کلمه جو
صفحه اصلی

مرادآباد

لغت نامه دهخدا

مرادآباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خامنه ٔ بخش شبستر شهرستان تبریز، در 9هزارگزی جنوب غربی شبستر و 5هزارگزی راه صوفیان به سلماس ، درجلگه واقع و دارای 742 تن سکنه است . آبش از چشمه تأمین می شود. و محصولش غلات و حبوبات و شغل مردمش زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


مرادآباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دامنکوه بخش حومه ٔ شهرستان دامغان ، در 42هزارگزی شرق دامغان و 2هزارگزی راه دامغان به شاهرود، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع و دارای 310 تن سکنه است . آبش از قنات و محصولش غلات ، پسته ، پنبه ، میوه جات و حبوبات و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است . مزرعه ٔ دریاجوش جزء این ده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


مرادآباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهرنو بالا ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد. در 71هزارگزی شمال غربی طیبات در دامنه ٔ معتدل هوائی واقع و دارای 576 تن سکنه است . آبش از قنات تأمین می شود. محصولش غلات و بن شن می باشد. شغل مردمش زراعت و مالداری و صنایع دستی قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


مرادآباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران . در 10هزارگزی غرب ری و 4هزارگزی شرق تهران به رباطکریم ،در جلگه واقع و دارای 160 تن سکنه است . آبش از قنات تأمین می شود و محصولش غلات ، صیفی ، چغندر قند و شغل مردمش زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


مرادآباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قنوات بخش حومه ٔ شهرستان قم . در 12هزارگزی مغرب قم و یک هزارگزی شمال راه سراجه به قم ، در جلگه واقع و تعداد سکنه ٔ آن 150 تن است . آبش از قنات شیرین تأمین می شود و محصولات عمده اش غلات ، پنبه ، انار، انجیر، و شغل مردمش زراعت و کرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


مرادآباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج . در 50هزارگزی جنوب شرقی سنندج و 4هزارگزی غرب گردمیران ، در دامنه ای سردسیر واقع و دارای 130 تن سکنه است . آبش از چشمه تأمین می شود. محصولش غلات و شغل مردمش زراعت می باشد. صنایع دستی زنان قالیچه وجاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


مرادآباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش دره شهر شهرستان ایلام . در 21هزارگزی جنوب شرقی دره شهر و 2هزارگزی راه دره شهر به مازین ، در منطقه ٔ کوهستانی گرمسیری واقع و دارای 262 تن سکنه است . آبش از چشمه هاتأمین می شود. محصولش غلات و لبنیات ، شغل مردمش زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


مرادآباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالا شهرستان نهاوند. در 4هزارگزی جنوب شهر نهاوند و 2هزارگزی غرب راه نهاوند به ملایر و بروجرد، در جلگه ٔ سردسیری واقع و دارای 140 تن سکنه است . آبش از رودخانه ٔ کاماسیاب تأمین می شود. محصولش غلات حبوبات ، چغندر قند، توتون . و شغل مردمش زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


مرادآباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رومشکان بخش طرهان شهرستان خرم آباد. در 42هزارگزی جنوب غربی کوهدشت و 2هزارگزی جنوب غربی راه خرم آباد به کوهدشت ، در جلگه ٔ معتدل واقع و دارای 300 تن سکنه است . آبش از چاه تأمین می شود. محصولش غلات ، لبنیات ، پشم و شغل مردمش زراعت و گله داری است . از دو محل بالا و پائین تشکیل شده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


مرادآباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه . در 5هزارگزی شرق کرمانشاه و یکهزار و پانصدگزی پل قدیم روی رودخانه ٔقره سوه در دشت سردسیری واقع و دارای 170 تن سکنه است . آبش از قره سو و قنات و چشمه تأمین می شود. محصولش غلات ، حبوبات ، صیفی ، چغندرقند، لبنیات ، اشجار و شغل مردمش زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


مرادآباد. [ م ُ ] (اخ ) دهی است از دهستان دشتابی بخش بوئین شهرستان قزوین . در 42هزارگزی شمال غربی بوئین در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع و دارای 128 تن سکنه است . آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. و محصولش غلات ، چغندرقند و شغل مردمش زراعت و گلیم و جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


مرادآباد. [م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرمرود شهرستان تویسرکان . در 27هزارگزی غرب تویسرکان ، بر کنار راه تویسرکان به کرمانشاه ، در جلگه ٔ سردسیری واقع و دارای 280 تن سکنه است . آبش از چاه تأمین می شود. محصولش غلات ولبنیات ، شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).



کلمات دیگر: