کلمه جو
صفحه اصلی

خط فارسی

دانشنامه عمومی

خط فارسی یا الفبای فارسی، خط یا دبیره ای است که از آن برای نوشتن زبان فارسی استفاده می شود. خط ابجد عربی مادر خط فارسی است.پیش از حمله اعراب به ایران و ورود اسلام به این کشور، دو دبیره پارسی اوستایی و دبیره پارسی پهلوی بکار گرفته می شدند؛ ولی زبان کتاب اعراب بر اساس خط کوفی بود و علی بن ابی طالب خود نیز به خط کوفی می نوشت.تا این زمان، قلمروی عرب ها از افغانستان و ایران تا سوریه و مصر گسترش یافته بود و غلط خوانی های زیادی در نامه نگاری های خلیفه ها به وجود می آمد. مردم کشورهای دیگر در ادای واژه های عربی دچار مشکل بودند تا اینکه در سال ۶۵ هجری، عبد الملک بن مروان در دمشق به خلافت رسید و در نامه ای که به حجاج بن یوسف ثقفی خلیفهٔ عراق نوشت، به او گفت که این خط کوفی که ابوالاسود دؤلی طراحی کرده، کفایت نمی کند و از حجاج بن یوسف خواست تا خط عربی را بر پایهٔ همین خط کوفی توسعه دهد و ترویج کند.حجاج کسی بود که به سردارانش دستور داد تا تمام روحانیان دین های دیگر و کسانی که به خط غیر از عربی می نویسند را از دم تیغ بگذرانند. آثار این اقدامات حتی از کتاب سوزی در ایران نیز پررنگ تر بود.این اقدامات مشکلات زیادی برای زبان سایر کشورها ازجمله پارسی زبانان به وجود آورد. عرب ها، چهار حرف اصلی را در الفبای خود نداشتند و آن را حروف عجمی می نامیدند. سرانجام یک خوش نویس به نام خواجه ابولمال، سه نویسهٔ پ ژ و چ را به الفبای عربی اضافه کرد و پس از مدتی، نویسهٔ گ نیز پس از یک فراز و نشیب به شکل کنونی به الفبای عربی اضافه شد.تعلیق و نستعلیق، دو شیوهٔ خوش نویسی از خط عربی هستند که توسط ایرانیان ابداع شدند.
کشورهای عربی خط های زیر را عربی می دانند اما بعضی از این خطوط در حوزه ایرانی و هندی رایج شده است.
افغانستان و پاکستان نیز بنا بر ناچاری، بین خطوط عربی و فارسی، خط فارسی را برگزیدند. دلیل این امر آن بود که فارسی چند حرف جدید و پرکاربرد به خط عربی اضافه کرده بود. بدین گونه خط فارسی در کشورهای ایران، افغانستان و پاکستان و تاجیکستان به عنوان خط رسمی انتخاب شد. در پی تغییر خط در تاجیکستان از سال ۱۳۰۷ (۱۹۲۸ میلادی) به لاتین و بعد خط سیریلیک، خط فارسی در این کشور کنار گذاشته شد. همچنین پس از شکست های امپراطوری بیزانس از عرب های مسلمان در زمان صدر اسلام، خط های باستانی در زیرمجموعه های آن امپراطوری نابود و خط عربی جایگزین شده بود. یکی از آن زیرمجموعه ها کشور کنونی ترکیه بود که سرانجام در سدهٔ بیستم میلادی مصطفی کمال پاشا دستور داد خط عربی را به خط الفبای ترکی لاتین تغییر دهند. خط لاتین برای پارسی زبانان نیز با نام دبیره پارسی لاتین شناخته می شود.
اساس الفبای فارسی با الفبای عربی یکی است. اما الفبای فارسی دارای ویژگی هایی است که آن را از خط عربی اندکی متفاوت می سازد. شکل بعضی از نویسه های خط فارسی با نویسهٔ عربی آن ها تفاوت می کند. برای مثال «ک» فارسی در حالت پایانی یا تنها با سرکش نوشته می شود در حالی که «ک» عربی در این دو حالت بدون سرکش است یا حرف «ی» در عربی به صورت «ی» است. تفاوت های جزئی دیگری هم وجود دارد.
درحالی که عرب ها فاقد چهار حرف اصلی (پ، ژ، گ، چ) هستند، بسیاری از حروف الفبایشان را به گونه های متفاوت ادا می کنند. امروزه تمام حروف خاص عربی همانند (ظ، ض، ذ) (ص، ث) (غ)، (ح)، (ط)، (همزه، عین ساکن، تنوین ها، تشدید، اِعراب و غیره) در خط فارسی هم وجود دارند که نشان می دهد این خط ابتدا توسط اعراب ساخته شد و سپس به ایران راه یافت. در مقابل، ایرانیان چهار حرف خاص خود را به خط عربی اضافه کردند. بعبارت دیگر اگر خط فارسی ابتدا در ایران ساخته شده بود، اکنون حروف هم واج در آن وجود نداشت و چه دلیلی داشت که برای یک واج مثل واج (زِ)، چهار نوع حرف (زِ، ضِ، ظِ، ذِ) ابداع شود؟ بعلاوه اگر خط فارسی ابتدا در ایران ساخته شده بود، امروز در الفبای عربی شاهد چهار حرف پارسی (پ، ژ، گ، چ) نیز بودیم.

دانشنامه آزاد فارسی

بهره گیری از خط عربی برای نگارش زبان فارسی. از زمان نگارش کتیبۀ بیستون، ۲۵ قرن است که زبان های ایرانی با خط های گوناگون به کتابت درآمده اند. این آثار به جای مانده حاوی اطلاعات تاریخی است، و سیر دگرگونی های تاریخی خط و زبان را نیز ارائه می کند. برخی خط ها و زبان ها دیرپا و فراگیر بوده اند مانند زبان و خط فارسی دری که عمرش به بیش از هزار سال می رسد. ایرانیان در قرن های نخستین پس از اسلام با افزودن حروف فارسی به الفبای عربی، خط فارسی را برمبنای نسخ پایه گذاری کردند. خط فارسی کنونی از دو خط ابتدایی عربی یعنی کوفی و نسخ گرفته شده است. این دو خط نیز از خط سریانی و خط نبطی (قوم نبطیان) ریشه دارند که از خطوط سامی اند. تا قرن ۳ق خط کوفی نقطه و اِعراب نداشت. ابوالاسود دوئلی (۶۹ق)، از شاگردان حضرت علی (ع)، بر این خط نقطه و اعراب گذاشت. خط کوفی راه تکامل پیمود و در هر شهری به صورت و شیوه ای خاص درآمد تا آن که ابن مُقْله ابوعلی محمد (۲۷۲ـ۳۱۸ق) خط نسخ را وضع و جایگزین خط کوفی کرد. ابن مقله از خط کوفی شش خط محقق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع، و توقیع را استخراج کرد که به اقلام سته یا خطوط اصول مشهور است. این خط ها ۲۰۰ سال پیش از ابن مقله رواج داشته است، اما او این خط ها را تکمیل و قواعد دوازده گانه را برای آن ها وضع کرد. ۱۰۰ سال بعد، در قرن ۵ق، علی بن هلال، مشهور به ابن بواب، (۴۱۳ق) در دورۀ القادر بالله عباسی و بهاءالدوله دیلمی اقلام ابن مقله را براساس قواعد هندسی کامل کرد. پیروان ابن مقله و ابن بواب این اقلام را با نام خط منسوب رواج داده اند. این خطوط را یاقوت مستعصمی (۶۹۸ق) جرح و تعدیل کرد؛ او شش قلم (سته) را چنان پرداخت که دیگر خط کوفی به دست فراموشی سپرده شد. این تطور تا قرن ۹ و ۱۰ق طول کشید. در واقع حیطۀ نفوذ رسم الخط نستعلیق از قرن ۹ق به تاریخ زبان فارسی راه یافت. در دورۀ تکامل بعدی سه خط تعلیق، نستعلیق و شکستۀ نستعلیق طی سه قرن به وجود آمد. خط تعلیق به تدریج حذف شد و خط نستعلیق و شکسته همچنان باقی ماند.


کلمات دیگر: