کلمه جو
صفحه اصلی

رفیع اباد

لغت نامه دهخدا

( رفیعآباد ) رفیعآباد. [ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان ارسنجان بخش زرقان شهرستان شیراز. آب آن از قنات است. محصولات عمده آنجا غلات و چغندرقند است.راه آن مالرواست. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

رفیعآباد. [ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان طارم بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس. سکنه آن 355 تن است. آب آن از قنات. محصول عمده آنجا خرما و غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

رفیعآباد. [ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان دابو بخش مرکزی شهرستان آمل. سکنه آن 175 تن. آب آن از چشمه سار است. محصول عمده آنجا غلات و لبنیات است. صنایع دستی زنان آن کرباس و شال بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

دانشنامه عمومی

رفیع آباد. رفیع آباد ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
رفیع آباد (اردستان)
رفیع آباد (ارسنجان)
رفیع آباد (بم)

پیشنهاد کاربران

باسلام جمشید صادقی هستم از روستای رفیع اباد خواستم از روستایم تعریف کنم درروستای مایک قنات ودو قلعه تاریخی وجودداردکه به دوران قاجار برمیگردد این دوقلعه خیلی بزرگ ودیدنی برای گردش گران هستند ولی چه فاید که روز به روز انهاخراب مشوندولی کسی نیست انهارابازسازی کند خانه من روب رو ان اثارباستانی هست ووقتی من درب حیاط باز میکنم چشم به انها می افتد خوشحال میشوم که چنین اثاری درروستایمان داریم!وازطرفی هم ناراحت هستم که این اثار باستانی راخیلی ها نادید میگیرن وبه تازگی شنیدم که مخواهن انهاروتخریب کنن ودروسط انهایک متوراب بزنند وکشاررزی کنند حیف و ۱۰۰حیف باتشکر


کلمات دیگر: