( اسم ) دوره ای از ادوار ملایم موسیقی قدیم ٠
زنگبار
فرهنگ فارسی
( اسم ) دوره ای از ادوار ملایم موسیقی قدیم ٠
لغت نامه دهخدا
زنگبار. [ زَ ] (اِ مرکب ) دوات سیاهی را گویند. (برهان ). کنایه از دوات که مداد را در آن اندازند و هندبار نیز خوانندش . (آنندراج ) (از انجمن آرا). کنایه از دوات باشد. (فرهنگ رشیدی ). سیاهی دوات و مرکب . (ناظم الاطباء). || در فرهنگ بمعنی صمغی است که از صنوبر گیرند. (انجمن آرا) (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ). || کات کبود. || جرس . || جوزگره . (ناظم الاطباء). || دوره ای از ادوار ملایم موسیقی قدیم . (فرهنگ فارسی معین ).
زنگبار. [ زَ ] (اِخ ) (رود...) نام رودی به آذربایجان غربی که شهر ماکو و چای باسار و قسمتی از قره قویون را آب دهد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به جغرافیایی غرب ایران ص 38 شود.
گر ز جود تو نسیمی بگذرد بر زنگبار
ور ز خشم تو سمومی بروزد بر هندسان .
فرخی (دیوان ص 338).
چه ده دهی که بد و نیک وقف بود بدو
به زنگبار و بهند و به سند و چالندر.
عنصری (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
خسرو چین از افق آینه ٔ چین نمود
زآینه ٔ چرخ رفت رنگ شه زنگبار.
خاقانی .
به یکجای هم روم و هم زنگبار
فرومانده زنگی و رومی ز کار.
نظامی .
تو گفتی که در خطه ٔ زنگبار
ز یک گوشه ناگه برآید تتار.
سعدی (بوستان ).
لشکر زنگبار شب جهت اعانت و اغاثت به پیوستن بدیشان بزودی مدد نمود. (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 74).
از اول زنگبار تا آخر روم
با دوست مبارکیم و با دشمن شوم
یا سخت چو سنگ باش یا نرم چو موم
یازنگی زنگ باش یا رومی روم .
انصاف (از امثال و حکم دهخدا ص 2031).
رجوع به لباب الالباب و مجمل التواریخ و القصص و حبیب السیر و تاریخ سیستان و تاریخ ادبیات ادوارد براون و سفرنامه ٔ ناصرخسرو و زنگستان شود.
زنگبار. [ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان سهندآباد است که در بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع است و 350 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
زنگبار. [ زَ ] ( اِخ ) نام مملکتی است. ( از برهان ). از: «زنگ » + «بار» ( پسوند مکان ). ساحل شرقی افریقا. ( حاشیه برهان چ معین ). ولایت زنگ. ( فرهنگ رشیدی ). مملکتی در افریقای شرقی در کنار اقیانوس هند و کوائیلوآو ملند دو شهر معروف آن مملکت اند و تجارت آنجا چوب آبنوس و کندر است . ( ناظم الاطباء ). ناحیت زنگ. زنج. زنگ. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). مملکتی مستقل که مساحت آن 2640 کیلومتر مربع است و کل جمعیت آن 307000 تن است. جزیره ای است در اقیانوس هند نزدیک تانگانیکا. از کشورهای تحت الحمایه بریتانیای کبیر بود و اکنون از کشورهای مشترک المنافعبه شمار می آید. این جزیره و جزیره پمباو جزایر ساحلی دیگر کشور زنگبار را بوجود آورده اند. پایتخت و شهر عمده این کشور زنگبار است که 45000 تن سکنه دارد و سکنه جزیره زنگبار 165300 تن است. زنگبار یکی ازبزرگترین مراکز کشت میخک و قرنفل در جهان است و دیگر محصولات آن نارگیل ، فلفل و برنج و عاج می باشد. مجاورت زنگبار بر ساحل شرقی افریقا در تاریخ این کشور اثری فراوان باقی گذاشته است. این کشور از دوران کهن با ایران و هند و نواحی اطراف خلیج فارس و بحر احمر ارتباط داشت و در اوایل دوره اسلامی سواحل شرقی افریقا مخصوصاً زنگبار مورد توجه دول مختلف قرار گرفت. درسال 1553 م. پرتقالیها زنگبار را تصرف کرده و آنرا پایگاه تجاوزهای خود بطرف شرق قرار دادند. در سال 1698 پادشاه عمان بر پرتقالیها غلبه کرد و زنگبار را به تصرف خویش درآورد و زنگبار مرکز تجارت طلا و عاج و بردگان افریقائی گردید. در حدود سال 1865 زنگبار از عمان جدا شد و در سال 1890 کشور فرانسه و آلمان موافقت کردند که زنگبار تحت الحمایه بریتانیای کبیر شود.در سال 1963 استقلال یافت و در 16 دسامبر همان سال به عضویت سازمان ملل متحد درآمد. ( از لاروس ) ( از فرهنگ فارسی معین ) ( از دایرة المعارف فارسی ) :
دانشنامه عمومی
- 19-Mazrui, Ali M, 1995 Africa and Other Civilizations: Conquest and Counterconquest in "Africa in World politics, Francisco, Westview Press,
- 20-African Islam and competitive Religion. Between Revivalism and Expansion" TWQ ۱۰ مارس ۱۹۹۸
- www.bbc.co.uk/story of africa /5generic
-East Africa Newspaper April 2-8-2001-focus on Mombasa
دکتر:القاسمی، سلطان، بن محمد، «(تقسیم الإمبراطوریة العُمانیة)» ، چاپ دوم، مطابع البیان التجاریة دبی: سال انتشار ۱۹۸۹ میلادی.
العوتبی، سلمة، بن مسلم، الصحاری، «(الأنساب)» ، چاپ چهارم، سال انتشار ۱۹۹۴ میلادی.
العوتبی، سلمة، بن مسلم، الصحاری، «(أمارة زنجار و سلاطین عمان)» ، چاپ سوم، سال انتشار ۱۹۷۷ میلادی.
الهاشمی، عبدالمنعم، (مَوسُوعَة تاریخ اَلعَرَب) دارالبحار و مکتبة الهلال، عام ۲۰۰۶
زَنگبار منطقه ای نیمه خودمختار در تانزانیا و پایتخت آن شهر زنگبار است. زنگبار مشتمل بر مجمع الجزایری در اقیانوس هند به فاصله ۲۰ الی ۲۵ کیلومتری از ساحل سرزمین اصلی و شامل جزایر کوچک بسیار و دو جزیره بزرگ به نامهای اونگوجا (به انگلیسی: Unguja) (که به طور غیررسمی زنگبار نامیده می شود) و جزیره پمبا (به انگلیسی: Pemba Island) است. مرکز تاریخی شهر زنگبار، شهر سنگی در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد. اصلی ترین صادرات زنگبار ادویه جات به خصوص: میخک، جوز، فلفل سیاه، دارچین و نخل رافیاست. مجمع الجزایر زنگبار و جزیره مافیا را به عنوان «جزایر ادویه» هم یاد می کنند. صنعت توریسم از دیگر درآمدهای مهم به شمار می رود.
«زنگ» واژه ای فارسی است به معنی تیره رنگ، قهوه ای و سیاه، «بار» به معنی ساحل، کناره و کرانه (مثل: جویبار، رودبار، ارسباران …) و در مجموع «زنگبار» یعنی «ساحل سیاهان» یا «سرزمین سیاهان». اعراب این کلمه را زنجبار تلفظ می کنند و اروپاییان نیز زنجبار را به Zanzibar تغییر داده اند. ایرانی ها از دوره هخامنشی با این منطقه دادوستد تجاری داشته اند.
بادهای موسمی که بر فراز اقیانوس هند می وزد باعث رفت وآمد ایرانیان، اعراب و هندیان به شرق آفریقا از جمله مجمع الجزایر زنگبار برای حدود ۲۰۰۰سال بوده است. تشکیل شهر احتمالاً از یک دهکده ماهیگیری در شبه جزیره شانگانی (غرب جزیره) در قرن دهم میلادی آغاز شده. شانگانی در سال ۱۸۲۳ دارای انبوهی از کلبه های حصیری و یک مسجد بوده. اما اکثر ساختمانهای برجای زنگبار مربوط به قرن نوزدهم به بعد هستند.
زنگبار به لحاظ اداری و مدیریتی به ۴۰ بخش تقسیم شده است
مختصات: ۶°۰۹′۵۴″جنوبی ۳۹°۱۱′۵۶″شرقی / ۶٫۱۶۵°جنوبی ۳۹٫۱۹۹°شرقی / -6.165; 39.199
دانشنامه اسلامی
جزیره زنگبار از ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح پذیرای جهانگردان ایرانی، چینی، یهودی، آشوری و... بوده است که این اقوام مختلف عمدتاً با هدف تجارت وارد این منطقه شده اند. پس از ظهور اسلام برخی تجار عرب، با هدف فروش کالاهای تجاری خود، وارد زنگبار شدند. دین اسلام به وسیله این تجار عرب معرفی شد. در قرن دهم میلادی گروهی از ایرانیان از شیراز وارد این جزیره شدند که با سکونت خود تأثیر عمیقی بر تاریخ و فرهنگ زنگبار گذاشتند.
در قرن ۱۵ میلادی پرتغالی ها بر این جزیره و مناطقی از شرق آفریقا مسلط شدند، در ۱۶۹۷ م اعراب عمانی، پرتغالی ها را از این جزیره بیرون کردند و در ۱۸۴۰ پایتخت سلاطین عمانی از مسقط به زنگبار منتقل شد. حاکمیت اعراب عمانی از اواخر قرن نوزدهم با ورود انگلیس و آلمان جنبه تشریفاتی پیدا کرد و پس از جنگ جهانی اول زنگبار رسماً تحت قیومیت انگلستان درآمد. در ۱۹۶۳م انگلستان استقلال این جزیره را به رسمیت شناخت ولی از واگذاری حکومت به سیاهان خودداری کرد و مجددا اعراب حاکمیت این جزیره را در دست گرفتند. این امر ناخشنودی سیاهان را در پی داشت آنان به رهبری عبیدی کرومه با کودتای ۱۹۶۴ حکومت را در دست گرفتند و با اتحاد زنگبار و تانگانیا کشور تانزانیا تشکیل شد. مردم زنگبار از این کودتا به انقلاب ۱۹۶۴ یاد می کنند.
پیشنهاد کاربران
روستای زنگبار در شمال شرقی شهرستان گرمی ، جنوب غربی دهستان آزادلو و شرق روستای زهرا و در ارتفاع 600 متری از سطح دریای آزاد واقع شده است. این روستا در سرشماری سال 1370 و 1375 به ترتیب 39 و 52 خانوار و 274 و 310 نفر جمعیت داشته است. در سرشماری اخیر از 259 نفر بالای 6 سال 178 نفر این روستا باسواد بوده اند