فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش حومه ٔ شهرستان نائین که دارای 46 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
فیض آباد
لغت نامه دهخدا
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش راین شهرستان بم که دو خانوار در آن ساکن اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان فسارود از بخش داراب شهرستان فسا که دارای 25 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش جغتای شهرستان سبزوار که دارای 139 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ،زیره و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان رفسنجان که دارای 47 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا که دارای 126 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده ٔ آن پنبه ، انار و کاردستی زنان کرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش داورزن شهرستان سبزوار که دارای 1186 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ،پنبه و زیره است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش زرقان شهرستان شیراز که دارای 350 تن سکنه است . آب آن از رود کر و محصول عمده اش غله و سیب زمینی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش زرند شهرستان کرمان که دارای 69 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، حبوب ،پسته و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش سورمق شهرستان آباده که دارای 380 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، پنبه ، بادام و انگور است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش شهداد شهرستان کرمان که دارای 80 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش طبس شهرستان فردوس که دارای 12 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، پنبه ، ارزن و کاردستی مردم کرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور که دارای 356 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و کاردستی مردم کرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش فرمهین شهرستان اراک که دارای 828 تن سکنه است . آب آن از قنات و در بهار ازرودخانه ٔ محلی و محصول عمده اش غله ، بنشن ، پنبه ، انگور و قلمستان است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش فریمان شهرستان مشهد که دارای 147 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش فهرج شهرستان بم که دارای 228 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، خرما و حناست . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش قاین شهرستان بیرجند که دارای 110 تن سکنه است . محصول عمده اش غله ، شلغم و آب آن از قنات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش قره ضیاءالدین شهرستان خوی که دارای 108 تن سکنه است . آب آن از دره چیر و آخورلی و محصول عمده اش غله است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش کوهپایه ٔ شهرستان اصفهان که دارای 175تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده ٔ آن غله ، پنبه و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش لردگان شهرستان شهرکرد که دارای 114 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، ارزن ، تنباکو و کار دستی زنان جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش مایوان از بخش حومه ٔشهرستان قوچان که دارای 186 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و مختصری انگور و کاردستی مردم قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش زرند شهرستان ساوه که دارای 707 تن سکنه است . آب آن از قنات لب شور و محصول عمده اش غله ، پنبه ، چغندرقند و صیفی است . مزارع خرم آباد، سه رود، حسین آباد و نارگین جزو این ده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ابرقو از شهرستان یزد که دارای 230 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، پنبه ، کنجد و کاردستی زنان قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چناران از بخش حومه ٔ شهرستان مشهد که دارای 324 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و چغندر است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور که دارای 26 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مارول بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور که دارای 106 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) نام قصبه ٔ مرکز بخش فیض آباد و محولات شهرستان تربت حیدریه که دارای 3584 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، پنبه ، میوه و ابریشم است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فیض آباد. [ ف ِ ](اِخ ) دهی است از بخش نوق شهرستان رفسنجان که دارای 54 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ،پسته و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
فیض آباد. [ ف ِ] (اِخ ) دهی است از بخش فسا از شهرستان فسا که دارای 35 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
فیض آباد. [ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش جنت آباد شهرستان مشهد که دارای 19 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فیض آباد. [ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان رشت که دارای 100 تن سکنه است . آب آن از چاه و محصول عمده اش لبنیات و ذغال است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش تکاب شهرستان مراغه که دارای 319 تن سکنه است . آب آن از چشمه سارها و محصول عمده اش غله ، بادام ،حبوب و کرچک است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش رزن شهرستان همدان که دارای 840 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، حبوب ، صیفی و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه که دارای 119 تن سکنه است .آب آن از قنات و رودخانه ٔ محلی و محصول عمده اش غله ،پنیر و بنشن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یوسف بند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد که دارای 240 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ درم زیار و محصول عمده اش غله ، حبوب و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) ده کوچک دیگری است از بخش حومه ٔ شهرستان رفسنجان که دارای 45 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش طیبات شهرستان مشهد که دارای 8 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سعیدآباد بخش مرکزی شهرستان سیرجان که دارای 15 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
فیض آباد. [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان گرگان که دارای 186 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، برنج ، توتون و سیگار است . کار دستی زنان بافتن پارچه های نخی ، ابریشمی و کرباس است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
گویش مازنی
نام روستایی در شرق گرگان