ریوند
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
قریه ای قدیم از نواحی نیشابور .
( اسم ) گیاهی از تیره ترشکها ( هفت بند ها ) که در حدود ۲٠ گونه از آن شناخته شده و همه متعلق بنواحی معتدله خصوصا آسیای مرکزی و غربی هستند . گیاهی است پایا و دارای ساقهای خزنده زیر زمینی و گلهای نر و ماده که در انتهای ساقه مجتمع شوند . از ساقه خزنده آن که به نام ریشه ریوند مرسوم است و همچنین برگهای آن استفاده طبی کنند گونه خوراکی این گیاه بنام ریواس مرسوم است راوند .
نام کوهی بوده در شمال غربی سبزوار
( اسم ) گیاهی از تیره ترشکها ( هفت بند ها ) که در حدود ۲٠ گونه از آن شناخته شده و همه متعلق بنواحی معتدله خصوصا آسیای مرکزی و غربی هستند . گیاهی است پایا و دارای ساقهای خزنده زیر زمینی و گلهای نر و ماده که در انتهای ساقه مجتمع شوند . از ساقه خزنده آن که به نام ریشه ریوند مرسوم است و همچنین برگهای آن استفاده طبی کنند گونه خوراکی این گیاه بنام ریواس مرسوم است راوند .
نام کوهی بوده در شمال غربی سبزوار
فرهنگ معین
(وَ ) (اِ. ) نک ریواس .
لغت نامه دهخدا
ریوند. [ ری وَ ] (اِ) راوند و آن اقسامی دارد: ریوند چینی و ریوند فارسی و ریوند سوریانی وریوند زنگی . (ناظم الاطباء) (از یادداشت مؤلف ). دارویی است معروف که اسهال آورد. (برهان ) (غیاث اللغات ). گیاهی از تیره ٔ ترشکها (هفت بندها) که در حدود 20 گونه از آن شناخته شده و همه متعلق به نواحی معتدله ، خصوصاً آسیای مرکزی و غربی هستند. گیاهی است پایا و دارای ساقه ٔ خزنده ٔ زیرزمینی و گلهای نر و ماده که در انتهای ساقه مجتمع شوند از ساقه ٔ خزنده ٔ آن که به نام ریشه ٔ ریوند موسوم است و همچنین برگهای آن استفاده ٔ طبی کنند. گونه ٔ خوراکی این گیاه به نام «ریواس »موسوم است . راوند. (فرهنگ فارسی معین ) :
حرارتهای جهلی را حکیمان
ز علم و پند گفتستند ریوند.
دارد دل اعدای تو سوزی که ندارد
آن سوز به کافور و به ریوند شکسته .
قرصه ٔ شمس شود قرصه ٔ ریوند ز لطف
بهر تفته جگران کآفت گرما بینند.
رجوع به راوند شود.
حرارتهای جهلی را حکیمان
ز علم و پند گفتستند ریوند.
ناصرخسرو.
دارد دل اعدای تو سوزی که ندارد
آن سوز به کافور و به ریوند شکسته .
سوزنی .
قرصه ٔ شمس شود قرصه ٔ ریوند ز لطف
بهر تفته جگران کآفت گرما بینند.
خاقانی .
رجوع به راوند شود.
ریوند. [ ری وَ ] (اِخ ) دهی از بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
ریوند. [ ری وَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. دارای 108 آبادی و 15394 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
ریوند.[ ری وَ ] (اِخ ) نام کوهی بوده در شمال غربی سبزوارکه پشت ویشتاسپان نیز می خوانده اند و گشتاسب پس از گرویدن به دین زرتشت آتشکده ٔ آذربرزین مهر را در آنجا بنیان نهاد. رجوع به مزدیسنا و تأثیر آن در ادب پارسی ص 216 و 217 و ایران در زمان ساسانیان ص 191 شود.
ریوند. [ ری وَ ] ( اِ ) راوند و آن اقسامی دارد: ریوند چینی و ریوند فارسی و ریوند سوریانی وریوند زنگی. ( ناظم الاطباء ) ( از یادداشت مؤلف ). دارویی است معروف که اسهال آورد. ( برهان ) ( غیاث اللغات ). گیاهی از تیره ترشکها ( هفت بندها ) که در حدود 20 گونه از آن شناخته شده و همه متعلق به نواحی معتدله ، خصوصاً آسیای مرکزی و غربی هستند. گیاهی است پایا و دارای ساقه خزنده زیرزمینی و گلهای نر و ماده که در انتهای ساقه مجتمع شوند از ساقه خزنده آن که به نام ریشه ریوند موسوم است و همچنین برگهای آن استفاده طبی کنند. گونه خوراکی این گیاه به نام «ریواس »موسوم است. راوند. ( فرهنگ فارسی معین ) :
حرارتهای جهلی را حکیمان
ز علم و پند گفتستند ریوند.
آن سوز به کافور و به ریوند شکسته.
بهر تفته جگران کآفت گرما بینند.
ریوند. [ ری وَ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش حومه شهرستان نیشابور. دارای 108 آبادی و 15394 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
ریوند. [ ری وَ ] ( اِخ ) دهی از بخش داورزن شهرستان سبزوار. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
ریوند. [ ری وَ ] ( اِخ ) دهی از بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
ریوند.[ ری وَ ] ( اِخ ) نام کوهی بوده در شمال غربی سبزوارکه پشت ویشتاسپان نیز می خوانده اند و گشتاسب پس از گرویدن به دین زرتشت آتشکده آذربرزین مهر را در آنجا بنیان نهاد. رجوع به مزدیسنا و تأثیر آن در ادب پارسی ص 216 و 217 و ایران در زمان ساسانیان ص 191 شود.
حرارتهای جهلی را حکیمان
ز علم و پند گفتستند ریوند.
ناصرخسرو.
دارد دل اعدای تو سوزی که نداردآن سوز به کافور و به ریوند شکسته.
سوزنی.
قرصه شمس شود قرصه ریوند ز لطف بهر تفته جگران کآفت گرما بینند.
خاقانی.
رجوع به راوند شود.ریوند. [ ری وَ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش حومه شهرستان نیشابور. دارای 108 آبادی و 15394 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
ریوند. [ ری وَ ] ( اِخ ) دهی از بخش داورزن شهرستان سبزوار. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
ریوند. [ ری وَ ] ( اِخ ) دهی از بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
ریوند.[ ری وَ ] ( اِخ ) نام کوهی بوده در شمال غربی سبزوارکه پشت ویشتاسپان نیز می خوانده اند و گشتاسب پس از گرویدن به دین زرتشت آتشکده آذربرزین مهر را در آنجا بنیان نهاد. رجوع به مزدیسنا و تأثیر آن در ادب پارسی ص 216 و 217 و ایران در زمان ساسانیان ص 191 شود.
فرهنگ عمید
گیاهی از خانوادۀ ریواس با ساقۀ خزنده که مصرف دارویی داشته.
دانشنامه عمومی
ریوند ممکن است به موارد زیر اشاره کند:
ریوند، نام دیگر گیاه ریواس
ریوند چینی، نام یک گونه گیاهی از تیره هفت بندیان
ریوند، دگرگون شده واژه رئونت (از زبان اوستایی) به زبان پهلوی
دهستان ریوند، دهستانی از توابع بخش مرکزی شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران
ریوند (دریاچه)، نام قدیم برکه های کوهستان سی سر در شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران
ریوند (ربع)، یکی از بخش های چهارگانه (یا ربع های) نیشابور قدیم در خراسان
ریوند (شهر)، شهری باستانی در شمال غربی نیشابور در خراسان
ریوند (کوه)، نام قدیم رشته کوه بینالود یا بخشی از آن٬ در خراسان
ریوند (گسل)، نام گسلی جنبا میان نیشابور و اسفراین در خراسان
ریوند (رشتخوار)، روستایی از توابع دهستان آستانه بخش مرکزی شهرستان رشتخوار در استان خراسان رضوی ایران
ریوند (داورزن)، روستا و مرکز بخش باشتین از توابع شهرستان داورزن در استان خراسان رضوی ایران
قنات ریوند، تربت حیدریه، قناتی در روستای قلعه نی از توابع بخش دولت آباد، شهرستان تربت حیدریه در استان خراسان رضوی
ریوند، نام دیگر گیاه ریواس
ریوند چینی، نام یک گونه گیاهی از تیره هفت بندیان
ریوند، دگرگون شده واژه رئونت (از زبان اوستایی) به زبان پهلوی
دهستان ریوند، دهستانی از توابع بخش مرکزی شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران
ریوند (دریاچه)، نام قدیم برکه های کوهستان سی سر در شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران
ریوند (ربع)، یکی از بخش های چهارگانه (یا ربع های) نیشابور قدیم در خراسان
ریوند (شهر)، شهری باستانی در شمال غربی نیشابور در خراسان
ریوند (کوه)، نام قدیم رشته کوه بینالود یا بخشی از آن٬ در خراسان
ریوند (گسل)، نام گسلی جنبا میان نیشابور و اسفراین در خراسان
ریوند (رشتخوار)، روستایی از توابع دهستان آستانه بخش مرکزی شهرستان رشتخوار در استان خراسان رضوی ایران
ریوند (داورزن)، روستا و مرکز بخش باشتین از توابع شهرستان داورزن در استان خراسان رضوی ایران
قنات ریوند، تربت حیدریه، قناتی در روستای قلعه نی از توابع بخش دولت آباد، شهرستان تربت حیدریه در استان خراسان رضوی
wiki: دریاچه ای که بر پایه گفتار بندهش، در حوالی کوه ریوند در نیشابور خراسان، قرار دارد. برکه های سی سر در جنوب روستاهای اندراب و زرنده از توابع دهستان بینالود بخش مرکزی شهرستان نیشابور را بر دریاچه ریوند مطابقت داده اند.
نام این دریاچه در «اوستا» نیامده است. بر پایه متون پهلوی؛ کوهی به نام «سِپَندیار» یا «سپندیاد»، در کنار و مُشرِف بر این دریاچه است. نام این کوه در «زامیادیشت» از دفتر یشت های «اوستا» به صورت «سپنتودات» آمده است. سپنتودات به معنی «آفریده خرد مقدس» یا «آفریده وَرجاوَند مینوی» است. پورداود و اوشیدری، جای سپندیاد (سپنتودات) را در محیط ریوند دانسته و بهزادی، آن را از متفرعات و شاخه های کوه ریوند برشمرده است.
دریاچه ریوند؛ بر پایه متون پهلوی، در کنار کوه سپندیار در کوهستان ریوند است. فریدون جنیدی، از این دریاچه، بر کوه ریوند و در نزدیکی آتشکده آذر برزین مهر (در پیرامون برزنون نیشابور) یاد کرده مانوئل بِربِریان، دربارهٔ این ناحیه، می گوید: در ۳۷ کیلومتری شمال باختری شهر نیشابور (و ۱۱ کیلومتری شمال خاوری کان فیروزه نیشابور، بر سر کوره راهی که از کان فیروزه و کان گچ نیشابور به جلگه ماروسک می رود)؛ در کوهپایه های شمالی کوه سی سر (در جنوب روستاهای اندراب و زرنده)؛ چند برکه کوچک است که در میان روستاییان افسانه های بس شگفتی پیرامون آنها وجود دارد. بر پایه بررسی های جنیدی؛ آب این برکه ها، بویژه بزرگترین آن ها که سو (Sow) نامیده می شود، در چشم ایرانیان کهن، یکی از گرامی ترین آب های جهان بوده و از دورترین روزگاران، شناخته شده و مقدس بوده است. گفتنی است که جنیدی و بربریان، این ناحیه (در نزدیکی برزنون و در دامنه کوه های سی سر) یا چشمه سبز (بر فراز کوهستان بینالود؛ میان شهرستان نیشابور و شهرستان چناران امروزین) را به عنوان «دریاچه سوور» (یاد شده در «بندهش» و «گزیده های زادسپرم» که در نزدیکی آذر برزین مهر بوده) در پیش نگاه و گمان داشته اند.
نام این دریاچه در «اوستا» نیامده است. بر پایه متون پهلوی؛ کوهی به نام «سِپَندیار» یا «سپندیاد»، در کنار و مُشرِف بر این دریاچه است. نام این کوه در «زامیادیشت» از دفتر یشت های «اوستا» به صورت «سپنتودات» آمده است. سپنتودات به معنی «آفریده خرد مقدس» یا «آفریده وَرجاوَند مینوی» است. پورداود و اوشیدری، جای سپندیاد (سپنتودات) را در محیط ریوند دانسته و بهزادی، آن را از متفرعات و شاخه های کوه ریوند برشمرده است.
دریاچه ریوند؛ بر پایه متون پهلوی، در کنار کوه سپندیار در کوهستان ریوند است. فریدون جنیدی، از این دریاچه، بر کوه ریوند و در نزدیکی آتشکده آذر برزین مهر (در پیرامون برزنون نیشابور) یاد کرده مانوئل بِربِریان، دربارهٔ این ناحیه، می گوید: در ۳۷ کیلومتری شمال باختری شهر نیشابور (و ۱۱ کیلومتری شمال خاوری کان فیروزه نیشابور، بر سر کوره راهی که از کان فیروزه و کان گچ نیشابور به جلگه ماروسک می رود)؛ در کوهپایه های شمالی کوه سی سر (در جنوب روستاهای اندراب و زرنده)؛ چند برکه کوچک است که در میان روستاییان افسانه های بس شگفتی پیرامون آنها وجود دارد. بر پایه بررسی های جنیدی؛ آب این برکه ها، بویژه بزرگترین آن ها که سو (Sow) نامیده می شود، در چشم ایرانیان کهن، یکی از گرامی ترین آب های جهان بوده و از دورترین روزگاران، شناخته شده و مقدس بوده است. گفتنی است که جنیدی و بربریان، این ناحیه (در نزدیکی برزنون و در دامنه کوه های سی سر) یا چشمه سبز (بر فراز کوهستان بینالود؛ میان شهرستان نیشابور و شهرستان چناران امروزین) را به عنوان «دریاچه سوور» (یاد شده در «بندهش» و «گزیده های زادسپرم» که در نزدیکی آذر برزین مهر بوده) در پیش نگاه و گمان داشته اند.
wiki: ربع ریوند نیز از مسجد جامع در مرکز شهر، آغاز می شده و با گسترش در درازای سیزده فرسنگی به سوی غرب شهر نیشابور، به قریه احمدآباد در مرز بیهق (در غرب نیشابور) می رسیده. پهنای ناحیه ربع ریوند، پانزده فرسنگ و از مرز توس (در شمال شرقی نیشابور) تا مرز بُست (یا کاشمر کنونی، در جنوب نیشابور) بوده است.
wiki: کوهستان بینالود در جبههٔ شمالی نیشابور یا شاخه ای از متفرعات آن؛ کهن ترین متنی که از این کوه نام برد، دفترِ یشت های کتاب «اوستا» ست و در بخش «زامیادیشت»، از این کوه به نام «رئونت» و در «بندهش» به نام «ریوند» یاد شده است. رشته کوه بینالود به طول ۱۲۵ کیلومتر، با جهت شمال غربی به جنوب شرقی، در حوزه شمالی دشت نیشابور قرار گرفته و حائل طبیعی بین شهرستان های نیشابور و مشهد است. جای هایی همچون آتشکده آذر برزین مهر، دریاچه ریوند و دریاچه سوور که در نسک های کیش مزدیسنا از آنها یاد شده؛ در بررسی ها و گزارش هایی که توسط ایران شناسان فراهم گردیده، در این کوهستان و متفرعات آن، جانمایی گردیده اند.
اوستا کهن ترین نوشتار ایرانیان و کتاب کیش زرتشت است. نام کوه ریوند، در بند ششم «زامیادیشت» از دفتر «یشت ها» ی اوستا) در میان کوه هایی که پس از کوه هرئیتی (یا البرز) از زمین برخاستند -و پروردگار، آنان را بهره پیشوایان و رزمیان و برزیگران نمود- آمده است. بر اساس گفتار متن پهلوی «بندهش»؛ در بالای ریوند، آذر برزین مهر قرار دارد. همچنین نام کوه ریوند، در بند نهم (روز نهم= آذر روزِ) دو «سیروزه» کوچک و بزرگ، و در بند ششم «آتش بهرام نیایش» از «پنج نیایش» دفتر «خرده اوستا» (یکی از بخش های اوستا) آمده و از آن در کنار چند آذر و ایزد دیگر یاد شده و بر آنان، ستایش و نیایش و خوشنودی و آفرین خوانده است: «ای آذر اهوره مزدا! کوه ریوند مزداآفریده، فرّکیانی مزداآفریده، آذر اهوره مزدا، ای آذر اَشَوَن ارتشتاران! ای ایزد نریوسنگ، آذر نافه شهریاری! شما را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین». گمانی نیست که یادکرد نام ریوند در نیایش ها و دعاهای «خرده اوستا»، به این خاطر است که آتشکده آذر برزین مهر در آنجا بوده.
در «بندهش»، از متون پهلوی کیش زرتشت؛ همچون اوستا نام ریوند در میان کوه هایی آمده است که در آغاز آفرینش، از البرز فراز رُستند. بنا بر گفته بندهش، تعداد این کوه ها ۲۲۴۴ بوده است.؛ بندهشُ این کوه ها را با عبارت «کوه های نیکوفره ناگذرا»، توصیف نموده. بندهش، جای گاه کوه ریوند را در خراسان نشان می دهد و درباره اش چنین می گوید: او را ریوندی این است که «رایومند» (شکوهنده) است. در دنباله، سخن از کوهی بنام «زیبد» به میان می آید که در نه فرسنگی غرب کوه ریوند (یا «پشته گشتاسبان») قرار دارد.
اوستا کهن ترین نوشتار ایرانیان و کتاب کیش زرتشت است. نام کوه ریوند، در بند ششم «زامیادیشت» از دفتر «یشت ها» ی اوستا) در میان کوه هایی که پس از کوه هرئیتی (یا البرز) از زمین برخاستند -و پروردگار، آنان را بهره پیشوایان و رزمیان و برزیگران نمود- آمده است. بر اساس گفتار متن پهلوی «بندهش»؛ در بالای ریوند، آذر برزین مهر قرار دارد. همچنین نام کوه ریوند، در بند نهم (روز نهم= آذر روزِ) دو «سیروزه» کوچک و بزرگ، و در بند ششم «آتش بهرام نیایش» از «پنج نیایش» دفتر «خرده اوستا» (یکی از بخش های اوستا) آمده و از آن در کنار چند آذر و ایزد دیگر یاد شده و بر آنان، ستایش و نیایش و خوشنودی و آفرین خوانده است: «ای آذر اهوره مزدا! کوه ریوند مزداآفریده، فرّکیانی مزداآفریده، آذر اهوره مزدا، ای آذر اَشَوَن ارتشتاران! ای ایزد نریوسنگ، آذر نافه شهریاری! شما را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین». گمانی نیست که یادکرد نام ریوند در نیایش ها و دعاهای «خرده اوستا»، به این خاطر است که آتشکده آذر برزین مهر در آنجا بوده.
در «بندهش»، از متون پهلوی کیش زرتشت؛ همچون اوستا نام ریوند در میان کوه هایی آمده است که در آغاز آفرینش، از البرز فراز رُستند. بنا بر گفته بندهش، تعداد این کوه ها ۲۲۴۴ بوده است.؛ بندهشُ این کوه ها را با عبارت «کوه های نیکوفره ناگذرا»، توصیف نموده. بندهش، جای گاه کوه ریوند را در خراسان نشان می دهد و درباره اش چنین می گوید: او را ریوندی این است که «رایومند» (شکوهنده) است. در دنباله، سخن از کوهی بنام «زیبد» به میان می آید که در نه فرسنگی غرب کوه ریوند (یا «پشته گشتاسبان») قرار دارد.
wiki: ریوند (کوه)
پیشنهاد کاربران
ریوَنْد ( به اوستایی: رِئِوِنْت ) به معنای جلال و شکوه نام شهر نیشابور یا شهری در نزدیکی نیشابور پیش از ساسانیان بوده است که علت شهرت آن آتشکده آذربرزین مهر بوده است. ریوند همچنان نام کوهی در نزدیکی این شهر بوده است. این ناحیه در کتاب اوستا و فرهنگ مزدیسنا رَئِوَنتَ ( به معنی دارای شکوه و جلال ) معرفی گردیده که در فارسی امروز «ریوند» می گویند. ریوند در اوستا کوهستانی است مقدس. در همین کتاب آمده است:
« ای آذر اهورا مزدا! کوه ریوند مزدا! آفریده! شما را ستایش و خشنودی و آفرین! »
محل دقیق این شهر مورد اختلاف است. اما با توجه به وجود خرابه های آتشکده آذربرزین مهر در نزدیکی روستای برزنون شهرستان نیشابور ریوند در شمال غربی شهر کنونی نیشابور واقع شده است. این شهر همچنین ناحیه ای بین نیشابور و بیهق را شامل می شده است.
«نیشابور و آتش اهورایی» نوشته احمدرضا سالم. کتاب ماه هنر، آذر و دی 1383، ص 146 - 152. کتاب ماه هنر
نیشابور شهر فیروزه نوشته فریدون گرایلی
« ای آذر اهورا مزدا! کوه ریوند مزدا! آفریده! شما را ستایش و خشنودی و آفرین! »
محل دقیق این شهر مورد اختلاف است. اما با توجه به وجود خرابه های آتشکده آذربرزین مهر در نزدیکی روستای برزنون شهرستان نیشابور ریوند در شمال غربی شهر کنونی نیشابور واقع شده است. این شهر همچنین ناحیه ای بین نیشابور و بیهق را شامل می شده است.
«نیشابور و آتش اهورایی» نوشته احمدرضا سالم. کتاب ماه هنر، آذر و دی 1383، ص 146 - 152. کتاب ماه هنر
نیشابور شهر فیروزه نوشته فریدون گرایلی
در کتب طب سنتی با نامهای « ریوند » ، « ریوند چینی » یا « ریوند تاتار » نامبرده می شود . ساقه زیرزمینی گیاهی است از تیره هفت بند Polygonaceae جنس Rheum به فارسی گونه اهلی آن را « ریواس » و وحشی ان را « راوند » و در اصطلاح محلی بلوچستان به گونه ای از آن که در آن خطه می روید « راواش » و « قیل گوش » گویند . به عربی « ریباس » و « ریباج » و به هندی آن را « ریوند چینی » - « هدی ریوند چینی » می نامند . گیاه را به فرانسوی Rhubarbe و به انگلیسی Rhubarb و به لاتین Reubarbarum یا Rhabarbarum ( به معنای ریشه بربر ) نامیده می شود. اسامی فوق به انگلیسی و فرانسوی در عین حال به گیاه و به ساقه زیرزمینی یا بیخ گیاه گفته می شود. دارای گونه های مختلفی است که نام علمی آنها عبارتند از :
۱ ) Rheum palllmatum L. که به فرانسوی Rhubarbe palmee گفته می شود و ساقه زیرزمینی و بیخ آن همان ریوند چینی معروف است که بیش از سایر اعضای گیاه مستعمل در طب سنتی است . این گونه در چین در مناطق Kokonor و Szechwan میروید . به هندی روند چینی نامیده می شود.
۲ ) Rheum officinale Baillon که به فرانسوی Rhubarbe officinale گویند . ساقه زیر زمینی این گونه نیز در طب سنتی مستعمل است وبه عنوان مسهل مصرف می شود. ولی از نظر خواص و مصرف در درجه بعد از گونه قبلی قرار دارد. این گونه نیزدرچین درمنطقه Szechwan می روید و ساقه زیر زمینی آن را نی رویند چینی میگویند.
۳ ) Rheum emodi Wall که در هندوستان می روید از نظر دارویی دردامپزشکی مصرف دارد و به ریوند هندی معروف است. و Rheum rhaponticum L . که به فرانسوی Rhubarbe anglais گفته میشود نیز مصرف دامپزشکی دارد.
۴ ) گونه های زینتی و غیر دارویی که دمبرگهای ضخیم و دارز و قرمز رنگ آنها به مصرف غذایی و تهیه شربت و خورش می رسد به فارسی به طور کلی ریواس گفته می شود نام علمی این گونه هاRheu undulatum L. و به فرانسوی Rhubarbe ondulee گفته می شود و Rheum compactum L که به فرانسوی Rheum Ribes L. است که در کوهستانهای ایران از جمله در دره توچال ، شرستانک ، کرج ، حصاربند ، کوهای اراک ، اشتران کوه ، گنج نامه ، کردستان ، تفرش ، خراسان ، ازربایجان بن خوی و تبریز ، افشار ، دشت ارژن فراس ، راجرد قم و بلوچستان به طور خودرو می روید. سه گونه اخیر در ایران کاشته می شوند و به عنوان سبزی به نام ریواس برای استفاده از برگهای گوشی آن در بازار عرضه می شود.
● مشخصات
ریواس یا راوند گیاهی است چند ساله دارای ساقه ای بلند تا یک متر و بیشتر ، ساقه زیرزمینی متورم و ضخیمی دارد . برگهای آن بزرگ ، پهن ، پنجه ای ، کناره آنها دندانه دار است و به صورت مجتمع در قسمت قاعده گیاه قرار دارند ، دمبرگها دراز و گوشتی و قرمز ارغوانی هستند. ساقه های مولد گل از درون انبوه برگها خارج شده و به ۳ – ۲ متر ممکن است برسند در قسمت فوقانی محور این ساقه ها گلهای خوشه ای به رنگ سبز مایل به زرد و مایل به قرمز ظاهر می شود .
تکثیر ریواس و ریوند از طریق کشت بذر ولی معمولا با کشت سوش گیاه در خزانه وانتقال هب مزرعه انجام می گیرد و چون قوه نامیه بذر کمتر از سه سال است ، اگر تکثیر با بذر آن جام می شود باید دقت شود ، بذر تازه بادش. ریوند گیاه کوهستانهای سرد است ولی در دوره رویش احتیاج به آفتاب دارد ، بنابر این باید در نقاط افتاب گیر کاشته شود. دوران رویش بسته به شرایط اقلیمی ۵ – ۴ ماه است یعنی از اواسط بهار تا اوایل زمستان ولی برای رشد کافی ساقه های زیرزمینی به سرمای زمستان احتیاج دارند . معمولا در خاک مرغوب و زراعت خوب از هر گیاه ۸ – ۶ کیلو گرم ساقه زیر زمینی ضخیم برای مصارف دارویی می توان تهیه کرد . گیاه در دوران رویش احتیاج به اب فراوان دارد.
● مشخصات انواع ریوند در بازار
۱ ) ریوند چینی به شکل قطعاتی است مدور به رنگ زرد چرک و خیلی سخت . طعم آن تلخ و زیر دندان به شدت صدا می کند ( صدای خرد شدن بلورهای اکسالات اهک است ) رنگ گرد آن پس از کوبیدن ریوند ، نارنجی و معمولا در یک طرف هر قطعه ریوند سوراخی است که محل آویزان کردن آن در موقع خشک کردن بوده است.
۲ ) روند مسکو که در حقیقت آن هم ریوند چینی و نوع مرغوب آن است ولی چون از تاتار ستان به سیبری و از آنجا به بازار ایران می اید ، آن را ریوند مسکو نامند و به شکل قطعات نامنظم به رنگ زرد تیره است اگر شکسته شود مقطع آن ماند مرمر سفید و زرد ، بوی آن تهوع آور و طعم آن تلخ و قابض و بزاق را مانند زعفران رنگین می کند. این نوع را ریوند تاتار نیز می گویند که همان Rheumm palmatum چین است که شرح آن در ابتدای این قسمت امده است. در موقع خرید ریوند باید دقت شود که حتی الامکان ریوند سالم و کرم نخورده باشد ، زیرا اغلب در اثر کهنگی زیاد کرم می گذارد و آن را سوراخ میکند و فروشندگان از گرد ریوند و آب ، خمیری درست کرده و سوراخها را با خمیر پرمی کنند .
از نظرترکیبات شیمیایی در ریوند چینی به طور کلی یک ماده تلخ به نام راپونتی سین ، یک ماده رنگی به نام رئین ، آهک و پاس و اکسالیک اسید و مالیک اسید ، سولفوریک اسید کریزوفانیک اسید وسرانننجام صممغ ، نشاسته ، تانن و اسانس یافت می شود. اسید اکسالیک در ریوند به شکل بلورهای اکسالات اهک در امده و بلورهای ان زیر دندان صدا میکند .
در گزارش تجزیه دیگری چنین امده است : ریوند چینی مواد زیر یافت می شود: کریزوفانول ، الوئه امودین ، امودین و مونو اتیل اتر ، گلو کو گالین ، کانچین ، ورئین ، امودین ، راپونتی سین ، تترارین ، تری تیس پورین و همچنین ماده راباربرون که احتمالا این ماده همان الوئه امودین است .
● خواص – کاربرد
در چین مرسوم است که ریوند را از ریشه گیاه چند ساله ( ۷ – ۶ ساله ) گرفته دراولایل پاییز از زمین خارج میکنند . { هوپر } میگوید از گیاهان ۷ – ۶ ساله ولی { ویلسن } معتقداست از گیاه ده ساله گرفته شود . این دارو تلخ و خنک کننده استو برای معالجه ناراحتی های م . . .
۱ ) Rheum palllmatum L. که به فرانسوی Rhubarbe palmee گفته می شود و ساقه زیرزمینی و بیخ آن همان ریوند چینی معروف است که بیش از سایر اعضای گیاه مستعمل در طب سنتی است . این گونه در چین در مناطق Kokonor و Szechwan میروید . به هندی روند چینی نامیده می شود.
۲ ) Rheum officinale Baillon که به فرانسوی Rhubarbe officinale گویند . ساقه زیر زمینی این گونه نیز در طب سنتی مستعمل است وبه عنوان مسهل مصرف می شود. ولی از نظر خواص و مصرف در درجه بعد از گونه قبلی قرار دارد. این گونه نیزدرچین درمنطقه Szechwan می روید و ساقه زیر زمینی آن را نی رویند چینی میگویند.
۳ ) Rheum emodi Wall که در هندوستان می روید از نظر دارویی دردامپزشکی مصرف دارد و به ریوند هندی معروف است. و Rheum rhaponticum L . که به فرانسوی Rhubarbe anglais گفته میشود نیز مصرف دامپزشکی دارد.
۴ ) گونه های زینتی و غیر دارویی که دمبرگهای ضخیم و دارز و قرمز رنگ آنها به مصرف غذایی و تهیه شربت و خورش می رسد به فارسی به طور کلی ریواس گفته می شود نام علمی این گونه هاRheu undulatum L. و به فرانسوی Rhubarbe ondulee گفته می شود و Rheum compactum L که به فرانسوی Rheum Ribes L. است که در کوهستانهای ایران از جمله در دره توچال ، شرستانک ، کرج ، حصاربند ، کوهای اراک ، اشتران کوه ، گنج نامه ، کردستان ، تفرش ، خراسان ، ازربایجان بن خوی و تبریز ، افشار ، دشت ارژن فراس ، راجرد قم و بلوچستان به طور خودرو می روید. سه گونه اخیر در ایران کاشته می شوند و به عنوان سبزی به نام ریواس برای استفاده از برگهای گوشی آن در بازار عرضه می شود.
● مشخصات
ریواس یا راوند گیاهی است چند ساله دارای ساقه ای بلند تا یک متر و بیشتر ، ساقه زیرزمینی متورم و ضخیمی دارد . برگهای آن بزرگ ، پهن ، پنجه ای ، کناره آنها دندانه دار است و به صورت مجتمع در قسمت قاعده گیاه قرار دارند ، دمبرگها دراز و گوشتی و قرمز ارغوانی هستند. ساقه های مولد گل از درون انبوه برگها خارج شده و به ۳ – ۲ متر ممکن است برسند در قسمت فوقانی محور این ساقه ها گلهای خوشه ای به رنگ سبز مایل به زرد و مایل به قرمز ظاهر می شود .
تکثیر ریواس و ریوند از طریق کشت بذر ولی معمولا با کشت سوش گیاه در خزانه وانتقال هب مزرعه انجام می گیرد و چون قوه نامیه بذر کمتر از سه سال است ، اگر تکثیر با بذر آن جام می شود باید دقت شود ، بذر تازه بادش. ریوند گیاه کوهستانهای سرد است ولی در دوره رویش احتیاج به آفتاب دارد ، بنابر این باید در نقاط افتاب گیر کاشته شود. دوران رویش بسته به شرایط اقلیمی ۵ – ۴ ماه است یعنی از اواسط بهار تا اوایل زمستان ولی برای رشد کافی ساقه های زیرزمینی به سرمای زمستان احتیاج دارند . معمولا در خاک مرغوب و زراعت خوب از هر گیاه ۸ – ۶ کیلو گرم ساقه زیر زمینی ضخیم برای مصارف دارویی می توان تهیه کرد . گیاه در دوران رویش احتیاج به اب فراوان دارد.
● مشخصات انواع ریوند در بازار
۱ ) ریوند چینی به شکل قطعاتی است مدور به رنگ زرد چرک و خیلی سخت . طعم آن تلخ و زیر دندان به شدت صدا می کند ( صدای خرد شدن بلورهای اکسالات اهک است ) رنگ گرد آن پس از کوبیدن ریوند ، نارنجی و معمولا در یک طرف هر قطعه ریوند سوراخی است که محل آویزان کردن آن در موقع خشک کردن بوده است.
۲ ) روند مسکو که در حقیقت آن هم ریوند چینی و نوع مرغوب آن است ولی چون از تاتار ستان به سیبری و از آنجا به بازار ایران می اید ، آن را ریوند مسکو نامند و به شکل قطعات نامنظم به رنگ زرد تیره است اگر شکسته شود مقطع آن ماند مرمر سفید و زرد ، بوی آن تهوع آور و طعم آن تلخ و قابض و بزاق را مانند زعفران رنگین می کند. این نوع را ریوند تاتار نیز می گویند که همان Rheumm palmatum چین است که شرح آن در ابتدای این قسمت امده است. در موقع خرید ریوند باید دقت شود که حتی الامکان ریوند سالم و کرم نخورده باشد ، زیرا اغلب در اثر کهنگی زیاد کرم می گذارد و آن را سوراخ میکند و فروشندگان از گرد ریوند و آب ، خمیری درست کرده و سوراخها را با خمیر پرمی کنند .
از نظرترکیبات شیمیایی در ریوند چینی به طور کلی یک ماده تلخ به نام راپونتی سین ، یک ماده رنگی به نام رئین ، آهک و پاس و اکسالیک اسید و مالیک اسید ، سولفوریک اسید کریزوفانیک اسید وسرانننجام صممغ ، نشاسته ، تانن و اسانس یافت می شود. اسید اکسالیک در ریوند به شکل بلورهای اکسالات اهک در امده و بلورهای ان زیر دندان صدا میکند .
در گزارش تجزیه دیگری چنین امده است : ریوند چینی مواد زیر یافت می شود: کریزوفانول ، الوئه امودین ، امودین و مونو اتیل اتر ، گلو کو گالین ، کانچین ، ورئین ، امودین ، راپونتی سین ، تترارین ، تری تیس پورین و همچنین ماده راباربرون که احتمالا این ماده همان الوئه امودین است .
● خواص – کاربرد
در چین مرسوم است که ریوند را از ریشه گیاه چند ساله ( ۷ – ۶ ساله ) گرفته دراولایل پاییز از زمین خارج میکنند . { هوپر } میگوید از گیاهان ۷ – ۶ ساله ولی { ویلسن } معتقداست از گیاه ده ساله گرفته شود . این دارو تلخ و خنک کننده استو برای معالجه ناراحتی های م . . .
در زبان لری بختیاری به معنی
رو انداختن. درخواست کردن
Rivand
رو انداختن. درخواست کردن
Rivand
رِیوَند؛ واژه ای است از زبان پارسی میانه ( پهلوانیک ) که دگرگون شده از رَئِوَنْت [Raēvant] در زبان اوستایی و به معنای دارنده جلال و شکوه و فروغ می باشد. ریوند در دوره باستان، نام کوه و همچنین نام دریاچه و شهری است در شمال غربی نیشابور و همچنین نام یکی از بخش های چهارگانه دشت نیشابور، ریوند نام داشته که در غرب و شمال غربی دشت، گسترده می شده است. این نام، امروز بر دهستان ریوند در بخش مرکزی شهرستان نیشابور، خودنمایی می کند و همچنین نام گسلی است. گسل ریوند در شمال غربی دشت نیشابور و در میان نیشابور و اسفراین قرار دارد. از ریوند نیشابور شخصیت های فرهنگی چندی برخاسته اند. ابوعبدالله حاکم، در کتاب تاریخ نیشابور، از سه تن مشایخ مؤلف حدیث نگار ریوند به نام های ابراهیم بن احمد بن محمد بن عبدالله ریوندی، سهل بن احمد بن سهل ریوندی - ابوسعید مزکّی - و محمد بن احمد بن هارون ریوندی - ابوبکر شافعی نیشابوری - یاد کرده است. همچنین یاقوت حموی، در کتاب معجم البلدان دربارهٔ دو تن از دانشورزان ریوند؛ أبوسعید سهیل بن أحمد بن سهل الریوندی النیسابوری ( دانشمند علوم حدیث، متوفی ۳۵۰ق ) و محمد بن الحسن بن علی بن عبدالرحمن ابن التیلویه أبوالفضائل المعینی الریوندی الفجکشی ( دانشمند لغت شناس و ادیب، متوفی ۵۳۷ق ) نوشته است. حاکم، سه تن دیگر از اهالی سرشناس ریوند را چنین یاد می کند: �در اولِ اسلام، حکّام ماوراءالنهر، سه برادر بودند: محمد و عطریف و مسیّب، هر سه از ریوند. هر یک، در آن مملکت، درم و دینار بسیار زدند و آثار آن پیداست. �
کلمات دیگر: