کلمه جو
صفحه اصلی

عربلو

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان بار اندوز چای بخش حومه شهرستان رضائیه هوای آن معتدل است
دهی است از دهستان چهار بلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان کوهستانی

لغت نامه دهخدا

عربلو. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باراندوزچای . بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه . هوای آن معتدل است . 186 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت است . صنایع دستی آنها جوراب بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


عربلو. [ ع َ رَ ] (اِخ ) دهی است از بخش سراسکند شهرستان تبریز. کوهستانی ، 192 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه تأمین میشود. شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


عربلو. [ ع َ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان ، کوهستانی. 244 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی قالیبافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

عربلو. [ ع َ رَ ] ( اِخ ) دهی است از بخش سراسکند شهرستان تبریز. کوهستانی ، 192 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه تأمین میشود. شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

عربلو. [ ع َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان باراندوزچای. بخش حومه شهرستان ارومیه. هوای آن معتدل است. 186 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت است. صنایع دستی آنها جوراب بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

عربلو. [ ع َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان ، کوهستانی . 244 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت و گله داری است . صنایع دستی قالیبافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


دانشنامه عمومی

عربلو ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
عربلو (ارومیه)
عربلو (هشترود)


کلمات دیگر: