کلمه جو
صفحه اصلی

حورالعین

فارسی به انگلیسی

the nymphs or paradise

فرهنگ اسم ها

اسم: حورالعین (دختر) (عربی) (تلفظ: hurolein) (فارسی: حورالعين) (انگلیسی: hurolein)
معنی: زن زیبا با چشمانی سیاه و درشت، ( در قدیم ) زن یا زنان سفیدپوست درشت چشم

(تلفظ: hurolein) (عربی) (در قدیم) زن یا زنان سفیدپوست درشت چشم .


فرهنگ فارسی

زنان سپید پوست فراخ چشم . توضیح در فارسی ترکیب مذکور بمعنی مفرد استعمال شود : ما زان دغل کژ بین شده با بی گنه درکین شده گه مست حورالعین شده گه مست نان و شوربا . ( دیوان کبیر ) (( شب رحلت هم از بستر روم در قصر حور العین اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم . ) ) ( حافظ )
بمعنی زنان سپید پوست چشم چه حور جمع حورائ است و حورائ بمعنی زن سپید پوست که موی سر و سیاهی چشمش بغایت سیاه و پوست بدنش بغایت سپید باشد و عین جمع عینائ است و لفظ عینائ بمعنی زن فراخ چشم .

لغت نامه دهخدا

حورالعین. [ رُل ْ ]( ع اِ مرکب ) به معنی زنان سپیدپوست فراخ چشم ، چه حورجمع حوراء است و حوراء به معنی زن سپیدپوست که موی سر و سیاهی چشمش بغایت سیاه و پوست بدنش بغایت سپید باشد و عین جمع عیناء است و لفظ عیناء به معنی زن فراخ چشم. ( غیاث ) ( آنندراج ). حور به تنهایی یا بصورت مرکب در فارسی بصیغه مفرد استعمال میشود :
کوهسار خشینه را به بهار
که فرستد لباس حورالعین.
کسایی.
نه در قبیله آدم که در بهشت خدای
بدین کمال نباشد جمال حورالعین.
سعدی.
شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین
اگروقت جان دادن تو باشی شمع بالینم.
حافظ.
از پی آنکه بدین خدمت نزدیکترند
بر غلامانش همی رشک برد حورالعین.
؟
رجوع به حور شود.

فرهنگ عمید

زنان زیبا و سیاه چشم.

دانشنامه عمومی

حور یا حورٌ عین (در فارسی امروزی حوری و حور العین) به عقیده مسلمانان و به تصریح قرآن، زنانی زیبا، سیه چشم و بکرند که در بهشت همنشین مردان پارسا خواهند شد.
تفسیر نمونه، ج ۲۱، ص ۲۱۲؛ ج ۲۳، ص ۲۱۵، ناصر مکارم شیرازی.
قاموس قرآن، ج ۲، صص ۱۹۲ تا ۱۹۵، سید علی اکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیه.
دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، صص ۹۶۸ و ۹۶۹، بهاءالدین خرمشاهی.
برخی مفسرین معتقدند که این تعبیر همنشینی با زیبایان، حکایت از تجسم یافتن اعمال نیک (به ویژه رفتار و اخلاق نیک) است که فرد در زندگی دنیوی خود داشته. حال در زندگی جاودانه و ابدی خود تمامی آن اعمال، اخلاق و رفتار شایسته بدون هیچ کم و کاستی، بدون آنکه مرور زمان آن را کهنه و فرسوده سازد، به تمامی تناسب و زیبایی برای او آشکار، و همنشین ابدی وی می شوند.
حور جمع اَحور و حَوراء، به کسی می گویند که سیاهی چشمش کاملاً مشکی و سفیدی آن کاملاً شفاف است و دارای پلک هایی باریک است (همانند چشمان آهو)، و گاه به زنان سفید چهره (سمین تن) نیز اطلاق شده است.عین نیز جمع اَعین و عَیناء، به معنی «درشت چشم» است و از آنجا که بیشترین زیبائی انسان در چشمان او است روی این مسئله مخصوصاً تکیه شده است.
بعضی نیز گفته اند که حور از ماده حیرت گرفته شده یعنی آنچنان زیبا هستند که چشمها از دیدن آنها حیران می شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حور (حوری)، تعبیری قرآنی در وصف دوشیزگان بهشتی است. حورالعین به معنی زنان بهشتی و از نعمت های بهشتی می باشد.
حور (حوری)، تعبیری قرآنی در وصف دوشیزگان بهشتی. حور واژهای عربی و جمع حَوراء است. در فارسی این واژه به تنهایی یا به صورت مرکب (مثلا حورعین) و گاه با افزودن یای نسبت، غالباً به معنای مفرد به کار میرود. نیز با افزودن علامت جمع فارسی در آخر حور و حوری، واژههای حوران و حوریان ساخته می شود. همچنین واژه حور در اشعار و متون فارسی در ترکیب با واژگان دیگر (مثلا حورپیکر، حورزاد، حورسرشت، حورلقا، حورنژاد، حوروش، حوردیس) برای وصف زنان زیبارو به کار رفته است.
واژه شناسی حور
حور مشتق از حَوَر است که احتمالاً به معنای سفید از آرامی وارد زبان عربی شده است. هرچند برخی آن را مأخوذ از مصدر حَوْر به معنای رجوع یا از مادّه حیر (به معنای حیرت و شگفتی) گرفته اند که ظاهراً هر دو خطاست. با این که اصمعی از رابطه حَوَر با چشم اظهار بی اطلاعی کرده است، اما واژه شناسان عرب عموماً آن را به معنای تضاد شدید میان سپیدی و سیاهی در چشم به ویژه در چشم آهو و گاو، دانسته اند. که حَوَر را نمایان شدن اندک سفیدی در چشم از میان سیاهی دانسته است، از اینرو برخی معتقدند که این ویژگی در انسانها وجود ندارد و کاربرد آن درباره زنان صرفاً از باب تشبیه است. ابن منظور (ذیل «حور») در بیانی جامع، حوراء را زنی وصف کرده که سفیدی چشمانش شفاف، سیاهیاش غلیظ، چشمانش کاملا گرد و پلکهایش نازک و ظریف است. به نظر برخی این واژه علاوه بر وصف چشم بر سپیدی تن نیز دلالت دارد. در اشعار عربی نیز واژه حواریّات برای بیان سپیدی پوست و رنگ زنان شهرنشین، برخلاف زنانی که در صحرا زندگی می کنند به کار رفته است واژه حور در اشعار کهن عربی نیز کاربرد داشته است. در همگی این اشعار وصف حور برای زنان به کار رفته و غالباً ناظر به سپیدی تن ایشان است.
واژه حور در قرآن
واژه حور چهار بار در قرآن آمده است که سه بار با صفت «عین» همراه است. عین جمع عَیناء به معنای زن فراخ چشم است. بنابراین «حورعین» ترکیبی از دو صفت است که به صورت اسم به کار رفته و به معنای «دوشیزگان سیم تن چشم درشتی» است که در زندگی پس از مرگ به همسری مؤمنان در خواهند آمد. آیه چهارم در سوره الرحمن،
← حور با وصف مقصورات فی الخیام
...
[ویکی شیعه] حور عین یا حوری، زنان بهشتی زیباروی که توصیف آنها در قرآن آمده و در بهشت همنشین مردان مومن خواهند شد. برخی از مفسران حور عین را به معنای همسر بهشتی اعم از مرد یا زن دانسته اند.
«حور» جمع اَحور و حَوراء، واژۀ عربی است و به کسی می گویند که سیاهی چشمش کاملاً مشکی و سفیدی آن کاملاً شفاف است و دارای پلک هایی باریک است، و گاه به زنان سفید چهره نیز اطلاق شده است. «عین» نیز جمع اَعین و عَیناء، به معنی درشت چشم است. حور در فارسی به صورت مفرد به معنای زن بسیار زیبا یا زن زیبای بهشتی گفته شده و جمع آن را حوران آورده اند. برخی گفته اند که حور از ماده حیرت گرفته شده یعنی آنچنان زیبا هستند که چشم ها از دیدن آنها حیران می شود.
واژه «حور» چهار مرتبه در قرآن آمده که سه بار با صفت عین (به معنای زن فراخ چشم) همراه است. همچنین در آیاتی ضمن سخن از بهشت و نعمت های آن، بدون ذکر ترکیب حور العین به صورت های متفاوتی همچون «قاصرات الطرف» و «ازواج مطهره» به همین معنا استفاده شده است. بر اساس دیدگاه برخی از مفسران، در بهشت هر کدام از مرد و زن از نعمت همسران پاکیزه برخوردار است و این فقط اختصاص به مردان ندارد. در سوره بقره، آیه ۲۵ آمده: «برای بهشتیان در آن جا همسرانی پاک و پاکیزه است.» برخی معتقدند ضمیر «هم» در این آیه به همه بهشتیان (اعم از زن و مرد برمی گردد)، نه فقط به مردان بهشتی. ضمن آنکه «ازواج» جمع «زوج» به معنای همسر است ، نه زوجه به معنای زن.

[ویکی اهل البیت] حورالعین از واژه های قرآن به معنای زنان بهشتی زیباروی است که خصایل اخلاقی نیکو نیز دارند.
حورالعین در لغت همان زنان بهشتی است، حور جمع «حَوَر، احور و حوراء» است و «حَوْراء» به معنای شدت سفیدی چشم همراه با شدت سیاهی آن است.
برخی گفته اند: حَوَر به معنای پدیدار شدن اندکی از سفیدی چشم از میان سیاهی است. «عین» جمع «عیناء» و آن مؤنث اَعْیَن به معنی درشت چشم است، حورالعین یعنی زنان سیمین تن و درشت چشم. حورالعین به معنی زنان سپیدپوست فراخ چشم، چه حور جمع حوراء است و حوراء به معنی زن سپیدپوست که موی سر و سیاهی چشمش بغایت سیاه و پوست بدنش بغایت سپید باشد و عین جمع عیناء است و لفظ عیناء به معنی زن فراخ چشم. حور به تنهایی یا بصورت مرکب در فارسی بصیغه مفرد استعمال می شود.
خدای متعال حوریان بهشتی را به خاطر این که در نهایت صفا و طراوت هستند به مروارید نهفته در صدف تشبیه کرده که دستی بر آن نخورده است: «وحورٌ عینْ کَأمثالِ اللؤلؤِ المکنون»؛(سوره واقعه/22و23) همسرانی از حورالعین دارند همچون مروارید در صدف پنهان.
و به خاطر زیبا و جذّاب بودنشان به یاقوت و مرجان تشبیه کرده است: «کانّهُنّ الیاقوتُ والمَرجانُ»؛ گویا آنان (در سرخی) چون یاقوت (و در سفیدی پوست) چون مرجانند.
در مجمع البیان ذیل همین آیه گفته است: در حدیث آمده که زنان بهشتی آن قدر لطیفند که مغز استخوان ساق پایشان دیده می شود هر چند که هفتاد جامه از حریر پوشیده باشند.
«فیهنّ خَیْراتٌ حِسانٌ»؛ در آن باغهای بهشتی رنانی نیکو خلق و زیبایند.
مستور در خیمه ها و پنهان از دید مردان بیگانه


کلمات دیگر: