کلمه جو
صفحه اصلی

مهریه


مترادف مهریه : صداق، کابین، مهر

فارسی به انگلیسی

marriage - portion


فارسی به عربی

مهر

مترادف و متضاد

dowry (اسم)
جهاز، کابین، جهیزیه، مهریه، جهیز، ژنی

فرهنگ فارسی

( اسم ) مقدارمال یا وجهی است که بهنگام عقد از دواج یا پس از آن شوهر در عوض تمتع بزن میدهد و باید مقدار آن معلوم باشد مهر کابین . توضیح باین معنی در عربی مهر بر وزن شهر مستعمل است .
فرقه ای از مانویه منسوب به مهر رئیس این فرقه که در خلافت ولید بن عبدالملک میزیسته است .

فرهنگ معین

(مَ یُِ ) [ ع . ] (اِ. ) مقدار مال یا وجهی است که به هنگام ازدواج یا پس از آن شوهر در عوض تمتع به زن می دهد و باید مقدار آن معلوم باشد، مهر، کابین .

لغت نامه دهخدا

مهریه . [ م َ ری ی َ /ی ِ ] (از ع ، اِ) مَهر. کابین . آنچه دهد داماد عروس را برای نکاح . دست پیمان . شیربها. رجوع به مهر شود.


مهریه . [ م ِ ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از مانویه ، منسوب به مهر رئیس این فرقه که در خلافت ولیدبن عبدالملک میزیسته است . (از الفهرست ابن الندیم ).


( مهریة ) مهریة. [ م َ ری ی َ ] ( ص نسبی ) گندمی است سرخ رنگ. ( منتهی الارب ). و یا منسوب است به مهرة که شهری است در عمان. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). || ابل مهریة؛ شتران منسوب به مهرةبن حیدان ، که حیی است از قضاعه از عرب یمن ، و یا منسوب به شهر مهرة است. ج ، مهاری [ م َ / م َ ی ی ] و مَهار. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). در ویژگیهای این شتران گویند که از اسب نیز سبقت میگیرند و نیز بسبب نیروی فهم خود با اندکی آموزش آنچه را از آنها بخواهند انجام میدهند. ( از اقرب الموارد ): امهار؛ مهریه گردانیدن ناقه را. ( منتهی الارب ).

مهریة. [ م ُ هََ رْ ری َ ] ( ع ص ) مخفف مهرئة.
- قوه هاضمه مهریة ؛ قوه ای که غذا را گوارد و مهرا کند. ( یادداشت مؤلف ).
مهریه. [ م َ ری ی َ /ی ِ ] ( از ع ، اِ ) مَهر. کابین. آنچه دهد داماد عروس را برای نکاح. دست پیمان. شیربها. رجوع به مهر شود.

مهریه. [ م ِ ی َ ] ( اِخ ) فرقه ای از مانویه ، منسوب به مهر رئیس این فرقه که در خلافت ولیدبن عبدالملک میزیسته است. ( از الفهرست ابن الندیم ).

مهریة. [ م َ ری ی َ ] (ص نسبی ) گندمی است سرخ رنگ . (منتهی الارب ). و یا منسوب است به مهرة که شهری است در عمان . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). || ابل مهریة؛ شتران منسوب به مهرةبن حیدان ، که حیی است از قضاعه از عرب یمن ، و یا منسوب به شهر مهرة است . ج ، مهاری [ م َ / م َ ی ی ] و مَهار. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). در ویژگیهای این شتران گویند که از اسب نیز سبقت میگیرند و نیز بسبب نیروی فهم خود با اندکی آموزش آنچه را از آنها بخواهند انجام میدهند. (از اقرب الموارد): امهار؛ مهریه گردانیدن ناقه را. (منتهی الارب ).


مهریة. [ م ُ هََ رْ ری َ ] (ع ص ) مخفف مهرئة.
- قوه ٔ هاضمه ٔ مهریة ؛ قوه ای که غذا را گوارد و مهرا کند. (یادداشت مؤلف ).


دانشنامه عمومی

مهریه یا به شکل کهن تر آن، کابین به مالی گفته می شود که مرد در هنگام وقوع عقد نکاح اسلامی به زن خود می پردازد یا مکلف به پرداختِ آن می شود.
دارای ارزش مالی و اقتصادی باشد
قابل تملک و نقل و انتقال باشد
مشخص و معلوم باشد
معین و تصریح شده باشد
دارای منفعت عقلایی و مشروع باشد
شوهر قدرت تسلیم مهریه را داشته باشد
اگر چه مهریه در زمان معاصر مختص مسلمانان است، اما برخی پژوهش گران هم چون محمد علیزاده، اعلام می دارند مهریه در دو دین یهودیت و اسلام وجود داشته است و مهر اکنون هم هنوز در بین برخی از یهودیان از ارکان عقد نکاح به شمار می رود، اما در بین ادیان ابراهیمی در میان فرقه کاتولیک ها مهریه وجود ندارد.
مهریه به عنوان عاملِ «بازدارندهٔ شوهر از تصمیم عجولانه برای طلاق» و تأمین مالی زنِ خانه پس از طلاق در یهودیت پذیرفته شده است.
مرد به هنگام اجرای صیغه نکاح، چیزی را به زنش می دهد که نشان دهنده قصد او برای نکاح باشد و در اصطلاح مهریه یا صداق نامیده می شود. این هدیه و بخشش که از طرف مرد انجام می شود، امروزه به هدف پایبندی به لوازم زندگی مشترک و ارتباط زناشویی یا ضامنی برای حق طلاق زن درآمده است.

دانشنامه آزاد فارسی

مَهریه
(یا: مَهر؛ کابین) مالی از قبیل پول، طلا، مِلک و مانند آن ها که هنگام عقد نکاح، مرد به زن می پردازد یا منتقل می کند و یا متعهد می شود که بپردازد. مهر در واقع پیشکشی است که مرد در آغاز ازدواج تقدیم همسر خود می کند و به این وسیله خواست و ارادت قلبی خود را نسبت به همسر آیندۀ خود آشکار می سازد. هر چیزی که در بازار اقتصادی ارزش معاوضه داشته باشد و نیز قابل تملک باشد را می توان مهر قرار داد. مهر باید بین طرفین معیّن و معلوم باشد. معلوم بودن مهر به مقدار، جنس و وصف آن است. طبق مقررات قانون مدنی، تعیین مقدار مهر منوط به رضایت طرفین است، لذا زوجین آزادند هر مقداری که بخواهند به عنوان مهر قرار دهند که در این صورت بدان «مَهرُالْمُسَمّی» گویند. عدم تعیین مهر ضمن عقد نکاح دائم موجب بطلان عقد نیست و در این صورت زوجه مستحق «مَهرالمثل» خواهد بود که میزان آن با توجه به شأن و وضعیت زن از حیث سن، سلامتی مزاج، زیبایی، دانش، موقعیت اجتماعی و خانوادگی تعیین می شود. ولی عدم ذکر مهر در نکاح منقطع یا موقت، طبق مادۀ ۱۰۹۵ قانون مدنی موجب بطلان آن خواهد بود. زن می تواند تا مهر به او داده نشده از تمکین از شوهر امتناع کند، مشروط به آن که پرداخت مهریه حال باشد. این امتناع، حق او بر دریافت نفقه را ساقط نمی کند. در اصطلاح به این اختیار زن «حق حبس» گفته می شود. چنانچه زن قبل از وصول مهریه به اختیار خود به ایفای وظایفی که در قبال شوهر دارد عمل کند، حق حبس او ساقط می شود. به مجرد عقدِ نکاح، زن مالک کل مهریه می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید، ولی هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن را طلاق دهد، باید نصف مهریۀ او را پرداخت کند. پس از عقد نکاح مهریه به ذمۀ شوهر مستقر می شود؛ بنابراین چنانچه پیش از پرداخت مهریه بمیرد، بایستی مهریه از ماتَرَک او به زوجه تأدیه شود. همچنین، چنانچه زوجه فوت کند، مهریه جزو ماترک اوست و به وُرّاث حین الفوت او منتقل و از زوج مطالبه می شود. به موجب تبصرۀ الحاقی به مادۀ ۱۰۸۲ قانون مدنی مصوبِ ۱۳۷۶ش، چنانچه مهریۀ زوجه پول رایج باشد، متناسب با تغییر شاخص قیمت زمان تأدیه، نسبت به زمان اجرای عقد، که نرخ آن همه ساله توسط بانک مرکزی تعیین می شود، محاسبه و پرداخت خواهد شد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پس از تحقق عقد نکاح، رابطه زوجیت بین طرفین ایجاد و حقوق و تکالیفی برای طرفین مقرر می شود از جمله آن تکالیف پرداخت نفقه، مهریه، اجرة المثل، نحله، تنصیف اموال می باشد که بعضی از این ها با عقد ازدواج به عهدۀ شوهر است مثل نفقه و مهریه و بعضی از آن ها منوط به تحقق طلاق و جدایی میان آن هاست مثل اجرة المثل، که هر کدام در واژه های جداگانه توضیخ داده می شود. مهریه در لغت به معنای کابین و جنسی که در وقت نکاح بر عهدۀ شوهر است می باشد و در اصطلاح حقوقی نیز مهر یا صداق مالی است که زن بر اثر ازدواج مالک آن می گردد و مرد ملزم به پرداخت آن به زن می باشد.
اجر ( مهر )، حِباء، صداق، صدقه ( مهر )، طول ( مهر )، عُلْقه، عطیه ( مهر )، عقر، علائق، علیقه، فریضه ( مهر )، کابین، مَهر، نحله ( مهر )

انواع مهر
مهریه بر حسب اینکه در زمان عقد تعیین شود یا تعیین آن به بعد موکول شود انواعی دارد.

← مهر المسمّی
أ ) موردی که در عقد، مهر معین شده یا بعد از عقد تعیین شده است و قبل از نزدیکی طلاق صورت گیرد زن مستحق نصف مهر المسمی خواهد بود. (۱۰۹۲ قانون مدنی)
ب ) در صورتی که مهر تعیین نشده و عقد بعلت عیب عنن (عدم توانایی جنسی مرد) فسخ شود، زن مستحق نصف مهر المثل است.

نحوه وصول مهریه
...

جدول کلمات

کابین

پیشنهاد کاربران

صداق . . . .

marriage endowment

wedding proportion

Man doupt to his spouse

Dower of Bride

Marriage settlement

کابین صداق

صداق، کابین، مهر


کلمات دیگر: