کلمه جو
صفحه اصلی

شادگان

فرهنگ فارسی

سابقا فلاحیه بخشی است از شهرستان خرمشهردشت گرمسیر دارای حدود ۱٠۲۴۶ تن جمعیت.توضیح در شهریور ۱۳۱۴ ه.ش . بموجب تصویب نامه هیئت وزیران نام [ فلاحیه ] به شادگان تبدیل شد .
نام خوری است که آب دیه شاختلخان واقع در دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز از آن تامین میشود .

لغت نامه دهخدا

شادگان . [دَ / دِ ] (اِخ ) (گلشن ) در داستان خسرو و شیرین شاهنامه ، از گلشنی به این نام یاد شده است :
بشد تیز تا گلشن شادگان
که بد جای گوینده آزادگان .

فردوسی .


چنین گفت شیرین به آزادگان
که بودند در گلشن شادگان .

فردوسی .


براه آمد از گلشن شادگان
ز پیش بزرگان و آزادگان .

فردوسی .


و رجوع به فهرست ولف و شاده شود.

شادگان. [دَ / دِ ] ( اِخ ) ( گلشن ) در داستان خسرو و شیرین شاهنامه ، از گلشنی به این نام یاد شده است :
بشد تیز تا گلشن شادگان
که بد جای گوینده آزادگان.
فردوسی.
چنین گفت شیرین به آزادگان
که بودند در گلشن شادگان.
فردوسی.
براه آمد از گلشن شادگان
ز پیش بزرگان و آزادگان.
فردوسی.
و رجوع به فهرست ولف و شاده شود.

شادگان. [ دِ ] ( اِخ ) نام یکی از بخشهای چهارگانه شهرستان خرمشهر است. این بخش در شمال خاوری شهرستان خرمشهر واقع و محدود است از شمال به شهرستان اهواز، ازخاور به بخش بندر معشور و هندیجان. از باختر به شهرستان خرمشهر و از جنوب به اراضی مسطح باتلاقی و خورموسی. موقع طبیعی آن دشت و آب و هوای آن گرمسیری است ومانند اغلب نقاط خوزستان گرمای آن در تابستان به 58درجه سانتی گراد میرسد. از پنج دهستان بنام جراحی ، درزی ، حنافره ، آبشار، ام الفخر تشکیل شده ، جمعیت آن در حدود 55 هزار تن و دارای 123 پارچه آبادی است. ایستگاههای راه آهن منصوری و گرگر در این بخش واقعند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ). نام قدیمی فلاحیه که فرهنگستان آن را احیا نمود. و رجوع به شادکان شود.

شادگان. [ دِ ] ( اِخ ) دیهی است از دهستان پشتکوه باشت و بابوئی ، بخش گچساران. شهرستان بهبهان واقع در 78هزارگزی شمال راه شوسه گچساران به بهبهان. موقعطبیعی آن کوهستانی ، آب و هوای آن معتدل و مالاریایی است ، 250 تن جمعیت دارد. از آب چشمه و رودخانه مشروب میشود. محصولات عمده آن غلات ، تنباکو، برنج ، کنجد، حبوبات و لبنیات و شغل اهالی آن زراعت و گله داری است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

شادگان. [ دَ / دِ ] ( اِخ ) ( خور ) نام خوری است که آب دیه شاختلخان واقع در دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز از آن تأمین میشود. رجوع به شاختلخان و فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 شود.

شادگان . [ دَ / دِ ] (اِخ ) (خور) نام خوری است که آب دیه شاختلخان واقع در دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز از آن تأمین میشود. رجوع به شاختلخان و فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 شود.


شادگان . [ دِ ] (اِخ ) دیهی است از دهستان پشتکوه باشت و بابوئی ، بخش گچساران . شهرستان بهبهان واقع در 78هزارگزی شمال راه شوسه ٔ گچساران به بهبهان . موقعطبیعی آن کوهستانی ، آب و هوای آن معتدل و مالاریایی است ، 250 تن جمعیت دارد. از آب چشمه و رودخانه مشروب میشود. محصولات عمده ٔ آن غلات ، تنباکو، برنج ، کنجد، حبوبات و لبنیات و شغل اهالی آن زراعت و گله داری است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


شادگان . [ دِ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای چهارگانه ٔ شهرستان خرمشهر است . این بخش در شمال خاوری شهرستان خرمشهر واقع و محدود است از شمال به شهرستان اهواز، ازخاور به بخش بندر معشور و هندیجان . از باختر به شهرستان خرمشهر و از جنوب به اراضی مسطح باتلاقی و خورموسی . موقع طبیعی آن دشت و آب و هوای آن گرمسیری است ومانند اغلب نقاط خوزستان گرمای آن در تابستان به 58درجه ٔ سانتی گراد میرسد. از پنج دهستان بنام جراحی ، درزی ، حنافره ، آبشار، ام الفخر تشکیل شده ، جمعیت آن در حدود 55 هزار تن و دارای 123 پارچه آبادی است . ایستگاههای راه آهن منصوری و گرگر در این بخش واقعند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6). نام قدیمی فلاحیه که فرهنگستان آن را احیا نمود. و رجوع به شادکان شود.


دانشنامه عمومی

شادگان یا دورق در فاصله ۱۲۰ کیلومتری اهواز و ۹۷۱ کیلومتری تهران واقع شده و آب و هوای آن گرم و بیابانی است.در شادگان و پیرامون آن نخلستان های گسترده ای وجود دارد. این شهر در زمینه شعر عربی در خوزستان مشهور است. مردم شهرستان شادگان عمدتاً عرب و از تیره و طوایف بنی تمیم ،بنی کعب هستند. شهرستان شادگان دارای بیش از ۵۷هزار هکتار اراضی قابل کشت است، ولی به دلیل خشک شدن رودخانه جراحی تنها نیمی از این اراضی کشت می شود. همچنین بیش از ۱۲هزار هکتار نخیلات با سه میلیون و پانصد هزار اصله در این شهرستان وجود دارد که بیش از یک میلیون اصله نخل از این تعداد در معرض نابودی و خشک شدن هستند. سالانه حدود ۵۰هزار تن خرما برداشت می شود ضمن اینکه خرمای شادگان از مرغوبترین محصولات خرما در جهان است که بیش از ۳۵هزار تن آن به خارج کشور صادر می شود، ضمن اینکه سالانه ۲۸هزار تن گندم تولید می شود، جمعیت شادگان طی چند سال اخیر به دلایل متعددی از جمله بیکاری و کمبود آب شرب و کشاورزی و وضع معیشتی نامناسب کاهش چشمگیری داشته است.
تالاب شادگان
نام قدیمی ترین آن «الدورق» یا «دورگ» می باشد و بنا به نوشته حاج علوان شویکی پس از مشاهده ناحیه مزبور توسط یاران و افراد شیخ سلمان آن ها ضمن پیشنهاد آن محل به شیخ سلمان به عنوان مکانی صعب الوصول جهت استقرار بنی کعب، خطاب به شیخ چنین می گویند: «هذا هو الفلاح» یعنی این مایة نجات است. از این رو در آن ناحیه مسکن گزیدند و آن را «فلاحیه» نامیدند. فلا به معنی دشت و حیه به معنی مار که دشت مار معنی می دهد. شیخ سلمان به همة طوایف و عشایر بنی کعب چه آنهایی که در اروندرود بودند و چه آنهایی که بر رود کارون ساکن بودند دستور داد تا اطراف فلاحیه قلعه ای بنا کنند. قلعه فلاحیه در سال ۱۱۶۰. ق بر گرد فلاحیه احداث شد و رود فلاحیه را از میان آن شهر گذراندند.کسروی در کتاب خود هیچگونه اشاره ای به وجه تسمیه روستای سلمانه و شهر فلاحیه نمی کند. به اعتقاد کسروی، فلاحیه دهی از ناحیه دورق بود که شیخ سلمان بر آبادی آن افزوده و آنجا را شهر ساخته… و به نام آن همه نواحی فلاحیه خوانده شد.او برای این سخن خویش به صورت پی نوشت توضیحی را ارائه داده که بنا به نظر بعضی از نویسندگان، نه تنها نارسا و نامفهوم است بلکه موضوع را پیچیده تر و مبهم تر نموده. وی سال آبادی فلاحیه به دست شیخ سلمان را سال ۱۲۶۲. ق ذکر کرده است. مستندش در این خصوص عبارت «فی الفلاحیه خنزیر سکن» است که براساس ماده تاریخ به سال ۱۲۶۲. ق رسیده. سپس برای رسیدن به عدد ۱۲۶۲ توضیحی ارائه داده که این توضیح، بر اساس نظر عبدالنبی قیم در کتاب پانصد سال تاریخ خوزستان نادرست است، قیم در کتاب خود نوشته است: اما اشتباه بزرگ کسروی این است که ظاهراً فراموش کرده شیخ سلمان از سال ۱۱۵۰ تا ۱۱۸۲. ق حاکم بنی کعب بوده و هشتاد سال پیش از آن تاریخ یعنی هشتاد سال پیش از ۱۲۶۲. ق فوت کرده. کسروی در ادامه سخن خود بنای شهر فلاحیه توسط شیخ سلمان را قبول ندارد و معتقد است که فلاحیه قبلاً روستایی بوده و شیخ سلمان آن را آباد نموده و تبدیل به شهر گردانیده است. او برای این سخن خویش این استدلال را مطرح می سازد که اگر «شیخ سلمان آنجا را بنیاد می گذاشت چرا بایستی فلاحیه بنامد و سلیمانیه ننامند.» از نظر قیم این سخن، سخنی نااستوار است و به عنوان یک حکم کلی همه جا و در هر دوره ای قابل اعمال نیست. اما با وجود این ظاهراً کسروی فراموش کرده که پیش از این روستایی به نام «سلمانه» نامگذاری شده و دیگر نمی توان دو ناحیه یا دو شهر را به یک نام نامید.به هر حال استقرار بنی کعب در فلاحیه و ایجاد استحکامات در آن شهر، به علاوه موقعیت جغرافیایی آن یعنی قرار گرفتن در میان نیزارها و در میان آب، به همراه زمین های حاصل خیز اطراف آن، شکوفایی و رونق کشاورزی و افزایش قدرت دفاعی بنی کعب را به دنبال داشت و در نهایت موجبات تقویت حکومت کعبیان و افزایش اقتدار آن ها شد.
یکی از عمده ترین آیین های مردم شادگان در ایام ماه رمضان این است که هر خانواده ای خود را ملزم به میزبانی از روزه داران در ایام مختلف این ماه می داند.از اصلی ترین سرگرمی های مردم در شب های رمضان اجرای بازی محلی محبس (انگشتر) است. به این ترتیب که دو گروه در مقابل همدیگر قرار گرفته و سر گروه انگشتری را در میان دستان اعضای گروه خود پنهان کرده و نماینده گروه مقابل باید آن را پیدا کند و تشخیص دهد که در دستان چه کسی است. این بازی یک از تفریح های پرطرفدار اغلب مردم شادگان در شب های رمضان محسوب می شود.همچنین عید فطر از اهمیت ویژه ای در میان مردم شادگان برخوردار است و به آیینی خاص در میان آن ها تبدیل شده به نحوی که از اواسط ماه مبارک رمضان خانواده با خانه تکانی، خرید عید و نوسازی منزل خود را برای استقبال از آن آماده می کنند و دید وبازدید گسترده ای از خویشان و همسایه ها در روز عید و بعد از آن صورت می گیرد در شادگان عید نوروز که در اکثر ایران مرسوم است در شادگان کم رنگ است
دوره سی و دو ساله حکومت شیخ سلمان (۱۱۸۲–۱۱۵۰. ق) را باید نقطه عطفی در تاریخ بنی کعب دانست. در این دوره بنی کعب با مهاجرت از قبان سوی دورق و بنای شهر فلاحیه پایه های قدرت خویش را مستحکم کردند. در سال ۱۱۶۰. ق بنی کعب در جستجوی زمین های حاصل خیزتر رو سوی دورق نهادند. این کوچ و این مهاجرت به صورت دسته جمعی بود و همة افراد اعم از زنان و کودکان و پیرمردان و همه چهارپایان را دربرگرفت. به احتمال زیاد قرارگرفتن قبان بر ساحل شمالی خلیج فارس و شوره زار بودن بخش هایی از آن، افزایش جمعیت بنی کعب و ناکافی بودن زمین های قبان و در مقابل سرسبزی و خرمی دورق و فراوانی آب آن ناحیه از عوامل اصلی مهاجرت دسته جمعی بنی کعب بوده است.این بار بنی کعب برخلاف مهاجرت قبلی (از دشت میناو به قبان) گروهی را به عنوان پیشقراول اعزام نکردند، بلکه همگی از قبان به دورق مهاجرت کردند. به هر حال ترک قبان توسط بنی کعب تا حدود بسیار تأمل برانگیز است. به ویژه اینکه کعبیان برای تصاحب قبان جانفشانی ها کرده و خون های بسیاری را در راه آن اهدا کرده بودند. از طرفی دیگر، مهاجرت دسته جمعی به نقاط دیگر به نوبة خود خطرات فراوانی را دربردارد. حاج علوان شویکی علت مهاجرت دسته جمعی بنی کعب به دورق و ترک قبان را شکستن سد سابله توسط کریم خان زند می داند. او خاطرنشان می سازد چون سد سابله بشکست و آب قبان را فراگرفت، شیخ سلمان و بنی کعب از قبان کوچ کردند.

پیشنهاد کاربران

شهر دورک::نام قدیم این شهر است
محل سکونت ایل دورکی لر بختیاری

با ورود اعراب به خوزستان نام این شهر به
زبا لری بختیاری
دورق تلفظ شد
بعد به فلاحیه تغییر دادند به معنی شهر
کشاورزان

امروزه به آن شادگان می گویند


کلمات دیگر: