مترادف گشایش : افتتاح، باز، سعه، فرج، تسخیر، فتح، حل
متضاد گشایش : انسداد
opening, inauguration, relief
dedication, fall, inaugural, inauguration, opening
فرج
تسخیر، فتح
حل
افتتاح، باز، سعه ≠ انسداد
۱. افتتاح، باز، سعه
۲. فرج
۳. تسخیر، فتح
۴. حل ≠ انسداد
گشایش . [ گ ُ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 35هزارگزی جنوب باختر مرکز سراسکند و 2هزارگزی به خطآهن میانه به مراغه . منطقه ای است کوهستانی ، هوای آن معتدل و دارای 278 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات است . شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
گشایش . [ گ ُ ی ِ ] (اِخ ) مولانا... از جمله ٔ ملایانی است که در سال 842 هَ . ق . به اورامان سفر کرد تا مردم آنجا را قرآن تعلیم دهد. این ملا چشمانی ضعیف داشت . (از تاریخ کرد رشیدیاسمی ص 122).
رودکی .
فردوسی .
ناصرخسرو.
مسعودسعد.
حافظ.
حافظ.
حافظ.
صائب .
گشایش . [ گ ُ ی ِ ](اِ) نام آهنگی است در موسیقی . رجوع به آهنگ شود.
گشایش . [ گ ُ ی ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان ازومدل بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 18هزارگزی شمال خاوری ورزقان و 14هزارگزی ارابه رو تبریز به اهر. هوای آن معتدل و دارای 142 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول عمده اش غلات و حبوبات است . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان گلیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
گشایش . [ گ ُ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان از سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 26هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 3هزارگزی جنوب خاوری مراغه به قره آغاج . هوای آن معتدل و دارای 262 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه ٔ مردق و چشمه است . محصول آن غلات ، چغندر، کرچک ، بادام ، توتون ، نخود و زردآلوو شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
۱. رهایی.
۲. حل شدن.
۳. (اسم) (موسیقی) گوشهای در دستگاه ماهور.
۴. [قدیمی] فراخی؛ وسعت.
۵. [قدیمی، مجاز] فتح؛ تسخیر.
〈 گشایش یافتن: (مصدر لازم) وسعت یافتن؛ فراخی پیدا کردن.