کلمه جو
صفحه اصلی

تراژدی


برابر پارسی : اندوه آور، سوگنامه، سوگواره

فارسی به انگلیسی

tragedy, buskin

tragedy


buskin, tragedy


مترادف و متضاد

tragedy (اسم)
مصیبت، تراژدی، فاجعه، نمایش حزن انگیز، سوگ نمایش

buskin (اسم)
تراژدی

فرهنگ فارسی

نمایش غم انگیز، قصیده یانمایش اندوه آور، نمایش، واقعه جدی ازوقایع زندگانی که انسان رامتاثرو، اندوهگین کند
( اسم ) نوعی نوشته یا نمایش که موضوعی غم انگیزداردو غالبا بد بختیهاشکنجه های جسمی و روحی و خیانت را نشان میدهد.


جملات نمونه

تراژدی نویس

tragedian


فرهنگ معین

(تِ ژِ ) [ فر. ] (اِ. )۱ - نمایش نامة غم انگیز. ۲ - فاجعه ، مصیبت .

لغت نامه دهخدا

تراژدی. [ تْرا / ت ِ ژِ ] ( فرانسوی ، اِ ) واقعه هلاکت و حادثه ای که آخرش مصیبت سخت است. ( فرهنگ نظام ). مأخوذ از «تراگوئیدیا »ی یونانی است ، و آن اشعار حزن انگیزی است که بطور کلی اساس داستان آن بر افسانه ها، یا حوادث تاریخی قرار دارد. قهرمانان داستان های مذکور از اشخاص نامدار و مشهور انتخاب می شوند و حادثه مهمی ابداع می گردد که آن حادثه اعم از این که عشقی یا جنگی باشدغالباً دارای نتایج تأثرانگیز و دردناکی است و صحنه های داستان بنحوی طراحی می شود که انعکاس بدبختی ها ورنج های آن ، روح خواننده را بشدت منقلب می سازد. داستانهای غم انگیز و غم انجام. تراژدی نخست بوسیله مردم یونان پس از حماسه سرائی و اشعار غنایی بوجود آمد، و بطور قطع می توان گفت که تراژدی در دوران جنگهای مدیک گسترش یافت و در قرن پنجم ق.م. عالیترین آثار آن بوجود آمد و سپس در قرن چهارم ق.م. دوره زوال و اضمحلال آن در یونان شروع شد.
اصولاً تراژدی از مراسم مذهبی دیونیسوس ( ذینوسس ) ناشی گشت ، زیرا نیایش و پرستش خدا در این مذهب چنان بود که مطالب و شیوه های تازه و جالبی در اشعار غنائی وارد می شد که ازآن جمله است ستایش و تهییج احساسات و تناوب در ناله ها و آوازهای سرورانگیز. همچنین نیایش در این مذهب با بیان حالات عاطفی و بوسیله حرکات چهره و اندام انجام می گرفت. رجوع به اسخیلوس در همین لغت نامه شود. تراژدی روم عمر چندانی نداشت و در پایان قرن سوم ق.م. جلوه ای کرد و خاموش گشت. آنگاه در دوره رنسانس تراژدی در فرانسه و آلمان و ایتالیا و اسپانیا و انگلستان بار دیگر وارد میدان هنر گشت و آثار درخشانی پدید آمد.

فرهنگ عمید

۱. (ادبی ) داستانی که در آن زنجیرۀ حوادث جبری، شخصیت اصلی یا همۀ شخصیت ها رابه سوی سرنوشتی ناگوار و فاجعه آمیز سوق می دهد.
۲. فاجعه، مصیبت، بدبختی.

دانشنامه عمومی

تراژدی یا غم نامه یا سوگرنجنامه یا سوگنامه یا سوگ نوشت، یکی از شکل های نمایش است که ریشه در مناسک مذهبی یونان باستان دارد. تراژدی، توسط تسپیسِ ایکاریایی معرفی شد و نام خود را از «تروگوس» (به یونانی: τρογοσ) یعنی بز، و «اویدیا» یعنی سرود گرفته است. تراژدی برخلاف کمدی کشمکش میان خدایان ویا شاهان و شاهزادگان است. تم غالب در اینگونهٔ نمایشی تقدیر و ناتوانی انسان در مقابل ارادهٔ خدایان است. پایان تراژدی کلاسیک به مرگ قهرمان یا پایان ناخوشایند دیگری ختم می شود. از منظر ارسطو هدف تراژدی ایجاد ترس و ترحم یا به عبارتی کاتارسیس در تماشاگر است و از دیدگاه شوپنهاور تراژدی، نمایش یک شور بختی بزرگ است.تراژدی تقلیدی است از واقعه ای جدی، کامل و با اندازه معین که به عمل و نه روایت و به زبانی فاخر ترس و شفقت را برانگیزد و موجب تزکیه نفس یا کاتارسیس شود.
بخش اول*: نمایش با یک مقدمه شروع می شود که در آن خلاصهٔ داستان تعریف می شود.
بخش دوم*: همسرایان وارد صحنه شده و داستان شروع می شود - گره افکنی
بخش سوم*: شروع و بسط داستان اصلی نمایش با حضور قهرمانان - داستان و نقطه اوج
بخش چهارم*: پایان نمایش و خروج همسرایان - گره گشایی
تراژدی نیز چون کمدی، نخست از بدیهه سرایی آغاز شد. تراژدی از اشعار دیتیرامبیک ریشه می گیرد و کمدی از سروده های فالیک که هنوز در بسیاری از شهرهای یونان باقی مانده است. از آن پس، تراژدی اندک اندک پیش رفتن آغاز کرد و در هر مرحله بهتر از مرحله پیشین شد. اشعار دیتیرامبیک یا دیتیرامب، سرودهای وجدآور و بهجت بخشی است که ساتیرها در بزرگداشت خدای شراب و باروری، دیونوسوس سر می دادند.ساتیرها موجوداتی نیمه انسان و نیمه بز هستند که با خواندن سرودهای دیتیرامب، مرگ و تولد دوباره دیونوسوس، را پاس می داشتند. دیونوسوس در میان ایزدان یونانی از ویژگی خاصی برخوردار است، او از پیوند زئوس و پرسفون، الهه زیرزمین، متولد می شود. با دسیسه چینی هرا، همسر زئوس، تیتان ها وی را از هم می درند و می خورند. به همین دلیل، دیونوسوس، زاگرس، یعنی مثله و قطعه قطعه شده، نام می گیرد. آتنا، دختر تئوس، قلب دیونوسوس را از دست تیتان ها می رباید و آن را به زئوس می بخشد.تولد دیونوسوس دوم در فرهنگ اساطیر یونان و رٌم چنین وصف شده است: «دیونوسوس پسر زئوس و سمله، که مورد علاقه زئوس بود، از او خواست تا با تمام نیرو و جلال ایزدی بر او ظاهر شود و زئوس نیز برای رضای او به این امر تن داد؛ ولی سمله که قدرت تحمل مشاهده انوار جمال عاشق خویش را نداشت، به حالت برق زده ای به زمین افتاد. زئوس به سرعت طفل شش ماهه او را که هنوز در شکم مادر بود بیرون کشید و آن را به ران خود دوخت و در پایان مدت مقرر، طفل را صحیح و سالم خارج کرد. این طفل، دیونوسوس، یعنی دوبار تولد یافته، نام گرفت.»یونان به نام «ینا»، که به روایتی در آسیا و به روایتی دیگر در اتیوپی یا آفریقا است، منتقل می شود. زئوس برای ناشناخته ماندن دیونوسوس او را به شکل بزغاله ای درمی آورد و مسؤولیت نگهداری اش را به الهه های آن سرزمین می سپارد. دیونوسوس در آغاز جوانی، انگور و روش استفاده از آن را کشف می کند و با قدرتی که در برکت بخشی و آبادانی تاکستان ها می یابد، ایزد شراب نام می گیرد.برای بزرگداشت دیونوسوس، هر ساله، آغاز فصل بهار، دسته های بزرگی از زنها، ساتیرها و سیلن ها (موجودات نیمه انسان - نیمه حیوان) به راه می افتادند و «دیتیرامب» را همراه با رقص و آواز سر می دادند و طی این مراسم، شبیه یا شمایل دیونوسوس را با خود حمل می کردند و به معبد مخصوص می بردند. در تمام این مدت، رقص و آواز برپا بود و حیواناتی را در پیش شمایل قربانی می کردند.این مراسم که «دیونوسیا» نام داشت، در میان وجد و شادی پرجذبه ای به پایان می رسید. «یکی از این جشنها که برای نخستین بار در آن درام یا در واقع تراژدی عرضه شد، چنان محبوبیتی یافت که بقیه دیونوسیاها را تحت الشعاع قرار داد و کانون تمام جشنها واقع شد. به این ترتیب، در سال ۵۳۴ قبل از میلاد، تراژدی و اجرای آن رسمیت یافت.
در ۵۴۴ ق. م حکومت آتن جشنواره نمایشی رسمی ای برگزار می کرد که در آن نمایشنامه نویسان برای جوایز رقابت می کردند. نمایش در آتن یک رویداد هر روزه نبود بلکه به دو روزِ تعطیلِ * (جشن شراب گیری) و مهم تر از آن به جشن دیونوسیای شهر یا دیونوسیای بزرگ، محدود می شد. جشن شراب گیری در ژانویه یا فوریه اتفاق می افتاد و دیونوسیای شهر در مارس یا آوریل. جشن دوم پنج یا شش روز به طول می انجامید و هر صبحِ سه روزِ پایانیِ جشن، یک تراژدی نویس سه نمایش تراژدی و یک ساتیر اجرا می کرد. این سه نمایشنامه نویس از قبل توسط یک قاضی داور که احتمالاً طرح نمایشنامه های فراوانی را مورد مطالعه قرار می داد، به دقت انتخاب شده بودند و هزینه اجرای آثار آن ها بخشی توسط حکومت و بخشی توسط شهروندان متمول پرداخت می شد. حکومت از این شهروندان با دستور به مساعدت به آن ها از طریق کمک مالی تجلیل می کرد. نمایشنامه نویس، موسیقی را هم تصنیف می کرد و بر آماده سازی”اجرا” نظارت می کرد و برخی اوقات نقشی هم ایفا می کرد. آن جایی که سه شاعر در ماه رقابت انتخاب شده بودند، به هر یک جایزه ای اعطا می شد. البته جایزه اول (پول و یک تاج گل) ارزشمندترین بود و گاهی بردن جایزه سوم افتخاری محسوب نمی شد.
در ۴۸۴ پ. م، آیسخولوس آتنی نخستین جایزهٔ خود را در مسابقهٔ درام دریافت کرد. از نود نمایشنامهٔ او هشت نمایشنامه به دست ما رسیده است. مشهورترینِ این آثار، پارسیان است که در سال ۴۷۲ پ. م تصنیف شد و نوعی بیانیهٔ سیاسی برای تبلیغ فتوحات آتن در جنگ سالامیس بود. در ۴۶۹ پ. م آیسخولوس مسابقهٔ درام را به رقیبی نیرومند واگذار کرد که سوفوکلس نام داشت. او در ۴۴۲ پ. م آنتیگونه (سوفوکل) را نوشت و بعدها با نوشتن ادیپ شهریار شهرتی دیرپا یافت. آن گاه اوریپیدس به عرصه وارد شد و در ۴۳۸ پ. م آلکستیس و در ۴۱۲ پ. م مده آ را بر صحنه برد.

دانشنامه آزاد فارسی

تراژِدی (tragedy)
در تئاتر، تراژدی نمایشی با مضمون جدی است که در آن شخصیتی معمولاً با فاجعه ای روبه رو می شود که ثمرۀ ضعف های شخصی او و یا حاصل شرایطی است که از اختیارش بیرون است. از نظر تاریخی، نگرۀ کلاسیک تراژدی، به گونه ای که تراژدی نویسان یونانی ـ آیسخولوس، ائوریپیدس، و سوفوکلس، و سِنِکا، تراژدی نویس رومی، بیان کردند در سنت نمایشی غرب حاکم بوده است. تراژدی های شکسپیر، نمایش نامه نویس انگلیسی، و مُعاصرانش به این گرایش دارند که توان بالقوۀ تلف شده را مثلاً در قدرت یک شخص (مکبث، ۱۶۰۵ـ۱۶۰۶؛ شاه لیر، ۱۶۰۵ـ۱۶۰۶، یا در عشق (رومئو و ژولیت، ۱۵۹۴ـ۱۵۹۵؛ اُتللو، ۱۶۰۴ـ۱۶۰۵) درگیر سازند. در اواخر قرن ۱۹ و قرن ۲۰ این مفهوم را رد کرده اند، که شخصیت تراژیک باید فردی والامرتبه، و سرگذشت او به سبک منظوم فاخری نوشته شده باشد. این امر، از جهات مختلف، بازتابی از دگرگونی اجتماعی است. نمایش نامه های ایبسن، نویسنده نروژی، چگونگی نابود شدن زندگی طبقۀ متوسط را ترسیم می کنند، در حالی که یوجین اونیل، تنسی ویلیامز، و آرتور میلر، نمایش نویسان امریکایی، و جان آزبورن انگلیسی به ترسیم قهرمانان مرد و زن تراژیک راستین طبقۀ کارگر می پردازند. تئاتر حماسی برشت، نمایش نامه نویس آلمانی، که در آن اَعمال زشت صاحبان زر و زور، زندگی عوام بی گناه را به فساد و تباهی می کشند، بر بسیاری از این تراژدی های اعتراض پیشی می گیرد که دل مشغولی های آنان، هنر نمایش و نثر اکسپرسیونیسم اوایل قرن ۲۰ را انعکاس می بخشند.
تحول تراژدی کلاسیک. نگرۀ تراژدی یونان را ارسطو متحول کرد، اما این سبکِ سنکای رومی (که آثارش احتمالاً به قصد خواندن نوشته شده اند تا اجرا) بود که در تراژدی های الیزابتی مارلو و شکسپیر، دو نمایش نامه نویس انگلیسی، تأثیر گذاشت. تراژدی کلاسیک فرانسوی تحت نفوذِ آثار سنکا و تفسیرهای ارسطو تحول یافت، همان کسی که نظریۀ سه وحدت زمان، مکان و موضوع را پدید آورد و راسین، یکی از بزرگ ترین نمایندگانش، آن را رعایت می کرد. در آلمان، تراژدی های گوته و شیلر به ملودرام مبالغه آمیز انجامید (اشتورم اوند درانگ)، که جای تراژدی ناب را گرفت. منظور تراژدی همواره آن بود که تأثیری سودمند بر تماشاگران خود بگذارد. کاتارسیس کلاسیک (تجربۀ پالایش عاطفی تماشاگر هنگام تماشای تراژدی) جای خود را به مفهوم بیگانه سازی برشت سپرد که تماشاگر در آن به لحاظ فکری (برخلاف عاطفی) درگیر می شود. باور برشت آن بود که تماشاگر عاطفی آن چه را اتفاق می افتد به ناچار می پذیرد، در صورتی که باید خشمگین شوند و سالن تئاتر را با این فکر ترک کنند که جلوی وقوع دوبارۀ چنین مصیبت هایی را بگیرند. به رغم تقسیم بندی کلی تراژدی ها به کلاسیک (که به شخصیت های والا می پرداخت) و جدید (که به آدم های معمولی می پردازد)، ژانر (گونه)ای منطقی، ولی کمتر معروف، از تراژدی وجود داشته که به رویدادهای مُعاصر پرداخته است. حتی تئاتر الیزابتی نیز آثاری را برروی صحنه می آورد که از رویدادهای معاصر خود الهام گرفته بود. پیسکاتور، نمایش نامه نویس آلمانی، کشمکش های سیاسی موجود در آلمانِ بین جنگ های جهانی اول و دوم را به نمایش درآورد. بدین سان، این گونۀ نمایشی از نمایش صرفاً عاطفی به سوی عرصۀ تبلیغات و تهییج سیاسی مردم حرکت کرد.

فرهنگ فارسی ساره

سوگنامه


نقل قول ها

تراژدی گونه ای نمایش برپایه رنج انسانی است که همراه شدن روان پالایی یا خشنودی را در شنوندگان یاد می کند.
• «اغلب از من می پرسند که چرا داستان هایم به تراژدی گرایش دارد. جواب من همواره این است: این تنها به من ارتباط ندارد. انسان فطرتاً موجودی تراژیک است. به محض اینکه بر زندگی پیرامونش آگاهی می یابد، پی می برد که باید دیر یا زود آن را ترک کند. تراژدی در همین جا نهفته است. موجودات دیگر نمی دانند که خواهند مُرد، اما انسان می داند که هر زندگی باید پایان پذیرد و می داند که این پایان تا ابد با انسان همراه است. او خویشان و دوستان را از دست می دهد و مرگ هم بی وقفه او را تهدید می کند. زندگی در بستر مسائل اجتماعی، آمیزه ای از شادی ها و اندوه ها، یافتن ها و از دست دادن ها، کامیابی ها و ناکامی هاست.» -> چنگیز آیتماتوف

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تراژدی یا غم نامه یا سوگ رنج نامه یا سوگ نامه یا سوگ نوشت، یکی از شکل های نمایش است که ریشه در مناسک مذهبی یونان باستان دارد.
تراژدی (terazedi)، نوعی نوشته یا نمایشی است که موضوعی غم انگیز دارد و غالباً بدبختی ها، شکنجه های جسمی و روحی و خیانت را نشان می دهد.
دیدگاه دهخدا
دهخدا آن را مأخوذ از واژۀ «تراگودیا»ی یونانی دانسته و می گوید: منظور از آن، اشعار حزن انگیزی است که به طور کلی اساس داستان آن بر افسانه ها یا حوادث تاریخی قرار دارد.
قهرمانان داستان های تراژدی
قهرمانان داستان های مذکور از اشخاص نام دار و مشهور انتخاب می شوند و حادثۀ مهمی ابداع می گردد که آن حادثه اعم از اینکه عشقی یا جنگی باشد، غالباً دارای نتایج تأثّرانگیز و دردناکی است و صحنه های داستان به نحوی طراحی می شود که انعکاس بدبختی ها و رنج های آن، روح خواننده را به شدت منقلب می سازد.
پیدایش
...

پیشنهاد کاربران

غم نامه

تراژدی
َکلمه ای است که در نمایش تاتر و نمایش های مدرسه است .
تراژدی کلمه ای است که نمایش غم انگیز را نشان میدهد

واژه " نژندبار " پارسی به معنای دربردارنده اندوه و دژم سخت به جای تراژدی پیشنهاد می گردد.

یعنی یک اتفاق وحشتناک


کلمات دیگر: