مترادف اخراج : تبعید، دفع، طرد، انفصال، پاک سازی، خلع، عزل، منفصل، تخلیه
متضاد اخراج : ادخال
برابر پارسی : بیرون، برونکرد، برکنارکردن ازکار، بیرون فرستادن، بیرون کردن، راندن، کنارگزاری
sending out, expulsion
ejection, eviction, expulsion, ouster, shakeout
تبعید، دفع، طرد، ≠ ادخال
انفصال، پاکسازی، خلع، عزل، منفصل
تخلیه
۱. تبعید، دفع، طرد،
۲. انفصال، پاکسازی، خلع، عزل، منفصل
۳. تخلیه ≠ ادخال
اخراج . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ خرج .
مولوی .
نسبتی .
راندن، کنارگزاری، بیرون کردن، بیرون فرستادن، برونکرد