کلمه جو
صفحه اصلی

خسروآباد

لغت نامه دهخدا

خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شورآب بخش اردل شهرستان شهرکرد، واقع در 56 هزارگزی شمال باختری اردل و 3 هزارگزی راه کوهرنگ . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان لادیز بخش میرجاوه شهرستان زاهدان ، واقع در 15 هزارگزی جنوب باختری میرجاوه کنار راه فرعی میرجاوه به خاش . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش سروستان شهرستان شیراز، واقع در 21 هزارگزی باختر سروستان و یک هزارگزی شوسه ٔ شیراز به سروستان . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان فعله کری بخش سنقر کلیایی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 36 هزارگزی شمال خاوری سنقر کنار راه فرعی سنقر به شیروانه ، کوهستانی ، سردسیر، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات دیمی و قلمستان . شغل اهالی زراعت و قالیچه و جاجیم بافی و پلاس بافی و راه فرعی سنقر به همه کسی کنار راه همدان از این ده می گذرد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از بخش مهران شهرستان ایلام ، واقع در 2 هزارگزی جنوب باختری مهران و جنوب رودخانه گاوی . این ده در جلگه قرار دارد با آب و هوای مناطق گرمسیری آب آن از قنات بدوله آب آبی است که بخوبی در منطقه ٔ مهران مشهور است . محصول آن غلات و سبزیکاری و هندوانه و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو است واتومبیل نیز می توان برد. ساکنین آن از طایفه ٔ ملخطاوی و مزرعه بدوله جزء این ده محسوب میشود. این ده به اصطلاح محل غضبان است و باغ زردآلو مشهور به حاکم جزء این آبادی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سلماس شهرستان خوی واقع در 5 هزارگزی جنوب باختری سلماس و 2 هزارگزی جنوب سلماس تازه شهر. این ده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل ، آب آن از رودخانه ٔ زولا و محصول آن غلات وحبوبات و بزرک و شغل اهالی زراعت و گله داری . صنایع دستی جاجیم بافی . راه آن ارابه رو است و اتومبیل نیز از آن می توان برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش کرند شهرستان شاه آباد، واقع در 15 هزارگزی جنوب خاور کرند به شاه آباد، تپه ماهور، سردسیر. آب آن از قنات و محصول غلات دیم ولبنیات . و شغل اهالی زراعت و گله داری و دارای پاسگاه ژاندارمری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان ده سرد بخش بافت شهرستان سیرجان ، واقع در 82 هزارگزی جنوب بافت سر راه فرعی بافت به دولت آباد. کوهستانی ، معتدل . آب آن از قنات و محصول غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و راه فرعی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان ژان بخش درود شهرستان بروجرد، واقع در 9 هزارگزی شمال باختری درود کنار راه اتومبیل رو درود به بروجرد. این ده در جلگه قرار دارد، معتدل و آب آن از قنات است . محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو می باشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاه بخش داورزن شهرستان سبزوار، واقع در 44 هزارگزی جنوب خاوری داورزن . جلگه ، معتدل . آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه و زیره و شغل اهالی زراعت و راه مالرو است . از صدخر می توان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان کریت بخش طبس شهرستان فردوس ، واقع در 6 هزارگزی خاور طبس سر راه شوسه ٔ عمومی فردوس . این ده در جلگه قرار دارد با آب و هوای گرمسیری . آب آن از قنات و محصول آن غلات و خرما و انقوزه . شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهسارات بخش مینودشت شهرستان گرگان ، واقع در 32 هزارگزی خاور مینودشت ، این ده کوهستانی با آب و هوای مناطق سردسیر. آب آن از چشمه سار و محصول غلات و ابریشم . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه ٔ ابریشمی و چادر شب و راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد، واقع در 30 هزارگزی باختری جنوب اسفراین و 9 هزارگزی جنوب مالرو عمومی میان آباد به سنخو است . این ده در جلگه قرار دارد و آب و هوایش معتدل و آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی و راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان نور و در عهد ظهیرالدین مرعشی عدول ده نام او بوده و به ناحیه ٔ ناتل رستاق تعلق داشته است . (ازمازندران و استراباد رابینو ترجمه ٔ فارسی ص 150).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان هنام و بسطام بخش سلسله شهرستان خرم آباد، واقع در نه هزارگزی جنوب خاوری الشتر و نه هزارگزی جنوب خاوری راه شوسه خرم آباد به الشتر. این دهکده در جلگه قرار دارد و آب و هوای آن معتدل است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات و لبنیات و پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو و ساکنین از طایفه ٔحسنوند می باشند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان بقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در 18 هزارگزی خاور نیشابور، جلگه ، با آب و هوای معتدل . آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری و راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است مرکز دهستان خسروآباد بخش قصبه معمره شهرستان آبادان ،واقع در 35 هزارگزی شمال باختری نهر قصر کنار راه شوسه ٔ خسروآباد به آبادان و شطالعرب . این ده در دشت واقع و گرمسیری است . آب آن از شطالعرب و محصول آن خرما و شغل اهالی آنجا ماهیگیری و کارگری در شرکت نفت است . راه اتومبیل رو و دارای برق و تلفن و مؤسسه ٔ فلاحتی و کشاورزی است . شرکت نفت اسکله جهت حمل نفت به کشتی در آنجا دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) رجوع به وزیرآباددر استان 7 شود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان خسروآباد شهرستان بیجار، واقع در 46 هزارگزی جنوب شهر بیجار، تپه ماهور، سردسیر، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات و انگور زیاد. شغل اهالی زراعت و گله داری و دارای پاسگاه ژاندارمری و تلفن عمومی است . صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم و گلیم بافی است . بنای مسجد آن قدیمی است و راه مالرو دارد که در تابستان می توان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) نام دیگرخزعل آباد است در خوزستان . رجوع به خزعل آباد شود.


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش قصبه معمره شهرستان آبادان است . این دهستان در جنوب خاوری آبادان واقع و قراء آن در کنار شطالعرب قرار دارند، هوای آن گرمسیر و مرطوب است ، آب آن ازشطالعرب و آب لوله خسروآباد تأمین می گردد. محصول عمده ٔ قراء آن خرما و مختصری یونجه است . شغل عمده ٔ مردان ماهی گیری و تربیت نخل و کارگری در شرکت نفت می باشد. این دهستان از شش قریه ٔ بزرگ و کوچک تشکیل شده وقراء مهم آن عبارت از شهله معاویه و شهله توامر و شهله حاجی حسین است . ساکنین آن از طایفه ٔ دریس آل بومعروف و نجاح هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای هفتگانه ٔ شهرستان بیجار. این دهستان در جنوب شهرستان واقع و محدود است از طرف شمال و شمال خاوری به دهستان پیرتاج و بشهر بیجار و از طرف شمال باختر و باختر بدهستان نجف آباد، از طرف جنوب بدهستان اسفندآباد بخش قروه و از طرف خاور به دهستان پیرتاج . هوای دهستان سردسیر و زمستان طولانی و تابستان معتدل دارد. آب آن قراء از چشمه و زه آب رودخانه و قنوات تأمین میشود. در انتهای جنوب باختری دهستان کوههای کم ارتفاعی وجود دارد که مقسم المیاه آن حد طبیعی این دهستان با دهستان اسفندآباد محسوب میشود. تقریباً در وسط دهستان کوه کوچک سنگ پا و در جنوب باختر آبادی قرخلر کوه چهل تن بنظر می آید ارتفاع سنگ پا از سطح دریا 1691 متر و چهل تن 2207 متر است سه رودخانه بشرح زیر از این دهستان سرچشمه می گیرد و برودخانه ٔ تلوار می ریزد:
1 - رودخانه ٔ خسروآباد که از حدود آبادی جودلا سرچشمه می گیرد و در اراضی کمال آباد برودخانه ٔ تلوار می ریزد. آبادیهای بودلا، امین آباد، خسروآباد، حاجی آباد دوسر و حسین آباد کنار آن واقع شده و از زه آبه ٔ آن استفاده می نمایند.
2 - رودخانه ٔ شهرک که از حدود سراب شهرک سرچشمه می گیرد و در اراضی گوجه کند به رودخانه ٔ تلوار می ریزد. آبادیهای چشمه قلی ، صادق آباد، خرزدین ، قدیم خان ، اشرف آباد و جوروندی در کنار آن واقع شده و از آب آن استفاده می نماید.
3 - رودخانه ٔ اوزن دره که از ارتفاعات آبادیهای شیرکش ها و پشت تنگ سرچشمه می گیرد و نزدیک آبادی سلامت آباد برودخانه ٔتلوار می ریزد.
آبادیهای قشلاق نوروز و خرم آباد و حسین آباد و شریف آباد و دولت آباد و گل بلاغ و باقرآباد و دارغیاث کنار آن واقع و از آب رود مذکور استفاده می نمایند. محصول عمده ٔ دهستان خسروآبادغلات و لبنیات است و شغل اهالی دهستان زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه و گلیم و جاجیم بافی است و قالیچه های بافت بابارشانی در این دهستان بخوبی معروف است . راه شوسه بیجار به همدان تقریباً از انتهای خاوری این دهستان می گذرد و آبادیهای رحمت آباد و دولت آباد و قزل اقاج و دره غیاث و بابارشانی و سلامت آباد کنار راه واقع شده اند. در فصل خشکی بواسطه مسطح بودن اراضی به اکثر قراء مهم این دهستان اتومبیل می توان برد. این دهستان از 49 آبادی کوچک و بزرگ تشکیل شده سکنه ٔ آن در حدود 16 هزار نفر است مرکز این دهستان قصبه ٔ خسروآباد و قراء مهم آن عبارت از: اله کبود، دارغیاث ، سرلان ، طهمورث ، چشمه قلی ، چشمه خلیل ، بودلا و حاجی آباد است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ )ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان کرمان ، واقع در 30 هزارگزی شمال باختری زرند سر راه مالرو زرند به بافق . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش خاش شهرستان زاهدان ، واقع در 2 هزارگزی شمال خاوری خاش و یک هزارگزی خاور شوسه ٔ زاهدان به خاش . این دهکده در جلگه قرار دارد و آب و هوای آن گرمسیری است . آب آن از قنات ومحصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه فرعی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).


خسروآباد. [ خ ُ رَ /رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سمیرم شهرستان شهرضا واقع در 8 هزارگزی جنوب شهرضا و 4 هزارگزی باختر شوسه ٔ شهرضا به آباده . این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل . آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه و باغهای انگور و شغل اهالی زراعت و راه ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).


خسروآباد. [ خ ُرَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز، واقع در 8 هزارگزی جنوب خاوری مسجدسلیمان ، کنار راه مسجدسلیمان به هفتگل ، کوهستانی و گرمسیر و آب آن از لوله ٔ شرکت نفت و رود کارون ومحصول آن غلات و شغل اهالی کارگری شرکت نفت و زراعت و گله داری و راه اتومبیل رو است . ساکنان از طایفه ٔ هفت لنگ بختیاری اند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


خسروآباد.[ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان جلگه افشار بخش اسدآباد شهرستان همدان ، واقع در 20 هزارگزی جنوب باختری قصبه اسدآباد کنار راه شوسه ٔ اسدآباد کنگاور این ده در جلگه قرار دارد و سردسیر است . آب آن ازقنات و محصول غلات و حبوبات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است . پل آجری دو چشمه روی رودخانه شهاب کنار آبادی از آثار قدیمیه این ده است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش راور شهرستان کرمان ، واقع در سه هزارگزی جنوب راور و 2 هزارگزی راه فرعی کرمان به راور. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان ، واقع در 42 هزارگزی شمال باختری کرمان و 2 هزارگزی شمال راه فرعی زرند به کرمان . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش میمه شهرستان کاشان ، واقع در 9 هزارگزی جنوب میمه و 3 هزارگزی باختر شوسه ٔ اصفهان به قم . این دهکده در دامنه ٔ کوه قراردارد با آب و هوای مناطق سردسیر، آب آن از قنات و محصول آن غلات و لبنیات و پنبه و انگور و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی و چادرشب بافی . قالی آن بخوبی معروف است . مزارع مرغ آباد و علی آبادجزء این ده است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان فومن در 9 هزارگزی جنوب فومن . این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و مرطوب . محصول آن برنج و ابریشم و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و شال بافی و راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین ، واقع در 12 هزارگزی جنوب آوج با آب و هوای معتدل . آب آن از رودخانه ٔ آوج و چشمه و محصول آن غلات و بن شن و سیب زمینی با باغهای انگور و قلمستان . شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی و جاجیم بافی و راه مالرو است . این ده را هرائین سفلی نیز می گویند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).


خسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ](اِخ ) دهی است جزء دهستان افشاریه ٔ ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران ، واقع در 40 هزارگزی باختر کرج و ده هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ کرج به قزوین ، این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل . آب آن از قنات ورود کردان و محصول آن غلات و بنشن و صیفی و چغندرقندو لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری و از طریق هشتجرد ماشین می رود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).



کلمات دیگر: