علم حضوری علم به ذات معلوم است بی واسطهٔ صورت ذهنی یا نماد آن. مانند علم به گرسنگی و ترس در همان لحظهٔ تجربهٔ گرسنگی و ترس. از این علم با عناوینی چون علم اشراقی، علم بی واسطه و علم وجودی نیز تعبیر شده است. در برابر علم حضوری، علم حصولی است.
در این نوع علم، شیء خارجی مستقیماً مورد ادراک فرد ادراک کننده قرار می گیرد. به بیان دیگر عین خارجی، خودش مورد ادراک قرار می گیرد. در علم حضوری، موضوعات ذهنی و عینی اموری واحدند. علم حضوری عبارت است از شناخت چیزی بدون واسطه یا شناخت چیزی بدون واسطهٔ حکایت کننده. برای نمونه هنگامی که انسان شاد است، آگاهی از این شادی بدون تصویر ذهنی است و در واقع بی واسطه و مستقیم است. این نوع از آگاهی که در آن خودِ واقعیّتِ درک شده نزد ادراک کننده حضور دارد و واسطه و حائلی میان عالم و معلوم (مُدرِک و مُدرَک) نیست را "حضوری" می گویند.تقسیم علم به حضوری و حصولی، یک تقسیم عقلی است و به فیلسوفان اسلامی اختصاص دارد.
علم حضوری یکی از مبانی معرفت شناسی و از مفاهیم پایه ای در فلسفه اسلامی است. منطق دانان نخست در تقسیم علم به حصولی و حضوری از این نوع علم سخن گفته اند. البته در مباحث هستی شناسی علم، علم النّفس فلسفی و الٰهیات به معنای اخص نیز این تعبیر به کار رفته است. نخستین بار مفهوم ادراک حضوری البته نه خود این اصطلاح، نزد نوافلاطونیانی چون فلوطین و پروکلس مطرح شد. جان لاک، فیلسوف انگلیسی از علم درونی سخن می گوید که بر علم حضوری انطباق دارد. در فلسفه اسلامی، ابن سینا نخستین کسی است که مفهوم علم حضوری در سخن گفتن علم شیء به ذات خود مطرح کرده است.این اصطلاح نزد شیخ اشراق مفهوم گسترده تری پیدا می کند و مراتبی برای علم حضوری بیان می کند.
در برابر علم حضوری، علم حصولی است که خود بر دو قسم است:
در این نوع علم، شیء خارجی مستقیماً مورد ادراک فرد ادراک کننده قرار می گیرد. به بیان دیگر عین خارجی، خودش مورد ادراک قرار می گیرد. در علم حضوری، موضوعات ذهنی و عینی اموری واحدند. علم حضوری عبارت است از شناخت چیزی بدون واسطه یا شناخت چیزی بدون واسطهٔ حکایت کننده. برای نمونه هنگامی که انسان شاد است، آگاهی از این شادی بدون تصویر ذهنی است و در واقع بی واسطه و مستقیم است. این نوع از آگاهی که در آن خودِ واقعیّتِ درک شده نزد ادراک کننده حضور دارد و واسطه و حائلی میان عالم و معلوم (مُدرِک و مُدرَک) نیست را "حضوری" می گویند.تقسیم علم به حضوری و حصولی، یک تقسیم عقلی است و به فیلسوفان اسلامی اختصاص دارد.
علم حضوری یکی از مبانی معرفت شناسی و از مفاهیم پایه ای در فلسفه اسلامی است. منطق دانان نخست در تقسیم علم به حصولی و حضوری از این نوع علم سخن گفته اند. البته در مباحث هستی شناسی علم، علم النّفس فلسفی و الٰهیات به معنای اخص نیز این تعبیر به کار رفته است. نخستین بار مفهوم ادراک حضوری البته نه خود این اصطلاح، نزد نوافلاطونیانی چون فلوطین و پروکلس مطرح شد. جان لاک، فیلسوف انگلیسی از علم درونی سخن می گوید که بر علم حضوری انطباق دارد. در فلسفه اسلامی، ابن سینا نخستین کسی است که مفهوم علم حضوری در سخن گفتن علم شیء به ذات خود مطرح کرده است.این اصطلاح نزد شیخ اشراق مفهوم گسترده تری پیدا می کند و مراتبی برای علم حضوری بیان می کند.
در برابر علم حضوری، علم حصولی است که خود بر دو قسم است:
wiki: علم حضوری