کلمه جو
صفحه اصلی

کشف حجاب

دانشنامه آزاد فارسی

بازدید رضاشاه و محمدرضا پهلوی از صف دانش آموزان در مازندران
بازدید رضاشاه و محمدرضا پهلوی از صف دانش آموزان در مازندران
اقدام دستوری و اجباری رژیم رضاشاه پهلوی در برداشتن حجاب بانوان کشور. این اقدام در ادامۀ برنامه های تجددخواهانه رضاشاه صورت گرفت . البته زمینه های ذهنی آن ، پس از مشروطه به قلم متجددانی چون عارف قزوینی ، ایرج میرزا، لاهوتی، و میرزاده عشقی مطرح و حمایت می شد. در دورۀ رضاشاه نیز اشخاصی مانند تیمورتاش ، نصرت الدوله فیروز و داور از طراحان و حامیان سرسخت اقدامات رضاخان بودند که در صدر آن ها کشف حجاب قرار داشت . پیش از ایران نیز در ترکیه کشف حجاب صورت گرفت که با مقاومت مردم دو کشور مواجه شد. در ایران نیز، به نوشتۀ مخبرالسلطنۀ هدایت سه سال قبل از کشف حجاب (۱۳۱۱ش)، و در زمان صدارت وی ، مقدمات آن فراهم و دستور خرید کلاه های زنانه از خارج صادر گردید. از اواخر ۱۳۱۳، به فرمان رضاشاه ، جشن هایی در تهران و شیراز برگزار شد که درآن گروهی از دختران دبیرستانی بدون حجاب به صحنه آمدند و به رقص و پایکوبی پرداختند. این برنامه ها که برای زمینه سازی کشف حجاب صورت می گرفت با اعتراض علمای شیراز، تهران، و مشهد روبرو شد که سرانجام به قیام مردم مشهد در تیر ۱۳۱۴ و سرکوب خونین آن انجامید. پس از آن رضاشاه زمینه را برای اعلام و اجرای کشف حجاب مناسب دید و در ۱۷ دی ۱۳۱۴ با حضور خود و همسران و دخترانش ، که بدون حجاب در مراسم افتتاح دانشسرای مقدماتی دختران تهران شرکت کردند، به آن رسمیت بخشید. چند روز بعد، شاه فرمان داد تا وزارتخانه ها هر یک جشنی برگزار کرده، کارمندان همراه همسران بدون حجاب خود در آن شرکت کنند. سپس فرمان به استانداران صادر شد که ترک حجاب را با تشویق و زور ترویج کنند تا رفته رفته این امر متعارف شود. برای تعمیم بی حجابی، علاوه بر تبلیغات رسمی فراوان در مطبوعات و محافل و مجالس ، شهربانی و ژاندارمری نیز در شهرها و روستاها مأمور اجرای این فرمان گردیدند. دختران دانش آموزِ باحجاب از ورود به مدارس منع شدند و از سوارشدن زنان باحجاب به اتوبوس جلوگیری کردند. مأموران نیز به محض مشاهدۀ زن یا دختر باحجاب در معابر، او را تعقیب می کردند و چادر و روسری او را از سرش کشیده، پاره می کردند. زنان روستایی و ایلات و عشایر نیز که قرن ها با لباس های محلی خود ظاهر می شدند با همین آزارها و محدودیت ها مواجه بودند. کشف حجاب گرچه با استقبال گروهی از خانواده های متجدد شهری روبرو گردید، با مقاومت شدید بسیاری از گروه های اجتماعی مواجه شد و به خانه نشینی بسیاری از زنان تا پایان سلطنت رضاشاه (۱۳۲۰) انجامید.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اولین زمینه فرهنگ بی حجابی را ناصرالدین شاه بعد از سفر فرنگ به دربار آورد و در پی آن رضاشاه با سفر به ترکیه و تحویل کمال پاشا و برگشت شاه به ایران به فکر افتاد که باید برای پیشرفت کشور بایستی حجاب را از سر زنان برداریم و چنین کردند به این بهانه که می خواهیم لباس متحدالشکل داشته باشیم.
حجاب از ضروریات اسلام است. فقهای شیعی، بلکه همه علمای دین از صدر اسلام تاکنون، با توجه به دلایل نقلی (آیات و روایات) و عقلی، به وجوب حجاب، حکم کرده و آن را از احکام مسلم و ضروری اسلام دانسته اند آیات و روایات متعدد دیگر... و در تشریح دلیل ها و حکمت آن رساله ها و کتاب های فراوانی نگاشته اند. برخلاف پندار برخی از روشنفکران سکولار، حجاب در ایران باستان و دیگر ملل گوناگون جهان، پیش از اسلام نیز وجود داشته است. به گفته "ویل دورانت" حجابی که در میان قوم یهود وجود داشته خیلی سخت تر از اسلام بوده است. در میان یهودیان اگر زنی به نقض قانون می پرداخت و یا با مردان نامحرم به گفتگو می نشست و یا در خانه خود صدایش را طوری بلند می کرد که همسایگان می توانستند آن را بشنوند، مرد حق داشت بدون مهریه او را طلاق دهد. در ایران باستان نیز زنان دارای حجاب بوده اند. ویل دورانت در این باره می گوید: «در ایران باستان معمولاً زنان در اندرون خانه بودند و مخفی نگه داشته می شدند».
حجاب در دوره ناصرالدین شاه
در روزگار صفویه، زندیه و قاجاریه، چادر حجاب رسمی به شمار می آمد. از زمان "ناصرالدین شاه" در پی توجه او به فرهنگ تغییراتی در نوع پوشش زنان درباری به وجود آمد و دامن های کوتاه متداول شد و بی حجابی در میان برخی از خانواده های اشراف رسوخ کرد و در روزگار مشروطیت روشنفکران غرب زده با الگوگیری از غرب بحث بی حجابی را مطرح کردند و حجاب را مخالف تمدن و تجدد شمردند. تا اینکه در تاریخ معاصر ایران، "قرةالعین" وابسته به بابیه، اولین زنی بود که پوشش خود را برداشت. "تاج السلطنه" دختر ناصرالدین شاه و "صدیقه دولت آبادی" نیز از پیشگامان رفع حجاب هستند.
زمینه های کشف حجاب توسط رضاخان
رضاخان به کمک جریان وابسته روشنفکری، تمام تلاش خود را در تغییر لباس ملی بکار گرفت و به عنوان لباس متحدالشکل، مردم را مجبور به تغییر لباس و کلاه نمود، حتی لباس روحانیت را ممنوع و منوط به اخذ اجازه نمود. سفر رضاخان به ترکیه که در آن هنگام به وسیله "تمام مصطفی پاشا" (آتاتورک) عرصه تاخت و تاز فرهنگ غرب قرار گرفته بود و فرهنگ اسلامی با زور از صحنه زندگی مردم خارج می شد، یکی از توطئه های روشنفکران وابسته بود تا رضاخان نافهم، تحت تاثیر قرار گرفته و در تغییر ماهیت ملی و اسلامی مردم ایران تلاش بیشتری بنماید. نقل شده: "محمدعلی فروغی" مدتی سفیرکبیر ایران در ترکیه بود. در آن مدت بین او و "کمال آتاتورک" رئیس جمهور و "عصمت اینونو" نخست وزیر و سایر مقامات ترکیه، روابط بسیار حسنه ای ایجاد شده بود، به طوری که در تمام مدت، او مورد مشورت مقامات ترکیه قرار می گرفت. مراد از این نزدیکی این بود که شاه از نزدیک با مظاهر تمدن اروپا، که به وضع شایانی در ترکیه رواج یافته بود، آشنا شود و بعد به عنوان سوغات، قسمتی از آن تمدن را در ایران پیاده نماید.رضاشاه روز دوازدهم خرداد ۱۳۱۳ عازم ترکیه شد. مدت مسافرت شاه در ترکیه چهل روز به طول انجامید و کمال آتاتورک از شاه ایران تجلیل شایسته ای کرد. رضاشاه وقتی که به ایران بازگشت تصمیم گرفت، ایران را از لحاظ ظاهر به پای ترکیه برساند. تغییر کلاه، کشف حجاب، تاسیس دانشگاه، تمام اینها سوغات ترکیه بود. فروغی با مهارت خاصی موفق به انجام خواسته های خود شد، بدون اینکه شخصاً قدمی برداشته باشد. فروغی خود مجدداً رئیس الوزراء رضاخان شد و نتایج سفر رضاخان به ترکیه را پی گرفت."محمدرضا" اعتراف می کند که: «ایران پس از ترکیه دومین کشور مسلمانی بود که رسماً حجاب را ممنوع ساخت»
← جوگیری رضاخان در ترکیه
...

پیشنهاد کاربران

هو
در واقعه کشف حجاب مسجد گوهر شاد ، جمالزاده نویسنده، در کتابی نوشته که ما باید این روز را که در سال ۱۳۱۴ ش اتفاق افتاد به زنان ایرانی تبریک بگوییم این روز احقاق حقوق زن ایرانی هست، در ان واقعه هولناک و تکان دهنده حدود ده هزار زن محجبه که گناهشان فقط حفظ حجاب بود به دستور پهلوی ملعون اول توسط سربازان غیر مسلمان یعنی یهودی و ارمنی قتل عام شدند و حتی انهایی که مجروح شده بودند همراه با شهدا زنده به گور شدند ، و جمالزاده با علم به این کشتار اظهار نموده که این روز ، روز احقاق حقوق زن ایرانی هست و باید به انها هر ساله تبریک گفت . ( بای ذنب قتلت ) به کدامین گناه کشته شدی؟
اللهم عجل لولیک الفرج.

برابر پارسی کشف حجاب پوشش افکنی یا برداشت پوشش یا پوشش ستیزی میباشد

کشف: پرده از روی چیزی برداشتن. کاشف رادیو، یعنی رادیو را معرفی کردن. بنا" کشف حجاب یعنی کاشف حجاب کسیکه حجاب را کشف کرده. اما اگر بی حجابی را کشف حجاب بگوییم اشتباه محض است. کشف روی میشود پرده برداشتن از روی.

تحلیل من از واژه کشف حجاب همانا ، شناختاندن حجاب است. به وجودآوردن حجاب است. حجاب را معرفی کردن است. کاشف حجاب کیست و حجاب چه زمانی در کجا توسط کی کشف شد؟روی خودرا نمایان کردن میشودکشف روی کردن، یعنی روی خودرا نمایان کردن نه کشف حجاب. افتضاح است که میگویم آن شخص کشف حجاب کرده.

به معنی کلی جمله: از نظر من اگر شخصی کشف حجاب کرده بدین معنی است که حجابش را نمایان کرده یعنی او با حجاب است. یا محجبه است. او حجابش را شناختانده. او از روی حجابش پرده برداشته. حجابش را کشف کرده.

کشف حقیقت، ( ازروی حقیقت پرده برداشتن ) کشف راز ( فاش کردن راز ) بنا"کشف حجاب ( حجاب را نمایان کردن ) است نه پرده از روی برداشتن، بل پرده از روی حجاب برداشتن.

کشف طلا: طلا قبلا"کشف شده وهمه ما آنرا میشناسیم. اگر من حالا یک قطعه طلا را زیر پرده پنهان کنم و بعد جلوی شما پرده را از روی آن بردارم من که کاشف طلا نمیشوم. من کشف طلا نکرده ام. من اگر از روی خودم پرده یا حجاب را بردارم روی خودرا نمایان کرده ام نه اینکه من حجابم راپرده برداشته ام یا حجابم را نمایان کرده ام. کشف حجاب نکرده ام.

سلام. یکی از القاب خدای مهربان کاشف الغم و کاشف الکَرب است؛ یعنی از بین برندۀ غم و اندوه و از بین برندۀ ناراحتی و رنج. پس کشف که یک کلمۀ عربی است به معنای زدودن و از بین بردن هم هست. در نتیجه کشف حجاب، یعنی از بین بردن، زدودن و زایل کردن حجاب. همه اندیشمندان همین معنا را از کشف حجاب می فهمند. شاید دلیل آنکه برخی دوستان متوجه معنای کشف حجاب نشده اند یا آن را وارونه فهمیده اند، آشنایی محدود با ادبیات زبان عربی است.


کلمات دیگر: