فروشند به ابهام و مطایبه گفته :
مخفیا دختران خطه ٔ رشت
همچو طاوس مست می گردند
از پی مشتری به هر بازار
بندتنبان بدست می گردند.
و منسوب به آن ولایت را رشتی گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). معروف است که نام شهری باشداز ولایت گیلان و آنرا بیه پس نیز گویند. (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ) (از برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از شعوری ج 2 ورق 3). دارالمرز. (لغت محلی شوشتر). نام ناحیتی است از آن سوی رودیان به گیلان و لقب آن دارالمرز است . (یادداشت مؤلف ). حمداﷲ مستوفی گوید: رشت از اقلیم چهارم ، هوایش بغایت گرم و متعفن است . حاصلش غله و پنبه و ابریشم و برنج است و مردم آنجا کوهی و بی تمیز باشند. (نزهةالقلوب ج 3 ص 162). محمد معین آرد: مرکز آن (شهرستان رشت ) در میان شاخه های مصبی سفیدرود بنام گوهررود و صیقلان رودبار در جلگه ٔ هموار و سبزی که تا کنار مرداب و بحر خزر امتداد دارد واقع است . جمعیت شهر رشت 122000 تن است . این شهر زیبا و مترقی در قرن اخیر بزرگترین دروازه ٔ تجارتی ایران در شمال بود و بوسیله ٔ بندر پهلوی (انزلی ) از طریق روسیه با غالب ممالک اروپای شرقی و مرکزی تجارت داشت . از سوی دیگر بوسیله ٔ جاده ٔ شوسه از طریق قزوین به تهران و از طریق لاهیجان و لنگرود به مازندران و گرگان و از راه بندر پهلوی و طالش به آذربایجان شرقی مربوط است . (از فرهنگ فارسی معین ، بخش اعلام ). شهر رشت در زمینهای رسوبی جنوب مرداب بندر پهلوی در ارتفاع هم سطح دریای آزاد قرار گرفته و یکی از مناطق پرباران ایران است که میزان بارندگی سالیانه ٔ آن به 1/70 متر می رسد و پس از بندر انزلی پرباران ترین منطقه ٔ ایران بشمار می آید، زیرا باران سالیانه ٔ بندر انزلی از دو متر هم تجاوز می کند. هوای شهر اغلب مِه آلود و دارای بخار آب زیاد است و بهمین واسطه هوای رشت سرد نیست ، تمام روزهای یخبندان این شهر در عرض سال از سی روز تجاوز نمی کند، روزهای برفی و یا برف و باران توأم کمتر در این شهر دیده می شود و در سال 1336 هَ . ش . تنها یک روز برفی داشته و در سال 1335 هَ . ش . دوازده روز برفی در این شهر مشاهده شده است .
سابقه ٔ تاریخی : از چندین سال پیش از میلاد قومی بنام گیل در جلگه های جنوب غربی دریای مازندران می زیسته اند. زمانی که قدرت آنها فزونی می یافته از سمت مشرق تا حدود گرگان فعلی پیش می رفته اند. در همین زمان مردمانی در کوهستان این ناحیه می زیسته اند که آنها را دیلم می نامیده اند و بمناسبت فزونی قدرت دیلمیان مدتها نام آنها بجای گیلان بکار می رفته و شهرت یافته است . سده های اول و دوم هجری دیلمیان با سرسختی در مقابل دستگاه خلافت ایستادند. از آن پس نیز مذهب شیعه در آنجا نفوذ کرد. در قرن هشتم هجری حمداﷲ مستوفی اولین کسی است که از رشت نام می برد.در زمان صفویان رشت قصبه ای بیش نبوده ولی شاه عباس بزرگ در آنجا آبادانیهایی کرد و رشت توسعه یافت . در زمان قاجاریه بواسطه ٔ بسط روابط اقتصادی ایران با روسیه و تماس آنها از راه رشت باز هم بر توسعه ٔ این شهر افزود و در زمان ناصرالدین شاه از رشت با سی هزار تن جمعیت یاد شده و بازارهای آن از مال التجاره مملو بوده است . شهر کنونی رشت بین دو شاخه ٔ رودخانه قرار دارد که این دو رود در شمال شهر به هم پیوسته بسوی مرداب انزلی می روند.
ترکیب جمعیت : شهر رشت دارای 109491 تن جمعیت است که 54524 تن آنها مرد و 54967 تن آن زن هستند. جمعیت کنونی رشت نسبت به سرشماری 1319 هَ . ش . بیش از دوازده هزار تن تقلیل یافته است چه در سال 1319، 121615 تن جمعیت بوده است . 99% ساکنان رشت بومی هستند و به لهجه ٔ گیلکی سخن می گویندو آداب و رسوم محلی مخصوص به خود دارند. از کلیه ٔ مردان 73% و از زنان 12/2% شاغل و بیش از 71% خانه دارهستند. بیشتر مردان در صنایع نوسازی و تولید به کاراشتغال دارند و در کشاورزی تنها 6% مردان بکار مشغولند ولی در حومه ٔ شهر این رقم به 90% می رسد. در خود شهر 157 کارگاه صنایع خانگی وجود دارد که بیشتر به نخ ریسی و پارچه بافی مشغولند.
فرهنگ : سطح فرهنگ در شهررشت نسبت به سایر شهرهای ایران بالاست . از افراد شهر40% باسواد می باشند و 35% آنان تنها یک یا چند سال خوانده اند. (از دایرةالمعارف تألیف محمد عباسی و...چ تهران 1345 هَ . ش . ص 741).
شهر رشت مرکز گیلان و استان یکم کشور است . این شهر در 339هزارگزی شمال باختر تهران و 36هزارگزی جنوب بندر انزلی واقع و مختصات جغرافیایی آن بشرح زیر است : طول 49 درجه و 36 دقیقه ، عرض 37 درجه و 16 دقیقه . از مرکز شهر و دو طرف ساختمان زیبای شهرداری چهار خیابان وسیع به چهار طرف کشیده شده . بناهای دو و سه طبقه ٔ نوساز و مغازه های معتبر در دو طرف این خیابانها بنا شده است .
شهر رشت از نظر شهربانی به پنج بخش زیر تقسیم می گردد: 1- ساغری سازان 2- سبزه میدان و کیاب 3- بازار 4- مرکز شهر 5- زرجوب .جمعیت شهر در حدود یکصدوبیست هزار تن است . تعداد مغازه ها و دکاکین شهر در حدود سه هزاروپانصد باب است . تعداد شماره های تلفن شهر رشت در حدود یکهزار نمره است .در این شهر دو دانشسرا و شش دبیرستان پسرانه و پنج دبیرستان دخترانه و 14 دبستان پسرانه و 16 دبستان دخترانه وجود دارد.
کارخانه های شهر رشت بطور اختصار بشرح زیر است : 1- کارخانه ٔ گونی بافی ، تعداد کارگران پانصد تن . 2- کارخانه ٔ بلورسازی ، تعداد کارگران بیست تن . 3- کارخانه ٔ تخم نوغان گیری ، مقدار محصول در سال از 25 تا 30 هزار جعبه . 4- بند پوتین ، تعداد کارگر15 تن . 5- پنج کارخانه ٔ برنج پاک کنی . 6- دو کارخانه ٔآرد. 7- دو کارخانه ٔ پیله خفه کنی . 8- کارخانه ٔ کبریت سازی . 9- چهار کارخانه ٔ جوراب بافی . 10- کارخانه ٔ برق . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
رابینو در سفرنامه ٔ خود در ضمن بحث از مساجد وبقعه ها و بناهای تاریخی صورت چند سنگ نبشته را آورده که از آن جمله است : صورت کتیبه ٔ سنگی مسجد جامع رشت که در عهد فتحعلی شاه قاجار بسال 1234 هَ . ق . و صورت کتیبه ٔ سنگی بقعه ٔ خواهر امام که در عصر ناصرالدین شاه به سال 1272 هَ . ق . نوشته شده است ، و نیز صورت کتیبه ای بر گلدسته ٔ مسجد ساغری سازان رشت منقوش بسال 1304 هَ . ق . (از سفرنامه ٔ رابینو ترجمه ٔ وحید مازندرانی صص 258 - 261). و رجوع به فهرست همان کتاب و قاموس الاعلام ترکی ج 3 و جغرافیای سیاسی کیهان و سبک شناسی ج 3 ص 381 و تاریخ ادبی ایران تألیف ادوارد براون ازسعدی تا جامی ص 745 و حبیب السیر چ سنگی فهرست ج 2 و جغرافیای مفصل اقتصادی ایران و کشورهای انگلیس و فرانسه و آلمان ص 50 شود.
شهرستان رشت : یکی از شهرستانهای هفتگانه استان یکم کشور است . حدود: از شمال به شهرستان بندر انزلی و دریای خزر، از باختر به شهرستان فومن ، از خاور به شهرستان لاهیجان ، از جنوب به شهرستانهای زنجان و قزوین .
آب و هوا: هوای شهرستان به نسبت پستی و بلندی متغیر است ، بدین معنی که هوای قسمت جلگه مانند سایر نواحی گیلان معتدل مرطوب و هوای منطقه ٔ کوهستانی جنوب شهرستان (حدود رودبار، عمارلو) سردسیری است . آب مزروعی شهرستان در قسمت جلگه (بخشهای مرکزی خمام ، کوچصفهان ، لشت نشا) از سفیدرود و دهستانهای بخش رودبار از چشمه سارها و رودخانه های محلی است .
ارتفاعات : سلسله جبال البرز در قسمت جنوب شهرستان واقع و ارتفاع متوسط آن در این حدود سه هزار متر است و مرتفعترین قله ٔ سلسله در این شهرستان قله ٔ درفک به ارتفاع سه هزاروپانصد گز است . عریض ترین قسمت جلگه ٔ گیلان در این شهرستان است که بخط مستقیم از امامزاده هاشم تا دریای خزر در حدود پنجاه هزار گز می باشد.
رودخانه : رودخانه ٔ مهم شهرستان رودخانه ٔ سفیدرود است که از تلاقی دو رودخانه ٔ مهم قزل اوزن و شاهرود در حدود منجیل (منتهی الیه قسمت جنوبی شهرستان ) تشکیل شده ، تقریباً از وسط بخش رودبار عبور می کند و در حدود امامزاده هاشم از کوهستان خارج می شود و بوسیله ٔ نهرهای مهم گل رود، خمام رود، نورود، توشاجوب ،حشمت رود و غیره به صدها نهر فرعی منشعب می شود و به مصرف آبیاری دیه های شهرستان می رسد.
محصولات عمده ٔ شهرستان عبارتست از برنج ، توتون ، سیگار، چای ، ابریشم ، کنف ، بنشن و صیفی . محصول دهستانهای بخش رودبار گندم و جو دیمی است . زیتون در دهستان حومه ٔ رودبار به عمل می آید.
شهرستان رشت از پنج بخش مرکزی ، کوچصفهان ، خمام ، لشت نشا و رودبار تشکیل شده و جمع دیه ها و قصبه های شهرستان رشت 442 آبادی و نفوس آن به اضافه ٔ جمعیت شهر رشت در حدود 396هزار تن بشرح زیر است :
1- بخش مرکزی رشت شامل حومه ، سنگر و کهدمات ، وزلات ، جمعیت 91000 تن دارای 127 آبادی .
2- بخش خمام شامل بازار خمام ، خمام ، خشک بیجار، جمعیت 50000 تن دارای 65 آبادی .
3- بخش رودبار شامل نوچوکامبر، حومه ، رحمت آباد، رستم آباد عمارلو، جمعیت 60000 تن دارای 155 آبادی .
4- بخش کوچصفهان شامل بازار کوچصفهان ، کوچصفهان ، جمعیت 50000 تن دارای 52 آبادی .
5- بخش لشت نشا شامل بازار لشت نشا، لشت نشا جمعیت 25000 تن دارای 42 آبادی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


فرهنگ عمید

۱. خاک.
۲. خاک روبه.
۳. گردوغبار.
۴. آنچه به سبب کهنگی و پوسیدگی و سستی از هم فروریزد و فروپاشد: چون نباشد بنای خانه درست / بیگمانم که زیر رشت آید (فرالاوی: شاعران بی دیوان: ۳۹ ).

دانشنامه عمومی

رَشْت ( آوا راهنما·اطلاعات) (به گیلکی: رٚشت) یکی از کلان شهرهای ایران، مرکز استان گیلان در شمال ایران، و مرکز شهرستان رشت است و مادرشهر استان گیلان و بخش هایی از استان های همجوار است. این کلانشهر همچنین بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر شمال ایران در بین سه استان حاشیهٔ دریای کاسپین و بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر گیلک نشین جهان، بزرگترین سکونت گاه سواحل جنوبی دریای خزر محسوب می شود. رشت سومین شهر گردشگر پذیر ایران است.
اولین شعبهٔ بانکی ایران(اولین شعبهٔ بانک سپه):در آغاز سال ۱۳۰۴ شمسی که هنوز اهمیت موسسات اقتصادی و عوامل بازرگانی در شئون اداری و زندگی اجتماعی ایران محسوس نشده بود، ایجاد اولین مؤسسه بانکی کشور طرح ریزی شد و مأمورین اجرای این فرمان با تشکیل شورایی از افراد بصیر و مطلع موفق شدند در چند مغازه واقع در خیابان سپه نخستین بانک ایرانی را در اردیبهشت سال ۱۳۰۴ افتتاح نمایند.
ابریشمنان برنجیبرنجرشته خشکارصنایع دستی مانند:چموش دوزی
بر اساس سرشماری رسمی سال ۱۳۹۵، جمعیت شهر رشت تعداد ۶۷۶٬۹۹۱ نفر است.جمعیت شناور ثابت روزانهٔ شهر رشت به عنوان مادرشهر استان گیلان بالغ بر ۱٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر است. جمعیت این شهر در تعطیلات و ماه های گردگشری سال بالغ بر دومیلیون نفراست. رشت فشرده ترین شهر ایران به لحاظ نسبت جمعیت به وسعت است و ازلحاظ نسبت جمعیت در روز و شب نیز رتبه نخست کشور را دارد.
در شهر رشت لهجه های گوناگون از گویش بیه پس زبان گیلکی توسط مردم تکلم می شود.

نقل قول ها

رشت مرکز استان گیلان در شمال ایران.
• «بر اساس یک پژوهش شیراز، تهران، رشت و سنندج سکولارترین شهرهای ایران هستند، اما گرایش به سکولاریسم در زاهدان، یزد، مشهد و قم کمترین است. از نظر فردگرایی هم ساکنان شیراز، رشت، تهران و مشهد بیشترین تمایل را به فردگرایی نشان می دهند، اما این گرایش در زاهدان، یزد، کرمان و سمنان حداقل است. بندرعباس، سمنان، یزد و بوشهر بیشتر از دیگر مراکز استان ها، ارزش های خانوادگی را مهم می دانند، اما این ارزش ها در ساری، ارومیه، کرمانشاه و همدان کمتر اهمیت دارند.» -> گزارش روزنامهٔ شرق

واژه نامه بختیاریکا

خوش قد و بالا؛ زیبا

پیشنهاد کاربران

رشت :نام خود را از کار رشتن الیاف و تولید پارچه گرفته است.

رشت یعنی باران

شهر باران های نقره ای

رشت به سبب ریزش باران های ریز و یکریز ( باران ریزه ) به شهر باران های نقره ای لقب داده شده است. در اساطیر ایران باستان الهه باران تیشتر نام دارد و احتمال می رود واژهٔ رشت صورت تغییر یافته تیشتر باشد، چرا که آثار بازمانده از فرهنگ ایران باستان در گوشه هایی از فرهنگ بومی گیلان نمودهایی کم رنگ به جای گذاشته است.

رَشْت ( به گیلکی: رٚشت ) یکی از کلان شهرهای ایران، مرکز استان گیلان در شمال ایران، و مرکز شهرستان رشت است و مادرشهر استان گیلان و بخش هایی از استان های همجوار است. از رشت به عنوان شهر همیشه بیدار یاد می کنند. این کلانشهر همچنین پرجمعیت ترین شهر شمال ایران در بین سه استان حاشیهٔ دریای کاسپین و بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر گیلک نشین جهان، بزرگترین سکونت گاه سواحل جنوبی دریای کاسپین محسوب می شود.
در شهر رشت لهجه های گوناگون از گویش بیه پس زبان گیلکی توسط مردم تکلم می شود.

آب و هوای رشت ازجمله آب و هوای معتدل کاسپین و شبه مدیترانه ای است که دارای تابستان های گرم و شرجی و زمستان های سرد و مرطوب است. همچنین شهر رشت دارای رتبهٔ اول میزان بارش مراکز استان های ایران را داراست و رشت تنها شهریست که باران هایی بصورت خاکی و در آن میبارد و معروف به خاک باران است و به شهر باران های نقره ای مشهور است.

رشت بیش از ۴٬۵ قرن پیش مرکز گیلان شد و در گذشته، مرکز استان یکم ایران بوده است. همچنین این شهر نقشی کلیدی در بزنگاه های تاریخ معاصر ایران مانند انقلاب مشروطه و جنبش جنگل داشت و با توجه به فرهنگ مردم آن و قرار گرفتن در جاده راه ابریشم از دیرباز به عنوان مرکز تجارت شمال همواره به عنوان دروازه تمدن مدرن از آن یاد می شود و دارای پیشینه ای درخشان در عرصه مبادلات خارجی بوده است.

این شهر در سال ۲۰۱۵ به شبکه شهرهای خلاق جهان به عنوان شهر خلاق خوراک شناسی زیر نظر یونسکو پیوست. براساس استانداردهای یونسکو شهر خلاق، شهری است که از نوآوری و توانمندی های شهروندان در توسعه پایدار شهری استفاده می کند. رشت تنها شهر ایران به همراه ۱۸ شهر دیگر جهان است که در زمینه خوراک شناسی در یونسکو ثبت شد.

امروزه شهر رشت یکی از قطب های کشاورزی در سطح کشور محسوب می شود. رشت یکی از قطب های تولید برنج ایران، تولیدکنندهٔ بزرگ فولاد و قطب تولید نانو داروهای ضد سرطان کشور یکی از مهم ترین شهرهای ایران است. از سال ۱۳۹۴ خورشیدی با تلاش های بی وقفهٔ مردم و پشتیبانی شهرداری رشت، روز ۱۲ دی با عنوان روز رشت به ثبت رسید. تاریخ میلادی دوم ژانویه روز رشت ( شهر باران های نقره ای ) .

نخستین های رشت ( اولین ها )

نخستین شعبهٔ بانکی ایران ( اولین شعبهٔ بانک سپه ) :در آغاز سال ۱۳۰۴ شمسی که هنوز اهمیت موسسات اقتصادی و عوامل بازرگانی در شئون اداری و زندگی اجتماعی ایران محسوس نشده بود، ایجاد اولین مؤسسه بانکی کشور طرح ریزی شد و مأمورین اجرای این فرمان با تشکیل شورایی از افراد بصیر و مطلع موفق شدند در چند مغازه واقع در خیابان سپه نخستین بانک ایرانی را در اردیبهشت سال ۱۳۰۴ افتتاح نمایند.
سرمایه اولیه بانک ۳٬۸۸۳٬۹۵۰ ریال از محل موجودی صندوق بازنشستگی درجه داران قشون بود و بدین جهت فعالیت یک سال نخست این بانک به افسران ارتش اختصاص داشت، که با پرداخت وام های تقسیطی به رفع نیازمندی های آنان کمک مؤثر می نمود و چون پیوسته به وسعت دامنه عملیات خود می افزود دوایر بانک به جای وسیع تری که در اول باب همایون از ابنیه قورخانه آماده شده بود، انتقال یافت و در ۲۴ اسفند ۱۳۰۴ اولین شعبه این بانک در شهر رشت افتتاح شد و علاوه بر معاملات درجه داران قشون، به خرید و فروش برات و گشایش اعتبار برای بازرگانان و فعالیت های بیشتری در امور بانکی و معاملات بازرگانی آغاز گردید.
نخستین کتابخانه ملی با بنای شاخص:فکر تأسیس این کتابخانه ملی در سال ۱۳۰۶ توسط محمدعلی تربیت، رئیس اداره فرهنگ گیلان، در زمین اهدایی شهرداری رشت به این اداره مطرح شد. در روز ۱۶ آذر سال ۱۳۰۶ جمعیتی به نام نشر معارف گیلان که هدف آن ساخت کتابخانه ملی بود تشکیل شد و سرانجام در روز پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۳۱۳ هم زمان با جشن هزاره فردوسی کتابخانه مذکور گشایش یافت. این کتابخانه اولین کتابخانه ای است که لفظ "کتابخانه ملی"برای آن استفاده گردید و احداث بنا ی آن هم زمان با ساخت و ساز یک سلسله ابنیه اداری و عام المنفعه در شمال ایران در دوره عهد پهلوی اول انجام گرفت و نوع معماری آن تقلیدی از معماری شرق اروپا می باشد. ( کتابخانه ملی رشت واقع در میدان شهرداری - خیابان علم الهدی )
نخستین تئاتر: اولین تئاتر ایران به شکل کلاسیک و در سالن در شهر رشت شروع به کار کرد.
نخستین اتوبوس وارد شده به ایران ( قبل از دههٔ نود قرن سیزدهم هجری شمسی ( پیش از سال هزار و دویست و نود شمسی ) ) :اولین اتوبوس در ایران توسط یک تاجر بلژیکی در شهر رشت به کار گرفته شد، اما به مرور زمان و با توجه به میزان کرایه، سودآوری و زیر ساخت های حمل و نقل توجیه اقتصادی آن رد شد و به همین دلیل اتوبوس به کار گرفته شده به یکی از تجار ایرانی به نام ( معین التجار ) فروخته شد.
نخستین راه آهن ایران: قدیمی ترین راه آهن ایران در مسیر بندر انزلی به پیربازار و رشت احداث شده و بقایای این راه آهن و خطوط ریلی هنوز وجود دارد.
اولین داروخانه شبانه روزی در ایران ( داروخانه کارون )
تأسیس توسط آرسن میناسیان ( مسیح گیلان )
اولین خانه معلولین و سالمندان در ایران
تأسیس توسط آرسن میناسیان ( مسیح گیلان )
نخستین کارخانه برق
نخستین چاپخانه و روزنامه
نخستین بلدیه ( شهرداری )
نخستین خیابان سنگ فرش
نخستین شهر دارای فاضلاب شهری
نخستین سینما و تیاتر و انجمنهای فعال فرهنگی
نخستین بازیگر تئاترِ زنِ ایران ( مرحوم فرخ لقا هوشمند ) وهمچنین مرحوم حمیده خیرآبادی معروف به نادره و ملقب به مادر سینمای ایران رشتی بود
نخستین شهر دارای تیاتر خیابانی
نخستین شهری که در آن به دختران اجازه تحصیل داه شد.
نخستین مدرسه به سبک امروزی دخترانه و پسرانه
نخستین شهری که دولت های روس و انگلیس و عثمانی و فرانسه در آن نمایندگی سیاسی داشتند و کنسولگری دایر کردند.
نخستین مریض خانه ملی ( بیمارستان پورسینا ) که با درآمد حاصله از نمایش “عاقبت وخیم” که نمایش نامه ان را مرحوم جهانگیر سرتیپ پور نوشته و کارگردانی بود و با عوارضی که به قرار هر پوط ( مقیاس وزن روسی 16 1/4 کیلو ) پنج شاهی از برنج های صدری برای مصارف این ابن السبیل و یتیمان گرفته می شد، ساخته شد. حتی معماران در ساخت این بنا، نیمی از مزد معمول را می گرفتند.


کلمات دیگر: