[ویکی فقه] ثبوت، اصطلاحی در
فلسفه و حکمت اسلامی است.
در تداول حکمای اسلامی اصطلاح ثبوتْ
مترادف و
مساوق با وجود به کار رفته است، چنان که گفته می شود «ثبوت شیء برای شیء ضروری است».
← واسطه ای میان وجود و عدم
مدخل حکما به بحث ثبوتْ قاعده ای است با عنوان قاعده فرعیه که مورد قبول غالب حکما بوده است.طبق این قاعده که ــ تقریرهای متفاوتـی از آن عرضه شـده است ــ «ثبوت شیء لشیء فرع لثبوت المثبت له»، یا به عبارت دیگر ثبوت شیء برای شیء دیگر، فرع بر ثبوت شیء اخیر است.مصداق این قاعده، در اصل، قضایای موجبه حملیه صادقه است که در آن ها به ثبوت
صفت یا محمولی برای موضوعی حکم می شود.حال اگر
حمل را به معنای «ثبوت شیء لشیء» بگیریم، این قاعده بیان می دارد که اتصاف (ه م) شیء به هر صفتی بالضروره فرع بر وجود آن شیء است و تا موضوع قضیه به نحوی از انحاء تحقق و واقعیت نداشته باشد، نمی توان صفتی را بر آن حمل کرد و آن را
موصوف برای صفتی دیگر دانست.
← نظر مخالف ابوالحسن اشعری
(۱) غلامحسین ابراهیمی دینانی، قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، تهران، ۱۳۶۵ش.(۲) محمد ابن رشد، تفسیر مابعدالطبیعة، به کوشش م بویژ، بیروت، ۱۹۳۸م.(۳) ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، تهران، ۱۳۷۷ق.(۴) ابن سینا، الشفاء، الٰهیات، به کوشش جورج قنواتی و سعید زاید، قاهره، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.(۵) ابن سینا، منطق، به کوشش جورج قنواتی و دیگران، قاهره، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.(۶) محیی الدین ابن عربی، الفتوحات المکیة، قاهره، ۱۲۹۳ق.(۷) محمد ابن فورک، مجرد مقالات الشیخ ابی الحسن الاشعـری، به کـوشش د ژیماره، بیروت، ۱۹۸۶م.(۸) عبدالنبـی احمد نگری، دستور العلماء، بیروت، ۱۳۷۵ق/۱۹۷۵م.(۹) توشی هیکو ایزوتسو، بنیاد حکمت سبزواری، ترجمه جلال الدین مجتبوی، تهران، ۱۳۶۸ش.(۱۰) مسعود تفتازانی، شرح المقاصد، به کوشش عبدالرحمان عمیره، بیروت، ۱۹۸۹م.(۱۱) محمداعلی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، به کوشش اشپرنگر، کلکته، ۱۸۶۲م.(۱۲) محمد دوانی، حاشیه بر شرح تجرید الکلام قوشچی، چ سنگی.(۱۳) علی زنوزی، رساله حملیه، تهران، ۱۳۶۳ش.(۱۴) ملاهادی سبزواری، حاشیه بر الاسفار.(۱۵) عسکری سلیمانی امیری، «قاعده فرعیه و ثبوت الثابت»، معرفت، قم، ۱۳۷۸ش، س ۸، شم ۱.(۱۶) عبدالحلیم سیالکوتی، حاشیه بر المواقف.(۱۷) محمد صدرالدین شیرازی، الاسفار، بیروت، ۱۹۸۱م.(۱۸) محمد صدرالدین شیرازی، «رسالة فی اتصاف الماهیة بالوجود»، رسائل، چ سنگی، تهران، ۱۳۰۲ق.(۱۹) عبدالرحمان عضدالدین ایجی، «المواقف»، ضمن شرح المواقف، به کوشش محمد بدرالدین نعسانی، قاهره، ۱۳۲۵ق/ ۱۹۰۷م.(۲۰) فخرالدین رازی، المباحث المشرقیة، به کوشش محمد بغدادی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.(۲۱) قطب الدین رازی، «شرح الاشارات و التنبیهات»، همراه الاشارات.(۲۲) محمود قطب الدین شیرازی، شرح حکمة الاشراق، چ سنگی، ۱۳۱۵ق.(۲۳) محمدباقر میرداماد، «الافق المبین»، مصنفات، به کوشش عبدالله نورانی، تهران، ۱۳۸۵ش.(۲۴) میرزاجان، حاشیة من حواشی الاشارات موسومة و معروفة بالمحاکمات، دارالطباعة العامره، ۱۲۹۰ق.(۲۵) نصیرالدین طوسی، اساس الاقتباس، به کوشش مدرس رضوی، تهران، ۱۳۲۶ش.(۲۶) نصیرالدین طوسی، «شرح الاشارات و التنبیهات»، همراه الاشارات.