[ویکی فقه] آثار به دست آمده از ادوار کهن یونان باستان حکایت از روحیه مذهبى مردم این سامان دارد. پیشینه عقیدتى یونیان ریشه در مذاهب بدوى دارد: در دین عمومى یونان آثار و بقایاى آئین توتم وجود داشت. یونانیان، در سایه اعتقاد به ارواح خبیث مزاحم، به هزاران
خرافه پابند بودند. مردم در یونان قدیم به
توحید (یک خدائی) اعتقاد نداشتند و خدایان متفاوتی را می پرستیدند. در دین یونانیان سه عنصر اساسی وجود داشت: خدایان زمینی، خدایان اولمپی (آسمانی)، و اسرار یا عناصر رمزی یا عرفانی. از عوامل عمده ای یونانی گرایی در جهان
اسلام ایجاد جریان های فکری، روی آوردن منشیان فلسفه، تجدید حیات سیاسی
تسنن ، شکوفایی فلسفه و غیره را می توان نام برد.
یونان شبه جزیره کوچکى در جنوب شرقى اروپا است که از گذشته هاى دور مرکز هنر، فرهنگ و اندیشه بوده است. این کشور در زبان هاى اروپایى (Greece) خوانده مى شود و کلمه عربى اغریق از اینجا مى آید. نام یونان (Ionia) گرفته شده که یکى از بخش هاى یونان است. یونانیان کشور خود را هلاس (Hellas) مى نامند که نام افسانه اى نیاى یونانیان است. یونان یکى از کهن ترین سرزمین هاى مسکونى و متمدن جهان به شمار مى رود. آثار تمدن آن به ده ها قرن قبل از میلاد باز مى گردد. تمدن قدیمى آن به تمدن مینوسى معروف است که مرکز آن جزیره
کرت بود. یونانیان باستان از دو نژاد اصلى یونانى و اقوام دورى بودند.یونانی ها در نواحى مرکزى دریاى اژه و در آسیاى صغیر و دوری ها در سراسر جزیره کرت و جزائر مجاور آن زندگی مى کردند. حدود ده قرن قبل از میلاد، در نقاط مختلف یونان، اجتماعات و شهرهاى مستقل و منفردى بوجود آمدند که آنها را پولیس مى نامیدند. مهم ترین شهرهاى یونان، آتن، اسپارت و
تب بودند. یونان از قرن پنجم قبل از میلاد، وارث تمدن و فرهنگ فلسفى اجتماعى و هنرى بسیار برجسته اى مى شود که مهد فرهنگ ها و مذاهب علوم جهان
غرب است و به حد بسیار زیادى در شرق نیز دست اندرکار بوده است. این فرهنگ و تمدن یونانى که در قرون پنجم و چهارم و سوم (ق.م) به اوج مى رسد، با سقراط، افلاطون،
ارسطو و فیزیوکرات ها، قدرت و شکوفائى نبوغ یونانى را به اوج مى برد و بعد به حضیض مى آید و جذب قدرت اجتماعى و امپراطورى عظیم رومى مى شود.
ادیان و مذاهب یونان باستان
آثار به دست آمده از ادوار کهن یونان باستان حکایت از روحیه مذهبى مردم این سامان دارد. پیشینه عقیدتى یونیان ریشه در مذاهب بدوى دارد. در دین عمومى یونان آثار و بقایاى آئین توتم وجود داشت و گیاه مقدس در آن دیده مى شد. نوعى درخت بلوط جنبه
تقدس داشت و به عنوان هاتف و غیب گو بکار مى رفت. حیوانات مقدس مانند گاوز مینوتور یعنى غیب گو، از جانب
خدا در کریت قرار داشت. در افسانه هاى یونان هر یک از حیوانات مقدس غالبا جهت
قربانی براى خدایان به کار مى رفت.مانند سوسمار که قربانى معبد آپولون سوروکتون بود.
مرگ برخى از حیوانات با خدایان همراه بود؛ عقاب با زئوس بود و جغد در کنار آتته قرار داشت. تغییر شکل خدایان به شکل حیوانات غالبا در تاریخ دین به تکرار آمده است. زئوس به شکل قو درآمد تا لذا را که در جهان تخم مى گذارد فریب دهد. قو مربوط به توتمى است که سپس در مقام خدائى شناخته شد و به عنوان پدر براى فرزندان انسان به کار رفت.قربانى
حیوان مقدس یکى از مراسم بشمار مى رفت در آتن قربانى سالیانه گاو ملکوتى تحت تشریفاتى به نام بوفونیا انجام مى شد. در آتن دختران جوان لباس پوست خرس در بر مى کردند و نام حیوان را بر خود نهاده و به
رقص مشغول مى گشتند. اقوام اژه و آکئوس از نظر اصول به یک نیروى الهى بدون شخصیت عقیده داشتند که با ماناى بدوى قابل تطبیق است. این نیرو به طور خصوصى در بعضى از سنگ هاى مقدس که گمان داشتند از
آسمان افتاده است برقرار بود.زنان روحانى جهت تازه وارد در دین تشریفاتى انجام مى دادند تا او را از
گناه رهائى بخشیده و در دین نیروى مانا داخل نمایند. مردم یونان به ارواح بسیارى عقیده داشتند که در طبیعت ساکن بودند و مى توانستند به صورت انسان یا حیوان در آیند. ممکن بود روحى که در چشمه قرار داشت به صورت اسب نمایان گردد. ارواح مردگان به شکل مار و پرندگان، مخصوصا پروانه ظاهر مى شد، در زبان یونانى کلمه پروانه و
روح یک معنى دارد.
← باورهاى مذهبى یونان باستان
مردم در یونان قدیم به توحید (یک خدائی) اعتقاد نداشتند و خدایان متفاوتی را می پرستیدند. منشا اصلی این تصورات در یونان قدیم و چگونگی دقیق پیدایش آن ناروشن است. شناخت امروزی از این تصورات بیشتر متعلق به دوران های بعد هستند. اشعار هومر (Homer) که حدود ٩٠٠ سال قبل از میلاد مسیح می زیست و هزوید (Hesoid) که حدود ٧٠٠ سال قبل از میلاد مسیح می زیسته است از قدیمی ترین نوشته هائی هستند که البته تصورات دوران جدیدتر را منعکس می سازند.ظاهرا در سرائیدن افسانه های مزبور نه فقط این دو شاعر و نویسنده بلکه نویسندگان، متفکرین و شاعران متعددی شرکت داشته اند که هر کدام به فراخور حال و زمان این حق را برای خود قائل می شدند که بجای کاری که امروز آن را تاریخ نویسی می گوئیم. در بسیاری از موارد با حرکت از شخصیت های تاریخی واقعی افسانه های مزبور را بال و پر داده و خود دانسته هائی به آنها اضافه کنند. به این خاطر مرز بین واقعیت های تاریخی و افسانه ها در این نوشته ها روشن نیست. این مساله در
شاهنامه فردوسی نیز به نوع خود وجود دارد. خدایان یونان در المپ (Olymp) زندگی می کردند و به همین خاطر خدایان المپ نیز نامیده می شوند. آنان که
عمر جاویدان دارند در قصرهائی که هفائیستو (Hephaistos شخصیت وی در زیر توضیح داده خواهد شد، زندگی می کنند. خوراک آنان خوراک خدایان و مشربه آنان مشربه خدایان است که به آنها زندگی جاوید می بخشد. برخلاف آنچه که در ادیان دیگر به خدایان نسبت داده می شود، خدایان المپ قدرت بی پایان و لایزال ندارند و قدرت آنان توسط
سرنوشت محدود است.
← ریشه چندخدایی
...