کلمه جو
صفحه اصلی

دمیرچی

لغت نامه دهخدا

دمیرچی . [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز. جمعیت 111 تن . آب از چشمه و رود. راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


دمیرچی . [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاردولی بخش مرکزی شهرستان مراغه . جمعیت آن 177 تن . آب آن از چشمه . راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


دمیرچی . [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کله بوز بخش مرکزی شهرستان میانه . سکنه ٔ آن 150 تن . آب آن از چشمه . راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


دمیرچی . [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل با 327 تن سکنه . از دو محل به نام دمیرچی بالا و پایین تشکیل شده است وسکنه ٔ دمیرچی پایین 283 تن باشد. آب آن از قنات . راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


دمیرچی . [ دَ ](اِخ ) دهی است از دهستان آلان برآغوش بخش آلان براغوش شهرستان سراب . آب آن از چشمه . سکنه ٔ آن 756 تن . راه آن اتومبیلرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


دمیرچی .[ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه . سکنه ٔ آن 283 تن . آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


دمیرچی. [ دَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل با 327 تن سکنه. از دو محل به نام دمیرچی بالا و پایین تشکیل شده است وسکنه دمیرچی پایین 283 تن باشد. آب آن از قنات. راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دمیرچی.[ دَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه. سکنه آن 283 تن. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دمیرچی. [ دَ ]( اِخ ) دهی است از دهستان آلان برآغوش بخش آلان براغوش شهرستان سراب. آب آن از چشمه. سکنه آن 756 تن. راه آن اتومبیلرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دمیرچی. [ دَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چهاردولی بخش مرکزی شهرستان مراغه. جمعیت آن 177 تن. آب آن از چشمه. راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دمیرچی. [ دَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کله بوز بخش مرکزی شهرستان میانه. سکنه آن 150 تن. آب آن از چشمه. راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دمیرچی. [ دَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز. جمعیت 111 تن. آب از چشمه و رود. راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

دمیر در زبان آذری به معنای آهن است و با پسوند چی، آهنچی یا آهنگر معنی می دهد.


دمیرچی ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
دمیرچی (شاهین دژ)
دمیرچی لو
دمیرچی (نقده)
تپه دمیرچی
محوطه دمیرچی
دمیرچی (سراب)
دمیرچی (میانه)
دمیرچی (هشترود)
دمیرچی (ملکان)
دمیرچی خرابه سی
حسین آباد دمیرچی
دمیرچی علیا(همدان)

پیشنهاد کاربران

دمیرچی خرابسی بیله سوار ( از لحاظ ارتفاع وموقیعتت جفرافیایی ) " به جرات میتوان گفت ییلاق دشت مغان می باشد

دمیرچی به آذری همان آهنگر فارسی است . دمیر یعنی آهن یا فلز ، چی هم پسوند نسبی به معنی کسی که شغلش آهنگری است.

من اصالتم برای شهرستان قزوین توابع آوج منطقه ی قرقان یا خرقان . درود بر قوم بزرگ دمیرچی در سراسر ایران

من نمیدونم من اهل دهستان کلنجین هستم توی شهر ابگرم شهرستان اوج استان قزوین با ۲۰۰۰ سکنه که فامیلی ما معمولا دمرچلی دمیرچی حالا هر کدوم قدیانی اجرلو هست

والا من اهل دهستان کلنجین هستم در شهر ابگرم شهرستان اوج که فامیلی مردمان اینجا معمولا دپرچلی دمیرچی اجرلو قدیانی هستش با ۲۰۰۰ سکنه که در ایام قدیم مرکز استان قاراقان ( دیگر وجود ندارد ) بوده یعنی با فامیلی من ۶ هفتا روستا هستش خخخ😂😂


کلمات دیگر: