کلمه جو
صفحه اصلی

رودابه

فرهنگ اسم ها

اسم: رودابه (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: rudābe) (فارسی: رودابه) (انگلیسی: rudabe)
معنی: نام دختر مهراب پادشاه کابل، همسر زال و مادر رستم پهلوان شاهنامه، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) دختر مهراب پادشاه کابل، همسر زال و مادر رستم دستان، ( پهلوی ) ( در اعلام ) دختر مهراب پادشاه کابل و زن زال و مادر رستم دستان، مرکب از رود ( فرزند ) + آبه ( روشنی )، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر سیندخت و مهراب کابلی، همسر زال زر و مادر رستم پهلوان شاهنامه

(تلفظ: rudābe) (پهلوی) (در اعلام) دختر مهراب پادشاه کابل و زن زال و مادر رستم دستان .


فرهنگ فارسی

دختر مهراب پادشاه کابل وزن زال و مادر رستم دستان .
نام دختر مهراب کابلی است که زال او را خواست و رستم از او تولد یافت .

لغت نامه دهخدا

رودابه. [ب َ / ب ِ ] ( اِخ ) نام دختر مهراب کابلی است که زال او را خواست و رستم از او تولد یافت. ( برهان قاطع ). نام دختر مهراب کابلی بود که زال او را بدید و بخواست و بگرفت و رستم از او بزاد. ( آنندراج ) ( از فرهنگ نظام ). آب در آخر کلمه به معنی تابش و جلوه ، و رود بمعنی فرزند است. رودابه یعنی فرزند تابان یا اینکه دارای رشد و نمو وقامت تابان ، چون رود بمعنی نمو و رشد و روییدگی است ( ؟ ) ( فرهنگ شاهنامه ). صاحب فرهنگ نظام آرد: حرکت حرف اول رودابه مشکوک است. در سنسکریت رُدس بمعنی بهشت است و اب بمعنی حاصل کردن و معنی ترکیبی رودابه داده بهشت است ( ؟ ) -انتهی. رجوع به ولف شود. || نام قلعه ای که رودابه در آن توطن ومقام داشته است. ( از برهان قاطع ) ( از انجمن آرا ).

دانشنامه عمومی

رودابه نام دختر مهراب کابلی و سیندخت است او همسر زال و مادر رستم می باشد. زال در گذری از مرز کابل، به رودابه علاقه مند شد و او را به همسری برگزید . زال و رودابه از عاشق و معشوق های نادر در دنیای باستان هستند:
اوشیدری، جهانگیر (۱۳۸۳)، دانشنامه مزدیسنا، نشر مرکز، شابک ۹۶۴-۳۰۵-۳۰۷-۵
اسلامی ندوشن، محمدعلی (۱۳۸۷)، داستان داستان ها، شرکت سهامی انتشار، شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۲۵-۱۸۷-۱
زال در نوجوانی از جانب منوچهر پادشاه ایران حکمران قبایل زابلی شد و پس از این تفویض قدرت روزی برای شکار و تفرّج با گروهی مرزهای کشور را در نوردید تا به مرز شهر یا کشور کابل رسید. گروهان زابلی در دشت کابل خیمه را بر پا کردند سرگرم شکار شدند تا اینکه یک روز در ملاقاتی دو جانبه زال و مهراب، زال جوان از وجود رودابه آگاه گشت که با توصیفات همراهان ندیده عاشق رودابه شد.
رودابه نیز ندیده دلداده زال گشت، در این میان پرستندگان و ندیمه های رودابه وسیله دیدار هر دو عاشق و معشوق را مهیا کردند تا آن دو یکدیگر را از نزدیک ملاقات نمایند. زال باید شبانه از دشت کابل مخفیانه و بدور از نگهبانان کاخ مهراب به قصر رودابه نزدیک می شد تا بتوانند چهره به چهره با یکدیکر گفتگو نمایند چون راهی جز این وجود نداشت. وصفی که زال از رودابه شنیده بود:
ظاهراً واژهٔ رودابه از دو بخش رود به معنای فرزند و آب به معنای تابش و روشنایی تشکیل شده است و به معنی فرزند تابناک است. رودابه عمر درازی داشته است و پس از مرگ پسرش رستم، در حالتی نزدیک به دیوانگی می افتد.

رود آبه. رود آبه رودی است جاری در استان شیزوئوکا که به خلیج سوروگا می ریزد. این رود از کشور ژاپن می گذرد. طول آن ۵۳٫۳ کیلومتر (۳۳٫۱ مایل) است.

دانشنامه آزاد فارسی

همسر زال و مادر رستم، دختر مهرابِ کابل خدای و سیندخت . چون زال و رودابه وصف یکدیگر را شنیدند، ندیده به یکدیگر دل باختند. رودابه، همراه کنیزکان خود، به بهانۀ گل چیدن به کرانۀ رودی شتافت که زال آن جا اردو زده بود. پس از دیداری دورادور، رودابه مجلس آراست و زال به سرای او درآمد. پس از بوس و کناری، زال پیمان بست که رودابه را به همسری برگزیند. سیندخت، مادر رودابه، چون از ماجرا آگاه شد، با این که خواستار این پیوند بود، مهراب را آگاه کرد . مهراب نخست چنان خشم گرفت که آهنگ کشتن رودابه کرد، اما با پادرمیانی سیندخت آرام گرفت . زال نیز چون به سرای خود شد، با نامه ای از سام اجازۀ ازدواج خواست . دشواری ازدواج از این بود که مهراب از نسل ضحاک بود و ایرانیان ازدواج با خاندان ضحاک را شوم می دانستند. سام درخواست زال را پذیرفت و به ایرانشهر شد تا منوچهر، شاه ایران را نیز هم داستان کند. منوچهر نخست از در مخالفت درآمد و سام را به جنگ مهراب فرستاد. زال پدر را گفت که نخست باید او را بکشد و بعد مهراب را. سام ناگزیر زال را با نامه ای به نزد منوچهر فرستاد و منوچهر نیز با دیدن هنرهای زال ، چون می دانست که حاصل این پیوند پهلوانی نامدار خواهد بود، با ازدواج زال و رودابه موافقت کرد. سرانجام ، سام و زال به کابلستان رفتند و در جشنی که مهراب آراسته بود شرکت کردند. سپس سام و زال مدتی در کابلستان به سر بردند. بعد سام فرمانروایی نیمروز را به زال داد و خود به گرگساران و باختر رفت . رودابه به رستم بار گرفت و چون رستم تنی بزرگ داشت، به سفارش سیمرغ، پهلوی رودابه را شکافتند و رستم را به دنیا آوردند.

پیشنهاد کاربران

زن پسر زا

مادر رستم

رودابه : روودابه مرکب از رود ( فرزند ) آبه ( روشنی ) .

رودابه:
دکتر کزازی در مورد واژه ی "رودابه " می نویسد : ( ( رودابه که در پهلوی روداپگ rōdāpag می توانسته است بود، از دید م. ک. کزازی ستاک اوستایی هَپ را می توان جست که به معنی" ارج نهادن "و" غم چیزی را خوردن" است؛ بر این پایه، ریخت اوستایی این نام رئوده هپ اکه rauda - hap - aka می توانسته است بود، به معنی" آنکه غم پیکرش را می خورد و در اندیشه پیکر خویش است "چنین نامی، بی گمان، دوشیزه ای پاکیزه و زیبا چون دختر سیندخت را می برازد و شایسته می افتد. ) )
( ( بپرسید سیندخت مهراب را
ز خوشاب بگشاد عنّاب را ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۴٠۳. )


کلمات دیگر: