کلمه جو
صفحه اصلی

فتح الفتوح

فرهنگ فارسی

نام جنگی است که میان عرب و ایرانیان در نهاوند بزمان عمرابن خطاب در گرفت و سار عرب در این جنگ نعمان بن مقرن بود . پس از جنگ نهاوند که تازیان آنرا فتح الفتوح نامیده اند قدرت شاهنشاهی ساسانی در هم شکست و راه برای فاتحان باز شد .

لغت نامه دهخدا

فتح الفتوح. [ ف َ حُل ْ ف ُ ]( اِخ ) نام جنگی است که میان عرب و ایرانیان در نهاوند به زمان عمربن خطاب درگرفت ، و سالار عرب در این جنگ نعمان بن مُقْرِن بود. ( یادداشت بخط مؤلف ): و پس از جنگ نهاوند که تازیان آن را فتح الفتوح نامیده اند قدرت شاهنشاهی ساسانی در هم شکست و راه برای فاتحان باز شد. ( مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ص 8 ).

فرهنگ عمید

پیروزیِ بزرگ. &delta، در اصل نام جنگی است که در زمان عمربن خطاب میان ایرانیان و اعراب در نزدیکی نهاوند رخ داد و لشکریان ایران شکست خوردند.

پیروزیِ بزرگ. Δ در اصل نام جنگی است که در زمان عمربن خطاب میان ایرانیان و اعراب در نزدیکی نهاوند رخ داد و لشکریان ایران شکست خوردند.


دانشنامه آزاد فارسی


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] فتح الفتوح، جنگی میان ساسانیان و اعراب مسلمان که در سال ۲۱ در نهاوند اتفاق افتاد.
این نبرد، آخرین مقاومت منظم سپاه ساسانی در برابر فاتحان مسلمان است که به پیروزی اعراب و فروپاشی دولت ساسانی انجامید و راه فتح مناطق مرکزی و شرقی ایران را برای اعراب هموار کرد. پادشاه ساسانی که پیش از این در قادسیه و جلولاء شکستهای سختی را متحمل شده و پس از سقوط پایتختش، تیسفون ( مدائن)، به داخل ایران عقب نشسته بود، سرداران و اسپهبدان ولایات دور و نزدیک مملکتش را به مقابله با پیشروی اعراب فراخواند. بنابر قول مشهور، آنان نیز بر یاری یزدگرد و مقاومت در برابر اعراب یک دل شدند. نهاوند در چهارده فرسخی همدان قرار داشت و بین آن ها سه روز راه فاصله بود. سپاه انبوهی – که تعداد آن را بین شصت هزار تا یکصدوپنجاه هزار تن ذکر کرده اند – از سراسر ایران در نهاوند گرد آمد. یزدگرد سوم، پادشاه ایران ، فرماندهی این سپاه را به مردانشاه پسر هرمزد، معروف به ذوالحاجب ، سپرد. برخی نام این فرمانده ایرانی را فیروزان دانسته اند، که البته خالی از اشتباه نیست.
← رأی علی بن ابی طالب
(۱) ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفةالصحابة، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.(۲) ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.(۳) ابن فقیه، کتاب البلدان، بیروت ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶.(۴) بلاذری، فتوح البلدان، بیروت ۱۹۸۸.(۵) خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.(۶) ابوحنیفه دینوری، الاخبار الطوال، قم ۱۳۶۸ش.(۷) عبدالحسین زرین کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران ۱۳۷۳ش.(۸) عبدالحسین زرین کوب، دو قرن سکوت، تهران ۱۳۸۴ش.(۹) طبری، تاریخ الامم و الملوک، بیروت ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.(۱۰) ابوعلی مسکویه رازی، تجارب الامم، تهران ۱۳۷۹ش.(۱۱) یاقوت حموی، معجم البلدان، بیروت ۱۹۹۵.(۱۲) یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت.


کلمات دیگر: