کلمه جو
صفحه اصلی

سید محمد فرزان

دانشنامه عمومی

سید محمد فرزان (۱۲۷۳ در سندادان بیرجند – ۲۳ فروردین ۱۳۴۹) قرآن پژوه، استاد دانشگاه و نقاد ادبی اهل ایران بود.
احمدی بیرجندی، احمد (۱۳۷۵). «علامه فقید سید محمد فرزان قرآن پژوهی از یاد رفته». بینات (۹): ۳۹–۴۵.
جلالی نایینی، سیدمحمدرضا (۱۳۸۳). «علامه سید محمد فرزان، استاد بزرگ ادب». حافظ (۱۰): ۳۴–۳۸.
مینوی، مجتبی (۱۳۷۰). «یاد و یادبودها: یادی از علامه سید محمد فرزان». کلک (۱۳): ۲۴۷–۲۴۹.
یغمایی، حبیب (۱۳۴۴). «هفتاد سالگی (استاد سید محمد فرزان)». یغما (۲۱۲): ۶۳۸–۶۳۹.
یغمایی، حبیب (۱۳۳۷). «استاد دانشگاه استاد سید محمد فرزان». یغما (۱۲۵): ۴۱۰.
سید محمد فرزان در سال ۱۳۱۲ قمری (۱۲۷۳ شمسی) در روستای سندادان واقع در ۸ فرسخی بیرجند متولد شد. نام پدرش سید علی اکبر و مادرش بی بی بزرگ بود. محمد فرزند ارشد خانواده بود و یک برادر به نام سید حسن و یک خواهر به نام بی بی فاطمه داشت. محمد ۱۰ سال بیشتر نداشت که پدرش در سفر کربلا درگذشت. محمد برای کمک به معاش خانواده در کنار تحصیل در مکتب نزد مادر قالی بافی می کرد. محمد چهارده ساله بود که دروس دورهٔ مکتب در قریهٔ سندادان را به پایان رساند و به همراه خانواده برای ادامهٔ تحصیل به بیرجند نقل مکان کرد که مصادف شد با تأسیس مدرسهٔ نوبنیاد شوکتیه توسط امیر شوکت الملک در بیرجند. بی بی بزرگ به توصیهٔ روحانیان و علمای شهر، محمد را برای فراگیری علوم جدید در مدرسهٔ شوکتیه و حسن را برای فراگیری علوم قدیم در مدرسهٔ معصومیه ثبت نام کرد. حسن نیز در فقه و اصول به اجتهاد رسید و بعداً به نام «آیت الله تهامی» مشهور شد. محمد ۱۸ سال داشت که دورهٔ مدرسهٔ شوکتیه را تمام کرد و همراه مادر به زیارت مکه و مدینه رفت. مادرش در همین سفر که ۱۳ ماه طول کشید در حلب درگذشت. محمد پس از بازگشت به ایران با دختر سید علی آقا که با او همسفر مکه بود ازدواج کرد و ازو صاحب دختری به نام رخشنده خانم شد.
جلالی نائینی مدعی است فرزان خود به او گفته بود که بر اثر مطالعهٔ فرضیه های علمای طبیعی در نحوهٔ پیداش عالم و عالمیان نسبت به اسلام دچار شک و تردید گشته بود لذا ۵ سال شب و روز به تحصیل زبان و ادب عربی پرداخت و تفاسیر مختلف و احادیت و اخبار نبوی را پژوهید تا شکش را به یقین مبدل کند و به تعبیری مسلمانی را به ارث نبرد بلکه از راه تحقیق و مجاهده کسب کرد. فرزان مدتی را در مشهد به حضور در حلقهٔ ادیب نیشابوری گذراند، البته به گفتهٔ خود نه برای کسب علم که تنها برای یادگیری شیوهٔ سخنوری و طرز بیان.
در سال ۱۲۹۷ امیر شوکت الملک، امیر قائنات و سیستان و بلوچستان، فرزان را مأمور کرد تا مدارس جدیدی به سبک شوکتیه در زابل و زاهدان تأسیس کند. فرزان در میان مردمان آن دیار به محبوبیتی دست یافت چندانکه در سال ۱۳۰۷ تا یک قدمی نمایندگی مردم زابل در مجلس شورای ملی رفت اما درست سر بزنگاه با تلاش شماری از عالمان و سرداران متعصب، از زابل به مشهد تبعید شد. در سال ۱۳۰۹ از سوی وزارت معارف و اوقاف به ریاست ادارهٔ معارف بنادر جنوب منصوب شد و مأمور شد مدارس جدیدی در آن دیار تأسیس کند. در حین همین مأموریت بود که به بیماری مالاریا مبتلا شد و تا آخر عمر از آن رنج کشید. او در سال ۱۳۱۴ به ریاست فرهنگ شاهرود و یک سال بعد به معاونت فرهنگ بیرجند و سیستان و بلوچستان برگزیده شد. در سال ۱۳۱۷ به تدریس در دبیرستان های مشهد مشغول شد و از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۱ در سمت ریاست فرهنگ بیرجند خدمت کرد و تقریباً ۳۰ دبستان را در نقاط مختلف قائنات بنیان گذاشت. در همین زمان بود که وزارت فرهنگ طی بخش نامه ای از همهٔ آموزگاران خواست تا نظرهایشان دربارهٔ کتب درسی را بنویسند و حسن تقی زاده که مأمور بررسی آن نظریات بود کلیهٔ پیشنهادهای فرزان را مفید و ضروری دانست به گونه ای که گفت: «همان طور که کریستف کلمب کاشف آمریکاست، من هم کاشف جهان علم و ادب سید محمد فرزان هستم». فرزان در سال ۱۳۳۱ به دعوت دانشگاه تهران به تدریس در دانشکدهٔ الهیات و سپس ادبیات مشغول شد. فرزان ساعت ۱۰ یکشنه شب ۲۳ فروردین ۱۳۴۹ شمسی درگذشت.


کلمات دیگر: