کلمه جو
صفحه اصلی

مالکی

فارسی به انگلیسی

lordship, position of a landlord, whose

فارسی به عربی

زی

مترادف و متضاد

whose (ضمير)
مال کسی، مال چه کسی، مال کی، مال که

فرهنگ فارسی

یکی از دهستانهای بخش کنگان شهرستان بوشهر جنوب شرقی بخش . گرم و مرطوب ۷ ده ۲۱٠٠ تن سکنه . محصول : غله خرما تنباکو و صید ماهی و مروارید .
( صفت ) پیرو مذهب مالک .
دهی از دهستان بکش شهرستان کازرون

لغت نامه دهخدا

مالکی. [ل ِ ] ( حامص ) مالک بودن. صاحب بودن : چون عاشقی و معشوقی به میان آمد مالکی و مملوکی برخاست. ( گلستان ).

مالکی. [ ل ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به مالک ، فرشته موکل دوزخ :
اندر دل حسود تو باد آتشی زده
چون آتش جهنم با سهم مالکی.
سوزنی.
و رجوع به مالک شود.

مالکی. [ ل ِ ] ( ص نسبی ) منسوب است به ابوعبداﷲ مالک بن انس بن ابی عامر اصبحی امام دارالهجره. ( از انساب سمعانی ). یک از مذاهب اربعه اهل سنت ، منسوب به مالک بن انس یکی از فقهای عامه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
از شافعی و مالکی و قول حنیفی
جستیم ز مختار جهان داور رهبر.
ناصرخسرو.
و رجوع به مالک بن انس شود. || یکی از پیروان مالک. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

مالکی. [ ل ِ ] ( ص نسبی ) منسوب است به مالکیه که قریه ای است بر فرات. ( از انساب سمعانی ).

مالکی. [ ل ِ ] ( ص نسبی ) منسوب است به بنی مالک بن حبیب که نام اجدادی است. ( از انساب سمعانی ).

مالکی. [ ل ِ ] ( اِخ ) از بلوکات ناحیه دشتی است که آن را تمیمی نیز می گویند. طول آن 42 و عرضش 12 کیلومتر است. حد شمالی آن گله دار و حدشرقی فومستان و حد جنوبی و غربی خلیج فارس است. هوایی گرم دارد و جمعیت آن در حدود 10000 تن می باشد. مرکز آن بندر عسلویه و دارای 25 قریه است. بندر مهم دیگر آن طاهری یا سیراف است. ( از جغرافیایی سیاسی کیهان ص 482 ).

مالکی. [ ل ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بکش است که در بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع است و 203 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

مالکی. [ ل ِ ] ( اِخ ) رجوع به ابوالفضل مالکی شود.

مالکی.[ ل ِ ] ( اِخ ) رجوع به ابوالفضل مالکی مسعودی شود.

مالکی . [ ل ِ ] (ص نسبی ) منسوب است به بنی مالک بن حبیب که نام اجدادی است . (از انساب سمعانی ).


مالکی . [ ل ِ ] (ص نسبی ) منسوب است به مالکیه که قریه ای است بر فرات . (از انساب سمعانی ).


مالکی . [ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به ابوالفضل مالکی شود.


مالکی . [ ل ِ ] (ص نسبی ) منسوب به مالک ، فرشته ٔ موکل دوزخ :
اندر دل حسود تو باد آتشی زده
چون آتش جهنم با سهم مالکی .

سوزنی .


و رجوع به مالک شود.

مالکی . [ل ِ ] (حامص ) مالک بودن . صاحب بودن : چون عاشقی و معشوقی به میان آمد مالکی و مملوکی برخاست . (گلستان ).


مالکی .[ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به ابوالفضل مالکی مسعودی شود.


مالکی . [ ل ِ ] (ص نسبی ) منسوب است به ابوعبداﷲ مالک بن انس بن ابی عامر اصبحی امام دارالهجره . (از انساب سمعانی ). یک از مذاهب اربعه ٔ اهل سنت ، منسوب به مالک بن انس یکی از فقهای عامه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
از شافعی و مالکی و قول حنیفی
جستیم ز مختار جهان داور رهبر.

ناصرخسرو.


و رجوع به مالک بن انس شود. || یکی از پیروان مالک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).

مالکی . [ ل ِ ] (اِخ ) از بلوکات ناحیه ٔ دشتی است که آن را تمیمی نیز می گویند. طول آن 42 و عرضش 12 کیلومتر است . حد شمالی آن گله دار و حدشرقی فومستان و حد جنوبی و غربی خلیج فارس است . هوایی گرم دارد و جمعیت آن در حدود 10000 تن می باشد. مرکز آن بندر عسلویه و دارای 25 قریه است . بندر مهم دیگر آن طاهری یا سیراف است . (از جغرافیایی سیاسی کیهان ص 482).


مالکی . [ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بکش است که در بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع است و 203 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


فرهنگ عمید

۱. از مذاهب چهارگانۀ اهل سنت، منسوب به ابو عبدالله مالک بن اَنَس (۹۳ـ۱۷۹ قمری ).
۲. پیرو دین مذهب.

دانشنامه عمومی

مالکی نام یکی از شاخه های مذهب سُنّی از دین اسلام است. شاخه مالکی از مذاهب فقهی و پیرو ابوعبدالله مالک بن انس از پیشوایان چهارگانه اهل سنت و جماعت است. او امام دارالهجره و امام المدینه می گویند.
از مذاهب اسلاماهل سنت
مذاهب فقهی
حنفی · مالکی · شافعی · حنبلی

دانشنامه آزاد فارسی

مالِکی
طایفۀ عرب ایران، از طوایف یکجانشین بلوک مالکی و بندر عسلویه در شهرستان کنگان. این مردم از نجد عربستان به شمال خلیج فارس مهاجرت کردند. حکومت بلوک مالکی در عصر قاجاریه با مشایخ آل حرم بود و طایفۀ مالکی در شمار اتباع آنان بودند. اینان پس از غلبۀ شیخ مذکور، خان آل نسور، بر آل حرم، برای چند سالی به اطاعت او درآمدند. شیخ مذکور نیز در ۱۲۹۶ق به دست نیروهای دولتی کشته شد و طایفۀ مالکی دوباره به آل حرم پیوست. یکی از آخرین حاکمان بومی بلوک مالکی، شیخ صفر نام داشت.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] مذهب مالکی یکی از مذاهب چهارگانه فقهی اهل سنت است. مؤسس این مذهب، مالک بن اَنَس اصبحی از طبقه سوم فقیهان تابعی مدینه است. او حدود سالهای 90 تا 97 متولد شد، وبنابر قولی در سـال 179 هـجـری وفات کرد . ایشان بیشتر زندگانی خود را در مدینه سپری کرد, مالک ابن انس از عباسیان ناراضی بوده، چنانچه همین ناخشنودی او سبب گرایش امویان اندلس به او گشت.
در زمان مالک مکتب امام صادق (ع ) مملو از علما بود و افراد از گوشه وکنار جهان اسـلام خـود را بـه ایـشـان رسـانـده و بـرای ملاقات با ایشان ساعت شماری می کردند، و مالک نیز بـرای مـدت زمـانـی به مدرسه ایشان پیوسته وحدیث دریافت کرد، ولذا امام صادق از اسـاتـید مالک است . مالک پس از آن از اساتید دیگری مانند: عامر بن عبداللّه بن زبیر بن العوام ، زید بـن اسـلم ، سعید مقبری ، ابو حازم ، صفوان بن سلیم ودیگران استفاده نمود، همچنین مالک برای فراگیری علم ملازم اشخاصی مانند ربیعه بن فروخ، ابن شهاب زهری، نافع مولی عبدالله بن عمر ابن هرمز، امام جعفر صادق(ع) و ابوالزناد، وهب بن هرمز، ، ،ربیعة الرای ، بـود.
اثر مهم فقهی مالک کتاب«الموطَّا» است که به درخواست منصور به نگارش آن پرداخت. اثر دیگر او, «رساله الی الرشید» است.
کتاب، سنت، فتاوی صحابه، اجماع، قیاس، استحسان، مصالح مرسله ، استصحاب و عمل اهل مدینه جزو منابع استنباط دین در مذهب مالکی می باشد.
او معتقد بود ظاهر قرآن بر سنت مقدم است، او طعن بر اصحاب رسول خدا(ص) را زشت شمرده و آن را جرم بزرگ می دانست، ایشان نظام «استخلاف» را صحیح می دانست، او همچنین به قدیم بودن قرآن اذعان داشت و جبری مسلک بود، مالکی ها در عقاید کلامی پیرو اشعریه هستند.
مذهب مالکی امروزه در قسمت های شمالی آفریقا، الجزایر، تونس، در قسمت های کوهستانی مصر، سودان، کویت. قطر، بحرین جمعیت بیشتری دارد و در فلسطین و عربستان - هم به ویژه منطقه احساء - به صورت محدودتر ادامه حیات می دهد.
اصحاب حدیث اهل حجاز بوده و پیروان مالک بن انس، محمد بن ادریس شافعی، سفیان ثوری، احمد بن حنبل و داوود بن علی اصفهانی اند. اصحاب حدیث اهتمام خود را در به دست آوردن احادیث و نقل آنها و بنای احکام بر نصوص دینی گذارده اند. اصحاب حدیث تا زمانی که خبرو یا اثری وجود دارد، هیچ نوع قیاسی را به کار نمی برند.
1- ره توشه حج، جمعی از نویسندگان، نشر مشعر


کلمات دیگر: