معرب سنگان . قریه ای بود بر دروازه شهر مرو که آنرا ورسنگان میگفتند .
سنجان
فرهنگ فارسی
معرب سنگان . قریه ای بود بر دروازه شهر مرو که آنرا ورسنگان میگفتند .
لغت نامه دهخدا
سنجان . [ س َ ] (اِخ ) از رستاق خوی قم بوده است . (تاریخ قم ص 118).
سنجان . [ س َ ] (اِخ ) شهری کوچک در گجرات هندوستان . زردشتیان ایران پس از حمله ٔ عرب از ایران مهاجرت کردند و در آنجا رحل اقامت افکندند. نام این شهر یادآور «سنجان » ایران است . (فرهنگ فارسی معین ).
سنجان . [ س َ ] (اِخ ) شیخ خواجه سنجان بچند نام موسوم است . شاه سنجان ، سلطان سنجان و شیخ سنجان . شیخ صاحب وقت بود و در خاندان ایشان همیشه یکی صاحب سجاده است . (تاریخ گزیده ص 793). رجوع به شاه سنجان شود.
چون خور براسب قله ٔ سنجان برآمدن
از نعل اسب قله ٔ ثهلان شکستنش .
خاقانی .
سنجان . [ س َ ] (اِخ ) معرب سنگان . قصبه ٔ مرکزی بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه . جمعیت آن 850 تن است . (فرهنگ فارسی معین ). قصبه ای است بخراسان . (منتهی الارب ).قصبه ٔ خواف است و از آنجاست ابوالحسن علی بن القاسم السنجانی : طوس و جاجرم و جوین و بیهق و خواف و سنجان و سرخس . (تاریخ جهانگشای جوینی ص 118).
سنجان . [ س َ ] (نف ، ق ) صفت بیان حالت ازمصدر سنجیدن . در حال سنجیدن . رجوع به سنجیدن شود.
سنجان. [ س َ ] ( اِخ ) شهری کوچک در گجرات هندوستان. زردشتیان ایران پس از حمله عرب از ایران مهاجرت کردند و در آنجا رحل اقامت افکندند. نام این شهر یادآور «سنجان » ایران است. ( فرهنگ فارسی معین ).
سنجان. [ س َ ] ( اِخ ) شیخ خواجه سنجان بچند نام موسوم است. شاه سنجان ، سلطان سنجان و شیخ سنجان. شیخ صاحب وقت بود و در خاندان ایشان همیشه یکی صاحب سجاده است. ( تاریخ گزیده ص 793 ). رجوع به شاه سنجان شود.
سنجان. [ س َ ] ( اِخ ) از رستاق خوی قم بوده است. ( تاریخ قم ص 118 ).
سنجان. [ س َ ] ( اِخ ) معرب سنگان. قصبه مرکزی بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه. جمعیت آن 850 تن است. ( فرهنگ فارسی معین ). قصبه ای است بخراسان. ( منتهی الارب ).قصبه خواف است و از آنجاست ابوالحسن علی بن القاسم السنجانی : طوس و جاجرم و جوین و بیهق و خواف و سنجان و سرخس. ( تاریخ جهانگشای جوینی ص 118 ).
سنجان. [ س َ ] ( اِخ ) معرب سنگان. قریه ای بود بر دروازه شهر مرو که آنرا «ورسنگان » میگفتند. ( فرهنگ فارسی معین ). قریه ای است نزدیک دروازه شهر مرو و یکی از دروازه های این شهربه این نام موسوم است. ( معجم البلدان ) :
چون خور براسب قله سنجان برآمدن
از نعل اسب قله ثهلان شکستنش.
دانشنامه عمومی
سنجان یکی از شهرهای خراسان باستان بود در نزدیکی مرو، پارسیان امروزی هند پس از حمله عرب ها در آغاز به آنجا گریخته بودند.
سنجان نام شهری است در گجرات هند. پارسیان این شهر را به نام سنجان خراسان نامیدند.
سمور سنجان نام روستایی است در استان کردستان ایران.
سنجان نام منطقه ای است در سرنگتی شرقی در کشور آفریقایی تانزانیا.
سنجان نامی فارسی است برای استان سینکیانگ چین.
سِنِجان نام شهریست در جنوب غربی اراک در استان مرکزی.
جمعیت سنجان (با احتساب شهرک نبئی که یک شهرک جدیدالاحداث زیرمجموعه این شهر است) بالغ بر ده هزار نفر است و مردمان آن به زبان فارسی با لهجه خاص خود سخن می گویند (مشابه لهجه بومیان اراک). این منطقه در سالهای نه چندان دور یکی از مناطق عمدهٔ تجمع یهودیان ساکن استان مرکزی به حساب می آمده و بخش عمده ای از ساکنان آن را بومیان کلیمی مذهب تشکیل می داده اند که امروزه همگی به سرزمینهای اشغالی مهاجرت کرده اند. سنجان با این حال که فاصله کمی با اراک دارد ولی از لحاظ آب وهوایی اختلاف قابل ملاحظه ای با اراک دارد به طوری که دارای زمستان های سرد و برفی و تابستان های خنک است. این شهر قبل از تبدیل شدن به شهر مرکز دهستان قره کهریز به حساب می آمد که شامل خود این منطقه و چندین روستای اطراف آن می شد. قدمت این شهر با توجه به کشف سکه های تاریخی (مربوط به دوره قراقویونلوها) در آن و وجود دو امامزاده قدیمی در آن بیش از هزار سال تخمین زده می شود. روستاها و شهرهای مجاور این شهر غیر از اراک عبارت اند از کرهرود (شمال شرقی)،قدمت سنجان ۵۰۰ سال کمتر از روستای همسایه خود کرهرود است. ضامنجان (جنوب)، گوار و عقیل آباد (جنوب شرقی) و قانیارق (غرب). سنجان امروزی حاصل اتصال دو روستای مجاور سنجان و فیجان می باشد که پیش از این به همراه شهر امروزی کرهرود به «سه ده» معروف بوده اند. خط راه آهن کشوری نیز از مجاورت این شهر عبور می کند و این شهر در کناره جاده بین شهر اراک-شازند واقع شده است. در هر محله سنجان و فیجان حداقل یک مسجد و یک حمام عمومی وجود دارد. محلات سنجان عبارت اند از محل بالا، محل پایین، قلعه، سرچغا، باغ شیب، سرجو، پاچمن، امامزاده و محلات فیجان عبارت اند از فیجان بالا، فیجان پایین (سر لرزنه)، سرکمر، کوچه ترقی هاواقع در فیجان بالا، درگوشه و قلعه. کوه قصبه واقع در شرق این شهر مشرف به مزارع و باغهای زیبایی است که نمای طبیعی این شهر را فوق العاده زیبا ساخته است. پارک کلاله واقع در غرب این شهر و محل تفریحی سلاله واقع در درختستانهای شرق این شهر از مراکز تفریحی و دیدنی این منطقه از استان مرکزی می باشد. مسجد شبستان این شهر دارای قدمت ۲۰۰ ساله است. صنایع دستی این شهر شامل گیوه از نوع صادراتی و قالی است. محصولات زراعی عمده این شهر شامل سبزیجات، گردو و انواعی از میوه های درختی است.معروف ترین شخصیت سنجان دایی مجید نام دارد.که به عنوان یک برند در صنعت کفش استان شناخته میشود.
در تاریخ ۵ تیر ۱۳۹۱ شورای عالی شهرسازی و معماری ایران به دلیل اتصال کامل نقاط شهری مذکور به شهر اراک، کارکردهای مستقیم جمعیت ساکن در شهرهای کرهرود و سنجان با شهر اراک و مراکز خدماتی آن، استقرار مراکز شهری مهم اراک از جمله پردیس دانشگاهی و دانشگاه اراک، دانشگاه علوم پزشکی اراک، بیمارستان امیرالمؤمنین و دانشگاه پیام نور در امتداد بلوار ورودی شهر اراک و مقابل شهر سنجان، عدم بضاعت مالی شهرداریهای کرهرود و سنجان برای ارائه خدمات مناسب به شهروندان و جلوگیری از مدیریت چندگانه بر اراضی و املاک متصل به شهر، توسعه ناموزون پیرامون شهر و یکپارچگی مدیریت شهری با الحاق این دو شهر به شهر اراک موافقت کرد.
در تاریخ ۱۰ فروردین ماه ۱۳۹۲، هیئت دولت با پیشنهاد وزارت کشور و تأیید رئیس جمهور از الحاق شهرهای کرهرود و سنجان به شهر اراک و تصویب آن به عنوان کلانشهر اراک خبر داد. بر این اساس شهرهای کرهرود و سنجان به عنوان مناطق چهار و پنج شهر اراک شناخته شده و از خدمات شهرداری بهرمند می گردند.