کلمه جو
صفحه اصلی

رجعت


مترادف رجعت : بازگشت، برگشت، برگشتن، عود، مراجعت، نکس

متضاد رجعت : عزیمت

برابر پارسی : با زگشت

فارسی به انگلیسی

comeback, regression, retreat, reversion, returning, resurrection, re-, recidivism, recrudescence

comeback, re-, recidivism, recrudescence, regression, retreat, reversion


returning, resurrection


فارسی به عربی

اِرْتِکاس

مترادف و متضاد

return (اسم)
برگشت، باز گشت، بازگشتن، عودت، اعاده، رجعت، مراجعت

throwback (اسم)
رجعت، برگشت به خصال نیاکان

بازگشت، برگشت، برگشتن، عود، مراجعت، نکس ≠ عزیمت


فرهنگ فارسی

عودت، بازگشت، بازگشت بسوی دنیا، طلاق زن مطلقه خود
( مصدر ) ۱ - باز گشتن بر گشتن باز آمدن . ۲ - باز گشتن مرد به سوی زن مطلقه . ۳ - بازگشتن کوکب سیاره سوای آفتاب و ماه از سیر طبیعی خود که از مغرب به سوی مشرق است . حرکتی است غیر حرکت کواکب متحیره بخلاف توالی بروج رجوع عکس . ۴ - باز گشتن بسوی دنیا . ۵ - ( اسم ) بازگشت بر گشت . ۶ - ( اسم ) رستاخیز .
یا رجعه بازگشت

فرهنگ معین

(رَ عَ ) [ ع . رجعة ] (مص ل . ) ۱ - بازگشت . ۲ - بازگشت مرد به سوی زن طلا ق دادة خود.

لغت نامه دهخدا

رجعت . [ رِ ع َ ] (ع اِمص ) رِجْعة. بازگشت . (ناظم الاطباء). و رجوع به رِجْعة و رَجْعت شود.


رجعت . [ رَ ع َ ] (از ع ، اِمص ) رَجْعة. بازگشت . (غیاث اللغات ). بمعنی بازگشت به کسر«ر» آمده ، بفتح «ر» فصیح تر است . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). بازگشتن بسوی دنیا، و منه هو یؤمن بالرجعة؛یعنی ایمان می آورد برجوع بسوی دنیا بعد از مرگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) :
سقراط اگر به رجعت بازآید
عشری گمان بریش ز عشرینم .

ناصرخسرو.


کاشکی آدم به رجعت در جهان بازآمدی
تا بمرگ این خلف هر مرد و زن بگریستی .

خاقانی .


پس ترا هر لحظه مرگ و رجعتی است
مصطفی فرموددنیا ساعتی است .

مولوی .


|| بازگردیدن مرد بسوی زن مطلقه ٔخود. (از اقرب الموارد). بازگردیدن طلاق دهنده بسوی زن مطلقه ٔ خود. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از غیاث اللغات ) (از منتخب اللغات ) (از صراح اللغة). در اصطلاح شرع رد شوهر است زن را و اعاده ٔ نکاح اوست کماکان بدون تجدید عقد ولی مشروط بر اینکه این عمل در مدت عدّه صورت گیرد نه بعد از انقضاء عده ، زیرا عده برای اثبات مالکیت است و بعد از انقضاء مالکیت برطرف و زایل گردد. و مقصود عده ٔ طلاق است که بعد از مباشرت باشد حتی اگر با زوجه ٔ منکوحه خلوتی دست داده باشد و زوج اقرار کند که با زوجه مباشرت نشده آنگاه او را طلاق گوید رجعت مورد نخواهد داشت ، چنانکه در بیرجندی آمده است که رجعت بر دو قسم است : رجعت سنی و رجعت بدعی . رجعت سنی آن است که زوجه را فقط بگفتار بازگشت دهند ولی باید دو نفر گواه اقامه شود بر رجعت و به زوجه نیز این معنی را اعلام کند، پس بصرف گفتار زوج اقرار برجوع زوجه کرد مانند آنکه بگوید: راجعتک یا راجعت امرأتی ، و گواه اقامه نکند یا اقامه کند و رسماً بزوجه اعلام نکند آن رجعت بدعی باشد نه سنی . و در مسکینی که شرح بزرگتر است گوید: رجعت نزد اصحاب ما دوام نکاح است که در جریان مدت عده برپا دارد. و نزد شافعی رجعت عبارت از استباحه ٔ مباشرت است . (از کشاف اصطلاحات الفنون ) : هر زنی که در عقد من است یا بعد ازاین در عقد من خواهد آمد مطلقه است به سه طلاق به این که رجعت در او نگنجد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 318). ورجوع به رَجْعة شود.
- رجعت مرض ؛ بازگشت بیماری .
|| رستاخیز. || نزد بعضی شیعه بازگشت امام پس از مرگ او. (یادداشت مرحوم دهخدا). نزد بعضی دیگر از شیعه بازگشت امام است پس از غیبت او. (یادداشت مرحوم دهخدا). بازگشت امام دوازدهم . (یادداشت مرحوم دهخدا). || بازگشت عیسی به دنیا در آخرالزمان . (یادداشت مرحوم دهخدا). || مذهب رجعت ؛ اعتقاد به بازگشت حضرت رسول (ص ). در حبیب السیر آمده است : راویان اخبار نوشته اند که ابن السواد که به عبداﷲ سبا اشتهار دارد و در سلک علمای یهود منتظم بود زمان عثمان اظهار شعار اسلام کرد و از او رنجیده خاطر گشت و به مصر شتافت و در سنه ٔ 35 هَ . ق . در آن ولایت به آتش افروزی پرداخت و با بعضی از مصریان گفت : مرا عجب می آید از برخی که تصدیق رجعت عیسی بدنیا می کنند ولی تجویز بازگشتن خاتم الانبیاء نمی نمایند و این آیه ٔ کریمه را که «ان الذی فرض علیک القرآن لرادک الی معاد» (قرآن 85/28) شاهد مدعای باطل خود گردانید، طایفه ای از مصریان این عقیده ٔ فاسد را از وی فراگرفتند. چون ابن سبا عثمان را معتقد نبود ایضاً خاطرنشان اهالی مصر نمود که در زمانهای گذشته که وصی هر پیغمبری جانشین او میبوده ، وصی نبی هاشم علی است و عثمان خلافت را به غصب متصرف گشته و همچنین زبان به طعن عمال عثمان گشود،مردم مصر نیز که از عبداﷲ بنی سعد آزرده خاطر بودند سخنان وی را از جان پذیرفتند و مکاتبات را با مخالفین عثمان که در کوفه و بصره اقامت داشتند آغاز و در فتح ابواب خلافت اتفاق کردند. (از حبیب السیر چ سنگی تهران ص 172). و رجوع به الملل و النحل چ جلالی نائینی ص 18 (ماده ٔ رجعیه ) و ص 20 (ماده ٔ سبائیه ) شود. || (اصطلاح نجوم ) بازگشتن کوکب سیاره سوای مهر و ماه از سیر طبیعی خود که از مغرب بسوی مشرق است . (غیاث اللغات ) (از منتخب اللغات ) (از صراح اللغة) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) . حرکت کوکبی برخلاف توالی بروج . سیر کوکب طولاً برخلاف نضدبروج . سیر یکی از خمسه ٔ متحیره برخلاف نسق بروج . (یادداشت مرحوم دهخدا). نزد منجمان و اهل هیأت عبارتست از حرکتی غیر از حرکت کوکب متحیره بسوی خلاف توالی بروج ، و آنرا رجوع و عکس نیز نامند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ) :
بی انقلاب و رجعت و بی حس و بی وبال
خواهم که بر سپهر جلالت بوی غلام .

سوزنی .


بر جناب او و بر اهل جهان فرخنده باد
رجعت نوروز و ترجیع من و تقویم او.

خاقانی .


|| نزد اهل دعوت عبارتست از رجوع وبال و نکال و ملال صاحب اعمال به سبب صدور فعل زشت از افعال ، یا بتکلم گفتاری سخیف از اقوال ، و سلب آن ترک شرایط عمل و اجازتست . و رجعت در عمل منسوب به شمس و قمر نباشد چه شمس وقمر از رجعت نمیباشد و از منسوبات شمسی است مثل دفعامراض و ادویه و مانند آن . و از منسوبات قمری است مثل کشف حجاب و ثبوت نور ایمان و ازاله ٔ شک و صلاح عقیده و روزی شدن عفت و حسن نتاج مواشی و مانند آن . پس در اینچنین اعمال رجعت نمی شود و در اعمال منسوب به بقیه ٔ کواکب رجعت میتواند باشد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ).

رجعت. [ رَ ع َ ] ( از ع ، اِمص ) رَجْعة. بازگشت. ( غیاث اللغات ). بمعنی بازگشت به کسر«ر» آمده ، بفتح «ر» فصیح تر است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). بازگشتن بسوی دنیا، و منه هو یؤمن بالرجعة؛یعنی ایمان می آورد برجوع بسوی دنیا بعد از مرگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) :
سقراط اگر به رجعت بازآید
عشری گمان بریش ز عشرینم.
ناصرخسرو.
کاشکی آدم به رجعت در جهان بازآمدی
تا بمرگ این خلف هر مرد و زن بگریستی.
خاقانی.
پس ترا هر لحظه مرگ و رجعتی است
مصطفی فرموددنیا ساعتی است.
مولوی.
|| بازگردیدن مرد بسوی زن مطلقه ٔخود. ( از اقرب الموارد ). بازگردیدن طلاق دهنده بسوی زن مطلقه خود. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از غیاث اللغات ) ( از منتخب اللغات ) ( از صراح اللغة ). در اصطلاح شرع رد شوهر است زن را و اعاده نکاح اوست کماکان بدون تجدید عقد ولی مشروط بر اینکه این عمل در مدت عدّه صورت گیرد نه بعد از انقضاء عده ، زیرا عده برای اثبات مالکیت است و بعد از انقضاء مالکیت برطرف و زایل گردد. و مقصود عده طلاق است که بعد از مباشرت باشد حتی اگر با زوجه منکوحه خلوتی دست داده باشد و زوج اقرار کند که با زوجه مباشرت نشده آنگاه او را طلاق گوید رجعت مورد نخواهد داشت ، چنانکه در بیرجندی آمده است که رجعت بر دو قسم است : رجعت سنی و رجعت بدعی. رجعت سنی آن است که زوجه را فقط بگفتار بازگشت دهند ولی باید دو نفر گواه اقامه شود بر رجعت و به زوجه نیز این معنی را اعلام کند، پس بصرف گفتار زوج اقرار برجوع زوجه کرد مانند آنکه بگوید: راجعتک یا راجعت امرأتی ، و گواه اقامه نکند یا اقامه کند و رسماً بزوجه اعلام نکند آن رجعت بدعی باشد نه سنی. و در مسکینی که شرح بزرگتر است گوید: رجعت نزد اصحاب ما دوام نکاح است که در جریان مدت عده برپا دارد. و نزد شافعی رجعت عبارت از استباحه مباشرت است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ) : هر زنی که در عقد من است یا بعد ازاین در عقد من خواهد آمد مطلقه است به سه طلاق به این که رجعت در او نگنجد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 318 ). ورجوع به رَجْعة شود.
- رجعت مرض ؛ بازگشت بیماری.
|| رستاخیز. || نزد بعضی شیعه بازگشت امام پس از مرگ او. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). نزد بعضی دیگر از شیعه بازگشت امام است پس از غیبت او. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). بازگشت امام دوازدهم. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || بازگشت عیسی به دنیا در آخرالزمان. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || مذهب رجعت ؛ اعتقاد به بازگشت حضرت رسول ( ص ). در حبیب السیر آمده است : راویان اخبار نوشته اند که ابن السواد که به عبداﷲ سبا اشتهار دارد و در سلک علمای یهود منتظم بود زمان عثمان اظهار شعار اسلام کرد و از او رنجیده خاطر گشت و به مصر شتافت و در سنه 35 هَ. ق. در آن ولایت به آتش افروزی پرداخت و با بعضی از مصریان گفت : مرا عجب می آید از برخی که تصدیق رجعت عیسی بدنیا می کنند ولی تجویز بازگشتن خاتم الانبیاء نمی نمایند و این آیه کریمه را که «ان الذی فرض علیک القرآن لرادک الی معاد» ( قرآن 85/28 ) شاهد مدعای باطل خود گردانید، طایفه ای از مصریان این عقیده فاسد را از وی فراگرفتند. چون ابن سبا عثمان را معتقد نبود ایضاً خاطرنشان اهالی مصر نمود که در زمانهای گذشته که وصی هر پیغمبری جانشین او میبوده ، وصی نبی هاشم علی است و عثمان خلافت را به غصب متصرف گشته و همچنین زبان به طعن عمال عثمان گشود،مردم مصر نیز که از عبداﷲ بنی سعد آزرده خاطر بودند سخنان وی را از جان پذیرفتند و مکاتبات را با مخالفین عثمان که در کوفه و بصره اقامت داشتند آغاز و در فتح ابواب خلافت اتفاق کردند. ( از حبیب السیر چ سنگی تهران ص 172 ). و رجوع به الملل و النحل چ جلالی نائینی ص 18 ( ماده رجعیه ) و ص 20 ( ماده سبائیه ) شود. || ( اصطلاح نجوم ) بازگشتن کوکب سیاره سوای مهر و ماه از سیر طبیعی خود که از مغرب بسوی مشرق است. ( غیاث اللغات ) ( از منتخب اللغات ) ( از صراح اللغة ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) . حرکت کوکبی برخلاف توالی بروج. سیر کوکب طولاً برخلاف نضدبروج. سیر یکی از خمسه متحیره برخلاف نسق بروج. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). نزد منجمان و اهل هیأت عبارتست از حرکتی غیر از حرکت کوکب متحیره بسوی خلاف توالی بروج ، و آنرا رجوع و عکس نیز نامند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ) :

فرهنگ عمید

۱. عودت، بازگشت.
۲. بازگشت به سوی دنیا.
۳. (فقه ) بازگشت مرد طلاق دهنده به سوی زن مطلقۀ خود.

دانشنامه عمومی

رَجعَت از ریشه رج ع عربی و در لغت به معنای بازگشتن است. رجعت در اصطلاح دینی به معنی بازگشت مردگان به زندگی در دنیا است. در بعضی فرق اسلامی نظیر شیعه، و بعضی از دیگر مذاهب معتقد به قیامت، نیز باور به رجعت وجود دارد. از جمله اعتقاد مسیحیان به «زنده نمودن مردگان توسط عیسی» و اعتقاد آنان به زنده شدن عیسی پس از آنکه مصلوب شد، یا «داستان اصحاب کهف» و دیگر موارد.نبو
با توجه به آنچه از روایات اسلامی استفاده می شود، رجعت جنبه همگانی ندارد، بلکه اختصاص به مؤمنان صالح العملی دارد که در یک مرحله عالی از ایمان قرار دارند، و همچنین کفار و طاغیان ستمگری که در مرحله منحطی از کفر و ظلم قرار دارند؛ چنین به نظر می رسد که بازگشت مجدد این دو گروه به زندگی دنیا به منظور تکمیل یک حلقه تکاملی گروه اول و چشیدن کیفر دنیوی گروه دوم است.
به تعبیر دیگر گروهی از مؤمنان خالص که در مسیر تکامل معنوی با موانع در زندگی خود روبرو شده اند و تکامل آن ها ناتمام مانده است، حکمت الهی ایجاب می کند که سیر تکاملی خود را از طریق بازگشت مجدد به این جهان ادامه دهند، شاهد و ناظر حکومت جهانی حق و عدالت باشند و در بنای این حکومت شرکت جویند، چرا که شرکت در تشکیل چنین حکومتی از بزرگترین افتخارات است.
و برعکس، گروهی از منافقان و جباران سرسخت علاوه بر کیفر خاص خود در رستاخیز باید مجازات هایی در این جهان، نظیر آنچه اقوام سرکشی مانند فرعونیان و عاد و ثمود و قوم لوط دیدند ببینند، و تنها راه آن رجعت است.

دانشنامه آزاد فارسی

رَجْعَت
(در فارسی: رِجْعَت) اصطلاحی کلامی و دینی به معنای بازگشت و ظهور مجدد و زنده شدن مردگان در این جهان پیش از قیامت. این عقیده در تورات و انجیل آمده است و مسیحیان آن را برای ظهور مجدد عیسی مسیح در آخر زمان قطعی می دانند. اهل سنت از مسلمانان آن را به گونه ای که شیعیان به آن معتقدند، انکار می کنند. شیعیان بازگشت پیامبر اسلام (ص) و عیسی مسیح و امامان و کسانی از بهترینان از امت ها و بدترین ها از آنان در زمان ظهور امام زمان (عج) را باور دارند و به آیاتی از قرآن ازجمله آیۀ ۸۳ سورۀ نمل اشاره می کنند. روایات زیادی نیز در این باره وارد شده است. هرچند که دربارۀ جزئیات آن اختلاف است و چگونگی آن هم روشن نیست. اعتقاد به رجعت طبق نظر و فتوای آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی نه از اصول دین است نه از اصول مذهب که اگر کسی معتقد به آن نباشد خارج از دین یا مذهب شمرده شود و نه از مسائل عملیه است که بر افراد مکلّفین لازم باشد با اجتهاد یا تقلید آن را به دست آورند.

رجعت (اخترشناسی). رَجْعَت (اخترشناسی)(recession)
(نیز: رجوع؛ عکس) در نجوم قدیم، مرحله ای در حرکت ظاهری برخی از سیاره ها، که ضمن آن از دید ناظر زمینی به نظر می رسد سیاره نسبت به پس زمینۀ ثابت ستارگان، به عقب برمی گردد و از مشرق به مغرب جابه جا می شود.

فرهنگ فارسی ساره

بازگشت


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در همه ادیان به ظهور مصلح جهانی بشارت داده شده است و این مصلح جهانی است که وارث همه علوم و معجزات انبیاء گذشته می باشد و عدل و داد را برقرار می نماید و زمین را از لوث ستمکاران و خیانتکاران پاک می کند. امام زمان (عجّل الله فرجه الشریف) که همان مصلح موعود است همه معجزات پیامبران را خواهد داشت؛ بنابراین زنده شدن مردگان نیز از معجزات زمان ظهور آن حضرت خواهد بود. با در نظر گرفتن این امور و اثبات آن در این مقاله نظر منکرین رجعت (اهل سنت) باطل خواهد شد.
الفاظ مختلفی برای این اصل اعتقادی در قرآن مجید و روایات اسلامی به کار رفته است، مانند: رجعت، کره، رد، حشر، که همه در معنای بازگشت مشترکند «ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَعَلَیْهِمْ»؛ و آیه: «قالُوا تِلْکَ إِذاً کَرَّةٌ خاسِرَةٌ»؛ وآیه:ِ «انَّهُ عَلی رَجْعِهِ لَقادِرٌ»؛ وَ آیه:«یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُمْ یُوزَعُونَ»؛ اما لفظ رجعت مشهورتر است.
← رجعت در لغت
اعتقاد به رجعت از باورهای ضروری و تردید ناپذیر شیعه است که بر آیات قرآن و احادیث معصومین (علیهم السّلام) استوار می باشد.مأمون به حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السّلام) عرض کرد یا ابا الحسن درباره رجعت چه می فرمایید؟حضرت فرمود:رجعت حق است و در امت های پیشین بوده است، قرآن هم از آن سخن گفته و پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) نیز فرمود: پس می آید برای این امت هر آنچه برای امت های گذشته پیش آمد، بدون کم و زیاد و فرمود هنگامی که مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) از فرزندان من ظهور نماید، عیسی از آسمان پایین آمده پشت سر آن حضرت نماز می گذارد.مأمون عرض کرد سرانجام چه می شود؟ فرمود: حق به اهل خودش بر می گردد.
رجعت و علمای شیعه
علامه مجلسی در بحارالانوار به بیش از صد و شصت آیه و روایت در باب رجعت اشاره می کند و می گوید:برای کسانی که به گفتار ائمه اطهار (علیهم السّلام) ایمان دارند، جای شک و تردید باقی نمی ماند که مساله رجعت، حق است؛ زیرا روایات وارده در این باب ازائمه اطهار (علیهم السّلام) در حد تواتر است و نزدیک به دویست روایت وارد شده است که در این امر صراحت دارند و این روایات را بیش چهل تن از بزرگان علماء و محدثین عالیقدر در بیش از پنجاه کتاب معتبر روایت کرده اند.آنگاه یک به یک نام این بزرگان را برمی شمرد مانند: صدوق، کلینی، طوسی، علم الهدی، نجاشی، کشی، عیاشی، قمی، مفید، کراجکی، نعمانی، صفار، ابن قولویه، ابن طاووس، طبرسی، ابن شهر آشوب و راوندی،...سپس از کتاب هایی که در خصوص مسأله رجعت نگاشته شده یاد می کند. سید مرتضی می گوید: ملاک در اثبات رجعت اتفاق علماء امامیه است بر اینکه خداوند تعالی برخی از اولیاء و دشمنان را در هنگام قیام امام زمان (عجّل الله فرجه الشریف) زنده می کند. امام رضا (علیه السّلام) یکی از عقاید مهم و موثر در ایمان را اعتقاد به رجعت بیان می کنند و آن را در راستای اعتقاد به توحید و نبوت و امامت و معراج و سوأل قبر و.....قرار می دهند. امام باقر (علیه السّلام) و امام صادق (علیه السّلام) در تفسیر ایام الله فرموند: ایام الله روز قیام مهدی موعود و روز رجعت و روز قیامت است. بطور کلی فرهنگ مذهب حقه شیعه به گونه ایست که امید به رجعت را در دل شیعیان زنده نگه می دارد که در بسیاری از زیارات و ادعیه وارد شده است، از جمله زیارت جامعه و زیارت وارث و اربعین و آل یاسین و رجبیه و وداع و عهد و.....
کافر نبودن منکر رجعت
...

پیشنهاد کاربران

بر میگردم

قدوم

برگشت


کلمات دیگر: