مترادف تزیین : آذین، آرایش، زیب، زینت، زیور، آراستن، زینت دادن
برابر پارسی : آذین، آرایش، زیوردادن، فرآویز کردن
adornment, embellishment, ornament, trim, trimming
decoration
تزءين , ارايش , پيرايش
آذین، آرایش، زیب، زینت، زیور
آراستن، زینت دادن
۱. آذین، آرایش، زیب، زینت، زیور
۲. آراستن، زینت دادن
[موسیقی] تغییر موسیقی، معمولاً با اضافه کردن نتها، بهمنظور زیباتر یا مؤثرتر کردن آن یا نشان دادن تواناییهای اجراکننده [هنرهای تجسمی] افزودن عناصر تزیینی به یک سطح یا فضای دوبعدی برای زیباتر کردن آن
آذین، فرآویز کردن