کلمه جو
صفحه اصلی

او هنری

دانشنامه عمومی

اُ. هنری (به انگلیسی: O. Henry) نام مستعار نویسندهٔ آمریکایی ویلیام سیدنی پورتر ‎(به انگلیسی: William Sydney Porter) (زاده ۱۱ سپتامبر ۱۸۶۲ - درگذشته ۵ ژوئن ۱۹۱۰) است. داستان های کوتاه اُ. هنری به دلیل لطافت طبع، بازی با کلمات، شخصیت پردازی شورانگیز و پایان هوشمندانه و غافلگیرانه معروف هستند. این نویسنده در طول عمر خود بیش از ۴۰۰ داستان کوتاه نوشت. امروزه جایزه ای نیز به نام او وجود دارد.
«گزارش شهرداری»: این داستان با نقل قولی از فرانک نوریس آغاز می شود: «هیچ وقت نمی شود رمانی دربارهٔ شیکاگو یا شهر بوفالو (در ایالت نیویورک) یا مثلاً شهر نشویل در ایالت تنسی نوشت! فقط سه شهر بزرگ در ایالات متحده هستند که «شهر داستانی» به شمار می روند- نیویورک، نیو اورلئان و بهترین آنها، سان فرانسیسکو». اُ. هنری با نوعی دهن کجی به نوریس، مکان داستان خود را شهر نشویل قرار داده است.
«هدیه مغان»: دربارهٔ زوج جوانی است که پول زیادی در اختیار ندارند، اما نومیدانه تلاش می کنند برای یکدیگر هدیه کریسمس بخرند. دلا بدون اطلاعِ جیم، ارزشمندترین دارایی خود یعنی موهای زیبایش را می فروشد تا زنجیری از جنس پلاتین برای ساعت جیم بخرد؛ از سوی دیگر، جیم هم بدون اطلاعِ دلا، ارزشمندترین دارایی خود یعنی ساعتش را می فروشد تا دو شانه جواهرنشان برای موهای زیبای دلا بخرد. از هنگام نگارش این داستان در قرن بیستم، ماجرای آن بارها مورد تقلید، اقتباس، بازنویسی یا بازگویی قرار گرفته است.
«باج رئیس قرمز»: در این داستان، دو مرد یک پسربچه ده ساله را می دزدند. پسربچه آنقدر بی ادب و بداخلاق است که در نهایت آن دو مرد از روی ناچاری ۲۵۰ دلار به پدر او می پردازند تا پسرش را پس بگیرد.
«پلیس و سرود کلیسا»: شخصیت اول داستان، مردی ولگرد در شهر نیویورک به نام سوپی است. او برای آنکه یک شب سرد زمستانی را در خیابان نخوابد، تلاش می کند تا دستگیر شود و شب را مهمان زندان شهر باشد. او با وجود تلاش هایش در دله دزدی، تخریب اموال عمومی، آشوب گری و لاس زدن با یک فاحشه جوان، نمی تواند توجه پلیس را جلب کند. او نومیدانه جلوی یک کلیسا می ایستد. سرودی مذهبی که در کلیسا پخش می شود، روی او تأثیر می گذارد و او تشویق می شود زندگی جدید و پاکی را آغاز کند- اتفاقاً او در همین لحظه دستگیر می شود و بلافاصله به اتهام ولگردی به سه ماه زندان محکوم می گردد، یعنی دقیقاً همان چیزی که از اول به دنبال آن بود.
داستان «اصلاح دوباره» سرگذشتِ یک سارق حرفه ای گاوصندوق به نام جیمی ولنتاین را روایت می کند که اخیراً از زندان آزاد شده است. او به یک بانک می رود تا پیش از سرقت، سر و گوشی آب بدهد و ببیند بانک برای سرقت مناسب هست یا خیر. زمانی که از در بانک وارد می شود، چشمش به دختر زیبای بانکدار می افتد. آن ها ناگهان عاشق یکدیگر می شوند و ولنتاین تصمیم می گیرد کار خلاف را کنار بگذارد. او در همان شهر ساکن می گردد و با نامِ جعلیِ رالف اسپنسر مشغول کار کفاشی می شود. درست زمانی که تصمیم گرفته است پیش یکی از همکاران قدیمی اش برود و ابزارِ حرفه ایِ سرقت از گاوصندوق را به او بدهد، یک کلانتر که او را می شناسد، وارد بانک می شود. جیمی و خانواده نامزدش در بانک و در حال بررسی یک گاوصندوق جدید هستند. ناگهان یک کودک به طور تصادفی وارد گاوصندوقِ هوابندی شده می شود. ولنتاین با اینکه می داند با بازکردن گاوصندوق، لو خواهد رفت و ممکن است سرنوشتش تغییر کند، گاوصندوق را باز می کند تا کودک را نجات دهد. با این حال، کلانتر از دستگیر کردن او خودداری می کند.
«پس از بیست سال» نام داستانی است که در یکی از خیابان های تاریک نیویورک رخ می دهد و شخصیت اول آن، مردی به نام «بابِ ابریشمی» است. او بر اساس قراری که بیست سال قبل با دوستش، جیمی گذاشته است، برای ملاقات با او به یک رستوران می رود. یک مأمور پلیس که مشغول گشت زنی است، از او می پرسد که در رستوران چه می کند. باب توضیح می دهد که چرا به رستوران آمده و مأمور پلیس رستوران را ترک می کند. مدتی بعد، یک مأمور دیگر وارد رستوران می شود و باب را دستگیر می کند. او همچنین یک یادداشت به باب می دهد که در آن، مأمور اول توضیح داده است که همان جیمی یعنی دوست باب است. او برای ملاقات با باب به رستوران می رود، اما وقتی باب را می بیند، متوجه می شود او یکی از مجرمان تحت تعقیب است. جیمی که نمی خواسته خودش دوست قدیمی اش را دستگیر کند، مأمور دیگری را برای دستگیری فرستاده است.
«تبریک فصل» روایت گرِ بدشانسی چند شخصیت در ایام کریسمس است.
نخستین مجموعه داستان های کوتاه او. هنری مجموعه «چهار میلیون» با نام اصلی «The Four Million» در ۱۸۹۹ منتشر شد. وی در ادبیات آمریکا نوعی از داستان کوتاه را به وجود آورد که در آن ها گره ها و دسیسه ها در پایان داستان به طرزی غافلگیرانه و غیرمنتظر گشوده می شود.داستان های این نویسندهٔ آمریکایی معمولاً حول چهار محور زندگی شهری به ویژه نیویورک، عشق و روابط عاشقانه، زندگی در غرب در مایهٔ وسترن و طنز می چرخد.
پورتر به تاریخ ۱۱ سپتامبر ۱۸۶۲ در شهر گرینزبورو متولد شد. نام میانی او در زمان تولد sidney بود که در سال ۱۸۹۸ املای آن را به Sydney تغییر داد. پدر او، دکتر آلگرنون سیدنی پورتر (۱۸۲۵–۱۸۸۸) و مادر او، ماری جین ویرجینیا سواین پورتر (۱۸۳۳–۱۸۶۵) در ۲۰ آوریل ۱۸۵۸ ازدواج کردند. ویلیام سه ساله بود که مادرش بر اثر بیماری سل درگذشت و او به همراه پدر به خانه مادربزرگ پدری اش نقل مکان کردند. پورتر از زمان کودکی همواره در حال مطالعه بود و کتاب های فراوانی را از داستان های معروف گرفته تا رمان های کیلویی (کتاب داستانِ جلدکاغذی و پرماجرا که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به قیمت حدود ده سنت به فروش می رفت) می خواند، اما کتاب مورد علاقه او ترجمه انگلیسی کتاب هزار و یک شب (از عربی) بود.
پورتر در سال ۱۸۷۶ از دبستانی که متعلق به عمه اش، اولینا ماریا پورتر بود، فارغ التحصیل شد و در دبیرستان لیندسی استریت ثبت نام کرد، اما عمه اش تا ۱۵ سالگی همچنان مشغول آموزش خصوصی او بود. در سال ۱۸۷۹، به عنوان دفتردار در داروخانه عمویش شروع به کار کرد و در سال ۱۸۸۱ یعنی در سن ۱۹ سالگی مجوز داروسازی دریافت نمود. همچنین او با گرته برداری چهره افراد مختلف در داروخانه، استعدادهای هنری ذاتی خود را به نمایش گذاشت.

دانشنامه آزاد فارسی

او هنری (۱۸۶۲ـ۱۹۱۰)(O Henry)
(نام اصلی: ویلیام سیدنی پورتر) داستان کوتاه نویس امریکایی. سبک محاوره ای، ساختار ماهرانه، و پایان بندی های غافلگیرانه از خصوصیات داستان های اوست. از مجموعه داستان های کوتاه اوست: کلم ها و پادشاهان(۱۹۰۴)، چهار میلیون(شامل «پیشکش مُغان»، ۱۹۰۶)، آوای شهر(۱۹۰۸) و سنگ های غلتان(۱۹۱۳). در ۱۸۹۹ به جرم اختلاس چندین سال را در زندان گذراند. در زندان کار نگارش داستان های کوتاه را آغاز کرد و نام مستعار «او هنری» را برگزید.

نقل قول ها

او. هنری (به انگلیسی: O. Henry) نام مستعار نویسندهٔ آمریکایی ویلیام سیدنی پورتر (به انگلیسی: William Sydney Porter) (زاده ۱۱ سپتامبر ۱۸۶۲ - درگذشته ۵ ژوئن ۱۹۱۰) است.
• «در هیچ جا و هیچ زمان دشمن نمی تواند بر محبت غلبه کند.»• «کسانی که با افکار خوب دمسازند هرگز تنها نیستند.»• «آنچه زن می خواهد همان چیزی است که شما در اختیار ندارید. زن طالب اشیای کمیاب است.»


کلمات دیگر: