کلمه جو
صفحه اصلی

زیرافکند

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) ۱ - تشک نهالی زیر انداز . ۲ - مقامی است از موسیقی کوچک .

لغت نامه دهخدا

زیرافکند. [ اَ ک َ ] ( ن مف مرکب ، اِ مرکب ) بمعنی زیرافکن است که نهالی و توشک و آنچه در زیر افکنده باشند. ( برهان ).زیرافکن. ( جهانگیری ) ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به زیرافکن شود. || نام مقامی است از موسیقی که آن کوچک است. ( برهان ). نام پرده ای از دوازده پرده ٔموسیقی. ( از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
آه کز یاد ره و پرده عراق
رفت از یادم دم تلخ فراق
وای کز تری زیرافکند خرد
خشک شد کشت دل من دل بمرد.
مولوی ( مثنوی چ خاور ص 45 ).
رجوع به زیرافکن شود.

فرهنگ عمید

= زیرافکن: آه کز یاد ره و پردۀ عراق / رفت از یادم دم تلخ فراق وای کز ترّیّ زیرافکند خُرد / خشک شد کشت دل من، دل بمرد (مولوی: ۱۲۳ ).

= زیرافکن: ◻︎ آه کز یاد ره و پردۀ عراق / رفت از یادم دم تلخ فراق ـ وای کز ترّیّ زیرافکند خُرد / خشک شد کشت دل من، دل بمرد (مولوی: ۱۲۳).


دانشنامه عمومی

زیرافکند یا زیرافگند نام یکی از ۱۲ مقام اصلی موسیقی قدیم ایران بوده است. نویسندهٔ رسالهٔ کنزالتحف در باب زیرافکند گفته است که این مقام را به همراه زنگوله و بزرگ باید بیشتر در مجالس اهالی عراق و تاجیک (مناطق مرکزی ایران) نواخت. وی همچنین مقام زیرافکند را همراه با مقام های راهوی، بزرگ، زنگوله و حسینی، مقامی حزن انگیز دانسته است. صفی الدین ارموی نیز مانند صاحب کنزالتحف، مقام زیرافکند را مقام غم (شدّ المحزون) می داند.
فخرالدینی، فرهاد (۱۳۹۲). تجزیه و تحلیل و شرح ردیف موسیقی ایران. تهران: نشر معین. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۶۵-۰۹۸-۰.
پورجوادی، امیرحسین (۱۳۷۴). «رساله موسیقی محمد بن محمود بن محمد نیشابوری». معارف. نورمگز (۳۴ و ۳۵): ۳۲–۷۰. دریافت شده در ۲ ژانویه ۲۰۱۷.
خضرایی، بهروز (۱۳۹۳). «زیرافکن، زیرافکند، زیرافگند» (PDF) (۱۴). فصلنامه داخلی خانه موسیقی ایرانی: ۱۴–۱۵. دریافت شده در ۲۲ مه ۲۰۱۷.
وجدانی، بهروز (۱۳۹۱). «مروری بر مفهوم واژه های دایره، دوایر، دور و ادوار در موسیقی ایرانی» (PDF) (۸). فصلنامه داخلی خانه موسیقی ایرانی: ۱۸–۱۹. دریافت شده در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۸.
نام زیرافکند را می توان در فهرست الحان منسوب به دورهٔ ساسانی دید. قابوس نامه که از کهن ترین منابعی در دورهٔ اسلام است که در آن به مقام های موسیقی اشاره کرده نیز از زیرافکن نام برده است. نام زیرافکند احتمالاً اشاره به افکندن (کنار گذاشتن و استفاده نکردن) از سیم چهارم ساز عود (که به آن زیر گفته می شده) اشاره دارد.
علا منجم در یکی کتاب های خود، به دو زیرافکند اشاره می کند: زیرافکند بزرگ و زیرافکند خُرد. وی می گوید مقام های اصلی هفت عدد هستند، که هرکدام به یکی از ستارگان منسوبند، و از هرکدام از این مقام ها نیز یک مقامِ فرعی منشعب شده است. باتوجه به این نظر، علا منجم مقام زیرافکند بزرگ را منشعب از بسته نگار، و خودِ بسته نگار را منسوب به زهره می داند. او سپس زیرافکند خُرد را به عطارد منتسب می کند و نهاوند را شعبه ای از این مقام معرفی می کند.
مولوی نیز در اشعار خود به دو زیرافکند اشاره کرده است اما با نام های «زیر کوچک» و «زیر بزرگ». این دو زیرافکند در کتاب صفی الدین ارموی اصلاح، و به روش دیگری ذکر شدند، که این روش تا قرن دهم ادامه پیدا کرد. ارموی مقام «زیرافکند کوچک» را فقط «زیرافکند» نوشت، و «زیرافکند بزرگ» را با نام «بزرگ» ثبت کرد. این روش تا قرن دهم ادامه یافت اما از آن زمان به بعد تغییر کرد، و در بیشتر کتاب های فارسی، مقام «زیرافکند کوچک» نیز فقط «کوچک» نوشته شد.


کلمات دیگر: