باغشاه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
باغشاه . (اِخ ) در خارج شهر بار فروش [ مازندران ]، در سمت جنوب غربی آن در کنار میدانی که پر از درخت توسکای کوتاه است باغشاه (بحرالارم ) واقع است و آن باغ وسیعی است که شاه عباس تأسیس کرده و بموجب دو کتیبه که یکی بالای در ورودی و دیگر در بالای محراب مسجد کاظم بیگی است ،بوسیله ٔ محمدخان قوانلو که در موقع فرمانروایی محمدحسن خان حاکم مازندران بوده در سنه 1169 هَ . ق . ساخته شده است . (از مازندران و استرآباد رابینو ص 72).
باغشاه . (اِخ ) دهی است از دهستان سرمشک بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 47 هزارگزی شمال باختری ساردوئیه و 25 هزارگزی شمال راه مالرو بافت به ساردوئیه واقع است . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر و دارای 70 تن سکنه و آب آن از قنات تأمین میشود.محصول عمده ٔ آن غلات و حبوبات و میوه و شغل مردمش زراعت و گله داری و راهش مالرو است . ساکنین آن از طایفه ٔ سلیمانی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
باغشاه . (اِخ ) دهی است از دهستان پشتکوه بخش تفت شهرستان یزد که در 22 هزارگزی جنوب باختر تفت متصل به جاده ٔ ابرقو به تفت واقع است . ناحیه ای است کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل و 656 تن سکنه ، آب آن از قنات تأمین میشود و محصول عمده ٔ آن غلات و حبوبات و صیفی و شغل مردمش زراعت وراهش فرعی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
باغشاه . (اِخ ) نام آبادیی نزدیک شماخی که سپاهیان نادرشاه در 4 ذی حجه ٔ 1156 هَ . ق . در آنجا با یاغیان نبرد کرده محمدخان سرخای را شکست دادند. (از نادرنامه قدوسی ص 271).
باغشاه . (اِخ ) نام بخشی از یکی از هفت محلت اشرف [ مازندران ] . (از مازندران و استرآباد رابینو،ص 93).
باغشاه . (اِخ ) نام محلی است بمسافت کمی در مغرب کوشک [ فیروزآباد ] . (از فارسنامه ٔ ناصری ص 241). دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد که در یک هزارگزی باختر فیروزآباد به شیراز در جلگه واقع است . ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل با 311 تن سکنه و آب آن از رودخانه ٔفیروزآباد تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و برنج و شغل مردمش زراعت و صنعت دستی زنان جاجیم و گلیم بافی و راهش فرعی است . (ازفرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
باغشاه . [ غ ِ ] (اِخ ) از باغهای معروف تهران که سابقاً در غرب تهران و خارج از شهر واقع بود و اکنون در داخل شهر قرار گرفته و محل پادگان نظامی است . در زمان قاجاریه این باغ گاه بگاه مسکن پادشاهان نیز بوده است ، در سال 1285 هَ .ش . [ سال اعطای مشروطیت ] مظفرالدین شاه در باغشاه می نشست . (از تاریخ مشروطه کسروی بخش 1 ص 79). در سال 1326 هَ . ق .، محمدعلیشاه قاجار پس از آنکه با مشروطه خواهان و مجلس از درمخالفت در آمد مرکز فرماندهی خود را در این باغ قرار داد، شاه میخواسته از شهر بیرون جسته در باغشاه لشکر بیاراید و بآسانی با مشروطه نبرد کند. دستخطی دادبدین شرح : «جناب اشرف مشیرالسلطنه ، چون هوای تهران گرم و تحملش بر ما سخت بود ازینرو بباغشاه حرکت فرمودیم ، پنجشنبه 4 جمادی الاولی ، عمارت باغشاه .» سپس هشت تن از آزادیخواهان را احضار کرد که شش تن آنان بدین شرح نام برده میشوند: میرزا جهانگیرخان مدیر صور اسرافیل ، سید محمدرضا مساوات شیرازی ، ملک المتکلمین ، سیدجمال الدین واعظ، بهاءالواعظین و میرزا داودخان . ولی مجلس با این تقاضا مخالفت داشت و سرانجام در اثر مقاومت به توپ بسته شد، وکلا از مجلس پراکنده شدند، سید عبداﷲ بهبهانی و مل»المتکلمین و میرزا جهانگیرخان و چند تن دیگر را سربازان دستگیر کردند و به باغشاه بردند. در باغشاه مل»المتکلمین و میرزا جهانگیرخان را بقتل رساندند... (از تاریخ مشروطه ٔ کسروی ص 658).
باغشاه . [ غ ِ ] (اِخ ) باغی بحدود دماوند نزدیک سربندان نرسیده به فیروز کوه . بروایت صاحب مرآت البلدان از بناهای آقا محمدشاه و مخصوص توقف ایام شکاربنیاد نهاده است و گوید: «باغی است وسیع با عمارتی فوقانی و رفیع و خیابانی عریض از دروازه تا منتهای باغ آراسته و مشتمل بر بید و صنوبر، از وسط باغ نیز خیابانی دیگر است و چهار طرف خیابان اشجار مثمر است . تخمیناً نیم فرسخ کمتر دور دیوار آن باغ میباشد... شاه شهید [ آقا محمدخان ] آنرا بنا نموده بود و روزهابطرف شکارگاه ولی چای توجه [ میکرده ] و شب را در آن باغ بسر میبرده اند». (از مرآت البلدان ج 2 ص 39).
باغشاه . [ غ ِ ] (اِخ ) باغی بوده است به تبریز : بنای مشروطیت ، اولین سنگ آن با پوست کندن آقاخان بردسیری و شیخ احمد روحی کرمانی درباغ شاه تبریز... شروع شد. (از مقدمه ٔ تاریخ کرمان ،چ باستانی پاریزی ص 60). این باغ به نام باغ شمال نیز خوانده میشده است : عصر ششم ماه صفر 1314هَ . ق . در باغ شمال ، محمدعلی میرزا ولیعهد خودش بامیرغضب بر بالین آنها آمده هر سه را کشته سرهای آنهارا پوست کند و در آنها آرد کرده به طهران فرستاد. (تاریخ بیداری ایرانیان ص 9). رجوع به باغ شمال شود.
باغشاه. [ غ ِ ] ( اِخ ) باغی بحدود دماوند نزدیک سربندان نرسیده به فیروز کوه. بروایت صاحب مرآت البلدان از بناهای آقا محمدشاه و مخصوص توقف ایام شکاربنیاد نهاده است و گوید: «باغی است وسیع با عمارتی فوقانی و رفیع و خیابانی عریض از دروازه تا منتهای باغ آراسته و مشتمل بر بید و صنوبر، از وسط باغ نیز خیابانی دیگر است و چهار طرف خیابان اشجار مثمر است. تخمیناً نیم فرسخ کمتر دور دیوار آن باغ میباشد... شاه شهید [ آقا محمدخان ] آنرا بنا نموده بود و روزهابطرف شکارگاه ولی چای توجه [ میکرده ] و شب را در آن باغ بسر میبرده اند». ( از مرآت البلدان ج 2 ص 39 ).
باغشاه. ( اِخ ) در خارج شهر بار فروش [ مازندران ]، در سمت جنوب غربی آن در کنار میدانی که پر از درخت توسکای کوتاه است باغشاه ( بحرالارم ) واقع است و آن باغ وسیعی است که شاه عباس تأسیس کرده و بموجب دو کتیبه که یکی بالای در ورودی و دیگر در بالای محراب مسجد کاظم بیگی است ،بوسیله محمدخان قوانلو که در موقع فرمانروایی محمدحسن خان حاکم مازندران بوده در سنه 1169 هَ. ق. ساخته شده است. ( از مازندران و استرآباد رابینو ص 72 ).
باغشاه . (اِخ ) دهی است از دهستان آیدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان که در 24 هزارگزی جنوب باختر فلاورجان متصل براه فلاورجان به گردنه ٔ سرخ واقع است و 70 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
باغشاه . [ غ ِ ] (اِخ ) باغی بوده در قریه ٔ فین کاشان . در حمام همین باغ محمدتقی خان امیرکبیر صدراعظم ناصرالدین شاه با گشودن رگ کشته شد. و رجوع به باغ فین شود.
دانشنامه عمومی
باغشاه (تهران)
باغشاه (بهشهر)
باغشاه (کاشان)
این روستا در دهستان میاندشت قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.
این روستا در دهستان رودخانه بر قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۳۳ نفر (۴۹خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان خرم رود قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۸۱ نفر (۱۹خانوار) بوده است.
دانشنامه آزاد فارسی
باغِ شاه
از بناهای دورۀ ناصرالدین شاه قاجار و پادگانی نظامی در آن دوره در تهران. نخست میدانی بود که به فرمان فتحعلی شاه در حومۀ غربی تهران برای برگزاری مسابقات اسب دوانی ساخته بودند و یک عمارت دوطبقه نیز داشت. در ۱۲۹۹ق، ناصرالدین شاه باغی در آن جا احداث کرد که چهار خیابان از مرکز باغ تا دیوارهای آن کشیده شده بود و هر یک دَری داشتند. در حاشیۀ هر یک از خیابان ها نهری سنگی با کف کاشی لاجوردی و در کنار آن ها درختان چنار بود. در مرکز باغ، استخری با ۸۰ فواره ساخته بودند که وسط آن جزیره ای پر از گل بود که مجسمه ای مفرغی از شاه سوار بر اسب در آن نصب شده بود. از جمله ساختمان های باغ شاه دو عمارت کالسکه ای شکل، برج منظر که از بالای آن سراسر جلگۀ تهران دیده می شد، عمارت خورشید، کبوترخانه و یک باغ وحش کوچک بود. در ۱۳۰۲ق، میدان اسب دوانی جدیدی در شرق شهر تهران در منطقۀ دوشان تپه احداث شد. باغ شاه در تاریخ مشروطیت ایران شهرت و اهمیت دارد. در ۴ جمادی الاول ۱۳۲۶ق، محمدعلی شاه مدت یک سال باغ شاه را ستاد عملیات خود قرار داد. پس از به توپ بستن مجلس، به فرمان او بسیاری از مشروطه خواهان را در آن جا زندانی کردند که از آن میان جهانگیرخان صوراسرافیل، ملک المتکلّمین، و قاضی قزوینی در همان جا اعدام شدند. پس از فتح تهران در ۱۳۲۷ق به دست مجاهدان، مفاخرالملک، حاکم تهران، و سیدعبدالله بهبهانی، از رهبران مشروطیت، به ترتیب در باغ شاه اعدام و زندانی شدند. باغ شاه رفته رفته از رونق و اعتبار افتاد. در دورۀ مأموریت مورگان شوستر در ایران (۱۳۲۹ق)، تبدیل به ژاندارمری خزانه شد و پس از تأسیس ژاندارمری دولتی، نخست مدرسۀ صاحب منصبان جزء و سپس پادگان بود. پس از کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ش و تشکیل قشون متحدالشکل، به ارتش واگذار و پادگان باغ شاه نامیده شد. قسمتی از باغ شاه، همچون گذشته، تا اواخر دورۀ پهلوی محل حبس زندانیان سیاسی بود. در ۱۳۱۲ش در ضلع شمال غربی آن دانشگاه جنگ ساخته شد. امروز، دانشگاه و پادگانِ آن جا «دانشکدۀ فرماندهی و ستاد ارتش» و «پادگان حُر» نامیده می شوند.