مترادف رستاخیز : آخرت، حشر، عقبا، عقبی، غاشیه، قارعه، قیامت، محشر، معاد، نشور، بعث، بیداری، جنبش، قیام
رستاخیز
مترادف رستاخیز : آخرت، حشر، عقبا، عقبی، غاشیه، قارعه، قیامت، محشر، معاد، نشور، بعث، بیداری، جنبش، قیام
فارسی به انگلیسی
resurrection
Resurrection(Day)
مترادف و متضاد
قیام، احیا، رستاخیز کردن، رستاخیز، قیام عیسی از مردگان
۱. آخرت، حشر، عقبا، عقبی، غاشیه، قارعه، قیامت، محشر، معاد، نشور
۲. بعث، بیداری، جنبش، قیام
آخرت، حشر، عقبا، عقبی، غاشیه، قارعه، قیامت، محشر، معاد، نشور
بعث، بیداری، جنبش، قیام
فرهنگ فارسی
بپاخاستن، جنبش، قیام، قیام عمومی، روزحشر
( اسم ) برخاستن مردگان بعث .
یا رستاخیز
روز رستاخیز .روزی که مردگان بامر خدا زنده گردند و باعمال آنان رسیدگی شود روز قیامت محشر .
( اسم ) برخاستن مردگان بعث .
یا رستاخیز
روز رستاخیز .روزی که مردگان بامر خدا زنده گردند و باعمال آنان رسیدگی شود روز قیامت محشر .
فرهنگ معین
(رَ ) (اِمر. ) رستخیز، قیامت ، به پا خاستن مردگان .
لغت نامه دهخدا
رستاخیز. [ رِ ] (اِ مرکب ) رَستاخیز. (فرهنگ نظام ) (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به رَستاخیز و رستخیز در همه ٔ معانی و فرهنگ نظام شود.
رستاخیز. [ رَ ] (اِ مرکب ) (از: رستا، رسته ، مُرده + خیز) رستخیز. برخاستن مردگان . بعث . (فرهنگ فارسی معین ). روز قیامت و محشر. (ناظم الاطباء). قیامت را گویند که محشر باشد. (برهان ) (از شعوری ج 2 ص 23). قیامت . (از غیاث اللغات ). روزی که مردگان به امر خدا زنده گردند و به اعمال آنان رسیدگی شود. روز قیامت . محشر. (فرهنگ فارسی معین ج 5). به ضم اول یعنی قیامت و معنی ترکیبی آن روییدن وبرخاستن است ، و رستخیز نیز به همین معنی است . مؤلف گوید: این لغت در اصل راست خیز بوده یعنی ایستاده . چون روز قیامت تمام مردگان زنده شده به پای ایستند آن روز را روز راست خیز گفته اند و رستخیز مخفف آن است وترجمه ٔ آن به عربی روز قیام است یعنی راست ایستادن ... (انجمن آرا) (از آنندراج ). در سراج اللغات رستاخیز و رستخیز بالضم است . (از آنندراج ) (غیاث اللغات ). آقای پورداود گوید: کلمه ٔ رستاخیز مرکب از راست و خیز چنانکه رضاقلیخان هدایت در فرهنگ انجمن آرای ناصری پنداشته نیست ، بلکه از لغت ایرست که در پهلوی ریستک و ریسته و یا ریست شده و به معنی مرده و درگذشته است ترکیب یافته و بنابراین رستاخیز یا رستخیز یعنی برخاستن مردگان ... (یشتها ج 2 ص 332). و نیز رجوع به حاشیه ٔ لغت رستاخیز در برهان قاطع چ معین شود. رستخیز. قیامت . ساعت . روز شمار. روز جزا. یوم الحساب . یوم الدین . یوم الفصل . یوم الحشر. یوم القیامة. یوم النشور. طامة. طامةالکبری . یوم التناد. یوم التنادی . حشر. نشر.نشور. عرصات . حاقة. قارعة. واقعة. ازفة. آزفة. صافة. معاد. یوم فزع اکبر. (یادداشت مؤلف ) :
کفن پوشید و تیغ تیز برداشت
جهان فریاد رستاخیز برداشت .
سنان بر سینه ها سر تیز کرده
جهان را روز رستاخیز کرده .
زندگی مرگ گور رستاخیز
در کتب خوانده ای و میخوانی .
هین چه آوردید دستاویز را
ارمغان روز رستاخیز را.
مردم از فتنه گریزند و ندانند که ما
به تمنای در حسرت رستاخیزیم .
روز رستاخیز کآنجا کس نپردازد به کس
من نپردازم به هیچ از گفتگوی یار خویش .
پیاله بر کفنم بند تا سحرگه حشر
به می ز دل ببرم هول روز رستاخیز.
و رجوع به مترادفات کلمه و رستخیز شود. || هنگامه . (ناظم الاطباء). بمجاز، شور و غوغا و فریاد : رستاخیز و نفیر از علیاآباد بخاست . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 580). و سعادت و ظفر شهریاری بر او رستاخیز آورده . (راحةالصدور راوندی ).
- رستاخیز فکندن ؛ هنگامه بپا کردن . غوغا افکندن :
ز آب جیحون گذشت و آمد نیز
در خراسان فکند رستاخیز.
کفن پوشید و تیغ تیز برداشت
جهان فریاد رستاخیز برداشت .
نظامی .
سنان بر سینه ها سر تیز کرده
جهان را روز رستاخیز کرده .
نظامی .
زندگی مرگ گور رستاخیز
در کتب خوانده ای و میخوانی .
کمال الدین اسماعیل .
هین چه آوردید دستاویز را
ارمغان روز رستاخیز را.
مولوی .
مردم از فتنه گریزند و ندانند که ما
به تمنای در حسرت رستاخیزیم .
سعدی .
روز رستاخیز کآنجا کس نپردازد به کس
من نپردازم به هیچ از گفتگوی یار خویش .
سعدی .
پیاله بر کفنم بند تا سحرگه حشر
به می ز دل ببرم هول روز رستاخیز.
حافظ.
و رجوع به مترادفات کلمه و رستخیز شود. || هنگامه . (ناظم الاطباء). بمجاز، شور و غوغا و فریاد : رستاخیز و نفیر از علیاآباد بخاست . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 580). و سعادت و ظفر شهریاری بر او رستاخیز آورده . (راحةالصدور راوندی ).
- رستاخیز فکندن ؛ هنگامه بپا کردن . غوغا افکندن :
ز آب جیحون گذشت و آمد نیز
در خراسان فکند رستاخیز.
نظامی .
رستاخیز. [ رَ ] ( اِ مرکب ) ( از: رستا، رسته ، مُرده + خیز ) رستخیز. برخاستن مردگان. بعث. ( فرهنگ فارسی معین ). روز قیامت و محشر. ( ناظم الاطباء ). قیامت را گویند که محشر باشد. ( برهان ) ( از شعوری ج 2 ص 23 ). قیامت. ( از غیاث اللغات ). روزی که مردگان به امر خدا زنده گردند و به اعمال آنان رسیدگی شود. روز قیامت. محشر. ( فرهنگ فارسی معین ج 5 ). به ضم اول یعنی قیامت و معنی ترکیبی آن روییدن وبرخاستن است ، و رستخیز نیز به همین معنی است. مؤلف گوید: این لغت در اصل راست خیز بوده یعنی ایستاده. چون روز قیامت تمام مردگان زنده شده به پای ایستند آن روز را روز راست خیز گفته اند و رستخیز مخفف آن است وترجمه آن به عربی روز قیام است یعنی راست ایستادن... ( انجمن آرا ) ( از آنندراج ). در سراج اللغات رستاخیز و رستخیز بالضم است. ( از آنندراج ) ( غیاث اللغات ). آقای پورداود گوید: کلمه رستاخیز مرکب از راست و خیز چنانکه رضاقلیخان هدایت در فرهنگ انجمن آرای ناصری پنداشته نیست ، بلکه از لغت ایرست که در پهلوی ریستک و ریسته و یا ریست شده و به معنی مرده و درگذشته است ترکیب یافته و بنابراین رستاخیز یا رستخیز یعنی برخاستن مردگان... ( یشتها ج 2 ص 332 ). و نیز رجوع به حاشیه لغت رستاخیز در برهان قاطع چ معین شود. رستخیز. قیامت. ساعت. روز شمار. روز جزا. یوم الحساب. یوم الدین. یوم الفصل. یوم الحشر. یوم القیامة. یوم النشور. طامة. طامةالکبری. یوم التناد. یوم التنادی. حشر. نشر.نشور. عرصات. حاقة. قارعة. واقعة. ازفة. آزفة. صافة. معاد. یوم فزع اکبر. ( یادداشت مؤلف ) :
کفن پوشید و تیغ تیز برداشت
جهان فریاد رستاخیز برداشت.
جهان را روز رستاخیز کرده.
در کتب خوانده ای و میخوانی.
ارمغان روز رستاخیز را.
به تمنای در حسرت رستاخیزیم.
من نپردازم به هیچ از گفتگوی یار خویش.
به می ز دل ببرم هول روز رستاخیز.
کفن پوشید و تیغ تیز برداشت
جهان فریاد رستاخیز برداشت.
نظامی.
سنان بر سینه ها سر تیز کرده جهان را روز رستاخیز کرده.
نظامی.
زندگی مرگ گور رستاخیزدر کتب خوانده ای و میخوانی.
کمال الدین اسماعیل.
هین چه آوردید دستاویز راارمغان روز رستاخیز را.
مولوی.
مردم از فتنه گریزند و ندانند که مابه تمنای در حسرت رستاخیزیم.
سعدی.
روز رستاخیز کآنجا کس نپردازد به کس من نپردازم به هیچ از گفتگوی یار خویش.
سعدی.
پیاله بر کفنم بند تا سحرگه حشربه می ز دل ببرم هول روز رستاخیز.
حافظ.
و رجوع به مترادفات کلمه و رستخیز شود. || هنگامه. ( ناظم الاطباء ). بمجاز، شور و غوغا و فریاد : رستاخیز و نفیر از علیاآباد بخاست. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 580 ). و سعادت و ظفر شهریاری بر او رستاخیز آورده. ( راحةالصدور راوندی ).فرهنگ عمید
۱. به پا خاستن، جنبش، قیام، قیام عمومی.
۲. (اسم ) روز حشر و قیامت، رستخیز، ستخیز.
۲. (اسم ) روز حشر و قیامت، رستخیز، ستخیز.
دانشنامه عمومی
رَستاخیز یا زنده شدن مردگان یا قیامت مفهومی است به معنای زنده شدن یک موجود پس از مرگ. این واژه تا حد زیادی یک مفهوم دینی است و از دو جنبه مختلف مورد استفاده قرار می گیرد، یکی اعتقاد به زنده شدن ارواح فردی که در حال حاضر رو به پیشرفت است (آرمان گرایی مسیحی، معادشناسی ادراکی)، و دوم رویکرد دیگری است که فقط یکبار و به صورت «زنده شدن مردگان» در پایان جهان اتفاق می افتد. بیشتر معادشناسان، معتقد به یک رستاخیز جهانی هستند که طی آن تمام مردمان متعلق به همه قرون و اعصار تاریخ زنده می شوند. رستاخیز مردگان یک بنیاد اعتقادی در معادشناسی ادیان ابراهیمی است. در تعدادی از ادیان کهن، خدای زندگی، مرگ و تولد مجدد، خدایی است که می می راند و زنده می کند. مرگ و رستاخیز عیسی تمرکز اصلی مسیحیت است.روح، بخش الهی و فناناپذیر ذهن (ضمیر) انسان است و بعضی معتقدند که همان وسیله اصلی است که مردم از طریق آن زنده می شوند زیرا براساس قانون علیت ماورای ماده، ماده را به وجود آورده و این ماورای ماده همان روح است که بخشی از ذات خداوند واحد است و درک آن خارج از فهم بشر است چون قوانین فیزیک بر آن مؤثر نیست.مباحث دینی به دنبال دانستن این هستند که کدامیک از انواع رستاخیز واقعیت دارد؛ یک رستاخیز روحانی به همراه جسم روحانی مانند بهشت یا یک رستاخیز جسمانی به همراه جسم بازسازی شده انسان.در حالیکه بسیاری از مسیحیان اعتقاد دارند، رستاخیز عیسی با بدن جسمانی بود و عده کمی معتقدند که روحانی بود.
الیاس نبی دعا می کند و خداوند پسر جوانی را مجدد زنده می کند
الیسع پسر زنی به نام شونامیت را زنده می کند این بسیار شبیه بود به تولد کودکی که او قبلاً پیشگویی کرده بود.
بدن یک مرده بر قبر الیاس نبی پرت می شود و وقتی که بدنش با استخوان های الیاس نبی تماس می یابد مجدد زنده می شود
به صورت مستند موارد نادری از زنده شدن کسانی موجود هست که از نظر بالینی مرده اند؛ این ها به شکل علمی به عنوان «سندرم لازاروس» طبقه بندی شده اند؛ اصطلاحی که برگرفته از داستان انجیل دربارهٔ «رستاخیز ایلعاذر» است.
واژه رستاخیز از واژه رِست به اضافه خیز ترکیب شده است. رست در فارسی میانه به معنای مُرده و درگذشته است و رستاخیز یعنی برخاستن مردگان.
مفهوم رستاخیز در مکتوبات برخی از ادیان غیرابراهیمی باستانی در خاور میانه یافت می شود. بقایای چند دست نوشته مصری و کنعانی به مرگ و برخاستن خدایانی مانند اُزیریس و بعل اشاره دارد. جیمز فریزر در کتاب خود به نام تنه درخت طلایی از مرگ و برخاستن خدایان گزارش داده است.اما منابع بسیاری از نمونه های ارائه شده توسط او، به عقیده محققان مختلف، تحریف شده است.در یک رویکرد مثبت تر متینجر در کتاب اخیر خود استدلال می کند که دسته بندی ظهور و بازگشت به زندگی برای خدایان زیر قابل توجه است: أوغاریت بعل، ملکارت، آدونیس، اِشمان، ازیریس و دامازی
الیاس نبی دعا می کند و خداوند پسر جوانی را مجدد زنده می کند
الیسع پسر زنی به نام شونامیت را زنده می کند این بسیار شبیه بود به تولد کودکی که او قبلاً پیشگویی کرده بود.
بدن یک مرده بر قبر الیاس نبی پرت می شود و وقتی که بدنش با استخوان های الیاس نبی تماس می یابد مجدد زنده می شود
به صورت مستند موارد نادری از زنده شدن کسانی موجود هست که از نظر بالینی مرده اند؛ این ها به شکل علمی به عنوان «سندرم لازاروس» طبقه بندی شده اند؛ اصطلاحی که برگرفته از داستان انجیل دربارهٔ «رستاخیز ایلعاذر» است.
واژه رستاخیز از واژه رِست به اضافه خیز ترکیب شده است. رست در فارسی میانه به معنای مُرده و درگذشته است و رستاخیز یعنی برخاستن مردگان.
مفهوم رستاخیز در مکتوبات برخی از ادیان غیرابراهیمی باستانی در خاور میانه یافت می شود. بقایای چند دست نوشته مصری و کنعانی به مرگ و برخاستن خدایانی مانند اُزیریس و بعل اشاره دارد. جیمز فریزر در کتاب خود به نام تنه درخت طلایی از مرگ و برخاستن خدایان گزارش داده است.اما منابع بسیاری از نمونه های ارائه شده توسط او، به عقیده محققان مختلف، تحریف شده است.در یک رویکرد مثبت تر متینجر در کتاب اخیر خود استدلال می کند که دسته بندی ظهور و بازگشت به زندگی برای خدایان زیر قابل توجه است: أوغاریت بعل، ملکارت، آدونیس، اِشمان، ازیریس و دامازی
wiki: بلژیک نوشته شده است. این کتاب یکی از آثار مشهور ادبی جهان است.
wiki: رستاخیز (کتاب مترلینگ)
رستاخیز (کتاب مترلینک). رستاخیز نام یک کتاب ادبی است که توسط موریس مترلینک، نویسندهٔ اهل بلژیک نوشته شده است.نبو
wiki: رستاخیز (کتاب مترلینک)
دانشنامه آزاد فارسی
رستاخیز (resurrection)
در مسیحیت، یهودیت، و اسلام، زنده شدن مردگان در روز موعود. در مسیحیت به طور خاص به قیام پس از تصلیب عیسی مسیح در روز سوم هم اطلاق می شود، که باور به آن از اصول عقاید مسیحیان شده و عید قیام/فصح به مناسبت آن است. عقیده به رستاخیز در دین زردشت نیز یافت می شود. یهودیان هم بدان اعتقاد راسخ دارند، هرچند تا نخستین سده های مسیحی، اختلافی میان برخی فرقه های یهود چون فریسی ها (معتقدان به رستاخیر) و صدوقی ها (منکران رستاخیز) وجود داشت. رستاخیز یکی از محورهای اصلی پیام ادیان توحیدی را تشکیل می دهد. درباره اسلام ← قیامت؛ معاد؛ آخرت
در مسیحیت، یهودیت، و اسلام، زنده شدن مردگان در روز موعود. در مسیحیت به طور خاص به قیام پس از تصلیب عیسی مسیح در روز سوم هم اطلاق می شود، که باور به آن از اصول عقاید مسیحیان شده و عید قیام/فصح به مناسبت آن است. عقیده به رستاخیز در دین زردشت نیز یافت می شود. یهودیان هم بدان اعتقاد راسخ دارند، هرچند تا نخستین سده های مسیحی، اختلافی میان برخی فرقه های یهود چون فریسی ها (معتقدان به رستاخیر) و صدوقی ها (منکران رستاخیز) وجود داشت. رستاخیز یکی از محورهای اصلی پیام ادیان توحیدی را تشکیل می دهد. درباره اسلام ← قیامت؛ معاد؛ آخرت
wikijoo: رستاخیز
رستاخیز (نشریه). روزنامۀ سیاسی، اجتماعی، خبری، ادبی، ارگان حزب رستاخیز ملت ایران، چاپ تهران. به مدیرمسئولی و سردبیر مهدی سمسار، از ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷، منتشر می شد.
wikijoo: رستاخیز_(نشریه)
دانشنامه اسلامی
[ویکی شیعه] رستاخیز (فیلم). رستاخیز یا حسین، آنکه گفت نه فیلم سینمایی ایرانی در گونه تاریخی که به وقایع نهضت امام حسین (ع) پرداخته است. احمد رضا درویش کارگردان و نویسنده فیلم، تولید این اثر سینمایی را در سال ۱۳۹۱ش به پایان رساند.
رستاخیز داستان واقعه کربلا با محوریت بُکَیر فرزند حُرّ بن یزید ریاحی است که به قیام حضرت سید الشهدا، خلافت یزید بن معاویه، نحوه به حکومت رسیدن عبید الله بن زیاد در کوفه و خرده جریاناتی با محوریت تاریخی آن دوران می پردازد.
فیلم که برنده ۸ سیمرغ بلورین در جشنواره فیلم فجر گردید در اکران عمومی با مشکلات و انتقاداتی مواجه گردید. برخی مراجع تقلید و چهره های مذهبی به این فیلم و مضمون آن انتقادات شدیدی داشته و آن را مطابق با واقعیتهای تاریخی ندانستند. نمایش چهره اهل بیت (ع) به خصوص حضرت عباس (ع) علت عمده اعتراض و مخالفت برخی مراجع تقلید مانند آیت الله وحید خراسانی و آیت الله مکارم شیرازی ، به رستاخیز بود.
اعتراضات دامنه دار باعث شد که این اثر سینمایی مدت کوتاهی پس از اولین نمایش عمومی از صف اکران در سینماهای ایران خارج شود.
کسب جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی در جشنواره فیلم فجر و جایزه بهترین فیلم در جشنواره بین المللی فیلم بغداد در سال ۲۰۱۵م از افتخارات فیلم رستاخیز است.
داستان فیلم به وقایع پس از مرگ معاویه بن ابی سفیان میپردازد و با جریان ارسال نامه یزید جانشین وی به والی مدینه برای گرفتن بیعت از امام سوم شیعیان (ع) آغاز می شود. بُکیر ابن حُر جوانی پرشور و حقیقت جو به عنوان پیک ویژه مامور رساندن نامه است و در مدینه از مضمون نامه مبنی بر دستور قتل امام حسین (ع) آگاه میشود؛ وی در مکه امام (ع) را دیده و با افکار و اندیشه هایش آشنا می شود. نامه نگاری اهالی کوفه و دعوت از امام سوم شیعیان و پس از آن وقایع محرم سال ۶۱ ق و شهادت امام حسین (ع) ویارانش از موضوعاتی هستند که در این اثر سینمایی به تصویر در آمده اند. بُکیر ابن ِ حُر، حامل نامه یزید به مدینه، در این حادثه به همراه پدرش حر بن یزید ریاحی حضور داشته و اولین کسانی هستند که مقابل کاروان امام قرار می گیرند اما با گذشت حوادثی و در روز عاشورا، بکیر و پدرش حقانیت حسین (ع) را درک می کنند.
داستان فیلم به وقایع پس از مرگ معاویه بن ابی سفیان میپردازد و با جریان ارسال نامه یزید جانشین وی به والی مدینه برای گرفتن بیعت از امام سوم شیعیان (ع) آغاز می شود. بُکیر ابن حُر جوانی پرشور و حقیقت جو به عنوان پیک ویژه مامور رساندن نامه است و در مدینه از مضمون نامه مبنی بر دستور قتل امام حسین (ع) آگاه میشود؛ وی در مکه امام (ع) را دیده و با افکار و اندیشه هایش آشنا می شود. نامه نگاری اهالی کوفه و دعوت از امام سوم شیعیان و پس از آن وقایع محرم سال ۶۱ ق و شهادت امام حسین (ع) ویارانش از موضوعاتی هستند که در این اثر سینمایی به تصویر در آمده اند. بُکیر ابن ِ حُر، حامل نامه یزید به مدینه، در این حادثه به همراه پدرش حر بن یزید ریاحی حضور داشته و اولین کسانی هستند که مقابل کاروان امام قرار می گیرند اما با گذشت حوادثی و در روز عاشورا، بکیر و پدرش حقانیت حسین (ع) را درک می کنند.
پیشنهاد کاربران
رَستاخیز به باور برانگیخته شدن پس از مرگ اشاره می کند. در فارسی رست به معنی پیکر مرده است و معنی واژگانی رستاخیز ( رست+آ+خیز ) «برخاستن جسدها» است. [۱]
رستاخیز در مصر باستان
در باور مصریان باستان٬ روز داوری در هنگامهٔ پس از مرگ و پس از مومیایی شدن٬ با گواهی و اعتراف به پاکی از سوی شخص مرده در حضور اوزیریس و سایر خدایان٬ اتفاق می افتد. کسی که به نیکی اثبات شده٬ به زندگی پس از مرگ می رفت و کسی که در اثبات بی گناهی ناتوان می بود٬ خوراک درندگانی با نیم تنه تمساح و نیم دیگر شیر می شد. [۲]
رستاخیز در دین زرتشت
نوشتار اصلی: سوشیانت
در آئین زرتشت و بنا بر گات ها٬ در هزارهٔ سوم یا پایان جهان٬ نجات دهنده ای بنام سوشیانت ظهور می کند و خوبی و شادی در جهان حکم فرما میگردد. سپس مردگان زنده می شوند٬ بدکاران نابود و نیکوکاران به زندگی جاودانی میرسند . [۳]
رستاخیز در مسیحیت
تعریف رستاخیز در مسیحیت و به ویژه در بین کاتولیک ها به همان معنای زنده شدن مردگان آمده. ولی از نظر منابع در کتاب مقدس و انجیل٬ یکی در انجیل متی باب ۲۵ به روشنی به رستاخیز نهایی اشاره شده و دیگری در کتاب مکاشفه ( بخش پایانی انجیل ) باب ۲۰ تعریف شده است. [۴]
« آنگاه تخت بزرگ سفیدی دیدم. برآن کسی نشسته بود که زمین و آسمان از وی گریختند۱۲سپس مرده گان را دیدم که از بزرگ و کوچک ( برخاسته ) در برابر خدا ایستاده اند. دفترها باز شد و مرده گان طبق آن محاکمه شدند۱۳بنابراین دریا و زمین و قبرها٬ مرده گانی که در خود داشتند تحویل دادند تا مطابق اعمالشان محاکمه شوند۱۴» کتاب مکاشفه - عهد جدید: باب ۲۰ و آیات ۱۱ الی ۱۴
رستاخیز ( قیامت ) در قرآن
آنچه از قرآن در وصف روز قیامت بدست می آید این است که روز قیامت روزی است که هیچ سبب و واسطه ای بین خدا و مردم حاجب و مانع نمی شود و از ظاهر قرآن و سنت چنین بدست می آید که نسل بشر که منتهی به آدم و حوا می شود، تا آنروز منقرض می گردد. [۵]
موضوع باز شدن آسمانها و زمین از حالت پیوسته در آیه زیر از سوره انبیاء اشاره شده است:
«آیا کسانی که کفر ورزیدند ندانستند که آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند، و ما آن دو را از هم جدا ساختیم» [۶]
همچنین موضوع پایان دنیا و بازگشتن آسمان به حالت اول نیز در چند آیه بعد از همان سوره اشاره شده است:
«روزی که آسمان را همچون در پیچیدن صفحه نامه ها در میپیچیم. همان گونه که بار نخست آفرینش را آغاز کردیم، دوباره آن را بازمیگردانیم. وعده ای است بر عهده ما، که ما انجام دهنده آنیم. » [۷]
جستارهای پیوسته
معاد در اسلام
روز قیامت در اسلام
سوره قیامت ( قرآن )
پانویس
↑ لغت نامه دهخدا : رستاخیز
↑ دانشنامه مصور اساطیر و ادیان جهان: ریچارد کاوندیش تهران، نشر علم، چاپ اوّل، ۱۳۸۷، ص ۱۴۸
↑ دین بهی، فلسفه دین زرتشت نوشته مهرداد مهرین٬ تهران۱۳۶۲
↑ کتاب مقدس - عهد جدید: کتاب متی و کتاب مکاشفه
↑ طباطبایی، محمد حسین. تفسیر المیزان، جلد سوم، قم، انتشارات دارالعلم، ۱۳۴۶.
↑ قرآن ۲۱:۳۰
↑ قرآن ۲۱:۱۰۴
از ویکی پدیا
رستاخیز در مصر باستان
در باور مصریان باستان٬ روز داوری در هنگامهٔ پس از مرگ و پس از مومیایی شدن٬ با گواهی و اعتراف به پاکی از سوی شخص مرده در حضور اوزیریس و سایر خدایان٬ اتفاق می افتد. کسی که به نیکی اثبات شده٬ به زندگی پس از مرگ می رفت و کسی که در اثبات بی گناهی ناتوان می بود٬ خوراک درندگانی با نیم تنه تمساح و نیم دیگر شیر می شد. [۲]
رستاخیز در دین زرتشت
نوشتار اصلی: سوشیانت
در آئین زرتشت و بنا بر گات ها٬ در هزارهٔ سوم یا پایان جهان٬ نجات دهنده ای بنام سوشیانت ظهور می کند و خوبی و شادی در جهان حکم فرما میگردد. سپس مردگان زنده می شوند٬ بدکاران نابود و نیکوکاران به زندگی جاودانی میرسند . [۳]
رستاخیز در مسیحیت
تعریف رستاخیز در مسیحیت و به ویژه در بین کاتولیک ها به همان معنای زنده شدن مردگان آمده. ولی از نظر منابع در کتاب مقدس و انجیل٬ یکی در انجیل متی باب ۲۵ به روشنی به رستاخیز نهایی اشاره شده و دیگری در کتاب مکاشفه ( بخش پایانی انجیل ) باب ۲۰ تعریف شده است. [۴]
« آنگاه تخت بزرگ سفیدی دیدم. برآن کسی نشسته بود که زمین و آسمان از وی گریختند۱۲سپس مرده گان را دیدم که از بزرگ و کوچک ( برخاسته ) در برابر خدا ایستاده اند. دفترها باز شد و مرده گان طبق آن محاکمه شدند۱۳بنابراین دریا و زمین و قبرها٬ مرده گانی که در خود داشتند تحویل دادند تا مطابق اعمالشان محاکمه شوند۱۴» کتاب مکاشفه - عهد جدید: باب ۲۰ و آیات ۱۱ الی ۱۴
رستاخیز ( قیامت ) در قرآن
آنچه از قرآن در وصف روز قیامت بدست می آید این است که روز قیامت روزی است که هیچ سبب و واسطه ای بین خدا و مردم حاجب و مانع نمی شود و از ظاهر قرآن و سنت چنین بدست می آید که نسل بشر که منتهی به آدم و حوا می شود، تا آنروز منقرض می گردد. [۵]
موضوع باز شدن آسمانها و زمین از حالت پیوسته در آیه زیر از سوره انبیاء اشاره شده است:
«آیا کسانی که کفر ورزیدند ندانستند که آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند، و ما آن دو را از هم جدا ساختیم» [۶]
همچنین موضوع پایان دنیا و بازگشتن آسمان به حالت اول نیز در چند آیه بعد از همان سوره اشاره شده است:
«روزی که آسمان را همچون در پیچیدن صفحه نامه ها در میپیچیم. همان گونه که بار نخست آفرینش را آغاز کردیم، دوباره آن را بازمیگردانیم. وعده ای است بر عهده ما، که ما انجام دهنده آنیم. » [۷]
جستارهای پیوسته
معاد در اسلام
روز قیامت در اسلام
سوره قیامت ( قرآن )
پانویس
↑ لغت نامه دهخدا : رستاخیز
↑ دانشنامه مصور اساطیر و ادیان جهان: ریچارد کاوندیش تهران، نشر علم، چاپ اوّل، ۱۳۸۷، ص ۱۴۸
↑ دین بهی، فلسفه دین زرتشت نوشته مهرداد مهرین٬ تهران۱۳۶۲
↑ کتاب مقدس - عهد جدید: کتاب متی و کتاب مکاشفه
↑ طباطبایی، محمد حسین. تفسیر المیزان، جلد سوم، قم، انتشارات دارالعلم، ۱۳۴۶.
↑ قرآن ۲۱:۳۰
↑ قرآن ۲۱:۱۰۴
از ویکی پدیا
نام آخرین حزب فرمایشی رژیم پهلوی ( حزب ماقبل آخری ایران نوین بود ) .
رس_، تا_خیز
رس=دسترس
تا=حرف اضافه
خیز=بلند شدن ، آمادگی نظامی، قائم شدن
رس=دسترس
تا=حرف اضافه
خیز=بلند شدن ، آمادگی نظامی، قائم شدن
رستاخیز=انتقام خدا از همه آفریده ها
انتقام مردگان از آفریده ها
کمین کردن مردگان
مرصاد خدای متعال
انتقام مردگان از آفریده ها
کمین کردن مردگان
مرصاد خدای متعال
طبق باور من مردگان از قبر بر انگیخته نمی شوند و وقوع آخر زمان و بر چیده شدن بساط عالم آنطوری که ادیان بخصوص دین اسلام آنرا به تصویر کشیده است، اتفاق نمی افتد. از دیدگاه دین برقراری دادگاه عدل الاهی در روز قیامت هدفی دیگری ندارد جز اجرای وعده هایی که در طول زندگی دنیوی به انسان داده شده است. اگر این وعده ها داده نمی شدند، آنگاه نیازی به باز پرسی و استنطاق و بازجویی ضرورتی نداشت.
در دین اسلام وجود عالم برزخ ، بر پایی دادگاه عدل اللهی را مازاد بر احتیاج می نماید، زیرا انسان فقط در عالم تکلیف و عمل مرتکب خطا و یا گناه میشود و پس از مرگ، انسان از قید عمل و تکلیف رها میشود. در عالم برزخ زندگی بدون تکلیف صورت میگیرد. زندگی برزخی همراه با پاداش بهشتی و عذاب جهنمی خواهد بود که در یکی از باغ های بهشتی و یا یکی از گودال های جهنمی سپری میشود. بنابر این هر فرد انسانی پس از مرگ سرنوشت زندگی جاودانه اش بطور دقیق از پیش تعیین گردیده است لذا نیازی به دادگاه رفتن ندارد. قاضی از پیش بدون محکمه حکم اش را کف دستش گذاشته است. کسی که به دیگران وعده میدهد باید سر قول اش بایستد و نحوه اجرای وعده ها را هم از پیش تعیین کند. قدیما میگفتند که اگر یک نادان سنگی را در یک چاه بیندازد، صد دانا مشکل بتوانند آن سنگ را از چاه در بیاورند. علم کیهان شناسی در صدد است که آن سنگ را از چاه درآورد. طبق نطریه علمی مه بانگ ( البته این نظریه علمی هنوز دوران شیرخوارگی و نوزادی را طی میکند ) کل کیهان بساطش روزی برچیده خواهد شد. البته این علم در حال حاظر ۳ نوع آینده را برای جهان پیش بینی نموده که هرکدام یکسوم از حقیقت علمی برخوردارند. یکی از این سرنوشت ها انقباض مجدد و جمع شدن کل محتوای کیهان در یک نقطه بسیار ریز و سپس انبساط آن نقطه و پیدایش مجدد اجزای کیهان. از آنجاییکه علم تجربی از راه مشاهدات و آزمایشات نطریات علمی را ارائه میدهد و مشاهده آینده عملا غیر ممکن است، لذا در مورد پیشگویی رویداد ها در آینده های دور و نزدیک ، به محاسبات احتمالی و تخمین زدن و مدل سازی ریاضی اکتفا میشود. با این وجود بعضی خیال پردازان به این احتمالات اکتفا نکرده و در مدل های خیالی خود سعی بر این دارند که یقین برسند و پایان راه را به روشنی ببینند. امروز اگر یک خیال پرداز پیدا شود و تصویر روشنی را از واقعیت و حقیقت و سرنوشت کل کیهان و انسان ارائه دهد و در جهت پر فروش نمودن آن به خداوند به چسبد و ادعا نماید که آن تصویر را از عالم غیب دریافت نموده است، شاید مسخره دست خاص و عام گردد. اگر یک فرد انسانی به جاودانه بودن زندگی خود و کل انسان باور داشته باشد، به وعده رسیدن به سعادت اخروی و و عده رسیدن به کمال مطلق و به خداوند اعتقاد و باور داشته باشد، اما به رستاخیز و برانگیخته شدن مردگان از قبور و الا آخر، آنطور که ترسیم شده در قرآن مجید و احادیث و روایات باور نداشته باشد، چه کار باید بکند ؟ آیا در پیش پای ما انسان ها و در پیش پای کیهان راه دیگری وجود دارد که از آن طریق بتوانیم به سمت خداوند رجعت کنیم و در سطح او از زندگی جاودانه و سعادت اخروی و کمال مطلق بر خوردار شویم ؟ یا این که ادیان امید دست یافتن به چنین راهی را از پیش به روی انسان بسته اند؟ من شخصا معتقدم که راه بسیار مطمعن تری در پیش پای انسان نهاده شده است تا راهی که ادیان مدعای آنند. خداوند از طریق وقوع مه بانگ های متوالی و هر بار با نوسازی جهان و رفع نواقص قبلی و ادامه تکامل کل هستی مادی و اجزای تشکیل دهنده آن ، مارا تا سطح خوبی، زیبایی ، دانش و قدرت مطلق خویش ارتقاء و صعود خواهد بخشید. در آن سطح هیچگونه جزا و عذابی در انتظار هیچ انسانی ننشسته است. لذا متاسفم برای باور مندانی که آرزو دارند در عالم آخرت پوست دشمنانشان که در دوزخ افتاده اند، قابل ترمیم باشد که زجر و عذاب آنان در آتش دوزخ دائمی و پایان ناپذیر باشد. زندگی جاودانه، بهشت ، سعادت اخروی و لقاء حق همه درست اما نه برای عده ای خاص، بلکه برای همه افراد انسانی و آنهم بدون استثناء. پذیرش این باور به سهولت صورت نمیگیرد، به صبری از نوع صبر خدایی نیاز خواهد داشت. ادیان خداوند را در انحصار خود در آورده اند، با احترام به ادیان باید کوشید که خدا را از انحصار و اسارت ادیان نجات داد.
در دین اسلام وجود عالم برزخ ، بر پایی دادگاه عدل اللهی را مازاد بر احتیاج می نماید، زیرا انسان فقط در عالم تکلیف و عمل مرتکب خطا و یا گناه میشود و پس از مرگ، انسان از قید عمل و تکلیف رها میشود. در عالم برزخ زندگی بدون تکلیف صورت میگیرد. زندگی برزخی همراه با پاداش بهشتی و عذاب جهنمی خواهد بود که در یکی از باغ های بهشتی و یا یکی از گودال های جهنمی سپری میشود. بنابر این هر فرد انسانی پس از مرگ سرنوشت زندگی جاودانه اش بطور دقیق از پیش تعیین گردیده است لذا نیازی به دادگاه رفتن ندارد. قاضی از پیش بدون محکمه حکم اش را کف دستش گذاشته است. کسی که به دیگران وعده میدهد باید سر قول اش بایستد و نحوه اجرای وعده ها را هم از پیش تعیین کند. قدیما میگفتند که اگر یک نادان سنگی را در یک چاه بیندازد، صد دانا مشکل بتوانند آن سنگ را از چاه در بیاورند. علم کیهان شناسی در صدد است که آن سنگ را از چاه درآورد. طبق نطریه علمی مه بانگ ( البته این نظریه علمی هنوز دوران شیرخوارگی و نوزادی را طی میکند ) کل کیهان بساطش روزی برچیده خواهد شد. البته این علم در حال حاظر ۳ نوع آینده را برای جهان پیش بینی نموده که هرکدام یکسوم از حقیقت علمی برخوردارند. یکی از این سرنوشت ها انقباض مجدد و جمع شدن کل محتوای کیهان در یک نقطه بسیار ریز و سپس انبساط آن نقطه و پیدایش مجدد اجزای کیهان. از آنجاییکه علم تجربی از راه مشاهدات و آزمایشات نطریات علمی را ارائه میدهد و مشاهده آینده عملا غیر ممکن است، لذا در مورد پیشگویی رویداد ها در آینده های دور و نزدیک ، به محاسبات احتمالی و تخمین زدن و مدل سازی ریاضی اکتفا میشود. با این وجود بعضی خیال پردازان به این احتمالات اکتفا نکرده و در مدل های خیالی خود سعی بر این دارند که یقین برسند و پایان راه را به روشنی ببینند. امروز اگر یک خیال پرداز پیدا شود و تصویر روشنی را از واقعیت و حقیقت و سرنوشت کل کیهان و انسان ارائه دهد و در جهت پر فروش نمودن آن به خداوند به چسبد و ادعا نماید که آن تصویر را از عالم غیب دریافت نموده است، شاید مسخره دست خاص و عام گردد. اگر یک فرد انسانی به جاودانه بودن زندگی خود و کل انسان باور داشته باشد، به وعده رسیدن به سعادت اخروی و و عده رسیدن به کمال مطلق و به خداوند اعتقاد و باور داشته باشد، اما به رستاخیز و برانگیخته شدن مردگان از قبور و الا آخر، آنطور که ترسیم شده در قرآن مجید و احادیث و روایات باور نداشته باشد، چه کار باید بکند ؟ آیا در پیش پای ما انسان ها و در پیش پای کیهان راه دیگری وجود دارد که از آن طریق بتوانیم به سمت خداوند رجعت کنیم و در سطح او از زندگی جاودانه و سعادت اخروی و کمال مطلق بر خوردار شویم ؟ یا این که ادیان امید دست یافتن به چنین راهی را از پیش به روی انسان بسته اند؟ من شخصا معتقدم که راه بسیار مطمعن تری در پیش پای انسان نهاده شده است تا راهی که ادیان مدعای آنند. خداوند از طریق وقوع مه بانگ های متوالی و هر بار با نوسازی جهان و رفع نواقص قبلی و ادامه تکامل کل هستی مادی و اجزای تشکیل دهنده آن ، مارا تا سطح خوبی، زیبایی ، دانش و قدرت مطلق خویش ارتقاء و صعود خواهد بخشید. در آن سطح هیچگونه جزا و عذابی در انتظار هیچ انسانی ننشسته است. لذا متاسفم برای باور مندانی که آرزو دارند در عالم آخرت پوست دشمنانشان که در دوزخ افتاده اند، قابل ترمیم باشد که زجر و عذاب آنان در آتش دوزخ دائمی و پایان ناپذیر باشد. زندگی جاودانه، بهشت ، سعادت اخروی و لقاء حق همه درست اما نه برای عده ای خاص، بلکه برای همه افراد انسانی و آنهم بدون استثناء. پذیرش این باور به سهولت صورت نمیگیرد، به صبری از نوع صبر خدایی نیاز خواهد داشت. ادیان خداوند را در انحصار خود در آورده اند، با احترام به ادیان باید کوشید که خدا را از انحصار و اسارت ادیان نجات داد.
پیاله بر کفنم بند تا سحر گه حشر
به می ز دل ببرم هول روز رستاخیز
حافظ!
چند بس تریاک بر کفن زاهد ریائی بند تا صبح گاه قیامت
به رنگ و بوی و طعم آن ببرد ز دل هولناکی روز رستا خیز
به می ز دل ببرم هول روز رستاخیز
حافظ!
چند بس تریاک بر کفن زاهد ریائی بند تا صبح گاه قیامت
به رنگ و بوی و طعم آن ببرد ز دل هولناکی روز رستا خیز
با اقتباس از آگوی عزیز،
حافظا بیاتا با هم
چند بس تریاک ناب هفگانی بر کفن زاهد ریائی بندیم
تا در صبح گاه قیامت
به رنگ و بوی و طعم آن ز سر و دل حال کند جنبش و
هیاهوی روز رستاخیز را
حافظا بیاتا با هم
چند بس تریاک ناب هفگانی بر کفن زاهد ریائی بندیم
تا در صبح گاه قیامت
به رنگ و بوی و طعم آن ز سر و دل حال کند جنبش و
هیاهوی روز رستاخیز را
آخرت، حشر، عقبا، عقبی، غاشیه، قارعه، قیامت، محشر، معاد، نشور، بعث، بیداری، جنبش، قیام
رست ریشه در مصدر رستن یا رها شدن دارد و خیز ریشه در مصدر جَستن یا پریدن. لذا رستاخیز به معنای رها شدن از طریق بر خاستن و آنهم به اصطلاح دینی بر خاستن از قبر می باشد. اما حقیقت این است که انسان بهمراه طبیعت و کیهان از راه چرخه یا زنجیره تولد و مرگ های بیشمار بهمراهی و هماهنگی با تسلسل تولد و مرگ کیهان از طریق سلسله قیامت ها ( به زبان علمی : مه بانگ های متوالی ) بر اثر نوسانات متوالی انقباض و انبساط هستی و وجود ، در پایان سفر آخرت به حالت معاد خواهد رسید و نه از راه رستاخیز یا برانگیخته شدن مردگان از قبر و معاد به معنای بازگشت به حالت مبداء می باشد. یعنی همه افراد انسانی بدون استثناء در پایان سفر آفرینش دوباره از آن حیات جاودانه اولیه در سطح کمال ایده آل بهشتی هستی و وجود برخوردار خواهند گردیدد و آن حیات تا زمانی ادامه خواهد یافت که خداوند متعال تصمیم به سفری دیگر بگیرد. البته خداوند از دیدگاه علمی و نه خداوند از دیدگاه دین و مذهب. در طول تاریخ تاکنون انسان اشتباها بر این باور و پندار بوده است که مفاهیم خدا و دین مثل یک دوقلوی سیامی بهم پیوسته اند و غیر قابل جدایی و تفکیک از هم می باشند. اما بر خلاف این پنداشت و باور اوهامی ؛ مفهوم خداوند و مفاهیم باور و ایمان تنها در اسارت و انحصار ادیان و مذاهب گوناگون و به اَشکال مختلف بوده اند، همان طور که در اعصار مختلف برده داری و بردگان در انحصار برده داران ؛ زمین ها در انحصار مالکین و سرمایه و ابزار تولید در انحصار سرمایه داران بوده اند، بهمان سان باور و ایمان انسان های اولیه هم بتدریج و در اعصار مختلف باستان در انحصار آئین ها ؛ ادیان و مذاهب مختلف در آمده اند. امروز بخوبی آگاهیم که چنین انحصاراتی جاودانه نبوده و قابل شکست می باشند. در آینده باور و ایمان هم از اسارت و انحصار دین و مذهب نجات خواهد یافت و انسان به رستگاری ؛ رهایی و شفای موعود نائل خواهد گردید. بهتر است به این نکته حساس توجه داشته باشیم که دین و مذهب صاحب و یا مالک بلا منازع مفاهیم خدا و باور یا اعتقاد ؛ ایمان ؛ اطمینان ؛ اعتماد و امید به خداوند نیستد. منظور اینکه انسان بدون دین و مذهب می تواند از طریق علم بطور روشن تر و حقیقی تر به خداوند باور و ایمان و امید داشته باشد و آنهم بدون اعمال دست و پاگیر و ترمز کننده و باز دارنده بلوغ قوای ادراکی فهم و عقل و تلف کننده عمر و وقت و انرژی از قبیل : ستایش ؛ پرستش ؛ نیایش ؛ مناجات ؛ عبادات ؛ احداث معابد و قربانی حیوانات ؛ دعا و طاعت و بندگی . زیرا خداوند از دیدگاه علمی بی نیاز مطلق است و به چنین اعمال پیش پا افتاده ای هیچگونه نیازی ندارد.
کلمات دیگر: